اصحابشبهات

عائشه صدیقه (رض)و دایه هایی مهربان تر از مادر

نویسنده : خواجه بشیراحمد انصاری

چند روز قبل هنگامی که از محیط کار به خانه برگشته بودم و با جسمی خسته و اعصابی کوفته می خواستم با جستجوی برنامه ای سالم، ملالت از خاطر زدایم که ناگاه چشمم به یکی از کانال های تلویزیونی امریکا افتاد که مسؤول برنامه، سه تن از نمایندگان ادیان بزرگ آسمانی (اسلام، مسیحیت، یهودیت) را دعوت نموده بود تا روی مسایل و قضایای بزرگ اعتقادی باهم گفتگو نمایند.

نکته جالب در آن برنامه این بود که سخنگوی جامعه مسیحی فردی انتخاب شده بود که عمری را در دوایر اکادیمیک گذرانده و بیشتر از آنکه دانشمند دینی باشد یک روان شناس بود و می توانست با عقل و روان بیننده بصورت شگفت انگیزی بازی نماید. نماینده جامعه یهودی، شخصی گزیده شده بود که بیشتر از آنکه دانشمند دینی باشد، پژوهشگر عرصه انسان شناسی Anthropology و علوم سیاسی بود. در آن جمع، کسی که از اسلام سخن می گفت نه از زمان و مکان خودش با خبر بود و نه از هیچ کدام از رشته های دیگر دانش بشری مایه ای داشت.

با خود گفتم : نحوه گزینش این افراد از توطئه بسیار ناجوانمردانه دیگری خبر می دهد. توطئه ای که انسان غربی در اجرای آن دست بس بالایی دارد.

در آن برنامه هر زمانی که سخن از اسلام به میان می آمد، بیشتر آن برمحور ازدواج پیامبر اسلام با عائشه چرخ می خورد. و “روحانی” مسلمان با روانی شکست خورده و سیمایی خجول سعی می ورزید؛ تا این اتهام را با دلایلی ضعیف و سست پاسخ گوید. آن بیچاره نمی دانست که اگر سخن از جنس به میان آید، مسیحیت و یهودیت تحریف شده بیشتر از همه نیازمند دفاع است. آن دو کشیش سیاستمدار و سیاستمدار کشیش باید پرسش هایی را پاسخ می دادند که از قرن ها پیش بدین سو مطرح بوده است. آنها باید آیه های سی ام و سی و هشتم، اصحاب نوزدهم، سفر تکوین، عهد عتیق، کتاب مقدس را تفسیر می نمودند، آنجا که گفته می شود: لوط علیه السلام با دو دخترش مرتکب زنا شده است. یا اینکه “روابین” فرزند یعقوب با “بلهه” همسر پدرش هم بستر می شود و یعقوب علیه السلام از آن به نیکی یاد می کند “آیت بیست ودوم، اصحاب سی و پنجم، سفر تکوین، عهد عتیق، کتاب مقدس”. و یا اینکه یهودا فرزند یعقوب با همسر فرزندش که “ثامارا” نام داشت نزدیکی می نماید و نتیجه آن فعل، پیدایش شخصی بنام “فارص” می شود. “آیت های ۱-۲، اصحاص بیست وسوم، سفر تثنیه، عهد عتیق، کتاب مقدس”.

اما ما معتقد هستیم که ساحت همه پیامبران بزرگ الهی؛ این الگوهای پاک تاریخ بشر، منزه از تهمت هایی است که بدان ها زده اند. آن کشیش و آن خاخام، از ناحیه سن همسر پیامبر هنگام ازدواج سخت تشویش داشتند. آنها که دیده می شد موافق سیاست های سرکوبگرانه امریکا و اسرائیل اند، به جای آنکه سخنی از وضعیت زنان زندان های “ابوغریب” یاد کنند و یا آه مفتی به خاطر زن فلسطینی و لبنانی و عراقی و… از سینه بیرون کشند، به حال عائشه صدیقه و آن هم پس از گذشت یک هزار وچهارصد سال پیوسته اشک تمساح می ریختند.

مدتی می شود، که جهان ما شاهد تهاجم سنگین علیه اسلام و پیامبر بزرگ آن است. جنگی که در آن رهبران کشورهای غربی، پاپ واتیکان، نشرات مشهور اروپا و امریکا، کشیش ها، هنرمندان هالیود و عناصر فراوانی فعالانه شرکت جسته اند. ولی ما می دانیم که اهداف و مقاصد نهایی این نبرد گسترده فرهنگی کاملاً اقتصادی بوده و این کمپین های بزرگ اند، که زمینه را برای نبردی دینی آماده می سازند، تا در هیاهوی آن هرچه دل شان خواست انجام دهند. آنها با بلند نمودن شعارهای مذهبی و بیدارساختن فتنه های خوابیده دینی، ملت های این سوی گستره خاک را برای جنگی گسترده و طولانی آماده می سازند. ولی اگر با وجود همه این تلاش ها بازهم کسانی باقی ماندند که نمی خواهند خاطره جنگ های صلیبی را دوباره زنده نموده و بر زخم های کهن تاریخ بشر نمک پاشند، در آن صورت روش و منش دسته های افراطی، خونریز و خشونت شعار جهان اسلام که با دست هایی از این سوی اقیانوس اطلس به حرکت آورده می شوند، می توانند هر عملکردی را در چشم رأی دهندگان مالیه پرداز غربی توجیه نمایند.

در کشاکش این تهاجم بی امان، هدفی که بیشترین این تیرها را به خود تخصیص داده است، قامت بلند پیامبر اسلام و حریم خانواده مطهر او می باشد. و در این میان، سن عائشه صدیقه هنگام ازدواج از جمله موضوعات گرمی است که در محراق این تهاجم رسانه ای قرار داده شده است.

امروز اسلام به عنوان یک آئین و مسلمانان به مثابه یک امت، سخت مظلوم واقع شده اند. امروز هر انسان با وجدانی درک می کند که سیمای مسلمان با انواع مظلومیت و رنج و عذاب و خون و آتش آمیخته و اسلام به عنوان آئینی نهایت مظلوم، هدف تهاجم بسیار ظالمانه و ناجوانمردانه رسانه های غربی قرار گرفته است.

اصل مطلب.

اینکه پیوسته گفته می شود که عائشه رضی الله عنها هنگام ازدواج نه ساله بوده است به هیچ صورت نمی تواند از مسلمات و بدیهیات تاریخ مسلمانان به حساب آید. نویسنده این سطور در اینجا سعی خواهد ورزید، تا ابعاد گوناگون این مسأله را نه بعنوان یک انسان مسلمان، بلکه به حیث یک پژوهشگر بی طرف در میزان حدیث، علم الرجال، زبان عرب و تاریخ مورد تحقیق و بررسی قرار دهد.

در میزان دانش حدیث و علم رجال:

علم رجال، دانشی است که در آن از حالات راویان حدیث، از نظر برخوردار بودن و نبودن آنها از شرایط قبول خبر، بحث می گردد. به این معنی که دانشمندان حدیث سخن هر روایتگری را نمی پذیرفتند و برای قبول سخن راوی شرایط دشواری وضع نموده بودند. این دانش یکی از ابزار های لازم در بررسی خبر بوده و از صلاحیت و عدم صلاحیت افراد در سلسله سند روایات بحث می نماید. این اساسی ترین تفاوت میان روش دانشمندان حدیث ومتُد تاریخ نگاران در ثبت اخبار و حوادث به حساب می آید.

بیشتر احادیثی که سن عائشه رضی الله عنها را هنگام ازدواج ۹ سال گفته اند یا از طرف هشام بن عروه روایت و یا ازسوی راویان عراقی شده است و شگفت این که اهل مدینه؛ آن هایی که هشام بن عروه بیشتر از هفتاد سال نخست زندگی اش را در میان شان گذرانده بود، این مسأله را روایت نکرده اند. هشام بن عروه راوی حدیث پس از هفتاد ویک سال زندگی در مدینه آن شهر را به قصد عراق ترک گفته و صیغه های مختلف این حدیث از طریق راویان عراقی روایت شده است.

مؤلف (تهذیب التهذیب) کتابی در “علم الرجال” معتقد بود که آن بخش از روایت های هشام بن عروه که از طریق اهل عراق روایت شده اند قابل پذیرش نیستند. “اینکه روایات راویان عراقی قابل پذیرش نبود، بحثی خارج موضوع امروزی ما است”. مؤلف “تهذیب التهذیب” اضافه می کند که حتی “مالک بن انس” در مورد آن عده احادیث او که از طریق راویان عراقی روایت شده اند ملاحظه داشت. (تهذیب التهذیب، جلد ۱۱، صفحه ۴۸، ۵۱).

امام محمد الذهبی متوفای سال ۷۴۸هـ در اثر گرانسنگ خویش “میزان الاعتدال” که کتاب دیگری در “علم الرجال” به حساب می آید، در باره هشام می گوید: حافظه هشام در اواخر زندگی اش ضعیف شده بود. متن دقیق او این طور می باشد: “لکن فی الکبر تناقص حفظه” میزان الاعتدال، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، جلد۴،* صفحات ۳۰۱ و ۳۰۲٫

در میزان زبان عرب:

الف: امام بخاری در کتاب تفسیر خویش حدیثی را از عائشه نقل نموده، که در آن می گوید: هنگام نزول آیه “بل الساعه موعدهم والساعه ادهی وامر” که جزء سوره “القمر” به حساب می آید، من “جاریه” ای بودم و بازی می کردم. .. فتح الباری، شرح صحیح البخاری، جلد۸، صفحه۴۸۶، المکتبه السلفیه، ۱۴۰۷هـ،ق، قاهره، مصر.

لفظ “جاریه” در زبان عرب به معنی دوشیزه آمده است. خواننده گرامی می تواند به کتاب “فرهنگ نوین عربی- فارسی” مراجعه نماید. “فرهنگ نوین، به اهتمام سیدمصطفی طباطبائی، کتاب فروشی اسلامیه، نوبت چاپ هفتم، زمستان ۱۳۶۶، تهران، ایران”.

کتاب های تفسیر و حدیث می گویند: این آیه هشت سال قبل از هجرت پیامبر به مدینه نازل شده است؛ اگر سن عائشه را هنگام نزول این آیت اقلاً ده ساله فرض کنیم، سن ایشان هنگام ازدواج باید در حدود بیست سال بوده باشد.

ب: بر اساس روایت احمد بن حنبل، با در گذشت خدیجه بنت خویلد همسر نخستین پیامبر، زنی بنام خوله نزد پیامبر آمده و به پیامبر پیشنهاد نمود تا ازدواج نماید ؛ پیامبر پرسید: چه کسی را برای این امر درذهن دارد؟ خوله گفت: تو می توانی با دختری شوهر ناکرده (بکر) و یا زنی که قبلاً شوهر کرده است (ثیب) ازدواج نمائی. وقتی که پیامبر هدف او از “دختر شوهر ناکرده” و “زنی که قبلاً* شوهر کرده است” را جویا شد، خوله در پاسخ بخش نخست این پرسش، نام عائشه را بر زبان آورد.

در اینجا فراموش نباید کرد که (بکر) در زبان عربی به مفهوم دوشیزه شوهر نکرده استعمال می شود “فرهنگ نوین، به اهتمام سیدمصطفی طباطبائی، کتابفروشی اسلامیه، نوبت چاپ هفتم، زمستان ۱۳۶۶، تهران، ایران.

در میزان تاریخ:

برای آنکه مرزهای زمانی بحث ما مشخص شوند،ذکر تواریخ ذیل را مهم می دانم.

-نزول وحى در سال ۶۱۰ میلادى

-اسلام آوردن ابوبکر صدیق در سال ۶۱۰میلادى

-علنی شدن دعوت پیامبر اسلام در سال۶۱۳میلادى

-نامزدی پیامبر (صلى الله علیه وسلم) و عائشه (رضی الله عنها) در سال ۶۲۰ میلادى

-هجرت پیامبر (صلى الله علیه وسلم) بسوى مدینه در سال ۶۲۲ میلادى

انتقال عائشه صدیقه بخانه پیامبر اسلام (صلى الله علیه وسلم) در سال ۶۲۳ و یا ۶۲۴ میلادى.

الف: طبرى می گوید: ابوبکر صدیق داراى چهار فرزند بود که همه آن ها در دورهء جاهلیت بدنیا آمده بودند. «طبری، تاریخ الامم و الملوک، جلد چهارم، صفحهء ۵۰، دارالفکر، بیروت ، لبنان، ۱۹۷۹». اگر این سخن طبری درست باشد که عائشه قبل از بعثت پیامبر بدنیا آمده باشد، پس او به هیچ صورتى نمی تواند که هنگام ازدواج نه ساله بوده باشد.

ب: بر اساس روایت های معتبر تاریخى، «اسماء»خواهر بزرگ عائشه ده سال از او بزرگ تر بوده است. «الامام الذهبی، سیر اعلام النبلاء ، جلد ۲، صفحه، ۲۸۹، مؤسسه الرساله، بیروت، لبنان، ۱۹۹۲ » و «ابن کثیر ، البدایه و النهایه، جلد ۸، صفحه ۳۷۱، دارالفکر العربی، الجیزه، مصر، ۱۹۳۳».و کتاب های بسیار معتبر تاریخ گزارش می دهند که اسماء در سال هفتاد و سوم هجرى و در صد سالگى بدرود حیات گفت. « ابن کثیر ، البدایه و النهایه، جلد ۸، صفحه ۳۷۲، دارالفکر العربی، الجیزه، مصر، ۱۹۳۳». اگر اسماء در سال هفتاد و سوم هجرى صد ساله بوده باشد، پس عمر او هنگام هجرت باید بیست و هفت و یا بیست و هشت بوده باشد. بر اساس این روایت تاریخى اگرعمراسماء در اثناى هجرت بیست و هفت و یا بیست و هشت بوده باشد، عائشه در آن زمان باید هفده ساله و یا هژده ساله بوده باشد. اگر عائشه در سال اول و یا دوم هجرى ازدواج نموده باشد، باید عمر ایشان در اثناى ازدواج هیجده و یا بیست بوده باشد.

ج: ابن هشام از اولین نگارندگان سیرت پیامبر معتقد است که عائشه از نخستین پیروان محمد (صلى الله علیه وسلم) و از کسانی که در سالهای نخست اسلام،ایمان آورده بودند، می باشد. «ابن هشام، السیره النبویه، جلد ۱، صفحهء۲۳۴-۲۲۷، مکتبه الریاض الحدیثه، الریاض، المملکه العربیه السعودیه». برای پذیرش دینی باید کودکی حد اقل بتواند راه رود و حرف زند. پس اگر عائشه صدیقه در سال اول بعثت پیامبر سه ساله و یا پنج ساله بوده باشد، پس هنگام ازدواج باید حد اقل شانزده و یا هژده ساله بوده باشد. ابن هشام می گوید که عائشه بعد از هژده نفر ایمان آورده است. «ابن هشام، جلد ۱، صفحهء ۲۷۱». بر مبنای این سخن ابن هشام، سن عائشه هنگام ازدواج باید در حدود شانزده تا بیست سال بوده باشد.

د: بر اساس تاریخ ابن هشام و سخن ابن حجر عسقلانی، فاطمه دختر پیامبر پنج سال ازعائشه بزرگ تر بوده است ؛ اگر این سخن درست باشد، پس عمر عائشه هنگام ازدواج باید در حدود شانزده سال بوده باشد.

هـ:شگفت ترین نکته بحث امروزی ما، این حقیقت تاریخی است که عائشه سال ها قبل از خواستگارى پیامبر، نه تنها که نامزد مرد دیگرى بود که حتی آماده ازدواج بوده است. این شخص جبیر فرزند مطعم نام داشت. به این معنی که هشت سال قبل از هجرت،در آن زمانى که ابوبکر(رضی الله عنه) می خواست به حبشه هجرت نماید، نزد مطعم رفت و از او خواست عائشه را که در قید نامزدى فرزندش جبیر می باشد را به خانه بخت ببرد ، ولى مطعم بخاطر آنکه ابوبکر مسلمان شده بود، عقد نامزدى فرزندش با عائشه را فسخ نمود. از این روایت بر مى آید که حتى هشت سال قبل از نامزدى عائشه با پیامبر،عائشه آمادۀ ازدواج بوده است.ابن سعد در جلد هشتم طبقات خویش پیرامون این مسئله به تفصیل سخن گفته است.

و: ابن حجر عسقلانی معروف ترین شارح بخاری در اثر معروف خویش «الاصابه فی تمییز الصحابه» می گوید: فاطمه وقتی بدنیا آمد که کعبه را بنا می کردند و پیامبر سی و پنج سال داشت…. و فاطمه پنج سال از عائشه بزرگ تر بود. متن دقیق عسقلانی اینطور است: « ولدت فاطمه والکعبه تبنی والنبی صلی الله علیه وسلم ابن خمس و ثلاثین سنه …. و هی أسن من عائشه بنحو خمس سنین». «ابن حجر العسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، جلد ۴، صفحهء ۳۷۷، مکتبه الریاض الحدیثه، الریاض، المملکه العربیه السعودیه، ۱۹۷۸».

در پایان باید حضور کسانی که با همسر پیامبر اسلام همدردی داشته و در مصیبتش اشک می ریزند عرض نمایم: در قدم نخست، سنت‌های اجتماعی و فرهنگی هر ملت و هر زمان را باید با معیارهای همان جامعه مورد سنجش قرار داد، نه معیار‌های عصرحاضر. در قرون وسطای انگلستان، دختران در سن دوازده سالگی آماده ازدواج بودند و اغلب آنها در سن چهارده سالگی به خانهء شوهر می رفتند. «Joseph and Frances Gies, Life in a Medieval Castle, p.78, 1979, Harper Perennial». حتی اگر معیار های امروزی را اساس قرار دهیم می بینیم که گاهی می شود که کشورهای زیادی در روی گسترۀ خاک سنین پایانی را برای ازدواج می پذیرند. امروز مادهء ۱۵۱۳ قانون مدنی برازیل می گوید: اگر والدین توافق داشته باشند، دختران و پسران می توانند در سن دوازده سالگی با هم یک جا زیست نمایند.

مکزیک و و روسیه ۱۴ سالگی را شرط گذاشته اند. ایالت نیوهمشرامریکا سیزده سالگی را شرط قرار داده است. و ایالت های دیگری در امریکا وجود دارند که سنین نزدیک به آن را معیار ازدواج قرار داده اند.

در این جا یک نکته دیگر هم قابل تذکر است و آن اینکه آخرین تحقیقات علمی ثابت ساخته است که آب و هوا، سبک زندگی و مسائل ژنتیکی اقوام مختلف تأثیر مهمی در زودی و یا دیری بلوغ دختران داشته است. تحقیقات علمی در امریکا ثابت کرده است که دختران سیاهپوست زود تر از سفید پوستان این کشور بالغ می شوند. براى دانستن بیشتر، خواننده عزیز می تواند به این تحقیق دانشگاه بلجیم مراجعه نماید.

در حالی که هم عائشه صدیقه و هم والدین مشفق او از این ازدواج راضی بوده و بدان می بالیده اند، پس چه کسی می تواند امروز پس از گذشت یک هزار و چهار صد سال بسان دایه ای مهربان تر از مادر عمل نموده و مدعی حقوق او گردد؟! اگر پیامبر(صلى الله علیه وسلم) در این مورد مرتکب اشتباهی می‌شد، بدون شک دشمنان او سخت از آن سوء استفاده کرده و از آن حربه ای بر ضد او می ساختند ولی در هیچ جا و هیچ اثری چنین نشانی دیده نمی شود.

گفتیم که هم آن بانوی بزرگ، ادیب و دانشمند و هم خانواده اش بر آن ازدواج می بالیدند. در حدیثى که امام بخارى از خود عائشه (رضی الله عنها) در مورد سورهء (التحریم) روایت نموده، آمده است: باری پیامبر اسلام همسران خویش را اختیار داد که اگر نمی خواهند با او زیست نمایند می توانند از او جدا شوند. پیامبر همسرانش را مخاطب قرار داده گفت: آیا میخواهید با من باشید و یا اینکه از من جدا شوید؟ عائشه نخستین کسی بود که در پاسخ اعلام نمود که او خدا و پیامبرش و روز باز پسین را انتخاب نموده است.

همان طوری که دیدیم شواهد تاریخی به ما می ‌گویند: سن عایشه در هنگامی که به عقد پیامبر درآمد، بیشتر از آن چیزى بوده است که امروز سر زبان ها است. یکی از علل این کار شاید دلیل تراشى سودجویان کهنسالی باشد که براى توجیه ازدواج هاى شان با دختران خردسال تنها به یک بخش از روایات تاریخى اتکا نموده و بخش دیگر آن را نا دیده می انگارند.

زیان کسان از پی نفع خویش بجویند و دین اندر آرند پیش

حضور همه وکیلان دعوایی که سنگ دفاع ازعائشه ام المؤمنین را به سینه می کوبند می رسانم که او بیشتر از تاجران حقوق انسان در قرن بیست و یکم، حقوق و مصلحت خودش را می دانست و اگر تاریخ را هر قدر ورق بزنیم باز هم دلیلی نمی توان یافت که اشاره ای به عدم رضایت آن بانوی بزرگ از آن ازدواج داشته باشد. تاریخ شهادت می دهد که عائشه ام المؤمنین زنی نبود که در گفتن سخن حق و یا آنچه او آن را حق تصور می نمود ترسی بخود راه دهد. رهبری جنگ جمل که ده ها هزار رزمجو در زیر پرچمش می رزمیدند، می تواند نمونه روشن ادعای ما باشد.

در پایان این بحث می خواهم بگویم که در آن دوره ها چیزی بنام وثیقهء تولد «Birth Certificate» وجود نداشت تا تاریخ دقیق پیدایش افراد بر مبنای آن تعیین می شد. ما حادثه ای بزرگ تر از پیدایش پیامبر«ص» در تاریخ اسلام نداریم. اما باز هم دیده می شود که پیرامون همین حادثه بزرگ هم چندین روایت مختلف وجود دارد. پس با در نظرداشت تناقضاتی که در روایات مربوط به تاریخ پیدایش عائشه ام المؤمنین وجود داشته است، چطور خواهیم توانست تا با قاطعیت تمام حکم کنیم که عائشه صدیقه در این تاریخ و یا آن سال بدنیا آمده ویا در فلان سن ازدواج نموده است؟!

اساس همه روایاتی که سن عائشه را هنگام ازدواج نه سال بیان نموده است، سخن خود او می باشد. اگر این احادیث از نظر روایت و ناحیه درایت عاری از مشکل هم باشند، باز هم دانشمندانی اند که علت ذکر این سن را بر خاسته از خصوصیت های زنانگی موصوف دانسته اند. آنها معتقدند: عائشه صدیقه که خصوصیت های زنانگی را تا حد کمال داشت، در این جا کوشیده است تا سن خویش را کمتر گفته و بدان مباهات نمایند.

این ویژگی در زنان عصر ما هم تا سرحد جنون دیده می شود. در امریکا اگر زنی را از عمرش بپرسی ، سه گونه پاسخ خواهی شنید؛ پاسخ نخست سکوت خواهد بود و از فرط خشم جوابی برایت نخواهد داد. دوم اینکه سن خود را کم تر از سن حقیقی خویش خواهد گفت، و سوم اینکه زنان میانه سال این کشورعادت کرده اند تا برای گریز از پاسخ، خود را نود و نه ساله بخوانند.

شاید برخی استدلال نمایند که چنین امری از بانویی چون عائشه بعید می باشد؛ ولی تاریخ زندگی اجتماعی و عرصه زناشوهری او مملو از همچون مسایل است؛ به عنوان مثال، او روزی صفیه همسر دیگر پیامبر را غیبت نمود؛ پیامبر از این مسئله بر افروخته شده و گفت: « لقد قلت کلمه لو مزجت بماء البحر لمزجته» (ترمذی). یعنی: « آنچه تو گفتی اگر با آب بحر بیامیزد آن را آلوده خواهد ساخت». نمونه های دیگری هم دراین رابطه وجود دارد. به هر حال، عائشه صدیقه از نظر هیچ مسلمانی معصوم نیست.

خلاصه سخن، من نمی گویم که عائشه (رض) هنگام ازدواج شانزده، هفده، هیجده، نوزده، بیست، بالاتر ویا پائین تر از آن بوده است ؛ ولی می توانم به کمال جرأت ادعا نمایم ، با آنکه تاریخ دقیق تولد عائشه ام المؤمنین و سن دقیق ایشان هنگام ازدواج معلوم نیست ولی ایشان بطور قطع هنگام ازدواج دوشیزه ای بالغ بوده اند.

در حدیثی که امام مسلم از جابر بن عبدالله روایت نموده، آمده است که پیامبر به او گفت : که چرا با دوشیزه ای ازدواج نکردی تا تو او را بخندانی و او تو را، و تو با او بازی کنی و او با تو”. این سخن به این خاطر آمد که در سنت پیامبراسلام، ازدواج و مسایل مربوط به آن و حتی اموری که مربوط به جنس «SEX» می شود باید متقابل باشد که پیامبر اسلام گاهی روی آن تأکید نموده و حدیث؛ این میراث ادبی پیامبر شاهد گویاى این امر می باشد و باید پذیرفت که این کار تنها در حالی قابل تحقق است که طرفین ازدواج به مرحله بلوغ قدم گذاشته باشند.

منابع:

۱- کتاب مقدس (تورات و انجیل)، انجمن پخش کتب مقدسه، ۲۰۰۳

۲- میزان الاعتدال، دارالمعرفه، بیروت، لبنان

۳- فتح الباری، شرح صحیح البخاری، جلد ۸ ، المکتبه السلفیه، ۱۴۰۷ هـ ق ، قاهره، مصر

۴- فرهنگ نوین، باهتمام سید مصطفی طباطبائی ، کتابفروشی اسلامیه، نوبت چاپ هفتم، زمستان ۱۳۶۶، تهران، ایران

۵- الامام الذهبی، سیر اعلام النبلاء ، جلد ۲، مؤسسه الرساله، بیروت، لبنان، ۱۹۹۲

۶- ابن کثیر ، البدایه و النهایه، جلد ۸، دارالفکر العربی، الجیزه، مصر

۷- ابن هشام، السیره النبویه، جلد ۱، مکتبه الریاض الحدیثه، الریاض، المملکه العربیه السعودیه

۸- ابن حجر العسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، جلد ۴، مکتبه الریاض الحدیثه، الریاض، المملکه العربیه السعودیه

۹- Joseph and Frances Gies, Life in a Medieval Castle, Harper Perennial, New York, NY, USA 1979

۱۰- سایت اینترنتی:

http://edrv.endojournals.org/cgi/content/full/24/5/668

۱۱- ابن سعد محمد، الطبقات الکبرى، بیروت، داربیروت،۱۴۰۵هـ.ق /۱۹۸۵م.

از طريق
سوزی میحراب
منبع
sozimihrab
نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا