دعوت اسلامیشخصیت هاگفتگو

مصاحبه‌ی اختصاصی«سۆزی مێحڕاب»با کاک محمد حامدی، دعوتگر اسلامی از شهرستان بانه

مصاحبه‌ی اختصاصی«سۆزی مێحڕاب»با کاک محمد حامدی

پیشگفتار

 در طول هشت سالی که در سۆزی مێحڕاب حضور دارم مردان و زنان بزرگ و گمنامی را با چشم سر دیده ام که بدون اینکه جویای نام و نانی باشند بی سر و صدا به انجام وظیفه پرداخته و می پردازند…

هستند دعوتگرانی که اگرچه در محافل و مجالس دنیایی ما شاید نامی از آنها برده نشود ولی قطعاً در محفل پروردگار جهانیان و ملایک نامورند…

آری در پیرامون ما همواره عده ای از اصحاب سلطه ­ی رسانه با بکارگیری انواع ترفندهای دیجیتالی و رسانه ای اسم و رسم کسانی را برجسته می کنند و همه موفقیت ها و خدمات ریز و درشتشان را به نمایش همگان گذاشته و گاهی با بزرگنمایی های مبالغه آمیز کارنامه نه چندان موفقشان را چنان به رخ جامعه می کشند که گویی فاتح کوه قافند….

در مقابل هستند کسانی در همین جامعه ما با خدمات و زحمات بسیار متفاوت و درخشنده که از دوربین و آفتابی شدن گریزانند و اجازه نمی دهند خلوت سرشار از آرامششان را نور دوربین های دیجیتالی به هم بریزد و البته رسانه ها نیز چندان به فکر شناختن و شناساندن آنان نبوده و نیستند…

استاد محمد حامدی به اعتراف و گواهی اغلب کسانی که او را شناخته و می شناسند یکی از معدود دعوتگرانی است که علی رغم شایستگی های زیاد و خدمات و زحمات فراوان و متفاوت در عرصه دعوت گری و اصلاح، کمتر به معرفی خود پرداخته است و البته در شبکه های اجتماعی و مجلات و صدا و سیمای کشورمان نیز از وی نام و نشان چندانی به چشم نمی خورد…

اینجانب بشخصه نسبت به اینگونه دعوتگران تلاشگر احساس دَین کرده و بر این باورم که وظیفه ماست آنان را به جامعه معرفی کنیم و افکار و ایده های ارزشمندشان را برای جوانان این مرز و بوم تشریح کرده و همچون یک پل ارتباطی بین آنان و مردم شایسته و مسلمان عمل کنیم…

سۆزی مێحڕاب معرفی دعوتگران و شخصیت های خوشنام و گاهاً گمنام را همواره یکی از رسالت ها و وظایف خود دانسته و می داند و از اینکه بالاخره توفیق گفتگو با استاد حامدی را پیدا کرده خداوندگار عرش عظیم را شاکر است

بیش از این شما عزیزان را منتظر نمی گذارم، این شما و این هم گفتگوی صمیمی ما با استاد محمد حامدی از شهرستان بانه.

——————————————————————————————————————————————————————————

🔸سۆزی مێحڕاب: سلام علیکم برادر گرامی

اگرچه محمد حامدی نامی آشنا برای اغلب دوستان و عزیزان است؛ ولی باز مشتاق این هستیم که شما را از زبان خودتان بشناسیم. لطفاً خودتان را کاملاً (تولد، تحصیلات، ازدواج و ثمره آن، شغل و مشغله روزانه) به همراهان سۆزی مێحڕاب معرفی بفرمایید.

🔹 محمد حامدی: وعلیک السلام و رحمت الله و برکاته.

به خاطر اینکه نسبت به بنده عنایت فرموده و به عنوان یکی از خدمت‌گزاران بندگان خدا خصوصاً مؤمنان با من هم صحبت شده‌اید، بی‌نهایت سپاسگزارم.

بنده در تاریخ پنجم فروردین ماه سال ۱۳۴۲ در شهرستان بانه در خانواده‌ای مسلمان، متعهد و کارگر به دنیا آمدم. به علت فقر مالی تحصیلاتم را با دیپلم خاتمه داده و موفق به ادامه‌ی تحصیل در دانشگاه نشدم. در سال ۱۳۶۹ ازدواج نموده و حاصل آن دو فرزند پسر بود. از همان دوران کودکی تابستان‌ها را با کارگری سپری نموده و نهایتاً بعد از اتمام سربازی در سال ۱۳۶۳؛ در سال ۱۳۶۷ به استخدام اداره‌ی ثبت احوال بانه درآمده و بالاخره پس از ۳۱ سال و ۱۴ روز خدمت در سال ۱۳۹۵ بازنشست شدم و فعلاً دوران بازنشستگی را سپری نموده و مشغول کار اقتصادی نیستم.

🔸 سۆزی مێحڕاب: استاد گرامی از تربیت خانوادگی‌تان بگویید؟

🔹 محمد حامدی: قبل از هر چیز باید اذعان کنم که بنا دارم پاسخ‌ها را بر اساس قاعده‌ی تغلیب بیان کنم و مبنا را بر همه یا هیچ نگذارم. لذا در صورتی که جانبی از امور را بیان نکردم به معنای نادیده گرفتن سایر حالات نیست.

بحمدالله خداوند بر بنده منت نهاد و از پدر و مادری بسیار دیندار و متعهد متولد شدم و با وجود بی‌سوادی ایشان، خانواده‌ی ما عملاً به عنوان دانشگاهی تربیتی برای بنده و خواهران و برادران دیگرم بود. البته بنده سال‌های مدیدی است که از نعمت این دو مربی شایسته محرومم چون هر دوی آنها سالها قبل از دنیا رفته‌اند. خداوند بر آنها رحمت فرستد و از تقصیراتشان درگذرد. آمین.

🔸سۆزی مێحڕاب:  سوال دیگری که شاید برای بسیاری از دوستان مطرح است این است که چی شد که علی‌رغم مرتبط نبودن رشته ی دانشگاهی تان و عدم تحصیل رسمی علوم دینی وارد حوزه‌ی دین و دعوت اسلامی شدید؟

🔹 محمد حامدی: چنان‌که قبلاً بیان شد، بنده فاقد تحصیلات دانشگاهی و حوزوی هستم. با این وصف بر اثر وجود محیط دینی مناسب خانوادگی، حضور مستمر در مساجد، دوستان متعهد والدینم و نوعی از علاقه‌ی شخصی خدادادی از همان اوان کودکی مشتاق شناخت دین خدا شده و از طریق مطالعات گسترده در صدد فهم دینی در حد توان خویش برآمدم. که اینک نیز در حد توان همچنان در بستر دینداری مشغول تلمذ و خدمت به بندگان خدا هستم. که ان شاءالله خداوند رحمان تا آخرین لحظات عمرم افتخار خدمت‌گزاری به دین و بندگانش را به بنده عنایت فرماید. آمین.

🔸سۆزی مێحڕاب: بفرمایید دلیل و یا دلایل علاقه‌تان به فکر اسلامی و شخص ماموستا ناصر سبحانی چه بود؟

🔹 محمد حامدی: چنان‌که قبلاً به استحضار رسید نوعی از کشش خدادادی بنده را به این سمت و سو کشاند و شوق تحقیق بنده را با آثار اساتیدی همچون سید قطب، ابوالاعلی مودودی، ابوالحسن ندوی، دکتر قرضاوی، خصوصاً استاد ناصر سبحانی آشنا نمود و از این باغ پرثمر بهره‌ها بردم. اما بیشتر از همه‌ی بزرگان ، اندیشه‌ی استاد ناصر سبحانی مرا مجذوب خود گردانید. زیرا بیش از همگان بر قاعده‌ی انسان ساز جلب نفع و دفع ضرر و مکانیزم نحوه‌ی تأمین سعادت مادی و معنوی بشر تاکید می‌نمود. که این امر از دغدغه‌های اساسی بنده بود. در ضمن بر اساس اخباری که از نزدیکان استاد شنیده بودم ایشان زندگی آرام و مملو از ایمان و اخلاقی والا را داشتند. که این امر مزید بر علت گردید و بنده را با حرص و ولع در این وادی وارد نمودند.

🔸سۆزی مێحڕاب:  شما به عنوان کسی که مدت زیادی است قلم به دست دارد و می‌نویسد آیا می‌توانید برای خوانندگان سوزی محراب توضیح دهید که بیشتر در چه حوزه‌هایی مشغول فعالیت بوده و هستید، در ضمن بگویید بیشتر با چه طیف فکری زاویه دارید، آیا برادر حامدی را می‌توان بیشتر به عنوان یک اسلام‌گرا شناخت یا ملی‌گرا یا هیچ کدام یا هر دو؟

🔹 محمد حامدی: بنده بیشتر در حوزه‌ی دعوت بالحکمه و اثبات توانایی دین خدا در زمینه‌ی تأمین آسایش و آرامش انسان در دو جهان در مقایسه با مکاتب بشری و دفع شبهات و پاسخ به سوالات دینی کار کرده‌ام. و بیشتر با اندیشه‌های متحجرین، افراط‌گرایان و تفریط‌گران دینی و غیر دینی، زاویه داشته و دارم. در غیر این صورت با همگان اعم از دیندار و غیردیندار هم‌زیستی مسالمت‌آمیز و تعاملی محترمانه را دارم. در ضمن ، اعتقاد راسخ دارم مبنی بر اینکه می‌توان با گفتگوی محبانه، مستدل، دور از تحجر و جدل به دیدگاه‌های صواب و مشترک نایل شد و نسبت به اختلافات فکری انسان‌ها نیز بنای کار را بر عذرپذیری و دگرپذیری گذاشت.

بنابراین بنده با افراد حق‌گرا اعم از دیندار و غیره هیچ‌گونه زاویه و مشکلی نداشته و عملاً با ایشان هم‌زیستی مسالمت‌آمیز همراه با احترام متقابل را دارم. اما همیشه با افراد لجوج و متحجر مشکل  داشته و دارم. در ضمن ، به عنوان فردی اسلام‌گرا، همه‌ی اقشار مردم را اعم از دیندار، غیر دیندار، ملی‌گرا و …، در قالب انواع اخوت پنجگانه‌ی قرآنی گنجانده و خود و اندیشه‌ام را به عنوان خدمت‌گزار به همه‌ی طیف‌های مورد نظر قلمداد نموده و خویشتن را در دایره‌ی تنگ و محدود هیچ کدام از طیف‌های موجود محصور ننموده و با همگان بر مبنای نظام قسط و عدل و نیکی تعامل نموده و خواهم نمود. زیرا دین خدا در صدد تأمین سعادت همه‌ی انسان‌هاست نه طیف خاصی از آنها (وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ [سبأ ۲۸]).

🔸سۆزی مێحڕاب:  به گواهی دوستان شما درباره‌ی شخص مرحوم، ماموستا سبحانی و آثارش ناگفته‌های فراوانی دارید ممنون می‌شویم بخشی از آن اطلاعات ناب را از زبان شما بشنویم.

🔹 محمد حامدی: متأسفانه بنده از نزدیک با ایشان ملاقاتی نداشته و مانند دیگران از منابع موجود در مورد افکار و زندگی پر برکتش باخبر شده‌ام. چیزی که بسیار من را شیفته‌ی شخصیت ایشان نموده، تفکر شجاعانه و عمیق قرآنی و خصائلی همچون صداقت، اخلاص، ایثار، مجاهدت، پاکباختگی، عشق به خداوند و دینش تا آخرین لحظات زندگیش بوده است.

البته بنده با استمرار روش کاری فکری ایشان در کتاب‌ها و فایل‌های صوتی خود؛ منحصربفرد بودن روش کاری ایشان را تا حدودی تبیین نموده که خوانندگان محترم را بدانها ارجاع خواهم نمود.

🔸سۆزی مێحڕاب:  برادر عزیز بفرمایید تاکنون چه آثاری از شما به رشته‌ی تحریر درآمده و یا چاپ شده است؟

🔹 محمد حامدی: بنده تاکنون ۱۳ جلد کتاب را منتشر نموده که به قرار زیر است:

۱. انسان در جستجوی خوشبختی

۲. چرا معامله با خداوند؟

۳. نگاهی بر انسان‌شناسی قرآنی

۴. آسیب شناسی مفاهیم دینی

۵. ماهواره در ترازوی عقل و دین

۶. مشکلات جنسی جوانان

۷. روابط دختران و پسران قبل از ازدواج به صورت پرسش و پاسخ

۸. رویارویی دین با چالشهای معاصر در ۶ جلد

ضمناً در کانال تلگرامی انسان قرآن خوشبختی نیز حدود ۴۰۰ ساعت فایل صوتی را در راستای توضیح قواعد خوشبختی قرآنی برای انسان‌ها در زمینه‌های متنوع فکری و عملی تهیه نموده که در اختیار علاقه‌مندان قرار دارد.

🔸سۆزی مێحڕاب:  لطفاً یکی از شیرین‌ترین خاطرات دوران زندگی‌تان را برای ما تعریف کنید؟

🔹 محمد حامدی: شیرین‌ترین خاطره‌ی زندگیم عبارت است از شنیدن خبر چاپ اولین کتابم به نام انسان در جستجوی خوشبختی و کشف فرمول مرتبط با آن. (انسان با بی‌نهایت نیاز و آرزو بایستی از دو طریق به خواسته‌هایش برسد:

الف) وجود نعمات و امکانات بی‌نهایت

ب) وجود زمان بی‌نهایت

🔸سۆزی مێحڕاب:  برادر محبوب و محجوب بفرمایید از اینکه امروز نام و آثار صوتی و نوشتاری شما در حوزه‌ی قرآن و پاسخ به شبهات در اغلب خانواده‌های مسلمان می‌درخشد چه احساسی دارید؟ آیا احساس می‌کنید همه‌ی آنان برایتان دعای سلامتی و توفیق می‌کنند؟

🔹 محمد حامدی: بنده هرگز خواهان شهرت و آوازه نبوده و عملاً به شدت از آن بیزار بوده و با تمام وجود از آن پرهیز می‌کنم.

و اما در صورت مفید بودن آثارم در راستای تأمین سعادت انسان‌ها به حدی دچار شور و شعف می‌شوم که تنها خداوند از میزان آن با خبر است. زیرا مهم‌ترین آرزویم ، تحقق سعادت مادی و معنوی بشر در دو جهان است.

البته بنده بی‌نهایت محتاج دعای خیر بندگان صالح خداوند هستم که امید است لطف و مرحمت خویش را از این بنده‌ی حقیر خداوند دریغ نفرمایند.

🔸سۆزی مێحڕاب: استاد حامدی را عده‌ای از دوستان ، محجوب و بیگانه با جامعه امروزی و تا حدودی غیر اجتماعی می‌شناسند، گویا بیشتر دنبال فرصتی هستند تا از جمع دوستان و خانواده دور شده و به مطالعات و تحقیقات خود بپردازند، نکند غزالی‌وار گوشه‌گیری پیشه می‌کند، ضمن تأیید یا رد این ادعا، بفرمایید اکنون که بازنشسته هستید چگونه زمانتان را مدیریت می‌فرمایید؟

🔹 محمد حامدی: بنده در حد توان در راستای تطبیق حیا و نجابت مطلوب دینی کوشیده و می‌کوشم. که این امر وظیفه‌ی همگان است. اما هرگز گوشه‌گیر و خجالتی نبوده و در حد لازم با اقوام و آشنایان ارتباط نزدیک و شادی بخش را داشته و دارم. ضمناً هم فکراً و هم عملاً در حد توان با جامعه‌ی امروزی آشنا بوده و در راستای آپدیت نمودن اندیشه‌ها و تعاملاتم با انسان‌ها و محصولات مدرن کوشیده و می‌کوشم. اما با عنایت به رسالت سنگین دینی خویش نسبت به دفاع منطقی از دین مانند دیگران که خود را موظف به چنین رسالتی نمی‌دانند، فراغت ندارم. لذا کمتر از دیگران فرصت تعامل با افراد جامعه را دارم. که البته این امر به معنای عزلت و غیر اجتماعی بودن نیست. بلکه اجرای نظام قسط مطلوب الهی چنین اقتضایی را دارد. بنابراین در حد توان به همه‌ی وظایفم در قبال خود و دیگران پرداخته و خواهم پرداخت.

اما بعضی از وظایف مانند تحقیقات دینی و دفع شبهات زمان بیشتری را از بنده می‌طلبد که ارتباطات اجتماعی را تا حدودی کمتر خواهد نمود.

 مقایسه‌ی بنده با انسان بزرگی همچون امام غزالی مقایسه‌ی آسمان به ریسمان است. ایشان کجا و من کجا. حتی خود را لایق شاگردی ایشان نیز نمی‌دانم.

اکنون که بازنشسته هستم در حد توان همچون گذشته به تحقق رسالاتم خواهم پرداخت و سعی خواهم نمود در حد لازم به همه‌ی وظایف شخصی و اجتماعیم بپردازم. خلاصه بر این امر مصر هستم که سنت ابن‌الوقت را رعایت کنم. لذا قسمتی از اوقاتم را در خدمت خانواده، اقوام، دوستان هستم و قسمتی دیگر را به وظایف شخصی و رسالت اصلیم خواهم پرداخت. البته بنده نمی‌توانم با توجه به رسالتم همه‌ی انتظارات دوستان را در زمینه‌ی ارتباطات اجتماعی برآورده نمایم. بدین خاطر بنده را محجوب و غیراجتماعی قلمداد نموده‌اند.

🔸سۆزی مێحڕاب:  به نظر شما حضور دعوتگران در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی از جمله واتساپ و اینستاگرام و فیسبوک و ارائه برنامه‌های دینی این تریبون‌های دیجیتالی چه ضرورت‌ها و ضررهایی دارد؟

🔹 محمد حامدی: بهره‌وری و حضور در شبکه‌های اجتماعی به صورت معتدل و مشروع امری ضروری است. که بنده قواعد آن را در کتاب‌های «ماهواره در ترازوی عقل و دین» و «رویارویی دین با چالش‌های معاصر» بیان نموده‌ام. زیرا ما موظف به استفاده از ابزارهای عصری و جدید هستیم. به عنوان نمونه می‌توان این را گفت که این گونه شبکه‌ها ارتباطات مفید فکری و عملی انسان‌ها را تسریع نموده‌اند. اما این امر در کنار فوایدش هم فکراً و هم اخلاقاً آسیب‌هایی را نیز به دنبال داشته، لذا بنده برای مصون بودن از چنین آسیب‌هایی ترجیج می دهم که در تلگرام و واتساپ حضور داشته و نسبت به سایر شبکه‌ها رغبت کمتری را داشته باشم. به عنوان مثال می‌توان به بعضی از آسیب‌های آن اشاره نمود مانند گستردگی بازی‌های رایانه‌ای و ایجاد مشغله‌ی فراوان و وقت کشی، حضور نامناسب زنان بی‌حجاب و بدحجاب، حذف مطالعات لازم در زندگی و کم شدن ارتباطات خانوادگی و … اشاره نمود.

🔸سۆزی مێحڕاب: به نظر استاد حامدی دلایل دین‌گریزی جوانان و مردم مسلمان منطقه و خالی شدن مساجد از نمازگزاران و عدم مراجعه‌ی نسل جوان به روحانیون جهت دریافت دین چیست؟ چرا در گذشته مساجد به عنوان کانون‌های اصلی دعوت اسلامی نقش ایفا می‌کردند ولی امروز کاملاً به حاشیه رانده شده‌اند؟

🔹 محمد حامدی: بنده در ۶ جلد کتاب «رویارویی دین با چالش‌های معاصر»، به صورت مفصل در مورد پدیده‌ی دین‌گریزی سخن گفته‌ام. اما در این مقال به بعضی از عواملش به صورت فهرست وار اشاره خواهم نمود که عبارتند از:

۱. عدم آپدیت نمودن اندیشه‌ی دینی از جانب متفکرین اسلامی؛ که حاصل آن عدم تناسب تفکر دینی با تأمین نیازهای انسان‌هاست.

۲. غفلت نمودن از وظیفه‌ی عمران و آبادانی زمین، تولیدات صنعتی، علمی و متعلقات آنها و دچار شدن به ذلت در مقابل تمدن غربی.

۳‌. غلبه‌ی تفکرات خشونت بار بر تعاملات انسان دوستانه، دیدگاه مجرمانه بر دیدگاه طبیبانه.

۴.قصور نمودن در زمینه‌ی تحقق پروژه‌ی جهانی اخوت دینی (اخوت انسانی، وطنی، قومی، خانوادگی و ایمانی) و افشاندن بذر کینه و تنفر نسبت به غیر مسلمانان و دیدگاه‌های مخالفین و کم رنگ شدن دگرپذیزی.

۵. عدم پاسخ مستدل و قانع کننده نسبت به شبهات دینی از جانب علمای اسلامی.

۶. کم رنگ شدن پروژه‌ی اخلاق در میان مسلمانان خصوصاً در ارتباط با غیر مسلمانان.

۷. خلاصه نمودن دینداری در شعایر و عدم حفظ جامعیت دین برای مدیریت همه‌ی مقاطع زندگی. خصوصاً مساجد، محلی خاص برای این گونه امور تعیین گردید و غالباً امور دیگر زندگی مسلمانان با مساجد مرتبط نماندند.

۸. ایجاد اختلاف ناروا و دشمنی در میان دو حوزه‌ی دین خدا (حوزه‌ی علوم تجربی و انسانی – حوزه‌ی علوم وحیانی)

و ….

🔸سۆزی مێحڕاب:  از دیدگاه شما که در عرصه دعوت‌گری و اصلاح جایگاه و پایگاهی دارید دین و دینداری مردم از افراط‌گرایی دینی بیشتر آسیب دیده است یا از سهل‌انگاری و تفریط دینداران؟

🔹 محمد حامدی: بنده با قاطعیت این را می‌گویم که هم افراط‌گرایی و هم سهل‌انگاری به مثابه‌ی دو لبه‌ی یک قیچی‌اند که تیشه بر ریشه‌ی دین خدا زده و می‌زنند. و تاکنون کمتر عاملی این گونه توانسته دینداری را از کارایی و جذابیت بیندازد. بنابراین دین ما دین اعتدال و وسطیت است و با هر دوی آنها مخالف است. لذا هرگز نمی‌توان با اصلاح یکی از آنها و ترک دیگری چهره‌ای جذاب و مطلوب از دین را به نمایش گذاشت. (وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا ۗ وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ ۚ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ ۗ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ [البقرة: ۱۴۳]).

🔸سۆزی مێحڕاب: هستند کسانی که جامعه کردی امروزی را یک جامعه سکولار و دین ستیز می‌دانند. آیا شما به عنوان یکی از کسانی که در عرصه دین فعالیت دارید این ادعا را می‌پذیرید؟ اگر پاسخ مثبت است؛ چرا علی‌رغم این همه مساجد و ملا و دعوتگر و نمازگزار باید جامعه‌ای که تا دو دهه پیش بیش از ۹۰ درصد آن مسلمان بود به این روزگار بیفتد؟

🔹 محمد حامدی: متأسفانه به علت قصور دینداران در زمینه‌ی عصری کردن دین و هجوم اندیشه‌های سکولار و عدم مقابله‌ی منطقی با آنها قسمت اعظم قشر تحصیل کردگان جامعه‌ی کردی نسبت به توانایی دین خدا در زمینه‌ی تأمین سعادت مادی و معنوی انسان مشکوک شده و به تدریج از دینداری فاصله گرفته و در نهایت تعدادی را نیز به دین ستیزی کشانده است. البته افراد عادی و غیر تحصیل کرده همچنان دینداری را در قالب شعایر بی‌روح خلاصه نموده و در سایر موارد سهل‌انگارانه با زندگی دینی تعامل می‌نمایند. در این میان عده‌ای قلیل نیز با دریافت فهم صحیح دینی در صدد دعوت دیگران به دین خدا هستند. ضمناً فاکتورهای مساجد و ماموستایان دینی زمانی کارساز خواهند بود که فکراً و عملاً، برتری دین خدا را بر اندیشه‌های غیر دینی اثبات نمایند. در غیر این صورت نقش سیاه لشکر را بازی خواهند نمود و کاری از آنها بر نخواهد آمد.

🔸 سۆزی مێحڕاب: چه چیزهایی در جامعه‌ی امروزی، کاک محمد حامدی را خشمگین و عصبانی می‌کند و شما برای تسکین روان خود چه عکس العمل واکنشی نشان می‌دهید؟

🔹 محمد حامدی: اموری که بنده را به شدت آزار می‌دهند عبارتند از:

۱. معرفی ناقص و ناتوان اندیشه‌ی دینی از جانب مبلغین دینی.

۲. بی‌توجهی به تطبیق عملی آموزه‌های دینی.

۳. کم رنگ شدن پروژه‌ی مبارک اخلاق دینی خصوصاً اخوت همگانی.

۴. خشونت‌ورزی نسبت به ضعیفان.

۵. دروغ، نفاق و دوریی.

۶. هوا پرستی به اصطلاح عالمانه‌ی روشنفکران دینی و عدم شفافیت اعتقادی آنها.

۷. ستم‌ورزی بر انسانها خصوصاً مستضعفین.

۸. سهل‌انگاری در تطبیق فرامین خداوند.

۹. توجیه نمودن زندگی غیر دینی از جانب مدعیان دینداری و دعوتگری.

به نظر نگارنده بهترین نوع موضع‌گیری در مقابل امور نامناسب مذکور، این است که به جای خشمگین شدن از دیدگاه عالمانه، عاملانه و طبیبانه در راستای تربیت فردی، خانوادگی و اجتماعی استفاده نموده تا در سایه‌ی تفکر و اخلاق مبارک دینی همه‌ی معضلات مورد نظر آزادانه و به تدریج حذف شوند.

🔸سۆزی مێحڕاب: به نظر شما مقصر اصلی شکافی که بین نسل جوان و دین به وجود آمده کیست؟ دعوتگران، پدر و مادران، نسل جوان، حاکمیت و یا شرایط دین‌ستیزی خاصی که بر جهان حاکم است؟

🔹 محمد حامدی: بنده در تعدادی از مقالات موجود در کتاب‌های «رویارویی دین با چالش‌های معاصر» به صورت مفصل به آسیب‌شناسی این امر پرداخته و این را نشان داده‌ام که همه‌ی عوامل مذکور در سوال مورد نظر در این امر دخیل هستند. لذا نمی‌توان بر یکی از آنها تاکید نمود و سایرین را تبرئه کرد. بنابراین قسمتی از آن بر عهده‌ی مبلغین دینی و قسمتی دیگر بر عهده‌ی سایر عوامل مذکور است. اما در نهایت می‌توان این را گفت که سهم مبلغین دینی در این زمینه بیشتر از عوامل دیگر است.

🔸سۆزی مێحڕاب: گفتمان دعوتگران مسلمان در عصر حاضر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ به دیگر تعبیر آیا نمی‌توان گفت دعوتگران و ماموستایان و اصحاب منبر دیگر حرفی برای گفتن و پیامی برای ارائه ندارند به همین خاطر روز به روز از تعداد مراجعه‌کنندگان‌شان کاسته می‌شود؟!

🔹 محمد حامدی: چنان‌که قبلاً بیان شد بر اثر معرفی ناتوان اندیشه‌ی دینی و کم رنگ شدن پروژه‌ی اخلاق دینی از جانب مبلغین اسلامی خصوصاً اخوت همگانی و دگرپذیری، گفتمان غالب در میان جامعه، مطلوب و پاسخگو نیست. لذا در این حالت، امری طبیعی است که ماموستایان و اصحاب منبر سخنی جذاب را برای نسل کنونی نداشته و مراجعه کنندگان به مراکز دینی از جمله مساجد کاهش محسوس پیدا خواهند نمود. البته بحمدالله تعدادی از آنها با قوت کافی به ادای رسالت‌شان می‌پردازند که حاصل آن تربیت جوانانی متفکر و پاک سیرت بوده اما متأسفانه تعدادشان در اقلیت است.

🔸سۆزی مێحڕاب: مایلیم تلخ‌ترین خاطره زندگی محمد حامدی را از زبان خودشان بشنویم.

🔹 محمد حامدی: بنده معتقدم که وجود رنج در حیات دنیا در راستای رشد همگانی انسان امری لازم و ضروری است. لذا انتظاراتم را در این حد تنظیم نمود‌ ام. اما تلخ‌ترین حادثه‌ی زندگیم از دست دادن مربیان دلسوزم یعنی پدر و مادرم و استاد ناصر سبحانی بوده‌اند. زیرا ایشان در تربیت فکری و اخلاقی بنده بسیار مؤثر بوده‌اند.

🔸سۆزی مێحڕاب: نظر به اینکه مدت نسبتاً زیادی است که با سایت و «کانال سۆزی میحراب» ارتباط دارید فعالیت آن را چگونه ارزیابی کرده و چه نمره‌ای به عمل کرد هشت ساله آن می‌دهید؟

🔹 محمد حامدی: بنده حدود سه سال است که از «کانال مبارک سۆزی میحراب» بهره‌مند شده‌ام. که بحمد الله مطالب مفیدی را بارگزاری نموده است. البته خواسته‌ای که بنده در رابطه با شبکه‌های  اجتماعی بسیار بر آن پافشاری می‌کنم تبیین دیدگاه‌های قرآنی سعادت‌بخش و پالایش و پیرایش روایات اسلامی از مصدر قرآن و دفاع مستدل از دین و دفع شبهات دینی است. که هنوز در شبکه‌های اجتماعی به عنوان گفتمان غالب، پذیرش و اعمال نشده است. بنابراین «کانال سۆزی میحراب» نیز هنوز با این هدف عالی تا حدودی فاصله دارد. اما در کل می‌توان این را گفت که کانال مذکور تا حدود زیادی در این زمینه موفق بوده و نمره‌ی مقبولی را دریافت می‌کند. به صورت تقریبی می‌توان از ۲۰ نمره، نمره‌ی ۱۶ را به کانال شما داد.

🔸سۆزی مێحڕاب: برادر حامدی بزرگوار، همچنان که استحضار دارید امروز در کردستان عملاً دو جبهه می‌بینیم، اسلام‌گرا و در مقابل عده‌ای میهن‌دوست و ملی‌گرا، به نظر شما این تقسیم‌بندی تا چه اندازه درست است و آیا الزاماً یک اسلام‌گرای واقعی باید با مطالبات ملی خود بیگانه باشد و بالعکس یک ملی‌گرا الزاماً باید با هدایت‌های آسمانی و دین اسلام زاویه داشته باشد؟ در ضمن چرا کسانی چون شما کمتر در حوزه‌ی ملی قلم فرسایی می‌کنید و آیا همین میدان خالی کردن من و شما باعث نشده که کسانی با افکاری سکولار و وارداتی که خواستار به حاشیه راندن دین هستند به تغذیه فکری جوانان و مردم ما بپردازند؟

🔹 محمد حامدی: گرچه واقعیت امروز کردستان در قالب دو طیف اسلام‌گرا و ملی‌گرا خودنمایی نموده اما در حقیقت دین خدا چنین تقسیم ناروایی را بر نمی‌تابد. زیرا در دیدگاه قرآنی چنین تقسیمی به رسمیت شناخته نشده و رسالت دین خدا در یکی از حالات مذکور محصور نخواهد شد. بنابراین قضیه‌ی ملی‌گرایی در قرآن نه تنها مورد غفلت قرار نگرفته بلکه به عنوان یکی از آیات خداوند معرفی شده است.

وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ ۚ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِلْعَالِمِينَ [الروم: ۲۲]

پس ملی‌گرایی یکی از موارد مقبول دینداری قرآنی است و این دو با هم مغایرتی ندارند. البته به شرطی که ملی‌گرایی به ناسیونالیسم تبدیل نشود. چون ملی‌گرایی به معنای وجود علایق قومی و احترام به اقوام دیگر بدون تحقیر و مخالفت با آنهاست. اما ناسیونالیسم به معنای وجود علایق قومی به انضمام تحقیر و به خدمت گرفتن اقوام دیگر است.

اینکه مسلمانان در دنیای معاصر تا حدودی با امور قومی سرو کار ندارند، به خاطر کم‌کاری آنها در این زمینه است نه وجود نقص و ایراد در دین خدا.

ضمنا اینکه ما در زمینه‌ی تألیفات دینی کمتر با زبان قومی خویش می‌نویسیم به خاطر تحقیر زبان مادری نبوده بلکه به خاطر عدم تخصص در این حیطه و کسب مخاطبان بیشتر در جهان معاصر است. که این امر از ضروریات دین جهان شمول خداست.

البته بنده به خاطر جبران مافات تمام فایل‌های صوتیم را با زبان کردی ارائه داده و غالباً در شبکه‌های اجتماعی با زبان کردی پیام‌هایم را می‌نویسم. در ضمن در میان مردم نیز با زبان مادری سخن می‌گوییم. و حتی در هنگام سفر به شهرهای غیر کرد نیز با لباس کردی حضور می‌یابم. که البته این‌ها از مظاهر تحقق ملی گرایی قرآنی است.

همچنین تغذیه‌ی دینی جوانان ما تنها در گرو ارائه‌ی مطالب با گویش کردی نیست. بلکه آنها خواهان قناعت عقلی کامل در مورد کشف راه سعادت مادی و معنوی خویش هستند. حال فرقی ندارد با هر زبانی بیان شود. که متأسفانه مسلمانان در این زمینه کوتاهی نموده‌اند.

بنده در مورد دیدگاه قرآن درباره‌ی ملی‌گرایی و ناسیونالیسم در کتاب‌های رویارویی دین با چالش‌های معاصر به صورت مفصل سخن گفته‌ام. که مدعیات فوق را تأیید نموده است.

🔸سۆزی مێحڕاب: کاک محمد عزیز امروز کسانی در شبکه‌های اجتماعی و البته در فضای واقعی به جای تبلیغ برای اسلام و اسلامیت منادی انسانیت هستند و اینگونه تبلیغ می‌کنند که ما از هر فعالیت انسان دوستانه منهای دین و آیین حمایت می‌کنیم و هر جا از این گیتی مظلومی وجود داشته باشد ما حاضریم به دفاع از آن  برخیزیم، در واقع این عده این طرز تفکر را آنترناتیوی برای ایديولوژی اسلامی مطرح می‌کنند و طرفداران فراوانی هم دارد، تحلیل شما را در این رابطه می‌شنویم؟

🔹 محمد حامدی: اینکه عده‌ای بجای تبلیغ دینی ، منادی دین انسانیت شده‌اند مبتنی بر این اتهام نارواست که گویا دین برای سعادت انسان‌ها پروژه ی قابل قبولی را ارائه نداده و حتی با مقتضیات زندگی انسانی از جمله عدالت‌خواهی هم‌خوانی ندارد. در حالی که هرگز این گونه نیست.

در حقیقت دین خدا رسالتی غیر از سعادت مادی و معنوی بشر را بر عهده نگرفته است.

قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا ۖ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى [طه: ۱۲۳]

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ [النحل: ۹۷]

در ضمن، قرآن در مورد اجرای نظام قسط و عدل در میان افراد بشر رسالت پیامبران را در تحقق جامع این امر خلاصه نموده است.

لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ [الحديد: ۲۵]

همچنین قرآن نجات مستضعفین جهان از دست ظالمین را نیز در زمره‌ی رسالت‌های اساسی دینداران محسوب می‌نماید.

 وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا [النساء: ۷۵]

خلاصه هر آنچه که جزو مدعیات طرفداران دین انسانیت است به صورت جامع و مانع در دین خدا وجود دارد. بنابراین نیازی به تولید دینی به نام دین انسانیت نیست.

ما در کانال انسان قرآن خوشبختی مطلبی را در این مورد تحت عنوان (سخنی در مورد دین انسانیت) نوشته‌ایم که به صورت جداگانه تقدیم شما خواهد شد. تا بدین وسیله سخن فصل را در این مورد بیان کنیم.

🔸سۆزی مێحڕاب: امروزه کسانی چون رئیس جمهور فرانسه ادعا می‌کنند دین اسلام با چالش جدی مواجه است و از آن ظرفیت و پتانسیلی برخوردار نیست که مردم از آن پیروی کنند! شما نیز مانند بیشتر دعوتگران مسلمان این سخن را یاوه گویی می‌پندارید یا نگاه شما متفاوت است؟

🔹 محمد حامدی: حد اقل یکی از مزایای تمدن جدید قضیه‌ی معتبر دانستن مدعیات مستند انسان‌هاست. به صورتی که بیان سخن غیر مستند از جانب اهل علم مقبول نبوده و خریداری ندارد. مدعای رئیس جمهور فرانسه نیز بدون پایه و استدلال است و چنین سخنانی در بازار علم، فاقد اعتبار علمی است.

اتفاقاً ما در تألیفات و فایل‌های صوتی خویش با دلایل عقلی و نقلی فراوان به صورت مقایسه‌ای با مکاتب بشری این امر را اثبات نموده‌ایم که برای تأمین سعادت مادی و معنوی انسان‌ها چاره‌ای جز پناه بردن به حریم جامع، مانع و امن قرآن نداریم و با ارائه‌ی دلایل محکم ناتوانی مکاتب بشری از جمله مکاتب غربی را اثبات نموده‌ایم.

در ضمن در دیدگاه قرآنی محصولات قطعی علوم تجربی و انسانی و علوم قرآنی نیز به عنوان حوزه‌های دوگانه‌ی دین قلمداد شده و با این وصف دیگر جایی برای حضور سکولاریسم باقی نمی‌ماند.

همچنین خوشبختی مطلوب انسان‌ها تنها زمانی محقق می‌شود که به همه‌ی نیازهای مادی و معنوی بی‌نهایت آنها پاسخ شایسته داده شود. که این امر تنها باوجود دو فاکتور اساسی ممکن می‌شود که تنها در دین خدا یافت می‌شود و مکاتب بشری از چنین پتانسیلی برخوردار نیستند. که عبارتند از:

۱. وجود نعمات و امکانات بی‌نهایت

۲. وجود زمان بی‌نهایت

🔸سۆزی مێحڕاب: سخن پایانی کاک محمد حامدی را با گوش جان شنیده و می‌پذیریم.

🔹محمد حامدی: قبل از هر چیز به خاطر اینکه این فرصت مبارک را در اختیار بنده قرار داده بی‌نهایت سپاسگزارم. و اما در نهایت بنده دلسوزانه و عاجزانه از همه‌ی آگاهان دینی خواهانم که با تمام وجود در راستای معرفی دین سعادت بخش خداوند، تلاش نموده و به جای مناقشات عقیم عقلی و عملی بنای کار را بر خدمت‌گزاری به بندگان خدا قرار داده و با کلیدهای مطلوب نبوی (محبت، حرمت، خدمت، عفو) در راستای تألیف قلوب انسان‌ها اعم از خودی و غیر خودی بدون چشم‌داشت پاداش، اقدام نموده تا وضعیت نابسامان کنونی بشر دفع شده و به جای آن آسایش و آرامش دینی برای همگان ایجاد شود.

🔸سۆزی مێحڕاب: از اینکه وقت گرانبهایتان را در اختیار ما گذاشتید و با حوصله و دقت به سوالات ما پاسخ گفتید بی نهایت متشکریم

🔹محمد حامدی: سپاسگزارم .

و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین.

مصاحبه کننده: رسول رسولی کیا

نمایش بیشتر

رسول رسولی کیا

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ شغل : دبیر آموزش و پرورش

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا