تاریخ

سال جدید هجری ، درس ها و پیام ها

  سال نو 1437هجری قمری بر همگان مبارک

سالی دیگر از عمرمان کاسته شد و چه موفقیت هایی که شاید از چنگ داده و چه فرصت ها که در اثر ندانم کاری ها که به تهدیدی جدی علیه ما مبدل شده باشد! و چه نافرمانی ها و بی مسئولیتی ها و یا مسئولیت گریزی هایی که در پرونده قیامتی امان به ثبت رسیده باشد

و از سوی دیگر شایسته است نیم نگاهی نیز داشته باشیم به موفقیت هایی که کسب نموده ایم و همچنین ابتکارات سرنوشت ساز و موثری که در سال گذشته از خود بروز داده ایم و مواضع حکیمانه و منطقی که از خود به یادگار گذاشته ایم بویژه نسبت به بیداری اسلامی و بیدار دلان مسلمان که همچون عضوی از کاروان آنان به حرکت ادامه داده ایم.

سالی که گذشت دیگر در اختیار من و تو نیست ولی برای سالی که پیش رو داریم باید طوری برنامه ریزی کنیم که به داد و دردمان بخورد و خدای ناخواسته برای ما به “یوم الحسره” و یا ” یوم التغابن” ی دیگر مبدل نشود!

همچنانکه می دانید سال هجری قمری با ماه محرم آغاز می شود ، ماهی که درس ها و پیام های بزرگی برای مسلمانان در بر دارد ؛ پیامبر در باره این ماه و بویژه نهم و دهم آن سفارش هایی نموده است که جا دارد مورد مداقه و ملاحظه اصحاب دعوت و گفتمان دینی قرار گیرد .

ابن عباس از پیامبر روایت نموده که آن حضرت دستور داد مسلمانان روز عاشورا – دهم محرم – را روزه بگیرند. (2) چرا که به روایت قتاده روزه عاشورا باعث بخشوده شدن گناهان سال قبل خواهد شد .(3)

فلسفه و دلیل سفارش به روزه بودن این روز توسط رسول الله بر می گردد به اینکه وقتی آن حضرت به مدینه مهاجرت نموده و در آن جا استقرار یافتند مشاهده نمودند که بخشی از ساکنان آن شهر – یهودیان – این روز را روزه می گیرند و وقتی دلیل را جویا شد پاسخ دادند که خداوند در این روز – عاشورای محرم – فرعون را به هلاکت رسانده و موسی و پیروانش را از شرشان نجات داده است ؛ پس ما هم به شکرانه پیروزی پیامبرمان هر سال این روز را پاس داشته و روزه می گیریم ، که در واکنش به این عمل و عبادت آنان ، رسول الله فرمود : ما از شما به موسی نزدیک تریم (4) پس آن روز را روزه گرفت و دستور داد مسلمانان نیز روزه باشند …

ابن عباس می گوید: رسول الله به منظور تفاوت عبادی با یهودیان اعلام نمود : اگر سال آینده زنده باشم روز نهم محرم را هم روزه خواهم بود(5)

 

نکاتی اندر باب محرم و پیام های اساسی هجرت نبوی

1-عاشورا و بزرگداشت آن خیلی قبل از ظهور اسلام و پیامبر آن وجود داشته و  در گذشته های دور توسط انسان هایی گرامی داشته شده است.

2- بزرگداشت عاشورا -توسط یهودیان و بعدها مسلمانان -صرفاً به منظور تشکر از خداوند است که یکی از پیامبران اولوا العزمش – موسی – را به طور معجزه از چنگال فرعون نجات داده و بدین گونه مسلمانان روزه دار از خداوندشان می خواهند که تاریخ را دوباره به نفع آنان تکرار نموده و پیروزیشان را بر فرعونیان زمانه که به مراتب بیشتر و وحشی تر از فرعون زمان حضرت موسی بوده و هستند ، رقم بزند.

3- از دیدگاه اهل سنت این مناسبت هیچ گونه ارتباط نزدیک یا دوری ندارد با جریان شهادت مظلومانه حضرت حسین بن علی و پاسداشت این دو روز – تاسوعا و عاشورا – هر گز نباید با این حادثه خونین – که هرچند در جای خود قابل تحلیل و واکاوی است – ربط داده شود و این ایام نباید رنگ و بوی جشن و شادی به مناسبت پیروزی حق بر باطل را از دست داده و صبغه ای ماتمین و عزاداری به خود بگیرد ؛ چرا که حادثه شهادت حسین بن علی به طور اتفاقی در این ایام اتفاق افتاده و حضرت محمد (ص) هم در باره حدوث آن در این ایام مبارک کم ترین پیش گویی و غیب گویی را انجام نداده و قطعاً از آن بی اطلاع بوده است.

4- شروع شدن سال جدید هجری قمری با ماه محرم ابتکاری بود که در زمان زمامداری و توسط عمر بن خطاب و پس از رایزنی و مشورت با کبار اصحاب انجام شد و آن هم به دلیل ارج نهادن از هجرت رسول الله و یارانش از مکه به مدینه که تاریخ رنگین اسلام اتفاق افتاده است نه چیز دیگر.

5- بهترین و الگوبردارترین یادآوری تاریخی که با آغاز سال جدید هجری برای ما مسلمانان شایسته است که تداعی شود همان حادثه سرنوشت ساز هجرت رسول الله به مدینه است که جا دارد به بهترین کیفیت به تحلیل آن بپردازیم.

نگاه ما به هجرت پیامبر و اصحاب به مدینه باید نگاهی عبرت آمیر باشد ؛ از جمله اینکه این نکته را درک کنیم که نقطه آغاز همه موفقیت ها و عزت های مسلمان زمانی رقم می خورد که این حادثه تاریخی اتفاق می افتد و به دیگر تعبیر این سیر صعودی مکه به مدینه نقطه تکاملی بود که باید در تمام دهور و عصور و برای همه اسلام گرایان و بویژه معاصر تکرار شده و رقم بخورد ؛ چرا که اساساً تربیت و پرورش نیروهای خبره انسانی (دوران مکه) صرفاً باید به منظور بکارگیری این نیروهای مخلص و شیفته خدمت به خلق و خالق در عرصه های گوناگون باشد که تشکیل دولت مدنی در مدینه توسط رسول الله از این زاویه خیلی قابل تامل و موشکافی است.

6-ترک دارایی ، میهن و وطن توسط رسول الله و یاران گرامی اش علی رغم دلبستگی وافر به آن بنا بر مصالحی همچون مصوون داشتن همراهان از آزار و اذیت و همچنین عدم اتفاق افتادن جنگ خانمانسوز داخلی بین هم وطنان.

روایت شده که رسول خدا در آستانه ترک مکه اینگونه با دیار و سامانش سخن می گوید:واللهِ إنَّك لَخيْر أرْض الله، وأحبُّ أرْض الله إلى الله، ولوْلا أنِّي أُخْرِجْت منْك ما خرجْتُ .رواه الترمذی

حادثه پر مشقت و خطیر هجرت یادآور فداکاری و از خودگذشتگی یاران وفادار رسول الله به منظور محافظت بر ثوابت دین و اصول دعوتیشان می باشد ؛ که ماجرای امّ سلمه به عنوان نخستین زنی که عازم مدینه است ولی مردان بی رحم بنی سلمه مانع هجرت او شده و با جدایی افکندن بین مادر و تنها فرزندش از هجرت او ممانعت به عمل می آورند ؛ علاوه بر تاراج اموال و دارایی صهیب رومی به عنوان پیش شرط اجازه خارج شدنش از مکه به سوی مدینه که با طیب خاطر می پذیرد و رسول الله هم پس از اطلاع از این کار و معامله صهیب او را سودمند توصیف می فرماید ، این ها و نمونه های دیگری را تاریخ برای ما مخابره و گزارش نموده است.

7- دیگر درسی که باید از هجرت نبوی گرفت این است که دعوتگران و کارگزاران مسلمان نباید در هیچ شرایطی از تلاش و دعوت فارغ و مایوس و نا امید شوند ؛ بلکه باید همواره جهت انجام ماموریت خود تغییر تاکتیک داده و در حین مواجه شدن با بحران ها از “فقه البدائل” بهره بگیرند یعنی اگر شرایطی پیش آمد که به نفع دعوتگران نبود ، رهبران دعوت اسلامی با تدبیر و حکمت به ارائه جایگزینی برای آن شرایط برآمده و به منظور پیشرفت دعوت اسلامی و گذر از بحران پیش رو ، وارد مرحله و یا حتی مکان جدیدی شوند ؛ همانگونه که رسول الله دستور هجرت مسلمانان از مکه به مدینه را پس از آن صادر فرمود که امکان ماندن او و یارانش در این شهر دوست داشتنی ناممکن شده بود و طائفیان نیز بی شرمانه آن حضرت را از دیار و سامانشان طرد نموده بودند ، پیامبر همراه یارانش مکه را ترک نمود تا به جهانیان و مسلمانان پس از خود گفته باشد که برای پیشرفت دعوت الهی باید تغییر مکان و تاکتیک داد و هرگز شایسته نیست از تلاش ناامید شد.

8- همراهی کلیه یاران و اصحاب با رسول الله و عدم تخلف و تخطی احدی از استراتژی جدید هجرت.

به مجرد صدور فرمان هجرت و ترک وطن از سوی خدا و پیامبر ، همه یاران ، وفادارانه فرمان رسول الله را لبیک گفته و در این راه هیچ بهانه ای را به رسمیت نشناخته و از نفس و نفیس خود گذشتند.

داستان شادی و هلهله ای که پس از شنیدن خبر هجرت و همراهی رسول الله برای خانواده ابوبکر پیش آمد را ائمه سیره و حدیث به نیکی مخابره نموده و به تصویر کشیده اند؛ بویژه آنجا که عایشه (رض) پس از مشاهده گریه شادی پدرش ابوبکر (رض)می گوید: “فوالله ما شعرت قطُّ قبل ذلك اليوم أنَّ أحدًا يبكي من الفرح، حتَّى رأيتُ أبا بكر يبكي يومئذ”

9- برنامه ریزی دقیق جهت انجام موفقیت آمیز هجرت ؛ به گونه ای که با کم ترین هزینه جانی و مالی ممکن مهاجرت صورت پذیرد.

بارزترین ارکان این برنامه ریزی عبارت بود از بکارگیری نیروهای انسانی لازم و رازدار بودن مسلمانان نسبت به مسائل مهم و محرمانه اشان .

مطابق برنامه ریزی ، ابوبکر صدیق مامور شده بود که یار غار و هجرت رسول الله باشد ، علی بن ابی طالب هم باید در رختخواب آن حضرت بیارامد ، عایشه و اسماء نیز مامور شده اند که وسایل و امکانات لازم برای این سفر پر هزینه و خطر بویژه زمانی که در غار ثور به سر می بردند را فراهم نمایند ، عبدالله پسر ابوبکر نیز که نوجوانی بیش نبود ماموریتش عبارت بود از مخابره اوضاع و احوال مکه و تحرکات قریش به رسول الله و یار همراهش ؛ ماموریت عامر بن فهیره که چوپان گوسفندان ابوبکر بود نیز عبارت بود از اینکه گوسفندانش را بلافاصله پس از انجام ماموریت عبدالله از راه منتهی به غار عبور دهد تا ردّ پای او را گم نموده و پیامبر و ابوبکر نیز از شیر گوسفندان بهره ببرند ؛ البته بخش درخشان این برنامه ریزی بر می گردد به گماردن شخصی کاردان و قابل اعتماد جهت راهنمایی پیامبر و ابوبکر علی رغم اینکه یک مشرک بود !

10- توکل بر خدا

یقین پیامبر خدا(ص) به سربلندی و بازگشت پیروزمندانه به زادگاهش برخاسته از ایمان و توکل راستین آن حضرت به الله متعال بود و این آیه ﴿ إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ ﴾ [القصص: 85] را که بنا به تفسیرابن عباس: “لَرادُّك إلى مكَّة كما أخرجَك منها”.البخاری را به خوبی درک نموده بود.

رسول الله و یارانش قبل از اینکه بر بازوی توانا و برنامه ریزی های محکم و بشری خود اعتماد و اتکا کنند بر خداوندی که “حیّ لا یموت” است توکل می نمودند ؛ چرا که با چشم سر مشاهده نموده بودند که خداوند در مواقع و شرایط گوناگون از آنان محافظت نموده و به راه صواب راهنمائیشان می کند و در مواقع خطرناکی همچون آن شب که محمدامین (ص)مورد محاصره مردان مزدور قریش قرار گرفته بود و قصد ترور آن حضرت را در سینه داشتند ولی توطئه شومشان با خوابیدن علی بن ابیطالب در بستر آن پیامبر همام خنثی شد و البته آن زمان که در گوشه ای از غار ثور آرام گرفته بود ولی مردان قریش که همچون عقاب به دنبال او و یار غارش بودند تا دهانه غار پیشروی نموده و به قول ابوبکر : اگر پایشان را نگاه می نمودند آنان را نیز مشاهده می کردند..در آن برهه حساس هم خداوند به فریادشان شتافت و به تعبیر پیامبر : ای ابوبکر نباید نگران سرنوشت دو نفری باشی که حداوند سومیشان را تشکیل می دهد!

 

و درس ها و پیام های بیشتر دیگری که بر علاقمندان سیره و سلوک رسول الله و اصحاب پوشیده نمانده و نخواهد ماند.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

رسول رسولی کیا کارشناس ارشد قرآن و سیره نبوی

 

1) أخرجه مسلم (1163).

2) أخرجه الترمذي (755)، وقال: حديث حسن صحيح.

3) جزء من حديث طويل رواه مسلم (1162).

4) أخرجه البخاري رقم (2004) – الفتح: 4/287، بلفظ قريب من هذا.

5)أخرجه مسلم [134- (1134)].

6) أخرجه أحمد في المسند (1/241) وابن خزيمة (2095) وعبدالرزاق (7839) من طريق البيهقي في سنته (4/287) موقوفًا على ابن عباس، وسنده صحيح.

7) أخرجه الحاكم في مستدركه (ج 4 /306) وقال: صحيح على شرط الشيخين، ووافقه الذهبي.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

رسول رسولی کیا کارشناس ارشد قرآن و سیره نبوی

نمایش بیشتر

رسول رسولی کیا

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ شغل : دبیر آموزش و پرورش

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا