تاریخ

سیره نبوی برای کودکان و نوجوانان (2-2)

اذیت و آزار مسلمانان :

ابو جهل مسلمانان را سخت اذیت می کرد. مادر مصعب وقتی که فهمید پسرش اسلام آورده است آب و غذا را از اومنع . و او را از خانه بیرون کرد.

صهیب رومی را آنقدر شکنجه می دادند تا از هوش رفت و دیگر نمی فهمید که چه می گوید.

امیه پسر خلف بلال حبشی (رض) شکنجه می کرد و طنابی را به گردن او می بست و دستور می داد سنگ بزرگی می بیاورند و روی سینه اش بگذارند در آن حالت که سنگ بزرگی بر روی سینه اش بود می گفت: احد احد یعنی: خدا یکی است.

عمار و پدرش، یاسر و مادرش سمیه دختر خیاط به سختی شکنجه می شدند تا این که پدرش یاسر در اثر شکنجه زیاد. از دنیا رفت. ابو جهل سمیه مادر عمار را با ضربه شدید نیزه از پای در آ ورد وی نخستین زن شهید در اسلام بود.

خبّاب بن أرت حرفه اش آهنگری بود وقتی اسلام آورد ارباب وی او را با آتش شکنجه می داد. آهن گداخته را می آورد و بر سر و صورت او می گذاشت و سر انجام آن آتش خاموش نمی شد مگر بر اثر روغنی که از گرده او برمی آمد.

ابوبکر(رض) همه ی این غلامان و کنیزان را خریداری کرد در راه خدا آزاد گردانید پدرش ابو قحافه در این ارتباط او را سرزنش می کرد خداوند در شأن ابوبکر آیاتی از قرآن کریم نازل فرمود و او را ستود خداوند متعال فرمود:( وَسَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى ﴿١٧﴾ الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّىٰ ﴿١٨﴾ وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُ مِن نِّعْمَةٍ تُجْزَىٰ ﴿١٩﴾ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلَىٰ 20 ) .].

آزار دادن پیامبر (ص):

ابو لهب پشت سر آن حضرت به راه می افتاد و ایشان را تکذیب می کرد و با سنگ به پای آن حضرت می زد که بر اثر آن هر دو قوزک پای او جراحت برداشته بود.

آروی دختر حرب. و همسر ابو لهب خار و خاشاک فراهم می آورد و بر سر راه پیامبر(ص) و بر در خانه ی آن حضرت می ریخت تا اینکه (سوره ی مسد) در مورد ابولهب و همسرش نازل شد

(در یکی از روزها حضرت در مسجد در حالت سجده بودند ومردم قریش دور برش بودند در این هنگام).

عقبه بن ابی معیط .شکمبه شتر را آورد .روی آن حضرت پرت. سپس آنان شروع کردند به خندیدن پیامبر (ص) علیه آنان چنین دعایی کرد (اللهم علیک بقریش)

(روزی دیگر پیامبرص درحجر کعبه نماز می خواند)عقبه پسر ابی معیط آمدو لباسش را به گردنش انداخت .نزدیک بود که پیامبر(ص)خفه شود.

امیه بن خلف هرگاه رسول خدا(ص) را می دید به طعنه زدن و عیب جویی کردن نسبت به آن حضرت آغاز می کرد این آیه در مورد او نازل شده است که خداوند می فرماید( وَيْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ )

در این اوضاع بحرانی پیامبر (ص) دو تصمیم مهمی گرفتند که عبارت بودند.

اول: خانه ی ارقم بن الأرقم را مرکز دعوت سری قرار دادند که از دیدرس تاغیان دور بود.

دوم: مسلمانان را دستور داد که به حبشه مهاجرت کنند که پادشاه عادلی در آن جا قرار دارد.

نیرنگ قریش

قریش به دنبال مسلمانانی که هجرت کرده بودند. عمرو بن عاص و عبدالله بن ابی ربیعه هنوز اسلام نیاورده بودند فرستادند. و هدایای گرانبهایی برای نجاشی و اسقف های دربار به همراه داشتند .آنان سخنان در مورد مهاجران به نجاشی گفتند .تا قلب پادشاه به جوش آید و مسلمانان رابه آنان برگرداند.

نجاشی گفت:به خدا آنان بر نمی گردانم تا سخنان آنان نشنوم .جعغر بن ابی طالب سخنگوی مسلمانان بود در مورد مسلمانان با نجاشی صحبت کرد.نجاشی خطاب به جعفر گفت :از آن مطالبی که محمد بن عبدالله آورده چیزی نزد تو هست ؟ جعفر گفت :آری. سوره (کهیعص)وآیاتی رااز اول سوره مریم برای نجاشی خواند .وقتی نجاشی آیات را شنید .گریست و اسقف ها همراه اوگریستند.

نجاشی به نمایندگان قریش گفت :قسم به خدا هرگزاین جماعت را تسلیم شما نخواهم کرد

مصالحه و عقب نشینی:

1ـ هنگامیکه مشرکین شکست خوردند پیشنهادی به پیامبر(ص) دادند و گفتند: ای محمد شما یکسال خدایان ما را بپرست و ما هم یکسال خدای شما را می پرستیم خداوند متعال در ارتباط با این پیشنهاد مشرکان این آیات را نازل فرمود ( قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ ﴿١﴾ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ﴿٢﴾ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٣﴾ وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ ﴿٤﴾ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٥﴾ لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ ﴿٦﴾

2) قریشیان خواستند با یهودیان مدینه (در مورد پیامبرص)مشورت کنند:آنان گفتند سه سوال از ایشان به پرسید اگر پاسخ دادند پیامبر است.

1-ازاو سوال کنید در مورد جوانان که در زمان گذشته هجرت کرده اند؟

2-در مورد جهانگردی که خاوران و باختران زمین را در نوردید سوال کنید ؟

3- از او سوال کنید درباره روح . که روح چیست ؟

پیامبر (ص)در مورد جوانان چنین جواب داد.( نَّحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُم بِالْحَقِّ ۚ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًی )

در مورد جهانگرد فرمود: (وَيَسْأَلُونَكَ عَن ذِي الْقَرْنَيْنِ ۖ قُلْ سَأَتْلُو عَلَيْكُم مِّنْهُ ذِكْرًا ﴾

درمورد روح فرمود: (وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ ۖ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا)

قطع رابطه و پیمان ظالمانه:

سرانجام قریشیان باهم علیه بنی هاشم و عبد المطلب هم پیمان شدندکه(با آنان ازدواج و معامله و هم نشینی و معاشرت نکنند و با آنان سخن نگویند تا اینکه محمد(ص) را در اختیار آنان بگذارند ) پیمان نامه ای را امضا کردند و آن را در داخل خانه کعبه آویزان کردند

خاندان بنی هاشم و عبدالمطلب سه سال در شعب ابی طالب محاصره شدند این سه سال را در حالت گرسنگی و غم و اندوه وسختی گذراندند.

نقص پیمان نامه:

(پیامبر (ص) ابو طالب را آگاه ساخت که موریانه پیمان نامه را خورده است) ابو طالب به میان مردم رفت و به آن خبر داد موریانه پیمان نامه را خورده به جز(باسمک اللهم) به این شیوه پیمان نامه نقص گردید.

عام الحزن:

در همان سال بود ابو طالب فوت کرد چنان چه در صحیحین آمده(بخاری و مسلم) پیامبر (ص) به ابو طالب فرمود: ای عمو بگو لا اله الا الله کلمه ای است که در نزد خداوند تا برای شما حجتی باشد ابو جهل و عبدالله بن امیه گفتند: ابی ابو طالب چگونه دست بردار ملت عبدالمطلب خواهید بود نگذاشتند چنین کلمه ای بر زبان جاری کند.

حضرت خدیجه:

دو ماه بعد از وفات ابی طالب فوت کردند در حالی که بهترین و محبوب ترین زن نزد پیامبر(ص) بود.

ترجمه: قادر رحمتی

نمایش بیشتر

قادر رحمتی

استان آذربایجان غربی - مهاباد مترجم فعال دینی و امام جمعه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا