اصول

حق حضرت محمد بر امت و پیروانش

حقوق حضرت محمد برامتش
امت اسلامی در وضعی بسیار وخیم واسفبارزندگی می کند به طوری که درطول تاریخ چنین حالتی رابه خود ندیده است ، متاسفانه ازآداب و رسوم واخلاق خودش دورشده وتاریخ وحماسه های تاریخی خود را فراموش کرده ، هرچند تقریباً یک ملیارد ونیم نفرمی باشد اما قدرت مقابله با دشمن خود را ندارد و حتی یارای مقابله با یهود را نیز ندارد، درحالی که جمعیت یهودیان به ده ملیون نفرهم نمی رسد!
رازآنچه را که بیان کردم درحدیث رسول اکرم که امام احمد درسنن خود از حدیث ثوبان از پیامبر روایت می کند آشکارمی شود که فرمود: انه یوشک ان تداعی علیکم الامم کما تداعی الاکله الی قصعتها قال قائل: أمن قله یومئذ ؟ قال بل أنتم یومئذ کثیر و لکنکم غثاء کغثاء السیل . روزی فرا خواهد رسید که ملت ها بر شما حمله ور خواهند شد همانگونه که مجموعه ای انسان های گرسنه بر کاسه ی غذا حمله ور می شوند. شخصی از رسول الله پرسید : آیا این وضعیت در اثر قلت و کمی جمعیت ما مسلمان است؟ آن حضرت پاسخ دادند : نه ؛ اتفاقا جمعیت شما فراوان است ؛ مانند خس و خاشاک انباشته شده پس از سیل فراوان است
امت اسلامی در برابر تجاوز وسرکشی های دشمنانش مانند آن کفیست که روی آب است و هیچ اقتدار و ابتکاری ندارد و بیشتر دنباله رو ملت های دیگراست ، شب و روز به فکرنجات یافتن ازچنین وضعیت نابسامانی هستیم که راه رهایی از آن فقط و فقط در پیروی از سنت ومنهج رسول لله یافت می شود.
اینک به طورخلاصه بعضی ازحقوق پیامبر بر امتش:

اولاً: تصدیق نمودن هر آنچه پیامبر – صلى الله علیه وآله وسلم – فرموده و یا به هر نحوی تایید کرده است، و نخستین آنها این است که او فرستاده خدا است و او را برای هدایت همه انسان ها و اجنه فرستاده تا وحی خداوند را بوسیله قرآن و سنت که در بر گیرنده دین اسلام می باشد، تبلیغ کند، دینی که خداوند، به جز آن را نمی پذیرد.
رسول الله – صلى الله علیه وآله وسلم – فرمودند: ((أمرت أن أقاتل الناس حتى یقولوا لا إله إلاَّ الله فإذا قالوها عصموا منّی دماءهم وأموالهم إلاَّ بحقها)). [متفق علیه].
مأمور شده ام که پس از اتمام حجت و شانه خالی نمودن آنان ؛ با مردم بجنگم تا اینکه بگویند: لا إله إلاَّ الله: معبود برحقی بجز خدای یکتا نیست، واگر آن را گفتند جان، و مال آنها، بجز در موارد قصاص و دیه و شرایط مشابه آن ، محفوظ و در امان است.
ثانیاً: اطاعت و فرمانبرداری از پیامبر – صلى الله علیه وآله وسلم – و گردن نهادن در برابر هر حکمی که آن حضرت صادر می کند و کاملاً تسلیم او شدن و پیروی نمودن از سنت او و ترک کردن هر آنچه که با آن در تضاد می باشد.
تبعیت و پیروی نمودن از تمامی سنت های پیامبر( ص) به ترتیب اولویت، به طوری که در اقتداء نمودن به پیامبر (ص) نسبت به مستحبات پافشاری نماییم، اگر برای یک بار هم شده در زندگی خود آن ها را انجام دهیم.
خداوند می فرماید: قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ} (آل عمران: ۳۱). بگو: «اگر خدا را دوست دارید، از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید، و خداوند آمرزنده مهربان است.»
عِنْ أَبی هُرَیْرَهَ – رضی الله عنه – قَاْلَ: قَالَ رَسُولُ اللهِِ – صلى الله علیه وسلم -: «کُلُّ أُمَّتِی یَدْخُلُونَ الجَنَّهَ إِلَّا مَنْ أَبَى، قَالُوا: یَا رَسُولَ اللهِ، وَمَنْ یَأْبَى؟ قَالَ: مَنْ أَطَاعَنِی دَخَلَ الجَنَّهَ، وَمَنْ عَصَانِی فَقَدْ أَبَى».{رواه البخاری}
از ابوهریره – رضی الله عنه – روایت است که: رسول الله – صلى الله علیه وسلم – فرمود: «همه ی امت من وارد بهشت می شوند، مگر کسی که امتناع ورزد»، صحابه عرض کردند: ای رسول خدا! چه کسی امتناع می ورزد؟ فرمود: «هر کس که از من اطاعت کند، وارد بهشت می شود و هر کس، از من نافرمانی کند، در حقیقت، امتناع ورزیده است»
ثالثاً: محبت ورزیدن به پیامبر – صلى الله علیه وآله وسلم – به گونه ای که محبت او بالای محبت پدر و مادر، فرزند و حتی بیش از محبت نفس خویش قرار گیرد. آنگونه که باعث تعظیم، توقیر، نصرت و یاری او و دفاع از او گردد.
عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ  قَالَ: «فَوَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لا یُؤْمِنُ أَحَدُکُمْ حَتَّى أَکُونَ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ وَالِدِهِ وَوَلَدِهِ». (بخارى:۱۴)
ترجمه: از ابو هریره روایت است که رسول الله (ص) فرمود:«سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، کسی از شما نمی تواند مؤمن باشد، تا زمانی که من (پیامبر) نزد او از پدر و فرزندش محبوب تر باشم».
ـ عَنْ أَنَسٍ (رض) قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ: «لا یُؤْمِنُ أَحَدُکُمْ حَتَّى أَکُونَ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ وَالِدِهِ وَوَلَدِهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ». (بخارى:۱۵)
ترجمه: از انس (رض) روایت است که رسول اکرم (ص) فرمود: «کسی از شما، نمی تواند مومن ( واقعی) باشد، تا اینکه من (پیامبر) نزد او از پدر، فرزند و همه مردم، محبوب تر نباشم. »
رابعاٌ: تبلیغ وانتشاردادن سیره پیامبر در جامعه و متخلق شدن به اخلاق ایشان:
دین اسلام سراسر پند و نصیحت است، و هر کس با توجه به موقعیتی که دارد در حد توان باید خیرخواه دیگران باشد.
چنان چه در حدیثی به این مسأله اشاره می شود ؛ عن أَبِی رُقیَّهَ تَمیمِ بنِ أَوْس الدَّارِیِّ – رضی الله عنه – أَنَّ النَّبِیَّ – صلى الله علیه وسلم – قَالَ: «الدِّینُ النَّصِیحَهُ» قُلْنَا: لِمَن؟ قَالَ «للَّه وَلِکِتَابِهِ ولِرسُولِهِ وَلأَئمَّهِ المُسْلِمِینَ وَعَامَّتِهِمْ». [رواه مسلم]از تمیم بن أوس داری – رضی الله عنه – روایت شده است که پیامبر – صلى الله علیه وسلم – فرمودند: «دین، نصیحت و خیرخواهی است»، گفتیم: برای چه کسانی؟ فرمودند: «برای خدا و کتابش و پیامبرش و پیشوایان مسلمان و عموم آن ها »
خامساٌ: احترام گذاشتن به پیامبردرحال حیات و بعد از وفات و بزرگ داشتن حدیث و سنت پاکش .
تبعیت و پیروی نمودن از تمامی سنت های پیامبر (ص) به ترتیب اولویت.
از هر گونه استهزاء به سنت های پیامبر (ص) دوری جوییم.

سادساً: فرستادن صلوات برپیامبر
درود و سلام فرستادن بر پیامبر -صلی الله علیه وسلم- از حقوقی است که خداوند بر امتش مشروع قرار داده است. خداوند متعال می فرماید:
{إِنَّ اللَّهَ وَمَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیماً}. (احزاب / ۵۶)
«به حقیقت خدا و ملائکه او بر پیامبر درود و سلام می فرستند، ای کسانی که ایمان آورده اید! بر او درود و سلام بفرستید به سلام اسلام گونه» (۱/۷۵)
خداوند سبحان در این آیه از منزلت بنده و پیامبرش در ملأ اعلی خبر می دهد که او نزد ملائکه مقربین مدح و ثنا می شود و ملائکه نیز بر او درود می فرستند ؛ لذا خداوند به اهل دنیا امر فرموده که به او درود و سلام بفرستند تا درود و سلام بر او در دو عالم علوی و سفلی با هم جمع و درود و سلامی چند برابر بر او فرستاده شود.
و «سلموا تسلیما» یعنی سلام و تحیتی به سلام و تحیت اسلام بر او بفرستید. لذا هر گاه کسی خواست بر پیامبر -صلی الله علیه وسلم- درود بفرستد، باید درود و سلام را با هم بفرستد و تنها به -صلی الله علیه وسلم- یا -علیه السلام- اکتفا نکند، چون خدا به هر دوی آنها، با هم امر فرموده است.
درود فرستادن بر پیامبر -صلی الله علیه وسلم- در جاهایی که بر آن تاکید شده مشروع است، که مهم ترین و مؤکدترین آنها عبارتند از:
اواخر قنوت، خطبه های جمعه، عید فطر و قربان، طلب باران، بعد از جواب دادن اذان، هنگام دعا، هنگام داخل و خارج شدن از مسجد، هنگام ذکر نام او -صلی الله علیه وسلم- و ……
پیامبر ص فرموده اند: «البخیل الذی من ذکرت عنده فلم یصل علی»: بخیل کسی است که من نزد او یاد شوم اما او برمن درود و صلوات نفرستد
ودرحدیث دیگری که امام مسلم روایت می کند پیامبرمی فرماید: من صلی علی صلاه صلی الله بهاعشرا – هرکس یک صلوات بر من بفرستد خداوند ده صلوات بر او خواهد فرستاد
سابعاٌ: حاکمیت وشریعت را واگذارکردن به حکم پیامبر و راضی شدن به حکم پیامبر و همچنین خدای متعال از آن کسانی که پیامبر را میانجیگر وحاکم در میان خود قرار نمی دهند ودر مقابل فرمان ایشان سر تسلیم فرو نمی آورند ایمان آنان را ناقص دانسته و نفی می کند :{فَلا وَرَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حَتَّى یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیماً}. (النساء: ۶۵). ((نه! سوگند به پروردگارت که آنان مومن بشمار نمی آیند تا زمانیکه در اختلافاتشان تو را حکم و داور قرار ندهند، وسپس ملالی در دل خود از داوری تو نداشته وکاملا تسلیم تو باشند))
ثامناٌ:مکانت رسول لله را بدون افراط و تفریط برای همه بازگو کنیم که او هرچند از بزرگ ترین پیامبران ورسولان است او صاحب مقام محمود وحوض کوثراست اما علی رغم اینها پیامبر و بنده خدا و یک بشراست ،و بدون اذن خدا نمی تواند هیچ نفعی و ضرری به کسی برساند.سوره اعراف ۱۸۸
تاسعاٌ:خواندن و مرور کردن سیره و زندگی نامه پیامبر (ص) و اینکه از احکام و دستوراتی که در هر حادثه و واقعه ای که صادر فرموده بهترین استفاده را ببریم و سعی کنیم آن را با زندگی خویش ربط داده و از آن الگو بگیریم.
یادگیری سنت پیامبر (ص)با خواندن احادیث صحیحی که اهل حدیث آن را تایید و صحیح دانسته اند و تلاش و سعی نمودن در پی فهم صحیح این احادیث و حفظ تعالیم و دستورات آن و یاد گرفتن اخلاق پسندیده و نکو از آن و عبادت کامل برای پروردگار و فرمانبرداری بدون چون و چرا از پروردگار.
– دوست داشتن اهل بیت پیامبر (ص) اعم از همسران او و اولاد و فرزندانش و تقرب جستن به خداوند بوسیله محبت ورزیدن به آنها، زیرا که با پیامبر (ص) قرابت فامیلی دارند و نیز بخاطر اسلام آوردنشان .
متاسفانه بسیاری ازجوانان ما اززندگی پیامبرشان بی اطلاع هستند ، حتی از یاران وآل بیت ،ازغزوه ها ،ازشجاعت ، ازنزدیک ترین فامیلان پیامبرشان حسن و حسین ازفاطمه وغیره اما اگردرباره ی یکی ازبازیکنان برزیلی یا آرژانتینی و یا خواننده ی شرق وغرب ازجوانان ما سوال کنی زود جوابت را می دهد که نامش فلان است واین هم به سبب نادانی ما ست .
پس اگربخواهیم ازدوستان ومحبان ومطیعان رسول لله باشیم باید از زندگانی آن حضرت آگاه باشیم وازنسب او که آن رابه شیوه نظم نوشته ام استفاده کنیم.
مولف امین حجی الدوسکی
ترجمه با تلخیص : عمرزیوه
تاریخ ۲۴/۹/۱۳۹۴

نمایش بیشتر

عمر امین پور

@@نویسنده و مترجم ** آذربایجان غربی- سردشت ** فعال مدنی و دعوتگردینی

نوشته های مشابه

‫2 نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا