اندیشهدعوت اسلامی

سخنانی ناب از پیامبر صلی الله علیه و سلم

در محضر پیامبر

در محضر #رسول_الله «۲»

پیامبر بزرگوار اسلام می‌فرماید:

انسان هوشیار آن کسی نیست که تنها برای دستیابی به رفاه و مادیات دنیا تلاش می‌کند کما اینکه انسان خردمند آن شخصی نیست که فقط برای آخرتش تلاش می‌کند، بلکه انسان هوشمند آن کسی است که به صورت توأمان برای هر دو سرای دنیا و آخرت می‌کوشد.

——————————————————————————————————–

در محضر #رسول_الله «۲»

پیامبر پس از بازگشت از غار حرا و دریافت نخستین پیام وحی، با همسر گرامی اش، خدیجه رضی الله عنها مشورت کرد.. تا به ما بگوید: برای مشورت در باره کارهای بزرگی همچون وحی الهی هم ، می توان از زنان کمک گرفت و مشورت خواست !!
و اساسأ هیچ جامعه ای از مشارکت و حضور زنان بی نیاز نیست

?این، مدرسه محمد است

——————————————————————————————

در محضر #رسول_الله «۳»

پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و سلم از زید پسر حارثه که یک برده بود، دعوت می کند، به عنوان نخستین ایمان آورنده اسلام بیاورد و مسلمان شود!
آن حضرت در سفر تاریخی طائف نیز از میان این همه اصحاب کرام، آن صحابی بزرگوار را به عنوان تنها همسفر خود بر می گزیند!
تا ضمن اعتراف به شایستگی زید، به جامعه جهانی اعلام کند: اولاً یکی از رسالت‌های اصلی اسلام عبارت است از برچیدن پایه های برده داری . ثانیاً ملاک برتری در این مکتب تنها تقوای الهی ست . ثالثا توانایی و هوشیاری و شایستگی ملک انحصاری کسی نیست!

? این است مدرسه محمد

————————————————————————————

در محضر #رسول_الله «۴»

‏درسی در محضر پیامبر در رابطه با رعایت احساسات مردم :

“سيدخُل عليكُم عِكرمة بن أبي جهل
الآن مُسلماً
فإياكُم أن تذكُرُوا أباه أمامَه بِسُوءٍ” ❤️.

پیامبر بزرگوار اسلام خطاب به یارانش می فرماید:

«بزودی عکرمه پسر ابوجهل در حالی بر شما وارد می شود که اسلام آورده است، مواظب باشید جلوی او از پدرش به بدی یاد نکنید»!

آری، اگر چه ابوجهل تا زنده بود لحظه ای از دشمنی با اسلام و مسلمانان مضایقه نکرد، ولی پس از مرگ، شایسته نیست از وی به بدی یاد کرد؛ زیرا دادگاهی وی بر عهده خداوند علیم است و از این مهم تر اینکه مبادا قلب پسر مسلمانش، عکرمه، جریحه دار شود!

? این، مکتب محمد است.

————————————————————————-

‍ (در محضر #رسول_الله (۵)

?راه انبیا و مصلحان

پیامبر بزرگوار اسلام به اتفاق همسر اندیشمند خود خدیجه به نزد یکی از دانشمندان اهل کتاب، ورقه بن نوفل می رود تا نظر وی را در باره آنچه در غار حراء دیده و شنیده است، بداند! ورقه، پس از اینکه مبعوث شدن وی را به پیامبری بشارت می دهد، به محمد صلی الله علیه و سلم یادآور می شود که در اثر دریافت و تبلیغ این پیام سماوی ، قوم قریش ، او را از مکه بیرون خواهند کرد!
محمد، پیامبر تازه مبعوث شده که از پایگاه و جایگاه اجتماعی اش در بین مردم خبر دارد با تعجب می پرسد: آیا آنان در قبال این همه زحمات و خدماتی که برایشان متحمل شده ام مرا از شهرم بیرون خواهند کرد؟!
ورقه پاسخ می دهد: بلی، ای کاش آن روز، زنده باشم تا حمایتت کنم!
▫️آری، این همان راه یوسف پیامبر است که بعد از روشن شدن بی گناهی اش، او را به زندان می افکنند ( من بعد ما راوا الآیات لیسجننه حتی حین)
▫️همان راه یحیی پیامبر است که از سال ها خدمت صادقانه به قومش، داخل تنه درخت با اره تکه تکه می شود!
▫️همان راه عیسی مسیح است که پس از توطئه کشتنش توسط بدخواهان به آسمان، ترفیع می شود تا بدینگونه از تیررس بنی آدم در امان باشد!
▫️محمد صلوات الله علیه در این راه، مورد انواع آزار و شکنجه و تبعید قرار گرفت تا به ما پیروانش بگوید: راه انبیا و مصلحان، با دشواری و اغلب جفای مردمی توام است..

? این، مدرسه محمد است.

نویسنده: یوسف ساجدی

ادامه دارد

از طريق
یوسف ساجدی
منبع
https://sozimihrab.org/
نمایش بیشتر

یوسف ساجدی

نویسنده و مترجم و مدرس دانشگاه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا