اندیشه

جلوه های رحمت للعالمین بودن محمد (قبل ازبعثت) بخش 2-2

(مناظره یک مسلمان و مسیحی در باره محمد ( ص)

2- محمد و بازسازی کعبه توسط قریش:
درادامه گفتم نمونه ای دیگر از مهربانی و امانتداری محمد رابرات باز می گویم
-گفت:بگو ، گوش داده ام.
گفتم:15سال مانده به بعثت هنگامی که رسول اکرم بیست وپنج ساله بود قریش تصمیم گرفت که کعبه را بازسازی نمایند ، این بود که تمام قبائل بخاطر شرف و افتخاری که این مکان داشت در بنانمودن و بازسازی آن مشارکت کردند و برای اینکه بینشان دشمنی وستیز ایجاد نشود ، تخریب  و آوار برداری آن را در میان خود تقسیم کردند و هرکدام از طوائف تخریب بخشی از آن را به عهده گرفت ، سپس سنگ را برای بازسازی آن جمع آوری کردند و هرکدام از قبائل به اندازه ی خود سنگ جمع آوری کرده و شروع به بازسازی آن نمودند تا اینکه به جایگاه و موضع رکن(حجرالاسود) رسیدند ؛ همه حجرالاسود را محترم می شمردند ، میان آنها اختلاف شدیدی پدید آمد ؛ چرا که هر قبیله ای می خواست افتخار نصب حجرالاسود را به خوداختصاص دهد و دیگران را از آن محروم گرداند ،کار به جایی رسید که همه آماده جنگ علیه یکدیگر شده و سوگند یاد کردند ؛ قبیله ای از آنها – بنی عبد دار -تشتی مملو از خون آورد و دست های خود را در خون نهاده و همه وابستگان آن پیمان بستندتا واپسین لحظه های زندگی از افتخار خود (که نصب حجرالاسود بود)دفاع نمایند و این پیمان را لعقة الدم(انگشتان در خون) نام نهادند…. کار مشکل شد و نزدیک بود قریش از هم پاشیده شود و جنگ و خونریزی شدیدی روی دهد…

مدت چهار تا پنج شب کار به این منوال ادامه یافت سپس به جوار کعبه رفتنند و به مشورت و گفت وگو پرداختند ؛یکی از حکیمان و دانایان آنان گفت: ای گروه قریش من پیشنهاد می کنم اینگونه به اختلاف و درگیریتان پایان دهید ؛نخستین کسی که وارد مسجدالحرام شد ، او میان شما داوری کند و شما هم به داوریش راضی شوید ؛ همه پیشنهاد وی را پذیرفتند و منتظر ماندند که کسی وارد شود و به این مخمصه پایان دهد ، سران درگیر قریش باخود می گفتند آیا آن داور کی خواهد بود؟!
در ادامه گفتم:پدر ستیفانو آیا می دانی اولین کسی که بر آن ها داخل شد چه کسی بود؟
گفت: نمی دانم ، تو  بگو چه کسی بود؟
گفتم:اولین کسی که وارد حرم شد ، محمد بن عبداله بود.
گفت:آیا همه راضی شدند که محمد در میانشان به داوری بپردازد؟
گفتم:نه اینکه راضی شدند ؛ بلکه هنگامی که متوجه شدند که وی داوری خواهد نمود یکدیگر را صدا زدند و می گفتند:او امین است و به داوری او راضی هستیم ، او محمد است!

محمد بر اتفاق نظر آنها جهت حل بحران پیش رو آگاه نبود ؛ علت فریاد زدنشان را جویا شد ، پس حکایت را برایش بازگو نمودند واز او خواستند تا میانشان به داوری بپردازد.
گفت:محمد چطوردر میانشان داوری نمود؟
گفتم:محمد فرمود:پارچه ای را بیاورید ، پارچه ای  آوردند ، خود آن را پهن نمود سپس حجرالاسود را با دست خویش روی پارچه قرار داد و سپس گفت: از هر قبیله ای یک نماینده بیاید و گوشه ای از آن  پارچه را بگیرد ؛ همه با هم آن را برای نصب بلند نمودند تا سنگ را به محل نصب رساندند ؛ آنگاه محمد با دست خود سنگ را در محل اصلیش قرار داد و بدین گونه به این غائله خاتمه داد و بدینگونه طوائف قریش توانستند کارهای دیگر مربوط به بازسازی کعبه را به اتمام رساندند6)

پدر ستیفانو گفت:نمونه ی این مرد حکیم نباید تندخو و خشن باشد ؛ چرا که در اینصورت قومش وی را حَکَم قرار نمی دادند و به داوریش تن نمی دادند

3-دشمنان محمد از او ستایش می کند
گفتم:  یک مورد دیگر از زرگواری محمد را سراغ دارم که اگر علاقمند باشی برایت خواهم گفت
گفت: با کمال میل ، بفرما بیانش کن.
گفتم:وقتی که در اوائل بعثت ، محمد(ص) دعوت خود را علنی ساخت و آیه “وَ أَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ[7] یعنی: خویشاوندان نزدیک خود را بیم ده” بروی نازل گشت برکوه صفا رفت که در جوار کعبه قرار دارد و قبائل گوناگون مکه را صدا زد که ای فرزندان عدی و ای بنی فهرو…. بیایید پیام مهمی برایتان دارم ، همه جمع شدند و محمد خطاب به آنان گفت: اگربگویم پشت این کوه اسب سوارانی هستند و می خواهند برشما یورش برند آیا سخن مرا باور می کنید؟همه گفتند: آری ؛ چرا که تاکنون دروغی از تو نشنیده ایم….(8)
گفتم:آیا به نظر تو این اعترافی صریح بر راستگویی و پاکی محمد از سوی کسانی نیست که بعد از بعثت دشمن وی گشته اند؟
پدرستیفانو گفت:آری و قطعاً این اعتراف از سوی قبایل مختلف مکه بیانگر شهادت تایید آمیز گذشته محمد از سوی آنان می باشد.

4- گواهی دوستان برای محمد
گفتم:آیا می خواهی چندنمونه ی دیگر از رحمت محمد را پیش از بعثت برایت ذکرکنم تا بیش از پیش اوصاف محمد را (برایت)واضح گرداند؟
گفت:بله اما کوتاه و مختصر
گفتم: چشم هر طور که تو بخواهی.
آیا شخصی که صله ی رحم را بجای می آورد و نزدیکانش را مورد تفقد قرار می دهد باید انسانی مهربان باشد یا بداخلاق؟
گفت:البته که باید مهربان باشد.
گفتم:آیا کسی که ضعفا و از کار افتادگان نزد وی گرد می آیند و او آنها را سرپرستی می کند و مخارج زندگیشان را تأمین می نماید ، باید شخصی مهربان باشد یا سنگدل؟
گفت:حتماً باید انسانی رحیم و مهربان باشد.
گفتم:آیا انسانی که از مال خویش به پناهندگان و گدایان ببخشد بایستی انسانی مهربان باشد یا خشن و سنگدل؟
گفت:باید انسانی مهربان ودلسوز باشد.
گفتم آیا کسی که به یاری مصیبت زدگان می شتابد باید انسانی مهربان باشد یاسیه دل؟
گفت:بایدانسانی مهربان باشد.
گفتم: اگر شاهدی عادل و آگاه برتمام آنچه که ذکر کردیم شهادت دهد آن وقت ضریب اطمینان تو چند خواهد شد؟
گفت:این شاهد کیست؟آیا واقعاً او محمد را می شناسد؟
گفتم:او اولین همسرش است که پیش از بعثت نیز با وی زندگی نموده است.
گفت:آری ؛ چرا که همسرانسان از هرکس بهتر براخلاق شوهرش واقف و آگاه است اما بشرطی که این شهادت موثق و مستند باشد و از نصوصی باشند که مورد اتفاق ما است.
گفتم:درصحیح بخاری آمده که خدیجه با بیان خصلت هایی که در ایام جاهلی –پیش از بعثت- از محمد مشاهده نموده بود به ایشان می گوید:«والله لا يخزيك الله أبداً، إنك لتصل الرحم، وتحمل الكَلَّ، وتُكسِب المعدوم، وتقري الضيف، وتُعِين على نوائب الدهر»[9]هرگزبه خدا قسم ، خدا تو را خوار و سرشکسته نخواهد نمود ؛ چون تو صله ی رحم را بجای می آوری ، واماندگان را به دوش می کشی ، دست نادار و مستمند را می گیری ، مهمان را اکرام می نهی و برحوادث روزگار دیگران یاری می دهی.
در ادامه گفتم:آیا نمونه ی این مرد باید تندخو و بداخلاق و سنگدل باشد؟
گفت:نه و من اعتراف می کنم که از این مرد جزنیکی و مهربانی و دلسوزی چیز دیگری انتظار نمی رود.
 ترجمه:اسمعیل ابراهیمیان 93/10/8
——————————–
6- نگاه (السيرة النبوية) ابن هشام ص185 چاپ دار ابن كثير /1426/هـ- نگاه (صحيح السيرة النبوية) للألباني /44-45.
7-شعراء /214.
8- نگاه صحيح البخاري حديث شماره/4397 – صحيح مسلم حديث شماره/307.
9- صحيح البخاري حديث شماره/3/- وصحيح مسلم حديث شماره /231

 

نمایش بیشتر

اسماعیل ابراهیمیان

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ فعال دینی و دعوتگر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا