خانواده

زن والاست نه کالا!

امروزه در بسياري از جوامع به حقوق زن بي حرمتي و كرامتش پايمال مي شود.نه حق ابراز عقيده دارد و نه اعتبار وموجوديتي برايش در نظر گرفته مي شود و در وشك تبديل شدن به صرف يك كالا براي تحصيل سود و درآمد يا ابزاري براي تحريك وشعله ور كردن غرائز شهواني است.

اكنون اين روند تحت عناوين و شعارهاي براق و فريبنده از قبيل آزادي ودفاع از حقوق زن درحال ترويج است تا جايي كه از منزلتش كاسته و بيني اش را به خاك ماليده و بعضاً از زن كياني زشت وبدصورت ساخته كه به منظور انهدام وانحلال ارزش هاي جامعه مورد سوءاستفاده قرار مي گيرد.

در عصر جاهليت نه تنها تولد نوزاد دختر مورد استقبال قرار نمي گرفت و مقدمش خوشايند جلوه داده نمي شد،بلكه مايه ننگ ورسوايي خانواده به حساب مي آمد؛ عاداتي كه اسلام به مقابله با آن برخاست و مورد مذمت ونارضايتي خداوند سبحانه وتعالي قرارگرفت.

آنجا كه مي فرمايد: « وَ اِذَا بُشِّرَ اَحَدُهُمْ بِالاُنْثي ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاً وَ هُوَ كَظِيمٌ (58) يَتَوَارَي مِنَ الْقَوْمِ من سوءمَا بُشِّرَ بِهِ اَيُمْسِكُهُ عَلَي هُونٍ اَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ اَلا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ (59)»(1)

« (دختران را مايه ننگ و سرشكستگي وبدبختي مي دانستند)و هنگاميكه به يكي از آنان مژده تولد دختر داده مي شد،(آنچنان از فرط ناراحتي چهره اش تغيير ميكرد كه) صورتش سياه مي گرديد و مملوء ازخشم وغضب و غم واندوه مي شد ، از قوم و قبيله (خود)بخاطر اين مژده بدي كه به وي داده مي شد،خويشتن را پنهان مي كرد (وسرگشته و حيران به خود مي گفت:)آيا اين ننگ را برخود بپذيرد ودختر را نگاه دارد يا او را در زير خاك زنده به گور سازد؟هان!چه قضاوت بدي كه مي كردند»

 و اينگونه اسلام منزلت زن را تعالي بخشيد وبر قدر وقيمتش در تمام برهه هاي زندگيش افزود. پيامبر(ص) مي فرمايند: «من كانت له ثلاث بنات فصبر عليهن وسقاهن وكساهن كنّ له حجاباً من النار»(2) يعني:«هركس سه دختر داشته باشد وبامهرباني باآنان برخورد كند و مايحتاج آنان از خوراك وپوشاك را تهيه نمايد،دخترانش بين او و آتش جهنم حائل مي شوند»

 اسلام روح تازه اي در زندگي زن دميد واحترام وتأمين معاش وي را در مقاطع مختلف زندگي اش تضمين نموده است تا زمانيكه دختر است وبا والدين زندگي مي كند،پدر نه به منزله لطف و بلكه بعنوان يك وظیفه شرعي،مخارجش را مي پردازد وهنگامي كه ازدواج مي كند،نفقه اش بر شوهرش فرض مي شود وبا استمرار حياتش ونايل آمدنش به درجه مادري، حقوقش بر اولاد،به حقوق ديگرش اضافه مي شود.

علاوه بر اين پيامبر(ص) در حجة الوداع به نيكي كردن درحق زن سفارش مي كند ومي فرمايد: «استوصوا بالنساء خيراً»(3)يعني:«خواهان رفتار نيك با زنان شويد»

 همچنين اسلام روابط متوازن وبرابري بين زن ومرد برقرار كرد واين روابط را پايه وبنياد شكل دهي جامعه اسلامي قرار داد وآن را بر اساس قواعد ومفاهيم روشن و واضح ومحدوديت هاي حقوقي وشرعي، قانونگذاري كرد زيراكه امنيت اجتماعي از طريق برقراري مساوات بين دو جنس امكان پذيراست.

همچنانكه زن ومرد در اصل خلقت و عبوديت وانجام تكاليف شرعي باهم مساوي ودر حقوق ومزايا وحمل مسئوليت نيز به تناسب خصوصيات،ماهيت و طبيعت خاصشان برابرند.

 شگفت اين است كه مدعيان حقوق زن،با به راه انداختن سروصدا به عيب جويي وايراد گرفتن از شريعت اسلامي برخاسته اند.

اينان چشم ديدن عدالت اسلام در قبال زن ورهايي بخشيدن او از منجلاب بردگي وبندگي وتجارت فسق وفحش با وي را ندارند.

اين اعتقادشان كه ثمره سطحي نگريشان در جوامع كنوني است،سبب شده كه با بي انصافي دستاوردهايي كه اسلام با انقلابش براي قشر زن فراچنگ آورده و موهبت هايي كه بعنوان مادر،همسر ودختر به وي ارزاني داشته را ناديده بگيرند.

ديدگاه ارزشمندي كه اسلام نسبت به حقوق زن ارائه نموده تاكنون ازجانب هيچ يك از جريانات ومكاتب بشري صادر نشده است:«النساء شقائق الرجال»(4) يعني:«زنان،همسان مردان اند.» كما اينكه اورا از حيث انجام تكاليف شرعي واز حيث ثواب وعقاب و سزا وجزاء حاصل از اعمال در دنيا وآخرت همسان مرد قرار داده است.

خداوند مي فرمايد:«مَنْ عَمِلَ صَالِحَاً مِنْ ذَكَرٍ اَوْ اُنْثَي وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّـهُ حَيَاه طَيِّبَه وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ اَجْرَهُمْ بِاَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ(97)»(5)  «هركس چه زن وچه مرد كار شايسته انجام دهد و مؤمن باشد،بدو (دراين دنيا) زندگي پاكيزه وخوشايندي مي بخشيم و (در آن دنيا) پاداش (كارهاي خوب ومتوسط وعالي) آنان را برطبق بهترين كارهايشان خواهيم داد.»

 خداوند انسان را كرامت بخشيده و وي را به زيباترين صورت آراسته وبه تبع تكريمش براي جامعه بشريت،زن را نيز بعنوان نيمي از اين جامعه،همواره در جايگاه شايسته اش قرار داده است وكسي كه به قرآن مراجعه كند به اين حقيقت انكارناپذير پي خواهدبرد كه زن ومرد نزد خداوند،هيچگونه فضل وبرتري بريكديگر ندارند.

پروردگار مي فرمايد:«وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجَاً(2) وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَي اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ بَالِغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرَاً(3)»(6) . «هر كس از خدا بترسد وپرهيزگاري كند،خدا راه نجات(از هر تنگنايي)را براي او فراهم مي سازد* وبه او از جايي كه تصورش را نمي كند،روزي مي رساند.هركس برخدا توكل كند(وكار وبار خود را بدو واگذارد)خدا اورا بسنده است.خداوند فرمان خويش را به انجام مي رساند وهرچه را بخواهد بدان دسترسي پيدا مي كند.خدا براي هرچيز زمان واندازه را قرار داده است.»

 آري؛اينگونه پروردگار او را از فقر وناداري مي رهاند ورزقي دور از انتظار وتصور به وي عطا مي كند و هدف از اين ايجاد يك بينش صحيح ايماني در قلب وي نسبت به اراده ومشيت خداوند است: « وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَي اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ بَالِغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرَاً(3)»(7). « هركس برخدا توكل كند(وكار وبار خود را بدو واگذارد)خدا اورا بسنده است.خداوند فرمان خويش را به انجام مي رساند وهرچه را بخواهد بدان دسترسي پيدا مي كند.خدا براي هرچيز زمان واندازه را قرار داده است.»  – بنابراين حقيقت بزرگي كه بخش عظيمي از اين بينش ايماني بر آن استوار است اين است كه هر چيزي مقدّر به مقدار،زمان،مكان،نتائج و اسباب ومسببات خاص خود است و چيزي در اين كَون بيهوده و برحسب تصادف قرار نگرفته است.پس چگونه انسان كه مسئوليت عمارت اين كره خاكي را بر دوش دارد،مي تواند از اين قاعده مستثني باشد؟! : « اِنَّا كُلّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ(49)»(8) . « ما هر چيزي را به اندازه لازم و از روي حساب ونظام آفريده ايم.»

 پروردگار در جايي ديگر در باب  تكريم انسان اعم از زن ومرد مي فرمايد:« وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرَاً (2)»(9) . « وهمه چيز را آفريده است وآن را دقيقاً اندازه گيري و كاملاً برآورد كرده است.» خداوند انسان را از حيث خلقت ورسالتش در اين هستي پهناور وزمان ومكان خاصي كه در آن است،بگونه اي قرار داده كه با ساير كاينات همسو وهمگون باشد:

« وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ اَمْرِهِ يُسْرَاً(4)»(10) .«هركس كه از خدا بترسد وپرهيزگاري كند،خدا كار وبارش را ساده و آسان مي سازد،

 «وَ كَاَيِّنْ مِنْ قَرْيَهٍ عَتَتْ عَنْ اَمْرِ رَبِّهَا وَ رُسُلِهِ فَحَاسَبْنَاهَا حِسَابَاً شَدِيداً وَ عَذَّبْنَاهَا عَذَاباً نُكْراً(8) فَذَاقَتْ وَبَالَ اَمْرِهَا  وَ كَانَ عَاقِبَه اَمْرِهَا خُسْراً(9) اَعَدَّ اللهُ لَهُمْ عَذَاباً شَدِيداً فَاتَّقُوا اللهَ يَا اُوْلِي الالْبَابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ اَنْزَلَ اللهُ اِلَيْكُمْ ذِكْراً(10) رَسُولاً يَتْلُو عَلَيْكُمْ آياتِ اللهِ مُبَيِّنَاتٍ لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ اِلَي النَّورِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللهِ وَ يَعْمَلْ صَالِحاً يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الانْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا اَبَداً  قَدْ اَحْسَنَ اللهُ لَهُ رِزْقاً(11)»(11)

  چه بسيار مردمان شهرها وآباديهايي كه از فرمان پروردگارشان و دستور پيغمبران او سرپيچي و سركشي كرده اند و در نتيجه ما سخت به حسابشان رسيده ايم وبه مجازات ناگوار كيفر ناخوشايندشان رسانده ايم * و عقوبت اعمالشان را چشيده اند و عاقبت كاروبارشان زيان وخسران بوده است * خداوند براي ايشان عذاب شديدي را فراهم ساخته است.پس اي خردمنداني كه مؤمن هستيد،شما پرهيزگاري كنيد وخويشتن را از (عذاب وخشم)خدا به دور داريد.خدا كه براي شما قرآن را نازل فرموده است * وپيغمبري را به ميانتان روانه كرده است كه آيات روشن خداوند را برايتان مي خواند تاكساني را كه ايمان آورده اند وكارهاي شايسته كرده اند از تاريكي (بطالت وضلالت)بيرون آورده وبه روشنايي(حقيقت وهدايت)در آورد .كساني كه به خدا ايمان بياورند وكارهاي پسنديده بكنند،خدا آنان را به باغهاي بهشتي داخل مي گرداند كه از زير(كاخها ودرختان)آن رودبارها روان است.براي هميشه در آنجا ماندگار مي مانند وخداوند روزيشان را خوب ونيكو مي گرداند.»

 خداوند آباديهاي باساكنان سركش ونافرمان را يكي پس از ديگري مورد خشم وعذابش قرارداد و سوءعاقبت اعمال بدشان را درهمين دنيا وقبل از روزحساب بدان ها چشانيد وآنچه اين جوامع درطول تاريخ از فسادوانحلال،فقروقحطي وزندگي مملو از ترس ووحشت وعاري از امنيت باديده سر ديده وتجربه كرده اند، پيامي است مبني بر اينكه سهم زن ومرد در ايفاي نقش ها وحمل مسئوليت ها در جامعه يكسان بوده و عاقبت وسرنوشت آن بدون تفريق وتفاوت متوجه هردويشان مي باشد.

خداوند چه زيبا ميفرمايد:« يَا اَيُّها النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَهٍ و خَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَ بَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيراً وَ نِسَاءً وَ اتَّقُوا اللهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَ الاَرْحامَ اِنَّ اللهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقيباً(1)»(12) «اي مردمان!از (خشم) پروردگارتان بپرهيزيد.پروردگاري كه شما را از يك انسان بيافريد و(سپس) همسرش را از نوع او آفريد و از آن دونفر مردان وزنان فراواني(برروي زمين)منتشر ساخت.واز (خشم)خدا بپرهيزيد كه همديگر را بدو سوگند ميدهيد وبپرهيزيد از اينكه پيوند خويشاوندي را گسيخته داريد(و صله رحم را ناديده گيريد) زيراكه بيگمان خداوند مراقب شماست(وكردار ورفتار شما از او پنهان نمي ماند).»

و « هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَّفْسٍ واحِدَهٍ وَ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ اِلَيْهَا»(13)  .« او آن كسي است كه شما را از يك جنس آفريد وهمسران شما را از جنس شما ساخت تا شوهران در كنار همسران بياسايند

 

 ========== منبع: ==========

مجله «المجتمع» ،شماره 2034- 23صفر 1434هـ ق –  5/1/2013م

*در ترجمه آيات از «تفسيرنور» اثر دكتر مصطفي خرم دل استفاده شده است.

========= پي نوشت ها: =========

  1. النحل/ 59- 58
  2. مسند امام احمد
  3. ابي هريره و عمرو بن الاحْوَصْ الجُشَمي
  4. احمدبن حنبل،ابوداود،ترمذي ودارمي از ام المؤمنين عائشه(رضي الله عنها)
  5. النحل/ 97
  6. الطلاق/ 3- 2
  7. الطلاق/ 3
  8. القمر/ 49
  9. الفرقان/ 2
  10. الطلاق/ 4
  11. الطلاق/ 11- 8
  12. النساء/ 1
  13. الاعراف/ 189

دكتر سعد المرصفي //ترجمه: اقبال جهانگيري

منبع :سایت پینوس

 

نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

‫2 نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا