( سخنانی ناب در باب خاستگاه های اختلاف رٲی، پیامدها و نحوه تعامل با آن )
پیشگفتار مترجم:
بر همگان روشن و مبرهن است که آدمی در وادی حیات دنیا مسٶلیت سترگ و ارزشمند جانشینی خداوند متعال را بر دوش دارد، یعنی خدای علیم حکیم پارهای از کارهای خویش را به آدمیان واگذار نموده تا در پرتو تعالیم رهاییبخش خود به دو امر مهم و خطیر ” تزکیه ” ـ یا آبادانی درون ـ و ” تعمیر ارض ” ـ یا آبادانی بیرون ـ بپردازند.
بدون شک تحقق این مهم نیازمند وجود استعداد و ظرفیتهای متعدد و متفاوت است تا همه با هم وظیفهای را به سر منزل مقصود برسانند که آسمانها و زمین و ما بینهما از ادایش عاجز و درمانده شدند؛ از این رو هیچ یک از انسانهای گذشته، حال و آینده در این منظومه زاید نیست و باید هر یک از ایشان در اتمام پازل مورد نظر خدای سبحان ایفای نقش کنند.
البته نه تنها جن و انس ـ به عنوان دو نوع مخلوق مکلف و مختار ـ که همه اجزای هستی نقشآفرینی نموده و هر یک در مسیری گام بر میدارد که برایش مقرر شده است، به قول شاعر بلندآوازه ایرانی ” پروین اعتصامی ” ـ رح ـ:
قطرهای کز جویباری میرود
از پــی انـجام کـاری مـیرود.
عدم ملاحظه این امر مهم و حیاتی باعث شده انسانها در طول تاریخ حیات خود، سنگاندازیها و مزاحمتهای بیشماری برای همدیگر فراهم ساخته و بجای دستگیری مچگیری کردهاند. به بیانی دیگر: بجای اینکه تفاوتها را فرصتی برای رشد و انتقال تجارب متنوع و متکثر بدانند آن را تهدیدی برای حیات و عرض اندام خود دانستهاند، و لذا همواره در فکر حذف فیزیکی و از صحنه خارج ساختن رقبا بودهاند.
تاریخ پر فراز و نشیب اسلام نیز متاسفانه از این قاعده مستثنی نیست، با نگاهی گذرا بدان به ویژه در بخش فقه و کلام که میبایست الگو و اسوه سایرین میبود، به صحنههای تکان دهندهای بر میخوریم کە عرق جبین هر منصف دلسوزی را سرازیر میکند.
در دنیای معاصر که احزاب و جنبشهای اسلامی پا به عرصه وجود نهادند، پدیده نامبارک تعصبات حزبی، دگماندیشی و پنداشت انحصار حقیقت در حزب متبوع از سوی برخی از پیروان و هواداران سطحینگر و کجاندیش، مزید بر علت شد و صفحاتی دیگر به این کتاب قطور و تاسفآور افزودند. حال آنکه هیچکدام از رهبران و بنیانگذاران مکاتب فقهی و کلامی قدیم و جریانات معاصر اهل تعصب مذموم، تنها خود را بر حق دانستن و کاشتن تخم بد تفرق و خصومت، نبودهاند بلکه عمیقا و از ته قلب به وحدت و همدلی همه مسلمانان باور داشته و در این راستا تلاشها کردهاند و از جان و مال خود مایه گذاشتهاند.
بی تردید اگر این رهبران گرانقدر و مخلص و وارسته اکنون در جمع پیروانشان حضور مییافتند، از بسیاری از آنان تبری میجستند و مکاتب و حرکاتشان را از نو بنیان نهاده و به پیرایش و پالایش آنها از گرد و غبار برداشتهای ناصواب و تفرقهافکنانه، میپرداختند.
به امید روزیکه روحیه قرآنی حق طلبی و خیرخواهی بر قلمرو ذهن و قلبمان مستولی و همدیگر را با تفاوتها بپذیریم تا در رشد و بالندگی همه جانبه و کشت بذر محبت ایمانی یار و پشتیان هم باشیم ـ و ما ذالک علی الله بعزیز ـ.
اختلاف نظر انسانها پیرامون مسائل و مباحث گوناگون معلول طبیعی عوامل زیر است:
ــ اختلاف در فهم و برداشت.
ــ تفاوت تواناییهای عقلی.
ــ تمایز در میزان و مستوای تفکر و اندیشه.
ولی بدون تردید آنچه غیر طبیعی و نامنطقی است اینکه اختلاف نظر به پیامدهای منفی و نامیمون زیر منجر شود:
ــ بروز و به وجود آمدن درگیری، خصومت و دشمنی.
ــ جرقه برافروختن آتش سوزان قطع روابط.
عاقلان و اندیشهوران همواره در حدود و چارچوبهای عقلی به گفتگو و تبادل نظر پرداختهاند بدون اینکه آثار و پیامدهایش مرزهای قلبی را در نوردد و صفایش را مکدر نماید، زیرا ایشان نیک میدانستند که اختلاف نظر آدمیان امری اجتنابناپذیر بوده و با تمام وجود به کلام خدای علیم حکیم باور داشتند که:” و اگر پروردگارت مى خواست، هر آینه همه ى مردم را (با اجبار)، یک امّت واحده (و داراى یک عقیده ى حق) قرار مى داد، در حالى که همچنان اختلاف مى ورزند. “
آیا بهتر نیست حتی با وجود اختلاف نظرها پیوند برادری را از هم نگسلیم و همچنان از نعمت قرآنی بهرهمند باشیم؟
برادر ایمانیام! این را نیک بدان که اختلاف رٲی با کراهت و انزجار، تحقیر و کم ارزش جلوه دادن عقل و اندیشه و ناچیز و خوار شمردن دیدگاههایت، مساوی نیست. اگر همواره نیز با هم اختلاف نظر داشته باشیم، دوستت دارم، زیرا اختلاف ما با هم این سه آثار نامبارک را به دنبال نخواهد داشت:
ــ هتک حرمت و کرامت انسانی و شخصیتی.
ــ غیبت و برشمردن بدیها.
ــ قطع رابطه.
مردم در حین اختلاف رای و دیدگاه با سایرین در یکی از این سه گروه جای میگیرند:
ــ عاقلانه میاندیشند و معتقدند: ” هر که با ما نیست علیه ما نیست “.
ــ احمقانه و سبکسرانه فکر کرده و شعار نامیمون و خودخواهانه: ” هر که با ما نیست علیه ماست “، سر میدهند.
ــ غلوآمیز و افراطگرایانه عمل کرده و گمان میبرند: ” هر که با ما نیست دشمن و معارض خداست “.
برادر ایمانی! بدان که:
بحث و تبادل نظر به منظور عرضه کردن، اعلام و تکامل آراء و دیدگاههای مختلف صورت میپذیرد نه وادار ساختن، ملزم نمودن و کاشتن تخم خصومت و درگیری.
لبلباب بحث اینکه: اگر طریقه تبادل و اختلاف آراء را نیک دریابیم، روش پیشرفت و تحول را نیز خوب درک میکنیم، وگرنە هیچگاه نمیتوانیم قلههای تعالی و اعاده مجد و عظمت از دست رفته را تسخیر نماییم.
در پایان خاضعانه دست نیاز را به سوی خدای ٲرحم الراحمین بلند نمودە و سر بر آستان عبودیت میساییم و میگوییم: بارالها! ما را از نعمات ارزشمند و حیات بخش: بردباری، سعه صدر و رهایی از آفات مهلک تعصب و تنگنظری بهرهمند فرما که تو بردبار و بزرگواری ـ آمین یا رب العالمین و یا ٲکرم الٲکرمین ـ.
بانه ـ ۱۵ / ۵ / ۹۷
منبع: کانال تلگرامی اتحادیه جهانی عالمان مسلمان.
ترجمه و اضافات: احمد عباسی