اصول

«ربا» در پول رایج کشورها

 

آیا ربا در اسکناس و پول های کاغذی وجود دارد یا فقط در طلا و نقره محقق است ؟

 علامه دکتر یوسف القرضاوی

سوال: در مورد بهره ای که شخص طلبکار (قرض دهنده) از شخص بدهکار (مقروض) دریافت می دارد، بحث های فراوانی صورت گرفته است به این صورت که: شخصی هزار درهم قرض دهد و بعد از مدت معینی همان مقدار را در مقابل هزار و صد درهم و یا هزار و دویست درهم یا… پس گیرد.

 اکنون در مورد معامله با پول (پول های کاغذی)… عده ای بر این باورند که این داد و ستد حلال است و در آن ربا جاری نخواهد شد و می گویند: هنگامی که آن معامله قرضی با اسکناس(پول های کاغذی) صورت گیرد(نه با طلا و نقره) جایز می باشد و در آن ربا تحقق پیدا نخواهد نمود و گفته اند: در قدیم پول رایج، طلا و نقره بوده است و گرفتن بهره ی معین در آن دو حرام بوده است . دلیل آن هایی که می گویند در پول های کاغذی مسأله ی ربا متحقق نیست، این است که در زمان پیامبر اکرم (ص) پول های کاغذی وجود نداشته است. بنابراین جزء آن چیزهایی که حرام شده اند نمی باشد.

در مقابل، گروه دیگری بر این باورند که میان معامله با طلا و نقره و یا اسکناس هیچ فرقی نیست و پول اسکناس در معامله و داد و ستدها جای طلا و نقره را گرفته است؛ لذا موارد حلال یا حرامی که در مورد طلا و نقره صدق کند، در مورد پول کاغذی هم صدق خواهد کرد.

اکنون دو نظریه را به طور تفضیل به خدمتتان بیان داشتیم، خواهشمند است جنابعالی در آنچه به نظر خودتان شرعی است بیان فرمایید.

جواب: در پاسخ و پیرامون حکم این موضوع می گویم:

من نظر و رای گروه دوم را صحیح می شمارم و ترجیح می دهم و نظر دیگران را صحیح نمی دانم.

 به دلیل اینکه پول های کاغذی از نظر ارزش نقدی و از لحاظ معامله با آن، جای طلا و نقره را گرفته است ؛ بنایراین میان طلا و نقره و پول کاغذی در ارزش اقتصادی فرقی وجود ندارد و مردم امروزه در بها و قیمت معاملات، دیگر طلا را نمی شناسند و اصلاً در میان مردم برای معاملات روزمره رایج نیست و جز در موارد کم ارزش نقره را به کار نمی گیرند، برعکس پول رایج و متداول در سراسر جهان همان پول های کاغذی است. بنابراین هنگامی که با طلا و نقره معامله نمی شود و در داد و ستد، اسکناس و پول های کاغذی جای آن را گرفته است، چگونه می توان گفت که حکم ربا در اسکناس وجود ندارد؟

کسانی که این اسکناس ها را داشته باشند، در نظر مردم غنی و ثروتمند به شمار می روند و آنچه از زکات و غیره بر ثروتمندان واجب گردد، بر آنها هم نیز واجب می باشد و از نظر مردم، فقیر، کسی است که این اسکناس ها را نداشته باشد نه این که مالک طلا و نقره نباشد و اگر کسی چنان پندارد( که فقیر کسی است که مالک طلا و نقره نباشد) مردم او را خُل و دیوانه می دانند. در زندگی زناشویی نیز، مرد، این اسکناس ها را به عنوان مهریه به همسرش پرداخت می نماید ؛ به دلیل این که این اسکناس ها مال و دارایی محسوب می شوند و دارای ارزش اقتصادی هستند و امروزه مردم در مقابل بهای کالاها آن را می پردازند تا مبیع  یا کالای خریده شده برای آنها حلال گردد.

همچنین در دیه ی قتل غیر عمدی و سایر موارد دیگر نیز مردم اسکناس را پرداخت می نمایند و از آن استفاده می کنند.

به طور کلی امروزه تمام معاملات با اسکناس و پول های کاغذی انجام می گیرد و شکی نیست که در تمام موارد از لحاظ ارزش اقتصادی پول اسکناس جایگزین طلا و نقره گشته است و اگر چنین نمی بود، انسان راضی نمی شد این پول های اسکناس را به عنوان خون بهای مقتول یا مهریه ی دخترش و یا به عنوان بهای کالا و یا اجرت خانه و امثال آن، دریافت نماید.

پس وقتی که امروزه تعامل و داد و ستد با آن انجام می گیرد، به این معناست که آن پول های کاغذی ارزش پیدا کرده اند و مورد اعتماد حکومت های قانونگذار می باشد و مردم هم آنها را به عنوان نقد و پول شرعی می شناسند و من قطعاً هیچ توجیه و یا بهانه ای برای شک کردن در آن و یا به شک انداختن دیگران در این موضوع را روا نمی بینم.  بنابراین هر کسی در مقابل این پول های اسکناسی بهره ای بگیرد یا بهره ای پرداخت کند ، قطعاً مشمول حکم ربای حرام گشته است و با خدا و پیامبرش اعلان جنگ داده است و هر کسی به نحوی در این قضیه ربوی شرکت داشته باشد، به قول پیامبر(ص) ملعون است و مشمول حدیث (لعن(رسول الله) آکل الربا و موکله و کاتبه و شاهد یه ، نغوذبالله، قرار خواهد گرفت.]

 

________________________________

 

منبع : دیدگاههای فقهی معاصر

 

مولف : یوسف قرضاوی

 

مترجم : دکتر احمد نعمتی

انتشارات : نشر احسان ۱۳۸۲

نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا