تاریخشخصیت هاگفتگو

مصاحبه اختصاصی”سۆزی مێحراب” با مامۆستا پارسا از مهاباد

مصاحبه اختصاصی سۆزی مێحراب

“سۆزی مێحراب” : استاد گرامی، لطفا برای خوانندگان “سۆزی مێحراب” :  مختصری از بیوگرافی خودتان، بگویید ؛ اینکه کی و کجا متولد شده اید؟ چطورشد که راهی « حجره » شدید؟ در کجا و خدمت کدام اساتید زانوی تلمّذ زده اید؟ و … را توضیح دهید

مامۆستا پارسا : با نام و یاد پروردگار و درود و سلام بر رسول اکرم (ص) وبا عرض سلام و ادب و آرزوی توفیق برای گرداندگان و بازدید کنندگان سایت( سوزی میحراب ) جای بسی مباهات است که چنین سایتی توسط شخصیت های کاملا بومی اداره می شود و منعکس کننده عقاید و باورهای اصیل اسلامی و اهل سنت می باشد .
 اینجانب ابراهیم پارسا فرزند محمد ۷۹ سال سن دارم متولد ۱۳۱۸شمسی می باشم ، در روستای بادام ، یکی از روستاهای تابع مهاباد چشم به جهان گشوده ام و در خانواده‌ای متدین و مذهبی بزرگ شده و با تشویق والدین عزیزم که واقعا پارسا و اهل معرفت و عرفان بودند وارد حوزه علوم دینی شدم ..

ابتدا در سال ۱۳۲۵شمسی در خدمت استاد مرحوم جناب ماموستا محمد محمدی، دروس مقدماتی فارسی و روخوانی و روان خوانی قرآن کریم را تلمذ نمودم… 
اولین بار جهت فراگیری علوم دینی به روستای دارلک (مهاباد) مسافرت نموده و به عنوان سوخته – طلبه مبتدی – نزد استاد محترم ملا احمد قانزانلو رفتم و آن استاد اجازه دادند که در حجره اشان بمانم و درس بخوانم که کتابهای مقدماتی صرف و نحو را در خدمت ایشان خواندم و بعد از مدتی به روستای قم‌قلعه (مهاباد ) رفتم و پیش استاد ارجمند مرحوم ملا عثمان زبیحی که ایشان مستعد(دروس بالا را می خواندند) بودند ، کتاب های انموذج و صمدیه را در نزدشان خواندم …

سپس به روستای آزاد از توابع مهاباد رفته و در خدمت استاد حاج ماموستا ملا عبدالله امام جماعت همان روستا کتاب های تصریف ملا علی و کتاب کافیه را همزمان با کتاب وضع و استعاره خواندم و سپس به روستای دیزج دول (از توابع ارومیه ) نقل مکان کرده و به خدمت استاد محترم مرحوم ماموستا علی یونسی رسیدم و کتاب های سیوطی و شرح عبدالله یزدی را نزد ایشان خواندم و بالاخره بعد از مدتی به شهرستان مهاباد بازگشته و در نزد استاد محترم (مرحوم) ماموستا ملا عزیز تأیید شروع به تحصیل نمودم و در محضر ایشان موفق شدم کتاب های شرح عقاید نسفی و فتح القریب و تفسیر جلالین و تاج الحدیث را بخوانم…

بعدا به روستای اوطمیش از توابع شهرستان بوکان عزیمت نموده و در خدمت استاد محترم حاج ملا صالح سلطانی کتاب های السراج الوهاج در فقه و مختصر المعانی در بلاغه را تلمذ نمودم و پس از مدت یک سال که در خدمت ایشان بودم و از علم و زهد این استاد بهره فراوانی بردم از محضر ایشان کسب اجازه نموده و به شهرستان اشنویه (که در آن زمان شهری کوچک بود ) بار سفر را بستم و به خدمت استاد محترم ماموستا ملا محمد اعظمی رسیدم و از وی خواستم که افتخار شاگردی او را داشته باشم که استاد لطف نمودند و در خدمت ایشان شروع به خواندن تفسیر بیضاوی و قسمتی از ابواب عبادات و معاملات از فقه ابوحنیفه نمودم و پس از شش ماه اقامت در اشنویه به روستای نلیوان (اشنویه) رفته و پیش استاد محترم ماموستا ملا سید محمد واژی ،جلد (۱و۲) کتاب مغنی المحتاج را در خدمت ایشان خواندم و دست تقدیر برای بار دوم مرا به خدمت استاد محترم ملا محمد صالح سلطانی در روستای ماسوه کشاند و بقیه تحصیلاتم را در خدمت این استاد فرزانه گذرانده و پس از اتمام کتاب تهذیب الکلام تفتازانی در سال ۱۳۴۳ شمسی در همان روستا (ماسوه) ازمحضر مبارک این استاد طی مراسمی گواهی افتا و تدریس را دریافت نمودم..


“سۆزی مێحراب” : آیا دوران ابتدایی طلبگی (سوخته) برای شما دوران تلخی بود ؟
مامۆستا پارسا : دوران سوختگی(دوران ابتدای طلبگی را سوختگی گویند.. این اصطلاحی است در میان طلاب علوم دینی کردستان که برای طلاب مبتدی به کار برده می شود) بستگی به شخصیت و اخلاق مستعّد(استادی که از سوخته ارشد تر بود و درس طلاب سوخته را تدریس می کرد را گویند) داشت بعضی‌ها خوش‌رفتار و بعضی‌ها عبوس وترش رو بودند..

در کل الحمدلله من دوران خوشی را با اساتید و مستعدانم سپری نمودم و خاطره تلخی از این مقطع از تحصیلم ندارم…


“سۆزی مێحراب” :چه مواد درسی را می خواندید و برنامه درسی اتان چند ساله بود؟ 
مامۆستا پارسا :کتاب های درسی که در بالا به آنها اشاره کردم معمولا در حجره های آن دوران تدریس می شدند؛ ولی به نظر این حقیر کتاب هایی که امروزه در میان طلاب متداول است و  خوانده می شود جهت کسب آگاهی و معلومات طلاب مفیدتر و شاید زود فهم تر باشند..


“سۆزی مێحراب” : «لادرس» و «سماع» دو اصطلاح درسی متداول در حجره های قدیم بود ؛ اگر ممکنه این دو اصطلاح را توضیح بفرمایید؟ ‌
مامۆستا پارسا : اکثراً طلاب آن زمان در جلسه درسی طلاب دیگر نیز حضور می داشتند ولی از آنجا که زمان درس متعلق به آن طلبه بود طلبه دیگر حق سوال و دخالت نداشت و تنها به گوش دادن و سماع بسنده می کرد ، این عادت طلاب که علاوه بر درس اصلی خودشان به دروس دیگر طلاب نیز گوش فرا می دادند و از قضا بسیار هم مفید و قابل استفاده بود را ” سماع ” می گفتند ..


“سۆزی مێحراب” :عالِم و مدرس نامی کورد در زمان تحصیل شما کی بود؟ توضیحی در باره آن عالم ربانی بگویید….

مامۆستا پارسا :مشهورترین استادان و مدرسان بزرگوار آن زمان که زبان زد خاص و عام بودند عبارت بودند از:

استاد ملا حسین مجدی ، استاد ملا احمد ولزی، استاد ملا کریم شهریکندی، استاد ملا عبداله احمدیان و استاد ملا محمد قاضی خضری (اشنویه) و …


“سۆزی مێحراب” : آیا به راحتی می توانستید برای ادامه تحصیل به خارج ایران از جمله کوردستان عراق و ترکیه و …. سفر نمایید؟
مامۆستا پارسا : نقل مکان طلاب به روستاهای مجاور که دارای حجره و استاد مدرس بودند هیچ گونه مشکلی نداشت و به سهولت این کار انجام می گرفت که گاها طلبه ای در طول یک سال به چندین حجره جهت کسب علوم دینی می رفت و حتی به کشورهای همسایه هم جهت ادامه تحصیل کوچ می کردند …


“سۆزی مێحراب” : استاد عزیز ، دینداری و زنده نگه داشتن سنت در بین طلاب آن زمان چگونه بود؟
مامۆستا پارسا : طلاب آن زمان خیلی باتقوی و ملتزم به دین ومحاسن دینی بودند و با پوشیدن لباس روحانی و عبا و جبه و عمامه سفید رنگ، کاملا از دیگران متمایز بودند ….


“سۆزی مێحراب” : در دوران طلبگی اتان ، میزان توجه به درس هایی چون قرآن ، تفسیر و حدیث چگونه بود؟
مامۆستا پارسا : در آن دوران خواندن تفسیر قرآن به عنوان یکی از دروس اصلی ، الزامی بود؛ ولی متاسفانه کمتر به حدیث توجه می کردند…


“سۆزی مێحراب” : استاد، از موانع و مشکلات دوران تحصیلیتان بگویید؟
مامۆستا پارسا : بزرگ ترین مشکل طلاب آن دوران کمبود کتاب و نبود نقدینگی جهت خرید کتاب و هزینه زندگی روز مره بود .


“سۆزی مێحراب” :آثار و تالیفاتی را که تا حال داشته اید ؛ لطف کنید و لیستی از آن آثار را به اطلاع سوزی میحرابی های عزیز ما برسانید
مامۆستا پارسا :اینجانب در مورخه ۱۵/۱۰/۱۳۷۸ شروع به ترجمه کتاب تهذیب الکلام نموده و در ضمن بعضی از مطالب کتاب گلنبوی برهان و کتاب شرع مواقف را نیز به آن اضافه کرده ودر نهایت بنام کتاب تهذیب الکلام نوین در تیراژ دو هزار جلد به چاپ رسانده‌ام

و در مورخه ۱۲/۱۲/۱۳۸۱ هم رساله ی مختصری از مقولات عشره و شرح ایساغوجی را به زبان فارسی ترجمه نمودم و آن را به رشته تحریر در آوردم؛ ولی هنوز زیر چاپ نرفته است …

سومین کتابی که نوشته‌ام کتابی است در مورد تقسیم ارث تحت عنوان ( ارث در اسلام) که در مورخه ۱/۴/۱۳۹۵ بچاپ رسید و اکنون در بازار موجود می باشد..

چهارمین نوشته این جانب کتابی است بنام (نحو ساده، مجموعه ای از قواعد زبان عربی) که هنوز به چاپ نرسیده است..


“سۆزی مێحراب” : استاد، عدم وجود مدارس علوم دینی در سطحی وسیع در کردستان را معلول چه عللی می دانید؟ چرا بیشتر حجره ها تعطیل شده اند؟
مامۆستا پارسا : فضای آلوده و مسمومی را که افکار چپ و لائیک و رسانه‌های بیگانه به وجود آورده اند باعث شده که جوانان ما از تحصیلات علوم دینی ، فاصله بگیرند وتقریبا خود را بی نیاز از این علوم بدانند…

لازم به ذکر است که عرض کنم بنده با کمال افتخار تنها پسرم بنام خلیل پارسا به توصیه بنده و علاقه خودش وارد حجره شد ودروس طلبگی را به خوبی به پایان رساند ودر کنار آن دروس مدرسه و دانشگاه را نیز ادامه دادند و موفق به اخذ مدرک فوق لیسانس شدند و ضمنا نوه عزیزم صهیب نیز الان طلبه است و دارد درس دینی می خواند..


“سۆزی مێحراب” : استاد گران مایه، همچنانکه اطلاع دارید آشفتگی بسیاری در میان ماموستایان دینی کوردستان؛ بویژه در بخش صدور فتوا وجود دارد آیا وجود هیاتی تحت عنوان هیات فتوی ضرورت ندارد ؟ در این شرایط بحرانی چه توصیه هایی برای ماموستایان دارید؟
مامۆستا پارسا : البته آشفتگی و عدم اتحاد در بین ماموستایان و روحانیون علت های متعددی را دارد ؛ ازجمله می توان اشاره کرد به غرور و خودپسندی بی مورد تعدادی از ماموستایان که باعث شده همدیگر را قبول نداشته باشند ؛ علاوه بر  عدم سازماندهی و هماهنگی و انسجام در بین این قشر مذهبی و همچنین عدم مرجعیت به معنای واقعی…

به نظر اینجانب تشکیل یک اتحادیه صنفی و سنتی در بین روحانیون و هیئت فتوا لازم و ضروری است…


“سۆزی مێحراب” :آیا قبول دارید که طیف جوان از ماموستایان و علماء دینی فاصله گرفنه اند .
مامۆستا پارسا : در همه کشورها چنین نیست که جوانان نسبت به علماء دینی بی تفاوت و بی زار باشند و یا ابا داشته باشند از اینکه مسائل دینی خود را با روحانیون مطرح نمایند؛ بلکه عده ای از جوانان رابطه ای بسیار صمیمانه ای با روحانیون خود دارند..

امروز بسیار ضروری است که ما جوانان را بیش از پیش در یابیم و مسائل دینی را با زبان روز و با بیانی جذاب برای آنان مطرح نماییم ..

به نظرم جوانان الان تشنه شنیدن مسائل ناب مذهبی از زبان روحانیون مخلص هستند …


“سۆزی مێحراب” : استاد به نظر شما جامعه روحانیون نبایستی در مورد برگزاری مجلس تعزیه فکری اساسی برای مردم بکنند .
مامۆستا پارسا : حقیقتا امروزه مجلس ترحیم به عنوان یک معضل اجتماعی مطرح است؛ هزینه های هنگفتی را برای صاحب تعزیه در بر دارد که کمر شکن است خصوصا در شرایط کنونی که ما تحت تحریم  دولت های غربی هستیم و هر ساعت قیمت ها در حال تغییر می باشد ..

این شرایط می طلبد که روحانیون با هم اندیشی چاره ای برای این مشکل بیابند تا مردم بتوانند نفسی راحت بکشند و درود و رحمتی را نیز نثار روحانیون خدمتگزار نمایند …


“سۆزی مێحراب” : استاد آیا جنابعالی نسبت به حضور زنان و کودکان در مسجد موافقید .
مامۆستا پارسا :حضور زنان و کودکان در مساجد و شرکتشان درنمازهای جمعه و جماعت و فراگیری روخوانی و روان خوانی قرآن توسط این قشر را ارج می نهم و امیدوارم که ان ‌شاءالله در همه مساجد برگزاری این کلاس ها رونق بگیرد و به مربیان نیز دست مریزاد می گویم…


“سۆزی مێحراب” : استاد مهربان، اگر حرف ناگفته ای دارید با جان و دل می شنویم
مامۆستا پارسا :مجددا آرزوی سلامتی و طول عمر با عزت رو دارم برای تمام گردانندگان سایت (سوزی میحراب ) و بسیار تشکر می کنم از شما سروران که تشریف آوردید و با بنده این مصاحبه را ترتیب دادید.

مصاحبه کننده : خلیل پارسا

نمایش بیشتر

خلیل پارسا

@نویسنده . مترجم . فعال دینی و مدنی @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ شغل : دبیر آموزش و پرورش

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا