اصول

سحر و جادو از منظر اسلام(۲-۱)

سحر در زبان عربی به هر چیزی که علت آن پنهان و دقیق باشد، اطلاق می‎شود

ابن قدامه در تعریف سحر گفته است: «سحر عبارت است از گره‎ها و افسون‎هایی که جادوگر بر آن‌ها می‎خواند یا می‎نویسد و یا عملی است که ساحر آن را انجام می‎دهد و بطور غیرمستقیم در بدن، قلب و یا عقل فرد جادو شده تأثیر می‎گذارد». ابن قدامه،المغنی(۸/۱۵۰)

جادو علمی است که از طریق یادگیری و مهارت پیدا کردن بدست می‎آید. خداوند متعال می‎فرماید:

﴿فَیَتَعَلَّمُونَ مِنۡهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِۦ بَیۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَزَوۡجِهِۦۚ﴾ [البقره: ۱۰۲].

«از آنان چیزهایی می‎آموزند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می‎افکنند».

﴿إِنَّمَا صَنَعُواْ کَیۡدُ سَٰحِرٖۖ﴾ [طه: ۶۹].

«آنچه که انجام داده‎اند، نیرنگ ساحر است».

و موسی به جادوگران گفت:

﴿مَا جِئۡتُم بِهِ ٱلسِّحۡرُۖ إِنَّ ٱللَّهَ سَیُبۡطِلُهُۥٓ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُصۡلِحُ عَمَلَ ٱلۡمُفۡسِدِینَ٨١﴾ [یونس: ۸۱].

«آنچه شما ارائه دادید، سحر است و حتماً خداوند آن را نابود و باطل خواهد کرد، خداوند کار مفسدان را شایسته نمی‎گرداند».

سحر در واقع با تحمل و رنج گفتار و کردار صورت می‎گیرد، در حالی که کرامت، عطا و بخششی از جانب خداوند است که هیچ نیازی به تحمل و رنج ندارد. معجزه نیز چنین است و به پیامبران و فرستاده‎های خدا داده می‎شود. مراجعه کن به: فتح الباری (۱۰/۲۲۳)

ابن حجر می‎گوید: «باید وضعیت کسی که کار خارق عادت را انجام می‎دهد، بررسی شود، اگر آن شخص پایبند شریعت بود و از گناهان کبیره دوری می‎کرد، کارش کرامت و در غیر این صورت جادو خواهد بود، زیرا این کار او یکی از انواع سحر مانند یاری کردن شیاطین نشأت می‎گیرد.

 حقیقت سحر

«اهل سنت و جماعت بر این باورند که سحر، ثابت و دارای حقیقت است و اهل حل و عقد که اجماع با آنان منعقد می‎شود نیز چنین دیدگاهی دارند. با توافق اهل حل و عقد، فرومایگان معتزله و مخالفت آنان با حقیقت اعتباری ندارد» قرطبی، تفسیر قرطبی (۲/۴۶)

نووی گفته است: «ابوجعفر استرآبادی از یاران ما گفته است: سحر حقیقت ندارد، بلکه تخیّل است، ولی صحیح این است که سحر حقیقت و جمهور علما هم بر این نظرند و کتاب و احادیث صحیح بیانگر آن هستند». امام نووی، روضه الطالبین (۹/۳۴۶)

 دلایل جمهور

۱-  جمهور علما که معتقدند سحر و جادو واقعیت دارد، به دلایلی از کتاب وسنت استدلال کرده‎اند. چون اگر سحر واقعاً وجود نداشت در شریعت از آن نهی نمی‎شد و انجام دهنده‎ی آن مورد تهدید قرار نمی‎گرفت و مجازات‎های دینی و اخروی برای انجام دهندگان آن در نظر گرفته نمی‌شد و از آن به خدا پناه برده نمی‎شد. خداوند متعال خبر داده است که سحر در زمان فرعون وجود داشته است. اکنون به بسیاری ازآیاتی که به این موضوع پرداخته‌اند اشاره خواهد شد.

۲-  خداوند متعال می‎فرماید:

﴿وَلَٰکِنَّ ٱلشَّیَٰطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ ٱلنَّاسَ ٱلسِّحۡرَ وَمَآ أُنزِلَ عَلَى ٱلۡمَلَکَیۡنِ بِبَابِلَ هَٰرُوتَ وَمَٰرُوتَۚ وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنۡ أَحَدٍ حَتَّىٰ یَقُولَآ إِنَّمَا نَحۡنُ فِتۡنَهٞ فَلَا تَکۡفُرۡۖ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنۡهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِۦ بَیۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَزَوۡجِهِۦۚ وَمَا هُم بِضَآرِّینَ بِهِۦ مِنۡ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمۡ وَلَا یَنفَعُهُمۡۚ﴾ [البقره: ۱۰۲].

«و بلکه شیاطین کفر ورزیده‎اند، به مردم سحر و آنچه در بابل بر دو فرشته‎ی هاروت و ماروت نازل گردیده بود می‎آموزند، و به هیچ کس چیزی نمی‎آ‎موختند، مگر اینکه پیشاپیش به او می‌گفتند: ما وسیله‎ی آزمایش هستیم کافر نشو، از آنان چیزهایی می‎آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می‎افکندند در حالی که با این سحر خود نمی‎توانند به کسی زیان برسانند مگر اینکه با اجازه و خواست خدا باشد. و آنان قسمت‎هایی را فرا می‎گرفتند که برایشان زیان داشت و بدیشان سودی نمی‎رساند».

خداوند متعال در این آیه خبر داده است که شیاطین سحر را به مردم می‎آموزند و مردم هم از آنان یاد می‎گیرند، اگر سحر حقیقت نداشته باشد پس شیاطین چه چیزی را به مردم می‎آموزند و مردم چه چیزی را یاد می‎گیرند؟

برای اثبات این موضوع همین کافی است که آیه‎ی قرآن تصریح می‎کند که جادوگر با سحرش زن وشوهر را از یکدیگر جدا می‌کند و به مردم ضرر می‎رساند.

جمهور همچنین برای اثبات حقیقت داشتن سحر، به سحرکردن پیامبر ص استدلال کرده‎اند. چون در کتاب‎های حدیث آمده است که لبید بن اعصم یهودی پیامبر ص را سحر کرد تا جایی که به وی چنین وانمود می‎شد که کاری را انجام می‌دهد در حالی که کاری را انجام نمی‎داد، سپس خداوند آن حضرت را شفا داد و به او عافیت بخشید. قرطبی به این حدیث استدلال کرده و سپس گفته است: «در این حدیث این نکته هم آمده است که وقتی پیامبر خدا ص سحر زده شد، فرمود: «خداوند مرا شفا داد» و شفا عبارت است از برداشتن درد و بیماری، و این بیانگر این است که سحر حقیقت دارد. بنابراین حقیقت داشتن سحر قطعی است، چون خدا و پیامبرش ص به وجود و وقوع آن خبر داده‎اند». قرطبی، تفسیر قرطبی (۱/۴۱)

جادو شدن از پیامبر صلی الله علیه و سلم

– حدیثی که در این مورد روایت شده است

خداوند پیامبران خود را با انواع بلاها آزمایش کرده و به این وسیله اجر و ثواب آنان را بیشتر و بزرگ‎‎تر می‎کند. از جمله این آزمایش‎ها آن بود که مردم پیامبر خود را تکذیب می‎کردند و آن‌ها را آزار می‎دادند. برخی از پیامبران هم به بیماری دچار شدند. یکی از این آزمون‎هایی که پیامبرخدا ص به سبب آن آزار دید جادو شدن او بود. از حضرت عایشه ب وایت شده است: مردی از طایفه‌ی بنوزریق  (او فردی یهودی بود اما به علت پیمانی که با بنوزریق داشت منسوب به آن طایفه شد.) به نام لبید بن العصم پیامبر خدا ص را جادو کرد.

آن حضرت ص در اثر این سحر گمان می‌کرد کاری را انجام داده در حالی که آن را انجام نداده بود. روزی – یا شبی – که پیامبر خدا ص نزد من بود بسیار دعا کرد، سپس فرمود: ای عایشه! آیا احساس کردی که خداوند در آنچه که از او [در خواب] خواستم مرا راهنمایی کرد؟

دو مرد نزد من آمدند، یکی از آن دو بر بالای سر و دیگری کنار پایم نشستند، یکی از آن دو به دوستش گفت: درد این مرد چیست؟ گفت: جادو شده، گفت: چه کسی او را جادو کرده گفت: لبید بن العصم، گفت: در چه چیز؟ گفت: در شانه و مویی که بر اثر آن ریخته و در غشای جوانه خرمابنی، گفت: آن کجاست؟ گفت: در چاه ذروان. پیامبر خدا ص همراه جمعی از اصحاب بر سر آن چاه رفت و هنگام بازگشت فرمود: ای عایشه! آب آن مانند جوشانده حنا و سر شاخه‎‎های خرمایش چون سر شیاطین بود.  بخاری در کتاب طب باب سحر روایت کرده، فتح الباری: (۱۰/۲۲۱، ۲۳۲، ۲۳۵) و مسلم: (۴/۱۷۲۰) ش: (۲۱۸۹)

ابن قدامه می‎گوید: «سحر حقیقت دارد. برخی از اقسام سحر موجب کشتن و برخی موجب بیمار شدن می‎شوند، برخی هم زن و مرد را از یکدیگر جدا می‌کند و یاسبب بوجود آمدن بغض و دشمنی میان آنان می‌شود و یا میان دو نفر دوستی و محبت ایجاد می‎کند. و این سخن شافعی است». ابن قدامه، المغنی(۸/۱۵۰)

«آنان با پلیدی‎های مورد علاقه‌ی شیطان ارتباط دارند و به حمام‎ها و مکان‌هایی که شیطان در آن حضور می‎یابد پناه می‎برند، و مارها و عقرب‎ها و زنبورها و گوش سگ‌ها را که همه پلید و از مظاهر فسق هستند می‎خورند، و ادرار و نجاست‎هایی مانند آن را که شیطان دوست می‌دارد می‎آشامند، و با سگ‌ها و موش‎ها هم‎نشین هستند و یا به زباله‎دان‎ها و جاهای نجس می‎روند یا به گورستان پناه می‎برند، خصوصاً گورستان کفار اعم از یهود و نصارا و مشرکان، آنان شنیدن قرآن را نمی‌پسندند و از آن فرار می‌کنند و شنیدن آوازها و اشعار را بر آن ترجیح می‎دهند و خلاصه نزد آنان فرمان شیطان از کلام خدای رحمان مقدم‎تر است. مجموع فتاوی شیخ الاسلام (۱۱/۲۱۶)

حکم سحر

سحر جز با یاری شیطان و بندگی او در کردار و گفتار و خوردن چیزهای حرام و پلیدی‎ها و مانند آن به انجام نمی‎رسد، و تمام این کارها کفر و شرک است. برای فرد مسلمان که به خدا و روز آخرت ایمان دارد هرگز جایز نیست که به جادوگری مبادرت ورزد. دلایل زیادی مبنی بر کافر بودن جادوگر وجود دارد از قبیل:

خداوند متعال می‎فرماید:

﴿وَمَا کَفَرَ سُلَیۡمَٰنُ وَلَٰکِنَّ ٱلشَّیَٰطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ ٱلنَّاسَ ٱلسِّحۡرَ﴾ [البقره: ۱۰۲].

«سلیمان هرگز کفر نورزیده است بلکه شیاطین کفر ورزیده‎اند زیرا به مردم جادو می‎آموزند».

ابن قدامه می‎گوید: «آموختن و یاد دادن سحر و جادو حرام است و در این باره هیج اختلافی میان علما وجود ندارد».

امام نووی/ می‎گوید: «یاد گرفتن سحر و جادو بنا به قول صحیح حرام است». المجموع: (۱/۷)

تلخیص ، ترجمه و  گردآوری: عبدالمجید پاشایی

ادامه دارد

نمایش بیشتر

عبدالمجید پاشایی

آذربایجان غربی - سردشت فعال دینی - مترجم - نویسنده و حافظ قرآن

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا