شخصیت ربانی محمد(ص) بزرگ ترین دلیل بر نبوت آن حضرت
*بررسی شخصیت پیامبر (ص):
شخصیت انسان از لحاظ فرهنگی و اجتماعی در محیطی که در آن زندگی می کند شکل می گیرد و اخلاق و عملکرد او را تعیین می کند؛ چون انسان فرزند محیطی می باشد که در آن پرورش یافته است.
پیامبر (ص) در محیطی بت پرست و در حالی که بت ها پرستش می شد پرورش یافت؛ عادات و تقالید پدران و نیاکان نزد آنان مقدس بود، ارزش و جایگاه انسان در پیش آنان با ثروت و نسب و مقام ارزش یابی می شد انحرافات اخلاقی به اوج خود رسیده بود، شراب خواری، میگساری، ربا، زنا، قمار و بخت آزمایی جزو عادت های آنان بود؛ که همواره با این انحرافات اخلاقی گرفتار بودند.
پیامبر (ص) علاوه بر اینکه یتیم بود و عادتا یتیتم کسی را ندارد که روی اخلاق و عادات او تأثیرگذار باشد باز به کار های جاهلانه مبتلا نگردید و هرگز برای بت ها سجده نبرد و به گناه و گناهکاران نزدیک نشد ؛ بلکه زندگی پر از پاکی را برگزید ، زندگی که پر از پاکی و صفا بود و التزام جدی به مکارم اخلاقی داشته تا اینکه قومش او را به محمد امین نامیدن!
آنچه بیان شد نشانه حمایت و عنایت خداوند پروردگار از پیامبر (ص) می باشد به گونه ای که او را به نحو احسن تریبت و برای حمل بزرگترین رسالت آسمانی آماده نمود.
مردم نتوانستند چیز بدی را به او نسبت دهند تا باعث لکه دار شدن شخصیت و مردانگی او گردد؛ سخنگوی مخالفان درباره رسول الله چنین گفت:ای محمد ما تا به حال دروغی را از شما نشنیده ایم!
نضر بن حارث: انسانی زیرک و سخنگوی قومش بود درنهایت صداقت در مورد پیامبر (ص) چنین گفت: محمد در بین شما جوان تازهکاری بود در حالیکه از همه شما قانعتر و در گفتار صادقتر و در امانت، امانتدار بزرگی بود؛ گفتید: ساحر است ؛ قسم به خدا او ساحر نیست ؛ چون ما کار ساحران و جادو و گره زدن آنان را دیدهایم! گفتید: کاهن است! قسم به خدا کاهن هم نیست چون ما کاهنان را هم دیدهایم! گفتید: او شاعر است! قسم به خدا شاعر هم نیست ؛ چون انواع و اقسام شعر را شنیدهایم ! گفتید: او دیوانه است ! قسم به خدا دیوانه هم نیست؛ چون همه ما آدمهای دیوانه را دیدهایم. ستیزهگر و وسوسه کننده و آشفته هم نیست؛ پس ای جماعت قریش در دیدگاه های خودتان نسبت به محمد تجدیدنظر کنید؛ قسم به خدا پیام بزرگی بهسوی شما آمده است.
خداوند سبحان در مورد موضع قریش نسبت به محمد(ص)چنین فرموده: «فَإِنَّهُمْ لَا یُکَذِّبُونَکَ وَلَـٰکِنَّ الظَّالِمِینَ بِآیَاتِ اللَّـهِ یَجْحَدُونَ ﴿٣٣انعام﴾» مشکل آنان قرآن است نه شخص تو !
قرآن قریشان را به سوی این امر بزرگ دعوت نموده و فرموده: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَهٍ ۖ أَن تَقُومُوا لِلَّـهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ۚ مَا بِصَاحِبِکُم مِّن جِنَّهٍ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ لَّکُم بَیْنَ یَدَیْ عَذَابٍ شَدِیدٍ ﴿سبآ۴۶﴾»
هدف در این آیه توبیخ قریشیان است چون سال های طولانی با پیامبر دوست بودند و از زندگی او آگاهی کامل داشتند که چطور الآن او را به اخلالگر متهم میکنند؟!
گفتگوی قیصر روم با ابوسفیان در باره شخصیت پیامبر(ص)
وقتی نامه رسولالله (ص) به دست «هرقل» رسید او در صدد برآمد تا از خصوصیات زندگی آن حضرت اطلاعات دقیقی به دست آورد؛ لذا دستور داد فردی را پیدا کنند تا دربارهی پیامبر (ص) از او سؤال نماید از حسن تصادف در همان ایام ابوسفیان با تعدادی از اعراب برای بازرگانی آنجا آمده بود؛ «هرقل» دستور داد که ابوسفیان را نزد او بیاورند و او از ابوسفیان سوا لاتی نمود .
ابوسفیان مانند عربهای نخستین از بیم اینکه مبادا دروغگو قرار بگیرد باصداقت کامل به سوالات هرقل پاسخ داد!
قیصر: نسب محمد چگونه است؟
ابوسفیان: خانواده او شریف و بزرگ محسوب میشوند.
ـ آیا قبل از وی کسی چنین ادعایی را نموده است؟
ـ خیر
ـ در نیاکان وی کسی هست که بر مردم سلطنت کرده باشد؟
ـ خیر
ـ پیروان او از طبقه اشراف هستند یا ضعفا؟
ـ هواداران و پیروان او از طبقه ضعفا هستند.
ـ آیا از تعداد پیروان وی کاسته میشود یا رو به فزونی است؟
ـ طرفداری از او روز به روز رو به افزایش است.
ـ آیا کسی از پیروان او بنابر نارضایتی از آیین او مرتد شده است؟
ـ خیر
ـ قبل از آنکه ادعای نبوت کند شما او را به دورغگویی متهم میکردید؟
ـ هر گز؛ نه!
ـ آیا عهدشکنی میکند؟
ـ خیر
ـ آیا با او جنگیدهاید؟
ـ بله
ـ نتیجه جنگ با او چگونه بوده است؟
ـ حال ثابتی نداشته گاهی او غالب شده گاهی ما غالب شده ایم.
ـ او شما را به چه چیزی فرا می خواند؟
ـ او میگوید: خدای یگانه را پرستش کنید و با او کسی را شریک و انباز قرار ندهید و آنچه را نیاکان شما گفتهاند ترک نمایید و ما را به نماز و راستگویی و عفت و پاکدامنی و صلهرحم به خویشاوندان دستور میدهد.
قیصر به مترجم گفت: به این شخص بگو: من از شما دربارهی نسب او سؤال کردم؛ شما گفتید: او دارای نسب و از خانوادهی شریف و بزرگی اس؛. پیامبران از افراد عالینسب و شریف قوم خود میباشند.
از شما پرسیدم: آیا کسی پیش از وی چنین ادعایی کرده است؟ شما گفتید: خیر. آری، اگر کسی قبلا چنین ادعایی کرده بود ما خیال میکردیم این شخص از او تقلید کرده و ادعایش را تکرار میکند!
من از شما سؤال کردم: آیا از میان نیاکان او کسی بوده که بر مردم سلطنت کرده باشد؟ گفتید: خیر. بله! اگر از نیاکان وی کسی پادشاه میبود، ما خیال میکردیم، شاید هدف این مرد، رسیدن به تاج و تخت پدرش است.
و من از شما پرسیدم، آیا شما او را قبل از این ادعا به دروغگویی متهم میکردید؟ گفتید: هرگز؛ نه! از این جا دانستم که این شخص که بر مردم دروغ نمیگوید، چگونه حاضر میشود به خداوند متعال حرف دروغ نسبت دهد؟!
از شما پرسیدم: طبقه اشراف از وی پیروی میکنند، یا مستضعفان؟ گفتید: هواداران و پیروان وی از طبقه مستضعف هستند! آری، همینطور است زیرا نخستین پیروان رسول بر حق ، معمولاً مردم مستضعف و متوسط هستند.
از شما پرسیدم، آیا تعداد پیروانش رو به افزایش اند یا کاهش؟گفتید: رو به افزایش است، بهراستیکه مسئله ایمان همانگونه است تا اینکه به تکامل برسد.
از شما پرسیدم آیا کسی از پیروانش از روی ناراضیایتی از آیین وی، مرتد شده است؟ گفتید: خیر، آری اینچنین است، وقتی ریشههای ایمان در دلها داخل شود، اینطور میشود.
از شما سؤال کردم : آیا او عهدشکنی میکند؟ گفتید: خیر. درست است، پیامبران پیمانشکن نیستند.
از شما استفسار کردم: که او به چه چیزی شما را توصیه میکند؟ گفتید: که او ما را به عبادت خدای یگانه دعوت میکند و اینکه کسی را با او شریک قرار ندهیم و همچنین ما را از عبادت بتها باز میدارد و به نماز و راستگویی و پاکدامنی توصیه مینماید…
اگر گفتارها و پاسخ های شما دقیق و صحیح باشد؛ پس این شخص (حضرت محمد) بهزودی جای این دو قدم مرا تصرف خواهد کرد، من قبلا نیز پیش بینی می کردم که چنین پیامبری بزودی ظهور خواهد کرد ؛ ولی گمان نمیکردم آن پیامبر از میان شما باشد، اگر من میدانستم که به او دست مییابم حتماً برای ملاقاتش متحمل رنج میشدم و اگر به خدمت او میرسیدم بهعنوان احترام، پاهای او را شستشو میدادم!
بزرگی زندگی پیامبر (ص) برای هر صاحب انصافی ثابت است که پیامبر (ص) در اثبات رسالت خود صادق و در اخلاق او نمایان و از شهوات و زیور آلات دنیا به دور است.
نویسنده: دکتر مصطفی مسلم
ترجمه: قادر رحمتی
عالی بود