اندیشه

«شرایط نهی از منکر» از منظر ابن تیمیه

 «شرایط نهی از منکر» از منظر ابن تیمیه (3)
مطلب پنجم: شروط نهی از منكر
امام ابن تيمية برای انکارمنكر شروطی گذاشته که لازم است کسی که به فریضه امر به معروف ونهی از منکر می پردازد خود را به آنها آراسته سازد که عبارتند از:
1
تقوى.
2
داشتن علم ودانش به واقعیت منكر.
3
رفق ومهربانی نسبت به بندگان.
4
صبر و بردباری.
ابن تیمیه می فرماید:تقوی متضمن طاعت وفرمانبرداری خداست که از جمله آن امر به نیکی ونهی از بدی وهمچنین متضمن صبر و شکیبائی شامل صبر بر مصایبی است که ازجمله آن تحمل آزار امر و نهی شونده نسبت به کسی که امر به معروف و نهی از منکر می کند.
ایشان همچنین می فرماید:
ما در مقام امر به معروف و نهی از منکر ناگزیریم سه ویژگی داشته باشیم ؛ علم ، مهربانی و صبر ؛ داشتن علم  قبل از امر و نهی و رفیق و مهربان بودن هنگام امر و نهی و صبر و شکیبایی بعد از آن لازم می باشد.

 در این حالات نیازمند این سه صفت ضروری فوق هستیم ؛ چرا که از سلف صالح نقل شده که جز کسی که عالم ومهربان وحلیم است نسبت به چیزی که بدان امر و نهی می کند کس دیگری حق ندارد امر به معروف ونهی از منکر نماید.
وهمچنین کارش پسندیده و نیک نمی باشد اگر با علم و دانش همراه نباشد چنانچه عمر بن عبد العزيز رضي الله عنه می فرماید: هرکس بدون علم خدا را عبادت نماید به جای آنکه به اصلاح بپردازد تباهی به بارمی آورد.

و چنانکه درحديث معاذ بن جبل رضي الله عنه آمده: دانش امام و پیشروعمل وعمل ، تابع آن می باشد به این معنی که اگر نیت وعمل با علم همراه نباشند جهل وگمراهی وتبعیت از هوی و آرزو را به دنبال دارد و این فارق میان جاهلیت و اسلام می باشد.

باید نسبت به قضیه امر به معروف و نهی ازمنکر علم داشت وآن دو را از هم تشخیص داد و همچنین لازم است نسبت به حالت و وضعیت کسی که او را امر و نهی می کنید علم  و دانش کافی داشت.
چنان چه می فرماید:دانش پیش ازامر و نهی لازم است تا معروف شناخته گردد  و منکر ناپسند جلوه داده شود.

رفق ومهربانی در هنگام امر و نهی ضروری است تا نزدیک ترین راه را جهت رسیدن به هدف بپیماید و بعد از امر و نهی صبر و شکیبایی لازم به نظرمیرسد تا بتواند اذیت و آزار احتمالی طرف را تحمل نماید ؛ چرا که اکثرا با اذیت وآزار روبه رو می شود.
مطلب ششم: مراتب إنكارمنكر
لازم است کسی که نسبت به این وظیفه شرعی اقدام می کند قبل از برطرف نمودن منکرات ، حقیقت آنها را به دقت مورد بررسی قراردهد تا پیش از اقدام به ازاله آنها یا ابقای آنها به حال خود، برنسبت مصلحت ومفسده ای که بر تغییرآنها حاصل می شود  شناخت کافی پیدا کند  ومیزان برای این امر، شرع مقدس است نه عاطفه و هوی و آرزو!

چقدرعجله و شتاب، شر و بدی را ببار آورده  و چقدرعدم تامل  و تفکر، نتایج منفی را به دنبال داشته است؟

برای اینکه از این خطرات رهایی یابیم علمای سلف وخلف قواعدی را در این موضوع برای ما وضع نموده اند که ابن قیم به ذکر برخی از آنها می پردازد و می فرماید: انکار منکر دارای چهار مرحله می باشد:
اول :منکر برطرف شود و بدیل آن جانشینش گردد.
دوم: منکر کاهش یابد اگر چه کل آن  از بین نرود.
سوم: مثل آن منکر جایگزینش شود.
چهارم:  بدتر از آن جانشینش گردد.
مرحله اول ودوم کاملا مشروع محسوب می شوند ؛ ولی مرحله سوم جای اجتهاد و تدبر است و مرحله چهارم نیز امری ناپسند وحرام می باشد.
هرگاه کسانی را دیدی که به بازی شطرنج مشغول هستند اگر آنان را از این کار بازداری بدان که انکار تو نسبت به آنها نشان از عدم دانش و بصیرت تو می باشد ؛ مگر زمانی که آنها را از این کار به سوی چیزی که نزد خدا و رسولش دوست داشتنی تراست  ببری و راهنمایی کنی ؛ مانند تیراندازی واسب دوانی و
و هرگاه فاسقان وهرزگان را دیدی که برلهو و لعب یا گوش دادن به سوت زدن و کف زدن گرد آمده اند اگرآنها را از این کار به سوی طاعت خدا ببری این همان مراد و مقصودی است که شرع بدنبال آن می باشد ؛ درغیراین صورت ترک گفتن آنها بر این کار بهتر است از اینکه عکس العمل تو آنها را وادار به گناه بزرگ تر و خطرناک تری نماید.
چنانچه هرگاه دیدی شخصی مشغول مطالعه کتاب های رمان وبی محتوایی است اگر تو از این می ترسیدی که با رها کردن آن کتاب ها به مطالعه کتاب های گمراه کننده و سحر و بدعت  می پردازد او را با کتاب های اولی واگذار.
ابن قیم می گوید از شَيْخَ الْإِسْلَامِ بن تَيْمِيَّةَ (رح) شنیدم که فرمود:من و برخی از دوستانم در زمان تاتار از کنار قومی گذشتیم که به شراب خواری مشغول بودند شخصی که با من بود آنها را از این کارمنع کرد من هم کار وی را ناپسند دانستم و به وی گفتم خداوند بدین خاطر خمر را منع فرمود که انسان را از ذکرخدا و نماز باز می دارد ؛ حال اینکه تو این ها را می بینی که خمر آنها را از کشتن و اسیر نمودن مردم وغارت اموالشان بازداشته است ؛ پس آنها را به خودشان واگذار!!
تقسیم بندیی که ابن القیم انجام داده براساس رأی استاد خویش ابن تیمه است و از خلال داستانی که هم اکنون ذکر گردید صورت گرفته است ؛ بدون شک استاد و شاگرد به خوبی معنای انکار و منکر را درک کرده اند واینکه انکار و نهی از منکر همیشه مطلوب و خواست شرع نمی باشد ؛ بلکه هدف تغییر از حالتی به حالتی دیگر می باشد که حالت اول به منکر و حالت دوم  به معروف متصف شده است.

ترجمه:اسمعیل ابراهیمیان – مهاباد -با اندکی حذف واضافه)

نمایش بیشتر

اسماعیل ابراهیمیان

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ فعال دینی و دعوتگر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا