اندیشه

دعوتگر راستین

دعوتگر راستین
دعوتگر نمونه کسی است که به هر طرف رود با دانایی تمام ، همه را به سوی برنامه های الهی فرا می خواند ، اگر در خانه باشد بهترین میزبان برای مهمانان خود است ، اگر در خیابان باشد با چهره ای خندان مردم را به سوی دعوت حق می خواند ، اگر در وسیله نقلیه عمومی باشد در میان مسافران به نشر خیر و نیکی می پردازد و اگر وارد اداره ای شود بدون کسب ثواب خارج نمی شود،  حتی اگر بوسیله پند و نصیحت کارمندی از کارمندان آن اداره باشد و یا راهنمایی خانمی که ظاهری نه چندان مطلوب دارد و یا بوسیله ارائه  سخنی درست و زیبا که دور و برش از آن بهره ببرند ، بی گمان چنین شخص مبارک و محترمی در هر جا که باشد و یا هر جا رود مثل باران می ماند که برای همه سود دارد و هیچ ابری مثل او بارش یک نواخت ندارد و هیچ زمینی مثل او حاصل خیز به نظر نمی آید.
او خردمندی شکیبا ، پا برهنه ای از خدا ترس ، همت بلندی پاک سرشت، تنها برای خویش زندگی نمی کند بلکه او از آن همه است ؛ در هر سرزمینی که باشد دعوتش همه خواهران و برادرانش را در بر می گیرد ، او دلسوز همه است و همه را به چشم یک خانواده می بیند ، باران نصایح وی مثل سیل بهاری خروشان است هر کجا سدی در راه دل غافلان یابد آن را می شکند و اگر سخنی بگوید به دل می نشیند ، قدمهایش آهسته و پیوسته است ، رفتارش را همگان با چشم سر مشاهده می کنند ، اگر مانعی سر راهش سبز شد محکم و استوار با آن مقابله  می نماید ، او راه و روشی محمدی ، ایمانی صدیقانی ، و طبع بلند عمری ، و حیای عثمانی ، صلابت و استحکام علوی و گریه و ناله فضیلی دارد  او پیشوا و مقتدایی است  حنبلی گونه و دارای تحمل و شکیبایی است بسان ابن تیمیه.

او همواره و هر جا با کار و مسئولیتش آماده و مهیا است ، شخصی است متواضع و پاکیزه ، چهره ای  متقیانه و بدون غرور و تکلف دارد ، اگر مردم وی را ببینند به یاد سادگی وی می افتند ، اودعوتگری است که  از مشکلات ساده و کوچک بی زار نمی شود ، معمولاًبا فروشنده و مغازه دار به خاطر تخفیف  چانه نمی زند ، اگر مشکلی بر ای همنوعانش پدید آید بدون غرور و خود بینی و با احساس وظیفه جهت برطرف نمودن آن می کوشد ، گشاده رو و مهربان است ، دست و دل باز و با حکمت است، خود را از شر کج فهمان و سبک خردان دور نگه می دارد .

او در همه حال و همه جا آماده انجام وظیفه است ،هرگاه کیفش را باز نمود نقل و شیرینی و رساله و جزوه های سودمند از آن بیرون می آورد ، معمولاً با خود نوار و سی دی های قرآن و سخن بزرگان و نصایح اهل دل به همراه دارد ، او همیشه و در هر حال خوشبو و معطر است و با سخنان شیرین و مفیدش  مردم را شاد و امیدوار می گرداند .

او شایسته دارابودن این همه شایستگی هاست  ؛ چون اینها اسلحه و اخلاق یک دعوتگر راستین و نمونه است ، او نقل و شیرینی به مخاطبانش تقدیم می کند تا زمینه آشناشدن با آنان را فراهم نماید ، از طریق جزوه ها و نامه هایش  به نصیحت  و یادآوری آنان پرداخته ،  نوار و سی دی های قرآنیش را به تشنه دلان تقدیم نموده تا تشنگیشان برطرف شود ، به عده اای از مخاطبانش کادومی دهد تا آنان را  به گوش دادن به سخنان او و احساس آرامش در کنار وی  وادارد ،  او همواره خوش بو است تا بدینوسیله باعث آرامش دلها شده و آنان را به سوی خود جذب نماید ، او نسبت به کسی  بدگمان و مشکوک نیست  و بدین سبب اعتماد همه مخاطبانش را به سوی جلب نموده است و همه  با روی خوش و دلی پاک با او مواجه می شوند و با خاطری جمع و آسوده دل جان می سپارند به پیام های دعوتگر .

دل مومنان به وسیله نگاه و لبخند به هم پیوند می خورد و در کمند هم گیر می کند ، از درون چشمهای مؤمنان ترس از خدا موج می زند و گریه های شبانه نشان این چشمان بیداراست ، که با سخنان دعوتگر دلها طوفانی تر می گردد و آرزوها و هواها در این جا رنگ می بازند و شیطان در دام نشتر فغان سر می دهد و می گوید : خانه خراب شدم ، فلان مرد و زن نیز دعوت دینی را پذیرفتند و از دستم رها شدند.
دعوتگر در دنیای خیال و وهم به سر نمی برد بلکه باتلاش مضاعف سعی می کند پیشرفت دعوت اسلامی را تضمین نماید ،  از هر فرصتی استفاده می کند ، اگر نتوانست موفقیت کسب نماید بر تاریکی لعنت نمی فرستد ؛ بلکه به امید نور شمعی می افروزد و خود نیز به آن شمع فروزان مبدل می شود ، آنچه در توان دارد به کار می بندد .
بدون شک دعوتگر راستین اهل عمل است  و هرگز  منتظر معجزه  نمی ماند ، بلکه خود فرصت ها را می آفریند و به خوبی از آنها استفاده می کند (فرصت ساز است نه فرصت طلب)
ویژگی های دعوتگر نمونه و راستین
بدون سر و صدا کار خود را انجام می دهد ، از زیاده گویی و بی هوده سرایی پرهیز می کند . بر سر کسی منت نمی نهد ، خود پسند و مغرور نیست بعد از گرفتن فرمان و دستور به سمع و طاعت بر می خیزد و می گوید : به اراده خداوند کار را شروع می کنم ، اگر شروع به کار نمود می گوید : به اذن خدا در حال انجام کار هستم ، اگر کار ماموریتش تمام شد می گوید سپاس و ستایش برای خدا که کار انجام شد .

 چنین شخصی بهترین نمونه از یک سرباز دین به حساب می آید ، خواه معلم باشد یا شاگرد ، دکتر باشد یا مهندس ، استاد باشد یا شاگرد ، فرمانده باشد یا فرمانبردار ، رییس باشد یا کارگزار ، مجرد باشد یا متأهل ، فقیر باشد یا ثروتمند ، مریض باشد یا سالم ، کور باشد یا کم اندام ، در خانه باشد یا بیرون از خانه ، در مدرسه باشد یا در دانشگاه ، سواره باشد یا پیاده ، در هر کجا باشد و در هر حالتی با دست و زبان و مال و جان برای دین خدا می کوشد و با زبان حال می گوید : اِنَ صَلاتی و نُسکی و مَحیای و مماتی  للهِ ربِ العالمین یعنی به راستی نماز و عبادت و زندگی و مرگم همه برای پروردگار جهانیان است. 1سوره انعام آیه 162
و شعارش این آیه است : هذهِ سبیلی أدعوا الی الله علی بَصیرةٍ أنا وَمن اتبعنی و سُبحانَ اللهِ و ما أنا من المشرکین. سوره یوسف آیه 108 یعنی : این راه من است ،  من و همراهانم ، با مداومت مردم را به سوی پروردگارم فرا می خوانم سپاس و ستایش برای خداست و ما از مشرکین نیستیم.
پیامبر (ص) خطاب به ابوبکر (رض) فرمود : الارواحُ جُنودٌ مُجندةٌ فما تعارفَ منها ائتلف و ما تناکرَ منها اختلف
کتاب البر الصله و الادب باب ارواح جنود مجنده ص 1119
یعنی : جان ها  و ارواح سربازهای جمع شده خدایند آن هایی که اونجا یکدیگر را شناخته اند اینجا هم یکدیگر را می شناسند و با هم محشورندو آن هایی که در آن جهان یکدیگر را نشناخته اند در اینجا هم با هم پیوند نمی گیرند.
المومن مُؤَلفٌ و لا خَیرَ فیمن لا یألفَ و لا یُؤلَفُ( کتاب مسند المکثرین ص 8831 مؤمن با مردم الفت و انس می گیرد و مسلمانی که نسبت به دیگران مانوس نباشد سودی از او انتظار نمی رود

ترجمه از کردی : سه وزه حیدری – مهاباد

نمایش بیشتر

سه وزه حیدری

@ مترجم وشاعر @ آذزبایجان غربی - مهاباد ☑ کارشناسی روانشناسی

نوشته های مشابه

‫2 نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا