رمضانعبادات

رمضان و روزه در قرآن

رمضان در قرآن

بیان عزیزی – پاوه

با دست تهی به خوان احسان کریم/ وارد شده بی‌‏توشه و بی‌‏قلب سلیم

آری که زهر چه بگذری زشت‏‌تر است /   کس توشه برد به خوان احسان کریم

رمضان مشتق از «رَمَض» به معنای شدّت حرارت، و حرارت سنگ، بر اثر شدّت حرارت خورشید آمده است.همچنین گفته شده که از «حرّ» گرفته شده که به معنای برگشت از بادیه به شهر است. بنابر این وقتی گفته می‌شود، ارْتِمَاضاً [رمض‏] من الحزن؛ یعنی باطن آن مرد از غم و اندوه سوخت، یا وقتی گفته می‌شود، ارْتِمَاضاً [رمض‏] لِفُلان؛ یعنی براى فلانى اندوهگین شد، و همچنین وقتی گفته می‌شود، ارْتِمَاضاً [رمضتْ کبدُهُ]؛ یعنی کبد او تباه شد؛ مثل این که گونه‌‏اى بیمارى آن را می‌سوزاند.
«رمضان» از «رمیض»، به معناى ابر و باران در پایان‏ چلّه‌ی تابستان و ابتداى فصل پاییز است که گرماى تابستان را دور می‌کند. به این دلیل این ماه را «رمضان» گفته‌اند که بدن‌هاى آدمیان را از گناهان می‌شوید.
«رمضان» بر گرفته از «رمضت النصل ارمضه رمضاً» است؛ به این معنا که نیزه را میان دو سنگ می‌گذاشتند و بر آن می‌کوفتند تا نازک شود. به این تعبیر، رمضان؛ یعنى، انسان خود را میان طاعت الهى قرار می‌دهد تا نفس او نرم و آماده‌ی بندگى شود.
از گفتن کلمه‌ی «رمضان» به تنهایى نهى شده و سفارش شده است که آن‌را «ماه رمضان» نام گذارند؛ زیرا «رمضان» یکى از اسماى الهى است.
امّا در اصطلاح، رمضان نام ماه نهم از ماه‌هاى عربى و ماه روزه اسلامى است و آن ماه نزول قرآن است: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ.»
واژه‌ی رمضان یک بار در قرآن ذکر شده است و تنها ماهی است که نام آن در قرآن آمده است. شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًی لِّلنَّاسِ وَبَینَاتٍ مِّنَ الْهُدَیٰ وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْیصُمْهُ ۖ… (بقره: ١٨٥)
ماه رمضان [همان ماه ] است كه در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، [كتابی] كه مردم را راهبر، و [متضمّن ] دلایل آشكار هدایت، و [میزان ] تشخیص حق از باطل است. پس هر كس از شما این ماه را درك كند باید آن را روزه بدارد، و كسی كه بیمار یا در سفر است [باید به شماره آن،] تعدادی از روزهای دیگر [را روزه بدارد]…)

یکی از آن زمان‌ها، ماه مبارک رمضان است. در فرهنگ اسلامی ماه رمضان یکی از مهم‌ترین و محترم‌ترین ماه‌های سال است؛ ماهی که نزد مسلمانان به ماه عبادت و طهارت معروف بوده و آن را -به تعبیر پیامبر(ص)- ماه خدا می‌نامند.
توصیف ماه رمضان با عباراتی؛ نظیر ماه اسلام، ماه نزول قرآن، ، ماه مبارک رمضان، عرصه برای تجلی حقیقت اسلام؛ یعنی تسلیم محض در برابر خداوند متعال است. این عرصه، مجالی است تا بندگان خدا به امر و رضای او، حتی از نیازهای طبیعی و حلال خود چشم‌پوشی کنند و سر تسلیم بر بندگی شکوهمند خالق بی‌همتای خویش فرود آورند. این تمرین یک‌ماهه در کفّ نفس و خودداری از درخواست نفسانی، تمرینی مفید و نیکو است برای تقویت اراده و خویشتنداری در باقی سال؛ چون انسانی که یک ماه به دستور الاهی در مقابل خواست حلال نفس خویش مقاومت کرده و فقط به خاطر رضای خداوند از نیازهای طبیعی خود مانند خوردن و آشامیدن اجتناب نموده است، این قدرت را خواهد داشت تا در یازده ماه دیگر سال در مقابل وساوس شیطانی و درخواست‌های نفسانی نفس اماره‌ی خویش مقاومت نموده و اهل تقوا و رستگاری شود.

ماه مبارک رمضان، ماه طهارت است. ماهی که بنده وجود خود را از تمایلات مادی و حیوانی زدوده و با روزه ضمن تطهیر جسم، به تطهیر جان نیز می‌پردازد تا روحش در عالم پاکی و رشد و تعالی، از انوار هدایت‌بخش خدای متعال بهره‌مند شود؛ پس می‌توان گفت حقیقت ماه رمضان عبارت است از: آزادی از خود؛ آزادی از خود حیوانی، و تولد خود الاهی. ماه مبارک رمضان، ماه تخلق به اخلاق الاهی است و حقیقت و باطن آن عبارت است از: رسیدن به لقای خداوند. در حدیثی قدسی آمده است که خداوند سبحان فرمود: «الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا أَجْزِی بِه‏»؛ روزه مال من است و من خود به آن جزا می‌دهم. بعضی کلمه‌ی «اجزی» در این روایت را به صیغه مجهول «اُجزَی» خوانده‌اند؛ یعنی روزه برای من است و من پاداش آن هستم. حیف است که انسان به خودش و به غیر خدا و به هر آنچه که متغیر است، دل ببندد؛ زیرا هرچه غیر خدا است، در معرض زوال و تغییر است و نمی‌تواند جزای انسان باشد؛ جزای روزه‌دار، لقای حق است.[1]

 روزه در اسلام

(به عربی: صیام) عملی است که انسان از اذان صبح تا اذان مغرب از چیزهایی که روزه را باطل می‌کند خودداری نماید. روزه از آداب مذهبی است که برای معتقدان به‌عنوان وسیله‌ای برای تقرب به خداوند، آمادگی برای مراسم مذهبی، پالایش بدن در راستای درک امور معنوی، کفّاره‌ی تخطی از مقررات مذهبی، و عزاداری برای انسان‌های درگذشته کاربرد دارد.

زیربنای همه‌ی این کاربردهای روزه، تمایل انسان به پدیدآوردن شرایط جسمی و روانی (اغلب از نوع زاهدانه) است که وسیله‌ای برای ارتباط میان شخص با خدای خود ایجاد می‌کنند و در نتیجه جایگاه نیازهای معنوی را اعتلا بخشیده و خواسته‌های مادی را کوتاه می‌نمایند. افزایش اراده و کف نفس و نیز ایجاد حسّ شفقت نسبت به نیازمندان از ارزش‌های روزه به‌شمار می‌آیند. روزه ماه رمضان از ستون‌های دین اسلام شمرده می‌شود و بر همه‌ی مسلمانان بالغ، عاقل و سالم واجب است در این ماه روزه بگیرند. این باور گسترده که روزه گرفتن مخصوصاً در ماه رمضان مناسب‌ترین راه برای پاک کردن گناهان است، باعث شده قوانین روزه هنوز به شکل محکمی رعایت شود.

بدیهی است فضائل و ثواب‌هایی که برای ماه مبارک رمضان و روزه‌داری ذکر شده از آنِ کسانی است که حقیقت آن را درک کنند و به محتوای آن عمل و در گفتار و کردار به کار گیرند و به آن‌ها جامه‌ی عمل بپوشانند؛ چنان در شعایر اسلامی برای روزه‌داری آدابی ذکر شده و کسانی که صرفاً تلاوت قرآن می‌کنند، ولی به آیات و احکام آن عمل نمی‌کنند و یا آن‌که از روزه‌داری تنها رنج گرسنگی و تشنگی را می‌کشند و به‌وسیله‌ی گناه، تأثیر روزه را از بین می‌برند و ماه مبارک رمضان و فضای معنوی آن تأثیری بر اشخاصی بر جای نمی‌گذارد، مورد نکوهش قرار گرفته‌اند.

چنانکه پیامبر اکرم(ص) به زنی که با زبان روزه کنیز خود را دشنام می‌داد فرمود: چگونه روزه‌داری و حال آن که کنیزت را دشنام می‌دهی؟! روزه فقط خودداری از خوردن و آشامیدن نیست، بلکه خداوند آن را علاوه بر این دو، مانع کارها و سخنان زشت که روزه را بی‌اثر می‌کنند قرار داده است، چه اندکند روزه‌داران و چه بسیارند کسانی که گرسنگی می‌کشند.»

بنابراین، در ماه مبارک باید تمام اعضا و جوارح را از حرام دور نگه داشت و با اخلاص، توکل و عمل به دستورها و احکام قرآن کریم و دوری از گناهان، انجام توبه‌ی نصوح و واقعی، عبادت، شب زنده‌داری، درک فضیلت شب قدر و… فضیلت ماه مبارک رمضان را درک کرد و از آن در راستای رسیدن به کمال حرکت کرد و باید در این ماه به گونه‌ای خودسازی کرد که با اتمام ماه مبارک تأثیر و فواید آن در روح و جان افراد باقی باشد و اثر آن تا ماه رمضان سال بعد ماندگار باشد.

در قرآن کریم آیاتی درباره‌ی روزه و ماه مبارک رمضان و احکام آن نازل شده است. در ذیل این آیات با ترجمه‌ی آنها نقل می‌شود:

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ، أَیَّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن کَانَ مِنکُم مَّرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَهٌ طَعَامُ مِسْکِینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ.[2] اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید روزه بر شما مقرر شده است همانگونه که بر کسانى که پیش از شما [بودند] مقرر شده بود باشد که پرهیزگارى کنید [روزه در] روزهاى معدودى [بر شما مقرر شده است] [ولى] هر کس از شما بیمار یا در سفر باشد [به همان شماره] تعدادى از روزهاى دیگر [را روزه بدارد] و بر کسانى که [روزه] طاقت‌‏فرساست کفاره‌‏اى است که خوراک دادن به بینوایى است و هر کس به میل خود بیشتر نیکى کند پس آن براى او بهتر است و اگر بدانید روزه گرفتن براى شما بهتر است.

شَهْرُ رَمَضانَ‏ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ.[3] (روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است؛ ماهى که قرآن، براى راهنمایى مردم، و نشانه‏‌هاى هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن کس که بیمار یا در سفر است، روزهاى دیگرى را به جاى آن، روزه بگیرد! خداوند، راحتى شما را مى‏خواهد، نه زحمت شما را! هدف این است که این روزها را تکمیل کنید؛ و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده، بزرگ بشمرید؛ باشد که شکرگزارى کنید!

شَهْرُ رَمَضانَ‏ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِن الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ.[4]

(روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است؛ ماهى که قرآن، براى راهنمایى مردم، و نشانه‏‌هاى هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن کس که بیمار یا در سفر است، روزهاى دیگرى را به جاى آن، روزه بگیرد! خداوند، راحتى شما را می‌خواهد، نه زحمت شما را! هدف این است که این روزها را تکمیل کنید؛ و خدا را بر این‌که شما را هدایت کرده، بزرگ بشمرید؛ باشد که شکرگزارى کنید!-

أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَآئِکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللّهُ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَخْتانُونَ أَنفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَعَفَا عَنکُمْ فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُواْ مَا کَتَبَ اللّهُ لَکُمْ وَکُلُواْ وَاشْرَبُواْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّیَامَ إِلَى الَّلیْلِ وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ.[5] در شب‌هاى روزه همخوابگى با زنانتان بر شما حلال گردیده است آنان براى شما لباسى هستند و شما براى آنان لباسى هستید خدا مى‌دانست که شما با خودتان ناراستى مى‌کردید پس توبه شما را پذیرفت و از شما درگذشت پس اکنون [در شبهاى ماه رمضان می‌‏توانید] با آنان همخوابگى کنید و آنچه را خدا براى شما مقرر داشته طلب کنید و بخورید و بیاشامید تا رشته‌ی سپید بامداد از رشته سیاه [شب] بر شما نمودار شود سپس روزه را تا [فرا رسیدن] شب به اتمام رسانید و در حالى که در مساجد معتکف هستید [با زنان] درنیامیزید این است‏ حدود احکام الهى پس [زنهار به قصد گناه] بدان نزدیک نشوید این‌گونه خداوند آیات خود را براى مردم بیان می‌کند باشد که پروا پیشه کنند.

التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّ‌اکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُ‌ونَ بِالْمَعْرُ‌وفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنکَرِ‌ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّـهِ ۗ وَبَشِّرِ‌ الْمُؤْمِنِینَ.[6] [آن مؤمنان] همان توبه‏ کنندگان پرستندگان سپاسگزاران روزه‌داران رکوع‏ کنندگان سجده‌کنندگان وادارندگان به کارهاى پسندیده بازدارندگان از کارهاى ناپسند و پاسداران مقررات خدایند و مؤمنان را بشارت ده.

وَالَّذِینَ یُظَاهِرُونَ مِن نِّسَائهِمْ ثمُ‏ یَعُودُونَ لِمَا قَالُواْ فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مِّن قَبْلِ أَن یَتَمَاسَّا ذَالِکمُ‏ْ تُوعَظُونَ بِهِ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ، فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَتَمَاسَّا فَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّینَ مِسْکِینًا ذَلِکَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَلِلْکَافِرِینَ عَذَابٌ أَلِیمٌ.[7] کسانى که همسران خود را «ظِهار» می‌کنند، سپس از گفته خود بازمی‌گردند، باید پیش از آمیزش جنسى با هم، برده‌‏اى را آزاد کنند؛ این دستورى است که به آن اندرز داده می‌شوید؛ و خداوند به آنچه انجام می‌‏دهید آگاه است! و آن کس که [بر آزادکردن بنده] دسترسى ندارد باید پیش از تماس [با زن خود] دو ماه پیاپى روزه بدارد و هر که نتواند باید شصت بینوا را خوراک بدهد این [حکم] براى آن است که به خدا و فرستاده او ایمان بیاورید و این است‏ حدود خدا و کافران را عذابى پردرد خواهد بود.

لاَ یُؤَاخِذُکُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ وَلَکِن یُؤَاخِذُکُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الأَیْمَانَ فَکَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَهِ مَسَاکِینَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِیکُمْ أَوْ کِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِیرُ رَقَبَهٍ فَمَن لَّمْ یَجِدْ فَصِیَامُ ثَلاَثَهِ أَیَّامٍ ذَلِکَ کَفَّارَهُ أَیْمَانِکُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُواْ أَیْمَانَکُمْ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ.[8] خدا شما را به سوگندهاى بیهوده ‏تان مؤاخذه نمى‌کند ولى به سوگندهایى که [از روى اراده] مى ‏خورید [و مى‏ شکنید] شما را مؤاخذه مى‌کند و کفاره‌اش خوراک دادن به ده بینواست از غذاهاى متوسطى که به کسان خود مى‌خورانید یا پوشانیدن آنان یا آزاد کردن بنده‏اى و کسى که [هیچ یک از اینها را] نیابد [باید] سه روز روزه بدارد این است کفاره‌ی سوگندهاى شما وقتى که سوگند خوردید و سوگندهاى خود را پاس دارید این گونه خداوند آیات خود رار براى شما بیان مى‌کند باشد که سپاسگزارى کنید.

وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن یَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلاَّ خَطَئًا وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَئًا فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُّؤْمِنَهٍ وَدِیَهٌ مُّسَلَّمَهٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَن یَصَّدَّقُواْ فَإِن کَانَ مِن قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّکُمْ وَهُوَ مْؤْمِنٌ فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُّؤْمِنَهٍ وَإِن کَانَ مِن قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ مِّیثَاقٌ فَدِیَهٌ مُّسَلَّمَهٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُّؤْمِنَهً فَمَن لَّمْ یَجِدْ فَصِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ تَوْبَهً مِّنَ اللّهِ وَکَانَ اللّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا.[9] و هیچ مؤمنى را نسزد که مؤمنى را جز به اشتباه بکشد و هر کس مؤمنى را به اشتباه کشت باید بنده مؤمنى را آزاد و به خانواده او خون‌بها پرداخت کند مگر اینکه آنان گذشت کنند و اگر [مقتول] از گروهى است که دشمنان شمایند و [خود] وى مؤمن است [قاتل] باید بنده مؤمنى را آزاد کند [و پرداخت‏ خون بها لازم نیست] و اگر [مقتول] از گروهى است که میان شما و میان آنان پیمانى است باید به خانواده وى خونبها پرداخت نماید و بنده مؤمنى را آزاد کند و هر کس [بنده] نیافت باید دو ماه پیاپى به عنوان توبه‌اى از جانب خدا روزه بدارد و خدا همواره داناى سنجیده‌کار است.

وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَهَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَکُمْ حَتَّى یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَریضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیَهٌ مِنْ صِیامٍ‏ أَوْ صَدَقَهٍ أَوْ نُسُکٍ فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَهِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَهِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَ سَبْعَهٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَهٌ کامِلَهٌ ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقاب.[10] و حج و عمره را براى خدا به اتمام برسانید! و اگر محصور شدید، (و مانعى مانند ترس از دشمن یا بیمارى، اجازه نداد که پس از احرام ‏بستن، وارد مکه شوید،) آنچه از قربانى فراهم شود (ذبح کنید، و از احرام خارج شوید)! و سرهاى خود را نتراشید، تا قربانى به محلش برسد (و در قربانگاه ذبح شود)! و اگر کسى از شما بیمار بود، و یا ناراحتى در سر داشت، (و ناچار بود سر خود را بتراشد،) باید فدیه و کفّاره‏‌اى از قبیل روزه یا صدقه یا گوسفندى بدهد! و هنگامى که (از بیمارى و دشمن) در امان بودید، هر کس با ختم عمره، حج را آغاز کند، آنچه از قربانى براى او میسّر است (ذبح کند)! و هر که نیافت، سه روز در ایام حج، و هفت روز هنگامى که باز مى‌گردید، روزه بدارد! این، ده روز کامل است. (البته) این براى کسى است که خانواده او، نزد مسجد الحرام نباشد [اهل مکّه و اطرافِ آن نباشد]. و از خدا بپرهیزید! و بدانید که او، سخت‌‏کیفر است!

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقْتُلُوا الصَّیْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ وَ مَنْ قَتَلَهُ مِنْکُمْ مُتَعَمِّداً فَجَزاءٌ مِثْلُ ما قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ یَحْکُمُ بِهِ ذَوا عَدْلٍ مِنْکُمْ هَدْیاً بالِغَ الْکَعْبَهِ أَوْ کَفَّارَهٌ طَعامُ مَساکینَ أَوْ عَدْلُ ذلِکَ صِیاماً لِیَذُوقَ وَبالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَ مَنْ عادَ فَیَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَ اللَّهُ عَزیزٌ ذُو انْتِقامٍ.[11] اى کسانى که ایمان آورده‏‌اید! در حال احرام، شکار نکنید، و هر کس از شما عمداً آن را به قتل برساند، باید کفاره‏اى معادل آن از چهارپایان بدهد؛ کفاره‌‏اى که دو نفر عادل از شما، معادل بودن آن را تصدیق کنند؛ و به صورت قربانى به (حریم) کعبه برسد؛ یا (به جاى قربانى،) اطعام مستمندان کند؛ یا معادل آن، روزه بگیرد، تا کیفر کار خود را بچشد. خداوند گذشته را عفو کرده، ولى هر کس تکرار کند، خدا از او انتقام می‌گیرد؛ و خداوند، توانا و صاحب انتقام است.
با توجه به این‌که دین اسلام نسبت به ادیان گذشته، دین کامل و جامعی است؛ از این رو احکامش نسبت به احکام سایر ادیان تفاوت می‌کند که در این تفاوتها گاهی شاید تکلیف سخت‌تر و گاهی نیز آسانتر باشد که در هر حال تصمیم خداوند است.
گرچه شاید امروزه با توجه به تحریفاتی که در ادیان سابق به وجود آمده پیروان دیگر ادیان، عبادت روزه را با مقدار و شرایطی آسانتر برگزار می‌کنند، امّا بر اساس برخی منابع روایی، روزه‌ی اهل کتاب تا زمان پیامبر اسلام (ص) بیشتر از مسلمانان گرچه تمام فروعات و جزئیات احکام در قرآن نیامده همچنانکه کیفیت نماز و تعداد رکعات آن در قرآن بیان نشده، امّا در مورد روزه باید گفت که مقدار ماه و روز آن در قرآن به‌طور روشن بیان شده است.

ارجاعات و منابع:
[1] – لسان العرب، ج ‏7، ص 160، چاپ سوم‏، دار صادر، بیروت، 1414 ق‏. فرهنگ أبجدی عربی – فارسی

، ص 41، بی تا، بی جا. لسان العرب، ج ‏7، ص 161. بقره، 185. قاموس قرآن، ج ‏3، ص 123، چاپ ششم، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1371 ش‏. مفردات راغب، واژه رمض.
[2] – سوره بقره،  آیه:  ۱۸۳و ۱۸۴
[3] – سوره بقره، آیه ۱۸۵
[4] – سوره بقره، آیه ۱۸۵
[5] – سوره بقره،  آیه: ۱۸۷
[6] – سوره بقره، آیه ۱۸۵
[7] – مجادله، آیات ۳و۴
[8] – سوره: ۵،  آیه: ۸۹
[9] – سوره: ۴،  آیه: ۹۲
[10] – سوره بقره، آیه ۱۹۶
[11] – سوره مائده، آیه ۹۵

نمایش بیشتر

بیان عزیزی

استان کرمانشاه - پاوه مترجم - نویسنده

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا