تاریخ

در باره ماه های حرام چه می دانید؟(2-2)

ویژگی ها و خصائص ماه های حرام

چرا که ما درمیان واقعیت زندگی مردم متوجه هستیم اکثرا از این حرمت غافل هستند و بیشترآنها احکامی را که ذکرخواهیم کرد نمی شناسند؛

پس ای امت محمد آیا کسی هست که با دلائل وحجت های الهی تذکردهنده شما باشد واحکام دین را به مردم یادآوری کند؟

مشکل بزرگ این است با وجود بیداری اسلامی دربعضی ازممالک کسی را نمی ینیم که این امررا به مردم یادآوری کند و در نتیجه می بینیم که ظلم در آن ماه های حرام شیوع پیداکرده است.

خیانت وکذب وکلاهبرداری درماه های حرام وغیره بیشترشده است؛خداوند به امتی که حرمت احکام شرعی پیش آنها نباشد آرامش نخواهدداد.

پس ای مصلحان…..ای داعیان….وای طالبان علم….وای کسانی که این کلام را می خوانید این حجت خداونداست که ازقدیم برمردم اقامه کرده است که ما نفس خود و برادرانمان را به آن تذکرمی دهیم؛

متاسفانه می بینیم که ازتعظیم این ماه های حرام تنها مضاعف شدن دیه، گرفته شده است همچنان که قبلا ذکرشد مثلا درقتل خطا دیه ای کامل همراه بایک سوم بیشتریک دیه و درشبه عمد درسن شترها براورد بیشترشدن می شود

من عرض می کنم چیزی را که از کلام امام اوزاعی برداشت کرده ام که تعلیظ دیه همان اضافه کردن یک سوم است و اگرشبه عمد باشد مضاعف کردن دیه در بالابردن سن شتران خواهدبود؛

امام شافعی (رحمه الله)می فرماید:اضافه شدن دیه درقتل وزخمی کردن اعضاء درماه های حرام و درشهر حرام و در ذوی الارحام می باشد روایت شده است ازحضرت عثمان بن عفان (رض) که دیه درماه های حرام یک سوم برآن اضافه می شود.

و اما امام ابوحنیفه وامام مالک(رح)مخالف این افزایش می باشند و اعلام نموده اند که قتل درماه های حرام وغیره مساوی است ومعتقد به تعلیظ دیه نیستند و این عدم تعلیظ را برگرفته ازقول جماعتی ازتابعین گرفته اند.

و بعد ازآن که خداوندمتعال ماه های حرام را ذکرمی کند(ذالک الدین القیم) را ذکرمی نماید که اشاره به این داردکه خداوند این ماه ها را حرام اعلام نموده بنابرروش قبلی که در کتاب های نازل شده قبلی نیز ذکرکرده است.

اهل جاهلیت وماههای حرام

اهل جاهلیت ماههای حرام را گرامی می داشتند و قتل را درآن کاری بس بزرگ می پنداشتند برخلاف ماه های دیگر؛اما مشکل اینجا بود که آنها تغیراتی را برای این ماه ها ایجاد می کردند و بعضی ها را حلال می نمودند مثلا ماه محرم را که شروع سال بود به صفر تاخیر می انداختند؛ و این ماه حرام را حلال می کردند برای اغراض و منافع  شخصی  خود و ماه حلال (صفر)را حرام می نمودند و آنان با این کار جرم بزرگی مرتکب می شدند  .

بخاطر همین است که خداوند می فرماید: انما النسی‌ٔ ‌ٰٔء زیادة فی الکفر یضل به الذین کفروا یحلونه عاما ویحرمونه عاما لیواطو وا عدة ماحرم الله زین لهم سوءاعمالهم والله لایهدی القوم الکافرین )سوره توبه آیه37- جز اين نيست كه جابجا كردنِ [ماههاى حرام‏]، فزونى در كفر است كه كافران به وسيله آن گمراه مى‏شوند آن را يك سال حلال مى‏شمارند، و يك سال [ديگر]، آن را حرام مى‏دانند، تا با شماره ماههايى كه خدا حرام كرده است موافق سازند، و در نتيجه آنچه را خدا حرام كرده [بر خود] حلال گردانند. زشتىِ اعمالشان برايشان آراسته شده است، و خدا گروه كافران را هدايت نمى‏كند.

نسیی ‌ٰء همان تاخیرحرمت بعضی از ماه ها به ماه های جلوتر است و حلال دانستن ماه حرام است آنان قبل از اسلام این کار را می کردند محرم را حلال وبه صفر به تاخیر می انداختند و صفر را حرام می کردند برای موافقت با آنچه خداوند حرام نموده بود (4ماه) و بعد از فعل شنیع خود می‌گفتند مگر چه فرقی دارد ما که چهار ماه را حرام انگاشتیم با اینکه این کار منکری بی حد پست بود ؛  تا که خداوند آیه ای را دراین مورد نازل کرد که آیه نسئ بود که به معنی تاخیراست که این عمل تاخیرآنها بیشترغوطه ورشدن آنها درکفری است که درآن بودند؛مثل پرستی که نه نفعی به آنها می رساندونه ضرری.

 واین تاخیرانداختن آنها ازاسباب گمراهی کفار نادان بود که ازبزرگان ورؤسای آنهابه آنهارسیده بودبزرگانی که آنهاراازراه حق وصراط مستقیم دورنمودند

⭐️اولین کسی که ماه حرام رابه تاخیرانداخت(محرم رابه صفر)

امام محمدبن اسحاق درکتابش السیره می فرماید(اولین کسی که درمیان اعراب ماه ها را به تاخیرانداخت؛آنچه را که خداوند متعال حرام نموده بود حلال کرد(القمس)بود.

وبعدپسرقلمس این کاررا کرد(حلال را حرام کرد)بعد از عباد پسرش قلع و بعد از قلع پسرش امیه ابوثمامه جناده بن عوف واین آخرین نفرشان بودکه این کاررا کرد و درزمان وی بود که اسلام ظهورکرد و وقتی عرب ها حج را بجا می آوردند پیش آن می رفتند و ابوثمامه برای آنها خطبه می خواند و رجب و ذوالقعده و ذوالحجه را حرام ومحرم راحلال اعلام می نمود وصفررا درجایش می گذاشت حتی  به تعداد ماه های حلال وحرام درسال باشد که خداوند آنها را اعلام نموده بود.

برای ما مشخص شدآنچه را که این ظالمان برسرخود می آوردند بخاطر تبدیل در احکام خداوند بود کاری که خدای متعال آن را مذموم می داند.

حکم جنگ وستیز در ماه های حرام

سوال این است که حکم شرعی جنگ در ماه های حرام چیست? آیا محکم بوده یا منسوخ ?

قول مشهور برمنسوخ بودن آن است به این معنی که درست است آغازگر جنگ باشیم با مشرکین واما دفاع که به اجماع علماء واجب است .

اما ابتداء درگیری وجنگ که همان هجومی است که تجاوزی قبل از آن نبوده است در آن خلاف است و اما آنان که این اقوال را اعلام کرده اند به آیه (فلاتظلموافیهن انفسکم) استدلال کرده اند که بعد از آن خداوند آیه( وقاتلواالمشرکین کافة کما یقاتلونکم کافة) واین امر عام است ومقید به ماه های حرام نشده است چون رسول الله( ص) مردم طایف را درماه ذی العقده که ماه حرام است محاصره نمود.

واما قول دوم :

پیشدستی در جنگ با کفاردرماه های حرام ؛ امری است حرام ودرست نیست بنابراین تحریم این کار در ماه حرام نسخ نشده است بدلیل این آیه(یاایهاالذین امنوالا تُحلواشعایرالله ولا الشهرالحرام ولا الهدی ولا القلایدولا امین البیت الحرام ) ای کسانی که ایمان آوردید حرمت شعایر دین را نشکنید وهمچنین حرمت ماه های حرام وقربانی های بی نشان ونشان دارو…..

واگرتوضیح بیشتر خواستید این جریان را در تفسیر ابن کثیر در این آیه درسوره توبه پیگیری نمایید.

مسلمانان جهان را به تعظیم آنچه را خداوند آن را بزرگ پنداشته فرا می خوانیم و متذکر می شویم که آنچه را خداوند حلال نموده حلال و آنچه را که خداوند حرام نموده حرام بدانند وتا ابد از آن غافل نشوند.

والسلام

منابع:

 تفسیر قرطبی

تفسیر ابن کثیر

 وتفسیر المنار

منبع: سایت امام المسجد

ترجمه :فهیم بهنام – سروی ارومیه

بخش نخست مقاله

نمایش بیشتر

فهیم بهنام

استان آذربایجان غربی - ارومیه مترجم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا