تاریخ

تعامل رسول الله با تمدن های غیر اسلامی!

تعامل پیامبر(ص) با فرهنگ و تمدن عصر و زمانه خودش

 

واژه و اصطلاح فرهنگ یکی ازبیشترین اصطلاحاتی است که امروزه دربین مردمان دنیا رایج است ویکی ازموضوع هایی است که مردم برسرآن باهم اختلاف نظر دارند وبرحسب نسبت داشتن با دین  یا آبشخورفکری هردسته به شیوه وصورتی ازآن برداشت نموده و نتیجه می گیرد .

این مسئله ای ست که درمیان ثوابت شرعی ومبادی اسلامی من – نویسنده مقاله – را بر آن واداشت  که این موضوع را تبیین نمایم .

درحقیقت تصمیم گرفتم با یاری خداوند متعال ازطریق این مقاله این موضوع را مطرح نمایم وآن را نام گذاری نموده ام با نام”تعامل پیامبر(ص)با فرهنگ و تمدن عصر و زمان خودش”

برای فهم بیشتر مطلب را به چند بخش تقسیم نموده ام.

بحث اول:تعامل پیامبر با فرهنگ های ویران گر و مخرب زمانه اش

بحث د وم : تعامل پیامبر با فرهنگ های سازنده زمانه اش

بحث سوم:تعامل پیامبر با فرهنگ های میانه یعنی نه کاملا مخرب و نه کاملا سازنده

 

*تعامل پیامبر با فرهنگ های ویران گر و مخرب*

پژوهش گران و پیروان آیین اسلام بر ترک کردن و پرهیز از هر نوع فرهنگ و تمد نی که اصل و ریشه ی آن بر گردد به باطل و امور بی هوده و یا باعث از بین بردن دین و برنامه ی اسلام شود اتفاق نظر دارند ؛ خواه این مسائل متعلق به اصول باشد یا فروع ، که به شرح زیر به نظر شما می رسانیم.

 اول:خواند ن و مدارسه و معجب شدن به  کتاب های گذشتگان

گمانی در آن نیست که دعوت پیامبر اسلام (ص) متمم وتمام کننده ی دعوت و رسالت انبیای قبل از خود می باشد و تمام انبیاء علیهم الصلاه والسلام بر دین اسلام  بوده اند و تمامی آنان بر توحید و یکتا پرستی زیسته اند و برای آن مردم را دعوت نموده اند.

قرآن کریم می فرماید : ما به ميان هرملّتي پيغمبري را فرستاده‌ايم ومحتواي دعوت همه‌ي پيغمبران اين بوده است كه خدا را بپرستيد و از طاغوت شيطان ، بتان، ستمگران، وغيره دوري كنيد پيغمبران دعوت به توحيد كردند و مردمان را به راه حق فرا خواندند  [النحل: 36].

همچنین می فرماید : ما پيش ازتوهيچ پيغمبري را نفرستاده‌ايم ، مگر اين كه به او وحي كرده‌ايم كه معبودي جز من نيست پس فقط مرا پرستش كنيد[الأنبياء: 25]

و این ، نکته ایست که سنت نبوی بیانگر آن ست .

از ابی هریره (رض) روایت شده است  که پیامبر(ص) فرمودند:مثال من  و سایر پیامبران مانند مردی است که ساختمانی را به بهترین شکل بسازد و کامل کند ، ولی جای یک خشت را خالی بگذارد ، مرد م  وارد آن ساختمان می شوند و تعجب می کنند و می گویند:ای کاش جای آن خشت خالی نمی بود ، پیامبر(ص)فرمود:من همان یک خشت و خاتم پیامبران هستم.

پیامبر(ص) خاتم پیامبران است، شر یعت و برنامه ی او ناسخ تمام شریعت های قبل ازخودش است ؛ این درحالی است که خداوند از تمامی پیامبران درخواست نموده است که به هنگام رسیدن و ملاقات آن حضرت ، از او پیروی کنند.

به خاطربياوريد هنگامي را كه خداوند پيمان مؤكّد از يكايك پيغمبران و پيروان آنان گرفت كه چون كتاب و فرزانگي به شما دهم و پس از آن پيغمبري آيد و دعوت اوموافق با دعوت شما بوده و آنچه را كه با خود داريد تصديق نمايید ، بايد بدو ايمان بياوريد و وي را ياري دهيد و بديشان گفت:آيا بدين موضوع  اقرار داريد و پيمان مرا براين كارتان پذيرفتيد؟ گفتند:اقرار داريم و فرمان را پذيرائيم خداوند بديشان گفت:پس برخي بر برخي ازخود گواه باشيد ومن هم با شما از زمره‌ي گواهانم پس هر كه بعد از اين پيمان محكم ، از ايمان به پيغمبر اسلام روي بگرداند ، از زمره‌ي فاسقان و بيرون‌ روندگان از شرع خدا و كافران به انبياء از اوّل تا آخر است.[آل عمران: 81، 82]

تامل کردن دراین آیات این نکته را معلوم می کند که جدیت و استواری در فرمان خداوند در مسئله ی پیروی کردن از پیامبر چقدر‏شدید است  و با تعریف کردن و نام بردن عهد و پیمان وشاهدی خداوند وحتی پیامبران که منتخبان خداوندند، اهمیت آن مضاعف می شود و اعراض کردن ازمسئله عهد و پیمان ، به فسق منتهی می شود ؛ پس اگراین شان و منزلت شریعت است باید کتاب های آنان نیز این گونه باشند پس کتاب پیامبر حاکم و برتراست برکتاب های گذ شتگان و به دیگر تعبیر حلال آن چیزی ست که قرآن حلال کرده است وحرام نیز آن است که قرآن حرام نموده باشد و …

و بر تو اي پيغمبر كتاب كامل وشامل قرآن را نازل كرديم كه درهمه‌ي احكام و اخبارخود ملازم حق و موافق و مصدّق كتاب هاي پيشين آسماني وشاهد برصحّت و سقم و حافظ اصول مسائل آنها است [المائدة: 48]

پس براساس این ، به نتیجه می رسیم که پیامبر(ص) هر چیزی را که به این برنامه اخلالی وارد آورده باشد ، مانع آن گشته و ما را نیز از خواندن و پیروی کردن کتاب های گذشته منع کرده اند.

از جابر بن عبد الله (رض)روایت شده که روزی عمرابن خطاب (رض) نزد پیامبر(ص)آمدند در حالی که کتابی دردست داشت ، که ازنفری از اهل کتاب دریافت کرده بود ، قسمتی ازآن را بر پیامبر(ص) خواند، پیامبر(ص) ناراحت وعصبانی شدند و فرمود:آیا شک و گمانی داری؟ قسم به آنکه جانم دردست اوست من برنامه ای برایتان آورده ام سفید و پاک ، از هر چیزی سوال کنید و هرچه را بخواهید به راست وحقیقت به شما خبرمی دهد ، اما شما آن را تکذیب و باطل را تصد یق می کنید ، قسم به آنکه جانم در دست اوست اگرحضرت موسی (علیه السلام) زنده بودند چاره ای نداشت جز آن که ازمن پیروی نماید .

سبب این ممنوعیت به دو امر برمی گردد

اول: تمامی این کتابهای آسمانی با نازل شدن قرآن نسخ گردیده اند

دوم: قرآن از تحر یف دور است ، همانگونه که دور خواهد ماند و این چیزی است که نصوص قرآنی واحادیث نبوی ووقایع تاریخی برآن شاهد است . البته این موضوع با روایت زیر نقض نمی شود که از نافع روایت شده که می فرماید:عبدالله بن عمر درود خداوند بر آنان می گوید:  تعدادی از یهودیان نزد رسول الله صلى الله عليه وسلم آمدند و به او گفتند:  كه مرد و زني از آنها مرتكب زنا شده اند، رسول خدا صلى الله عليه وسلم به آنان گفت:« در اين باره در تورات چه حكمي آمده است» ؟ گفتند: آنان را رسوا مي كنيم نه  شلاق !

 عبدالله بن سلام – رضي الله عنه- یکی از یهودیانی که اسلام آورده بود گفت:دروغ مي گوييد، در اين باره در تورات،حكم رجم و شلاق هم آمده است،آنگاه، تورات را آوردند و باز كردند ، سپس يكي از آنان، دستش را بر آية رجم گذاشت تا آن را نبینند و آيات ما قبل و ما بعد آن را خواند ، عبد الله بن سلام (رضي الله عنه) به او گفت: دستت را بردار ، او دستش را برداشت ، آنگاه  آية رجم را ديدند و گفتند:اي محمد! او راست مي گويد: در تورات،آية رجم ، وجود دارد ، سرانجام ، رسول خدا(ص) دستور داد و آن دونفر، رجم شدند

چرا که این موارد در مقام التزام به شریعت در برنامه های اولیه آمده و در شریعت ما هم روشن است و نیازی به تاویل ندارند

منبع:سایت آلوکه

مترجم:محمدمحمودی

ادامه دارد

نمایش بیشتر

محمد محمودی

نویسنده و مترجم آذربایجان غربی- سردشت فعال دینی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا