*دوست دارم پدرم جلوه گر شخصیتی خداگونه باشد و پیوسته یاد خدا را در وجودم زنده نگه دارد .
*دوست دارم پدرم ، دارای خانواده ای متدین ، عفیف و باوجدان باشد زیرا اثر مستقیم رفتار خانواده در او و در برخورد با من بی اثر نخواهد بود.
*دوست دارم پدرم ، آنچه در کودکی و نوجوانی از آن محروم بوده است به صورت عقده ای برای تربیت من اعمال ننماید.
*دوست دارم پدرم ، به تربیت دینی و اخلاقی من همت گمارد ، نه با زورگویی و سلطه جویی ، بلکه خود معرفت دینی داشته باشد و عامل یک گفتار خود بوده باشد ، به اصول و فنون روانشناسی واقف باشد ، مرا درک کند و همواره زمان نوجوانی خود را به یاد آورد.
*دوست دارم پدرم خود را تک سوار خانواده و یکه تاز میدان خانه نداند و اجازه ابراز عقیده ، صحبت و مشورت را به سایرین بدهد . از اینکه او مدیر خانواده است در نظرات غلط خود پافشاری ننماید. با دخالت های بیجا ، حد خویش را ندرد و خود را حاکم مطلق نداند.
*دوست دارم پدرم بفهمد که نادیده گرفتن آرزوها و خواسته های بر حق اعضای خانواده چه شورش ها در وجود آنان می آفریند.
*دوست دارم پدرم خستگی ها و رنج های بیرون از خانه را با آزاردادن ما رفع ننماید. دوست دارم پدرم روشنی بخشی محفل دوستان نباشد اما در محیط خانواده ترش روی و بداخلاق و ناسازگار باشد.
*دوست دارم پدرم ، منت نگذارد ، زخم زبان نزند ، موقعیت و سن و افکار فرزندان خود را درک کند.
* دوست دارم پدرم با زورگویی و تحمیل نظر ، تخم کینه و عقده را در دل ما نکارد . آراد منش ، مرد عمل ، دوراندیش ، روشنگر ، باایمان ، راستگو ، دلسوز ، یار افراد خانواده ، همدم و همراز و رازدار و صمیمی و دوست و مهربان باشد.
خداوند به من توفیق قدرشناسی از این پدر دهد تا بتوانم فرزندی سرافراز برای او باشم و موجب رضای درگاه حق تعالی گردم.
منبع : کتاب “موفق ترین پدر” محسن تنه کار”