خانواده

حجاب، محدودیت یا مصونیت(۲-۲)

٭ بی حجابی موجب فلج کردن نیروی اجتماع است،نه حجاب

کشانیدن تمتعات جنسى از محیط خانه به اجتماع، نیروى کار و فعالیت اجتماع را ضعیف مى‏ کند. برعکسِ آنچه که مخالفین حجاب خرده گیرى کرده ‏اند و گفته ‏اند:

 «حجاب موجب فلج کردن نیروى نیمى از افراد اجتماع است» بى حجابى و ترویج روابط آزاد جنسى موجب فلج کردن نیروى اجتماع است. آنچه موجب فلج کردن نیروى زن و حبس استعدادهاى اوست حجاب به صورت زندانى کردن زن و محروم ساختن او از فعالیتهاى فرهنگى و اجتماعى و اقتصادى است و در اسلام چنین چیزى وجود ندارد. اسلام نه مى‏ گوید که زن از خانه بیرون نرود و نه مى‏ گوید حق تحصیل علم و دانش ندارد- بلکه علم و دانش را فریضه مشترک زن و مرد دانسته است- و نه فعالیت اقتصادى خاصى را براى زن تحریم مى‏ کند.

  اسلام هرگز نمى‏ خواهد زن بیکار بنشیند و وجودى عاطل و باطل بار آید. پوشانیدن بدن به استثناى وجه و کفّین مانع هیچ گونه فعالیت فرهنگى یا اجتماعى یا اقتصادى نخواهد بود .

 ٭حجاب وسیله ای مرموز برای حفظ مقام زن در برابر مرد

 مرد به‏ طور قطع از نظر جسمانى بر زن تفوّق دارد. از نظر مغز و فکر نیز تفوّق مرد لااقل قابل بحث است. زن در این دو جبهه در برابر مرد قدرت مقاومت ندارد، ولى زن از طریق عاطفى و قلبى همیشه تفوّق خود را بر مرد ثابت کرده است .

 حریم نگه داشتن زن میان خود و مرد یکى از وسائل مرموزى بوده است که زن براى حفظ مقام و موقع خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است.

اسلام زن را تشویق کرده است که از این وسیله استفاده کند. اسلام مخصوصاً تأکید کرده است که زن هر اندازه متین ‏تر و با وقارتر و عفیف تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش براى مرد نگذارد بر احترامش افزوده مى ‏شود.

  ٭ ایراد دیگرى که بر حجاب گرفته ‏اند این است که موجب سلب حق آزادى که یک حق طبیعى بشرى است مى‏ گردد و نوعى توهین به حیثیت انسانى زن به شمار مى‏ رود.

مى‏گویند احترام به حیثیت و شرف انسانى یکى از مواد اعلامیه حقوق بشر است.

هر انسانى شریف و آزاد است، مرد باشد یا زن، سفید باشد یا سیاه، تابع هر کشور یا مذهبى باشد. مجبور ساختن زن به اینکه حجاب داشته باشد بى ‏اعتنایى به حق آزادى او و اهانت به حیثیت انسانى اوست و به عبارت دیگر ظلم فاحش است به زن. عزت و کرامت انسانى و حق آزادى زن و همچنین حکم متطابق عقل و شرع به اینکه هیچ کس بدون موجب نباید اسیر و زندانى گردد و ظلم به هیچ شکل و به هیچ صورت و به هیچ بهانه نباید واقع شود، ایجاب مى‏ کند که این امر از میان برود.

پاسخ:لازم است متذکر شویم که فرق است بین زندانى کردن زن در خانه و بین موظف دانستن او به اینکه وقتى مى‏ خواهد با مرد بیگانه مواجه شود پوشیده باشد. در اسلام محبوس ساختن و اسیر کردن زن وجود ندارد. حجاب در اسلام تکلیفی است برعهده زن نهاده شده که در معاشرت و برخورد با مرد باید کیفیت خاصى را در لباس پوشیدن مراعات کند. این وظیفه نه از ناحیه مرد بر او تحمیل شده است و نه چیزى است که با حیثیت و کرامت او منافات داشته باشد و یا تجاوز به حقوق طبیعى او که خداوند برایش خلق کرده است محسوب شود.

اگر رعایت پاره ‏اى مصالح اجتماعى، زن یا مرد را مقید سازد که در معاشرت روش خاصى را اتخاذ کنند و طورى راه بروند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقى را از بین نبرند چنین مطلبى را «زندانى کردن» یا «بردگى» نمى ‏توان نامید و آن را منافى حیثیت انسانى و اصل «آزادى» فرد نمى‏ توان دانست…. برعکس، پوشیده بودن زن- در همان حدودى که اسلام تعیین کرده است- موجب کرامت و احترام بیشتر اوست، زیرا او را از تعرض افراد جِلف و فاقد اخلاق مصون مى‏ دارد.

 ٭ حبس زن در خانه، در اسلام نبوده و نیست

  اگر کسى بگوید زن را باید در خانه حبس و در را به رویش قفل کرد و به هیچ وجه اجازه بیرون رفتن از خانه به او نداد، البته این با آزادى طبیعى و حیثیت انسانى و حقوق خدادادى زن منافات دارد. چنین چیزى در حجابهاى غیراسلام بوده است ولى در اسلام نبوده و نیست.

در اسلام اگر پرسیده شود  آیا صرفِ بیرون رفتن زن از خانه حرام است، جواب مى ‏دهند نه. اگر بپرسید آیا خرید کردن زن ولو اینکه فروشنده مرد باشد حرام است، یعنى نفس عمل بیع و شِراء زن اگر طرف مرد باشد حرام است، پاسخ مى‏دهند حرام نیست. آیا شرکت کردن زن در مجالس و اجتماعات ممنوع است؟ باز هم جواب منفى است .

چنانکه در مساجد و مجالس مذهبى و پاى منبرها شرکت مى‏ کنند و کسى نگفته است که صرف شرکت کردن زن در جاهایى که مرد هم وجود دارد حرام است. آیا تحصیل زن، فن و هنر آموختن زن و بالأخره تکمیل استعدادهایى که خداوند در وجود او نهاده است حرام است؟ باز جواب منفى است.

 خود باختگان ما غرب را الگوی خود قرار داده اندوحال آنکه جامعه ی غرب از اشتغال بی رویه ی زنان و آثار مخرب آن می نالند و خود زنان از چنین بلایی که زندگی را از آنان گرفته  داد شکوا سر می دهند…

نویسنده مشهور غربی (آنارود) در مقاله ی مشهوری که در مجله ی ((استرون میل)) منتشر شد می گوید : (( اگر دختران ما حتی به عنوان خدمتگزار به کارخانه داری می پرداختند خیلی بهتر از آن بود که دچار بلا و مصیبت اشتغال در کارخانه ها شوند زیرا حیثیت دختران کارگر در کارخانه ها لوث شده و حرمت آنان رونق خود را برای همیشه از دست داده است …

 (( کاش مملکت ما نیز همچون مملکت مسلمانان به پوشش حجاب ، عفت و پاکدامنی مزین می شد چنانکه با کلفت و خدمتگزار هم چون فرزند و خانواده ی خود برخورد می شود و شرف و ناموس آنها در تعرض قرار نمی گیرد … )) .

  در نتیجه باید یا آور شویم که :

حجاب صرفاً برای حفظ ملکه حیا و عفت در زن نیست بلکه عوامل متعدد دیگری مانند حفظ آرامش روانی، بالا بردن ارزش زن در مقابل مردان، جلوگیری از آشفتگی زنان و مردان جامعه، حفظ و تاکید بر هویت اسلامی و … را نیز در بر می‌گیرد. هر یک از این امور، اگرچه نسبتی با «حفظ عفت» دارند، اما دارای کارکردها و آثار متفاوتی نیز هستند و لذا حجاب علاوه بر مساله عفت و حیا می‌تواند ثمرات فراوان دیگری نیز داشته باشد.

 ? کلام آخر : حجاب مصونیت است نه محدودیت .

 البتە در پایان بهتر دیدم نکاتی را اضافه بر مطالب گفته شده در بالا  ، جهت رفع ابهام و روشنگری بیشتر بیان نمایم .

 ۱- حجاب تنها پوشیدن موی سرو گرن نیست .

۲- حجاب نباید مانع فعالیت زن در جمع گردد  .

۳- حجاب تنها اختصاص به زن ندارد.

۴- حجاب مقدم بر عقیده نیست .

  مهم ترین موضوعی که می خواهم به آن بپردازم این است که :

نباید حجاب  تنها در پوشیدن موی سر و گردن  خلاصه شود  .

بعضی از خواهران مسلمان تحت تاثیر مد گرایی ، در انتخاب پوشش و حجاب خود شروطی را که لازمه ی  یک حجاب شرعی است، رعایت نکرده و متاسفانه تنها به پوشش سر و گردن اکتفا می کنند .

 حجاب زن باید موافق با اداب واخلاق اسلامی باشد  و دارای خصوصیات زیر باشد :

۱- تمام جسم را بپوشاند بجر جاهایی که قرآن اجازه داده است ، که بنا به قول صحیح ، دست و صورت به هنگام امن از فتنه جایز است نمایان باشند .

۲- نبایدآنقدر شفاف و نازک باشد که بدن را نشان داده و نمایان سازد .

۳- نباید برجستگی ها و نقاط حساس بدن مشخص نماید ، هر چند نازک هم نباشد .

۴- لباس زن نباید لباسی باشد که مخصوص مردان است .

۵- لباس زن مسلمان نباید لباسی باشد که خاص زنان کافر اعم از یهودی ، نصرانی ، بت پرست و ماده پرست باشد .

۶- نباید لباس ، دارای اشکال و الوان مبتذل و مفتضح باشد .

۷- باید لباس آنچنان دراز باشد که پشت پای زن را بپوشاند .

علاوه بر موارد نام برده در رعایت پوشش برای زن مسلمان ، مسئله ی مهم دیگری که نباید فراموش شود این

 است که ، حجاب تنها شامل ، رعایت پوشش اسلامی نیست ، بلکه گفتار و کردار زن مسلمان نیز جزو حجاب او به شمار آمده و زن مسلمان ملزم به رعایت می باشد .

  حجاب نباید مانع فعالیت زن در جمع باشد.

حجاب نه تنها مانع انجام فعالیت زن در بیرون و جمع نیست بلکه هدف اصلی از پوشیدن حجاب برای زن مسلمان ، بیرون آمدن زن و انجام فعالیت های ضروریست .اما زنی که در خانه می ماند ملزم به رعایت حجاب شرعی نیست  .

حجاب تنها اختصاص به زن ندارد :

پوشش و یا حجابی که شرع اسلام بر آن تاکید دارد تنها مختص زنان مسلمان نبوده ، بلکه زن و مرد را شامل می شود ، مرد مسلمان ملتزم نیز باید در انتخاب پوشش خود شروطی را که شرع بیان فرموده مراعات نماید :

۱- نباید شفاف باشد طوری که عورتش نمایان گردد.

۲- نباید تنگ باشد و نقاط حساس بدن و برجستگی عورت او مشخص گردد.

۳- لباس مرد نباید لباسی باشد مخصوص زنان مسلمان

۴- لباس مرد مسلمان نباید لباسی باشد خاص مردان کافر ،…

۵- نباید لباس ، دارای اشکال و الوان مبتذل و مفتضح باشد .

  حجاب مقدم بر عقیده نیست .

واجب است به زن مسلمان بقبولانیم ، که پوشش سروگردن (و حجاب شرعی) ، واجب دینی است ؛ و خداوند متعال ما را بدان فرمان داده اند ؛ وامت در برابر آن اجماع دارند ، همچنان که آیاتی را که دال بر وجوب آن هستند در بالا آوردیم .

به تحقیق خداوند ، شرم و حیا و پوشش رابر زن مسلمان واجب نموده ، تا بدین وسیله از زن غیر متعهد باز شناخته شود ، لباس و پوشش به وی نقشی را ارزانی می دارد وه در حقیقت او را به اوج نیکویی می برد ، نه اینکه بازیچه و بیهوده و هرزه پنداشته شود .

اما باید بدانیم که قضیه ی حجاب جزو فروع عقیده به شمار می آید و تا زن مسلمان از لحاظ عقیده و ایمان به مرحله ای نرسد که از روی دلخواه ، نه اجبار آن را رعایت کند ، اجبار و سختگیری در این مورد ، نتیجه ای جز بی زاری و دوری و گریز از اصل عقیده و ایمان به دنبال ندارد.

اگر ما به زمان نزول حکم حجاب دقت کنیم ، می بینیم در مرحله ای  حکم آن نازل شده است که ایمان و عقیده در دل و روح زنان مسلمان کاملا جا گرفته بود ولی

 درمراحل اولیه تنها به کار کردن بر روی باور و عقیده آنان اکتفا می شد و خبری از دستور به رعایت احکامی همچون حجاب  نبود . ولی هنگامی که از لحاظ عقیده و باورکامل شدند ، مشاهده شد که آنان برای رعایت این حکم از همدیگر سبقت می گرفتند .

در سیره آمده است ، آن هنگام  که آیات حجاب نازل شد و خداوند دستور بر پوشیدن زینت و عورت زنان ر صادر نمودند  ، زنان صحابه  زیر اندار خود را پاره می کردند و بر سرو گردن خود می انداختند و بدین وسیله عورات خود را می پوشاندند.

پس با این بیان نتیجه می گیریم که حجاب اجباری کاری است بر خلاف دستور شرع اسلام و با تدریجی بودن احکام اسلام در تضاد می باشد .

 منابع مورد استفاده :

۱- کتاب حجاب استاد مطهری

۲- کتاب حجاب امام ابوالاعلی مودودی

۳- کتاب حجاب زن مسلمان ، مولوی عبدالصمد غیاثی

۴- پاسخ ها و نقدها ، مجموعه مقالات استاد مصطفی حسینی طباطبایی .

۵- جایگاه زن در اسلام ، دکتر قرضاوی

۶- فتاوای معاصره دکتر قرضاوی جلد ۴

۷- حلال حرام در اسلام دکتر قرضاوی

۸- کتاب فقه جامع بانوان ، شیخ کامل محمد محمد عویضه

۹- چند مقاله در اینترنت

۱۰- زن در اسلام و شبهات پیرامون آن ، مصطفی عبدالحی

 

 تحقیق و جمع آوری : یونس سلیمان زاده

حجاب، محدودیت یا مصونیت(۲-۱)

نمایش بیشتر

یونس سلیمان زاده

استان آذربایجان غربی- بوکان نویسنده و مترجم فعال و دعوتگر دینی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا