اصول

توسل مشروع و توسل نامشروع(2)

توسل مورد اختلاف


 

۴- در مورد توسل به شخص پیامبر خدا (ص) با توجه به منزلتی که در پیشگاه خداوند عزو جل  دارد ، دو رأی وجود دارد :

 

اول ، چنین توسلی در سنت و روایات نیامده و نمونه های بسیاری از دعا در قرآن و سنت وجود دارد که متضمن چنین دعا و توسلی نیستند ؛ بلکه همه آنها متضمن دعا و توسل مستقیم به خداوند عزو جل می باشند و در این میدان تبعیت بهتر است .

 

دوم ، در روایات آمده است مردی که دچار نابینایی شده بود توسل به پیامبر خدا (ص) نمود، آن مرد دعایی که پیامبر خدا (ص) – یا کسی دیگر – به او آموخته بود ، او را در پیشگاه خداوند عزو جل  شفیع نمود و وقتی که آن دعا را به آن صورت خواند بینایی خود را باز یافت . می گویند :این نوع از دعا هر چند در دو کتاب صحیح امام مسلم و صحیح امام بخاری روایتی در مورد آن نیامده ، از راه های دیگری که به بیش از ده مورد می رسد ، در مورد آن شهادت داده شده است .

برای هر دو رأی از نظر قائلین به آنها استدلال های قابل احترامی وجود داد ، اما ظاهراً این اختلاف نظر بیشتر جنبه صوری داشته نه حقیقی و ماهوی ،و به شیوۀ ادا برمی گردد نه حقیقت و ماهیت آن ، البته باید اعتراف کرد نزاع و کشمکش سختی بین دو طرف جریان دارد به گونه ای که چند دستگی و پراکندگی ملموسی از دور هویداست .

 

گروه اول –ناروا دارندگان توسل به پیامبر – ، باور گروه دوم– روا دارندگان توسل به پیامبر -را شرک آلود شمرده و گروه دوم ، گروه اول را به عدم محبت پیامبر خدا (ص) متهم کرده اند . بر همین اساس یکدیگر را مورد آماج اتهام قرار می دهند ، ولی آنچه در این گیرو دار آسیب جدی و سنگین می بیند ،دین مبین اسلام می باشد که از پراکندگی و تضاد میان پیروان خود رنج می برد !

زمانی کار بدتر شد و آب ، گل آلودتر گردید که گروه دوم – روا دارندگان توسل به پیامبر –  کسانی از اهل صلاح و ولایت را با شخص پیامبر مقایسه نموده و دامنه توسل را گسترش داده به گونه ای که بیشتر به مردان صالح توسل می شود تا رسول اکرم (ص) صیغه ها و عبارات ماثوردعا کنار نهاده شد و مناجات و دعا در پیشگاه خداوند با عبارات و جملاتی ادا می گردید که می توان آن را جهالتی غیر قابل قبول نامید !

اشکال عمده این عده در این است که اشخاص و افراد صالحی را با پیامبر(ص) مقایسه می نمایند و مقایسه نمودن و قیاس در عبادت به هیچ وجه جایز نیست.

وظیفه این مجموعه این است که از طریق آنچه در قرآن و سنت صحیح پیامبر خدا (ص) وجود دارد به خداوند عزو جل  توسل و تقرب پیدا نمایند و اگر عباراتی از نظر ایشان برای دعا صحیح به نظر می رسد ، آن را به عنوان برخی یا آخرین دعا پس از دعا های قرآن و ماثور در سنت بخوانند !

در اینجا لازم می دانم این نصیحت را تقدیم کنم به کسانی که دیگران را به شرک متهم می کنند : درون و زبان خود را از سؤظن پاک گردانند و بر اساس شک ، حکم صادر ننمایند و در مورد دیگران قضاوت نکنند .

 


 

توسل مردود به اتفاق علما :

۵- علما در مورد مردود بودن توسل به خداوند عزوجل از طریق دعای اهل قبور ، اتفاق نظر دارند؛ زیرا مناجات و مخاطب قرار دادن پیامبران و اولیا و مطرح نمودن مشکلات و نیازمندی ها با ایشان و امید و انتظار به برآورده شدنشان توسط آنان ، شرک محسوب می گردد.

چرا آن گونه آدم های ساده دل باید به جای دعا و درخواست از خداوندی که از هر چیزی و هر کسی به ایشان نزدیک تر است و قدرت برآورده نمودن نیاز ها و رفع مشکلات ایشان را دارد ، به بیراهه می روند و روی به سوی اصحاب قبور می برند ؟به راستی رویگردانی از خداوند نشانه عدم بصیرت بوده و نشانه کج فهمی و عدم معرفت درست نسبت به اوست .

چیزی که بسیار تعجب برانگیز می باشد این است که در میان ما اشخاصی هستند که شکوائیه و درخواست هایی را به صورت مکتوب به امام شافعی نوشته و بر روی قبر او می گذارند ! عده ای دیگر با نگرانی و با خشوع و فروتنی به قبور صالحین پناه می برند و چیز هایی را که به جز خداوند کسی توانایی انجام دادنشان را ندارد ، از آنان می خواهند !

یکی از اشخاص اندیشمند و نکته سنج نقل می کرد که روزی در مزاری مشهور نشسته بوده و مردی که خانمش مشکل وضع حمل داشته به طور مضطرب آمده و ازصاحب قبر که گویا انسان صالحی بوده می خواهد به خانمش برای وضع حمل کمک کند ! او سپس می رود ،پس از او مرد دیگری می آید و از صاحب قبر می خواهد که هوای پسر او را که در دانشگاه شرکت کرده ، داشته باشد . این آدم ظریف و نکته دان می گوید به این آدم دومی گفتم : دوست عزیز جناب شیخ ، اینجا تشریف ندارند ، به منزل آقای دیگر رفته که خانمش برای تولد فرزند دچار مشکل شده لطفاً وقتی دیگر مراجعه کنید !

واقعیت آن است که درخواست حل مشکلات و رفع احتیاجات از مردگان به صورت شوخی زشت و بی مزه ای در آمده است به گونه ای که کسی حاضر نیست به اشتباه خود اعتراف نماید .

در اینجا لازم می دانم  نکته ای را یادآوری کنم که عبارت است از این که برخی از مردان صالح در مناجات هایشان جهت رعایت ادب از جمله ها و تعبیرهایی بهره می گیرند که ظاهری شرک آلود دارد ؛ برخی از اهل شعر ، ادب ، شب ، ماه ، باد صبا و امثال آنها را مورد خطاب قرار می دهند ، در حالی که هدف آنها مناجات با آن پدیده ها نبوده و نیست ؛ بلکه مقصود آنان بیان و اظهار عواطف و احساسات خود و در واقع درد دل نمودن است . کسی که شب یا روز را مورد خطاب قرار می دهد به معنای آن نیست که آن ها را عبادت می نماید و حتی کسی که قبر معن بن زائد را مورد خطاب قرار داده و می گوید :

«ای قبر معن تو و ای اولین چاله ای از هستی که برای در آغوش گرفتن عفو و گذشت کنده شده ای »

آن شاعر به هیچ وجه به عبادت قبر نپرداخته و در مورد آن فکر هم نکرده است . همچنین شاعری که این گونه پیامبر خدا (ص) را مورد خطاب قرار می دهد که :

«ای آنکه در دل زمین بدن مبارک تو دفن شده و دشت و کوه از بوی خوش آن خوشبو شده اند ! جانم به فدای آن قبری که در آن مسکن گزیده ای قبری که پاکی و بزرگواری و بخشند گی را در خود جای داده است »

قصیده هایی از احمد شوقی روایت شده که ظاهری شرک آلود دارد ولی در واقع می توان او را معذور دانست  ؛ چرا که گاهی خیال پردازی شاعر و فوران محبت و عشق او سبب پاره ای از افراط ورزی ها در کلام او می شود . احمد شوقی می گوید :

«هر گاه پس از زیارت خانه خدا قبر پیامبر خدا (ص) را زیارت کردی و جایگاه محترم و نازنینش را بوسیدی و دیدی که از هر گردنه ای پرتو شعاع بر می آید و زیر هر سنگریزه ای بوی عطر و عبیر منتشر می شود و به خاطر تواضع در مقابل احمدی که زیر خاک و بین حجره هایش دفن شده است اشک از چشم هایت سرازیر شد ..!بگو :ای پیامبر(ص) ای بهترین فرستاده خدا ، اخباری را به عرض می رسانم : امت تو در شرق و غرب همچون اصحاب کهف به خواب رفته است . من شگفت زده ام از امتی که حامل دو نور قرآن و سنت است و در خواب غفلت فرو رود ! » .

بو صیری در وارد شدن به این گونه افراط ورزی ها پیشگام است به گونه ای که برخی از افرادی که از افق ها و اسلوب های ادبی آگاهی ندارند ، او را به شرک متهم می کنند .

البته ما پرهیز از اموری تردید برانگیز را ترجیح می دهیم و در مورد هر چیزی که روح و حقیقت عقیده توحید را خدشه دار نماید از خود غیرت و حساسیت نشان می دهیم اما بر این باوریم که در سخنان آن شاعران نکاتی وجود دارد که شایسته ملاحظه می باشد .

به موضوع توسل برای دعا در پیشگاه خداوند باز می گردیم که اختلاف نظر میان دو طرف با اختلاف میان دو دین مشابهت پیدا کرده است چیزی که به هیچ وجه آن را نمی توان معقول و قابل قبول به شمار آورد . در حالی که قضیه توسل را نشاید که تا این درجه بزرگ نمود چرا که می توان آن را بیشتر به عنوان یک اختلاف فقهی نگریست .

ابن تیمیه زیارت قبر پیامبر خدا (ص) را مکروه می شمارد در حالی که به طور کل دیدار از قبرستان مستحب است . چرا باید قبر مبارک پیامبر(ص) را از آن استثناء کرد ؟ تردیدی وجود ندارد که این رای ابن تیمیه به منظور سد ذریعه و جلوگیری ازتوسلی است که  ناروا می باشد. هرچند مخالفانش علیه او خنجر بران زبانشان را از نیام کشیده و با او برخورد نامطلوبی نموده اند .

ما بر این باوریم که به این نزاع پوچ و بی سر انجام باید پایان داد و آب آشتی را بر روی آن آتش فرو ریخت و بدون توسل به تهمت و تلاش برای تشنج به موضوع نگریست !

امام حسن البنا که همواره منادی اتحاد و همبستگی می باشد می فرماید: دعایی که با توسل به مخلوقات در پیشگاه خداوند عزو جل انجام می گیرد ، موضوعی است فرعی و فقهی و مربوط به  چگونگی دعا و جزء مسایل عقیدتی به شمار نمی آید .

یعنی همچون دیگر مسایل فرعی در عرصه فقه عبادات در معرض خطا و صواب قرار دارد و به هیچ وجه به کفر و ایمان و شرک و توحید ارتباطی ندارد .

منبع : مبانی وحدت فکری ، فقهی و فرهنگی مسلمانان

مؤلف : استاد محمّد غزالی

مترجم : عبدالعزیز سلیمی

انتشارات : نشر احسان

نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا