استاد عمر عبدالکافی می گوید : اگر دکتر قرضاوی یک شخصیت غربی بود ، پیکر و مجسمه هایی از او درست می کردند؛ اما متأسفانه ما ملت شرق احترام و جایگاه عالمان دینی خود را نمی دانیم .
-نویسنده- می گویم : اگر این امر شما را متعجب کرده ، تعجب من بیشتر بخاطر قوتی است که پروردگار متعال به علامه مجتهد ، مفکر ، شاعر و دعوتگر مصلح دکتر یوسف القرضاوی عطا نموده است؛ چنان که آن بزرگوار در کتاب “المراجعات” نقل می کند.
با اینکه عمر مبارکش به ۹۰ سالگی رسیده، اما خیلی باهوش هستند؛ طوری که اسم تمام اشخاص و مکان ها را به یاد دارند، دارای قلبی نازک و چشمانی گریان است ، هر وقت حلقه موعظه ای تشکیل می دهد حتماً اشک برگونه هایش سرازیر می شود، نازکی قلب ایشان به حدی است که هر وقت حادثه دلخراشی چه برای خودش یا اطرافیانش اتفاق افتاده باشد ، قلب پر از ایمانش به جوشش آمده و اشک هایش سرازیر می شود .
وقتی که در مورد به زندان افتادن خود ویارانش ؛ آن هم تنها بخاطر دعوت مردم بسوی دین پروردگار و تحمل سخت ترین شکنجه ها در زندان نظامیان سخن می گوید، دل هر آدمی به لرزه می افتد، و سروده ای در ۳۰۰ بیت را در این باره سروده است ، سروده ای که دانشمند شهیر ” سلمان عوده ” حفظه الله درباره اش می گوید: ما آن را زمانی که در دانشگاه بودیم حفظ می کردیم ، سروده ای که زندگی یک ابر مرد تاریخ را بازگو می کند و لازم است نسل های آینده ازآن استفاده کنند .
هیچ عجیب نیست که به ایشان گفته شود ” امام یوسف القرضاوی ” هرچند که خود این لقب را نمی پسندد ، آنچنان که نزدیکان و یاران او مانند : علامه فقیه عبدالله بن بیه و علامه فقیه مصطفى الزرقاء و علامه فقیه محمد عبدالمقصود و علامه فقیه وهبه الزحیلی و همچنین علامه حدیث شناس عبدالفتاح ابو غده و دیگر بزرگان ایشان را با پیشوا و ” الإمام ” نام می برند .
همچنین شاگردان او مانند دانشمند احمد الریسونی و عمر عبدالکافی و عصام البشیر و سلمان العوده و…. همگی او را با نام ” الإمام یوسف القرضاوی ” نام می برند.
هرچند ما برای امام دانستن علامه قرضاوی به تأیید و سفارشات این علما هم نیازی نداریم ،چرا که ما می بینیم و تشخیص می دهیم که ایشان عالمی عامل و دعوتگر و فقیه و متفکر و دانشمندی کم نظیر هستند ؛علی رغم این که بعضی رسانه ها باحقد و حسد و تشویش اذهان می خواهند از جایگاه این امام هُمام بکاهند!
امام یوسف القرضاوی دربیشتر علوم شرعی دست بالایی دارند ، در فقه و تفسیر و تزکیه و علوم قرآن و حدیث در قصه و شعر و…. تالیفات ایشان بیش از ۱۴۰ تألیف می باشد ، علی رغم اینکه مشغول تحقیق در بسیاری از موارد دیگر نیز بوده و هستند.
علاوه بر همه این ها ایشان دارای روشی نیکو و جرأتی ستودنی در انتخاب و گزینش اقوال بزرگان دین بدور از افراط و تفریط هستند.
هرچند که باکمال تأسف بعضی حکام و عوام الناس و کانال های تلویزیونی و ماهواره ای و روزنامه ها و…. همه دست به دست هم داده اند تا از بزرگی ایشان بکاهند ، اما نصرت و یاری خداوند متعال شامل حال ایشان شده و این فضل و رحمت الهی است برای امت اسلام که ” امام یوسف القرضاوی ” مدرسه فکری مستقلی هستند که تتها در اخوان و سلف خلاصه نمی شود ؛بلکه ایشان دارای مدرسه فکری عظیمی هستند که هزاران دانشمند و دعوتگر و دانشجو و انواع دسته ها را شامل می شود ، بهمین خاطر می گویم: مدرسه فکری ایشان دارای مراحلی است که با ملت خود در برابر مستکبران دنیا ایستاده ؛ زمانی که مردم در برابر مستکبران رکوع و کرنش می کردند او ایستاد ، باعقیده راستین در برابر سکولار ها و تبیین شریعت در مقابل شبهه افکنان ایستادگی کرد .
او دارای صدایی گیرا و قاطع هستند ، با روشنگری در مقابل تحجر و با دلایل قاطع و برهانی روشنگرانه و باوسطیت و آسانگیری در مقابل ارهاب و ترور و تخریب مقابله کرد و با انتشار کتاب ” الصحوه الإسلامیه بین الجمود و التطرف ” بیداری اسلامی درمیان جمود و زیاده روی، درد را شناخت و درمان آن را هم پیشنهاد نمود.
امام یوسف قرضاوی حفظه الله فقهی نوین را باتمسک به قرآن و سنت پیامبر اسلام و فکری تازه ، با زینتی کاملاً مقبول وارد عرصه دینداری نموده است.
بجاست که کتاب هایی در باره این استاد گرانقدر و فکر و ایده و تالیفاتش نوشته شود و بجاست که کتاب های آن استاد گرانمایه به همه زبان های زنده ی دنیا ترجمه شوند ، ومؤسسه ای از سوی شاگردان آن بزرگوارشامل دعوتگران و دکترها بانام ( رابطه شاگردان قرضاوی) تأسیس گردد.
هیچ عجیب نیست دعوتگرانی که دیروز برعلیه ایشان اعلام موقف میکردند، امروز در مدرسه ایشان حضور پیدا کنند و کتابهای آن استاد گرانقدر را در دانشگاهها تدریس کنند.
خداوند متعال استاد بزرگوار امام یوسف القرضاوی را حفظ کند ، وایشان و بنده و همه مسلمانان را ختم بخیر کند و شهادت در راهش را چنانکه خودشان آرزو دارد نصیبشان کند .
درآخر، لازم به یادآوری است که دکتر قرضاوی از بعضی اجتهادات خود بازگشت نموده و بی گناه و معصوم نیست و عصمت نه برای او و نه برای هیچکسی وجود ندارد مگر کسی را که خداوند به ایشان عصمت بخشیده باشد ، و ما هم قائل به مقام عصمت برای دکتر قرضاوی نیستیم . ای خداوند بخشنده و مهربان از گناهان همه ما درگذر.
رضوان السنوسی
مترجم: عبدالله احمدی
