تاریخگفتگو

مصاحبه اختصاصی سوزی میحراب با ماموستا عمر مدرسی، شاعر و نویسنده و مفسر (مهاباد )

عمر مدرسی

سوزی میحراب  خدمت شما استاد بزرگ عرض سلام داریم .از سایت سوزی میحراب خدمت رسیده ایم . ممنون می شویم خودتان را به علاقمندان این سایت معرفی بفرمایید و بیوگرافی مختصری از خودتان (شامل تاریخ  و مکان تولد ، تحصیلات، ازدواج ، تعداد فرزندان و ….) را برای ما بیان بفرمایید.

ماموستا عمر مدرسی : از مدیر ارجمند سوزی میحراب جناب آقای رسولی کیا تشکر می کنم که با ترتیب دادن مصاحبه ، بنده نوازی نمودi و سوالات سودمندی را از این جانب پرسیدند امیدوارم این دیدار دوستانه باعث خوشحالی دوستان و عزیزان شود.

این جانب عمر مدرسی فرزند مرحوم طاهر متولد سال ۱۳۲۹ هجری شمسی و بنا به اظهارات مرحوم مادرم در روستایی بنام ایل تیمور مهاباد دیده به جهان گشوده ام.

در سال ۱۳۴۶ شمسی  زمانی که در روستای جانداران از توابع شهرستان مهاباد مشغول خدمت تبلیغ و تدریس بودم ازدواج نمودم. ثمره ازدواج این جانب  سه پسر و یک دختر می باشد.


☑  سوزی میحراب : چی شد که راهی حُجره شدید ؟ نزد کدام اساتید و در چه شهرها و روستاهایی درس خوانده اید؟ خارج کوردستان هم تحصیل کرده اید؟

ماموستا عمر مدرسی : پیروی از آداب و رسوم اهل ایمان کردستان که مطابق آن اُجاق فرهنگ دینی نباید خاموش شود از سویی و متولد شدنم در یک خانواده روحانی باعث شدند که مادرم پس از فوت پدرم من را به عنوان طلبه علوم دینی و شریعت به مسجد و حجره بفرستد .

در اغلب شهر و روستاهای کوردستان و نزد اساتید بزرگوار متعددی به تحصیل علم و شریعت مقدس پرداخته ام ؛ از جمله اساتید بزرگوارم عبارتند از :

استاد هادی افخم زاده در روستای سرا (بوکان) .

استاد سید عزالدین حسینی در شهرستان مهاباد.

استاد عبدالله احمدیان در روستای قوزلوی علیا(مهاباد)

و استاد نجم الدین کوکبی در روستای آلواتان (سردشت)

لازم بذکر است در خدمت مرحوم استاد مرحوم علامه نجم الدین کوکبی و در دشت وزنه (آلواتان سردشت)موفق به اخذ اجازه افتا و تدریس شدم.

بیشتر تحصیلم در ایران بوده و در کوردستان عراق هم شهرهای کویه و رانیه و قلعه دیزه درس خوانده ام .


سوزی میحراب : دوران طلبگی تان را به یاد دارید؟ از آداب و رسوم طلبگى آن زمان بگویید؟ چه مواد درسی را می خواندید و برنامه درسی اتان چند ساله بود؟

ماموستا عمر مدرسی : بلی بسیاری از خاطرات آن دوران شیرین و به یادماندنی را خوب به یاد دارم و البته برخی را هم قطعاً فراموش کرده ام!

از جمله آداب و رسوم طلبگی در عصر ما این بود که طلبه ها به دو دسته تقسیم می شدند ؛ مُستعد و سوخته؛ طلاب تازه وارد را سوخته می نامیدند و طلبه هایی که چندین سال بود که در حجره به سر می بردند و از لحاظ درسی هم به کتاب مُلاجامی رسیده بودند را مستعد می گفتند؛ اغلب سوخته ها نزد طلبه های مستعد درس می خواندند و مستعدها نیز نزد ماموستای مدرس اصلی تدرس می نمودند.

یکی دیگر از آداب طلبگی در آن دوره عبارت بود از « راتبه» . سوخته ها جهت تامین غذای صبحانه و ناهار و شام طلاب راهی تعدادی از خانه های مردم می شدند و با گفتن « راتبه ره حمه تی خوداو لیبی » همانا سهم غذای ما را بپردازید مشمول رحمت خداوند شوید، خانم خانه دار را آگاه می کردند که طلبه ها آمده اند ؛ آن خانم هم با خوشحالی و پس از خیر مقدم به آن طلبه یا طلبه های نوجوان از غذایی که پخته بود بشقابی را برایشان می آورد و بر دستان فرشته گونه اشان قرار می داد و طلبه ها هم پس از ابراز تشکر، آن خانه را به قصد خانه بعدی ترک می کردند …. پس از جمع آوری غذا توسط سوخته ها ، همه جمع می شدند و دور غذاهای رنگارنگ موجود حلقه می زدند و گاهی به صورت مساوی و گاهی به صورت قرعه کشی به تقسیم غذاها می پرداختند.. و با خنده و شادی این وعده غذایی را نوش جان می نمودند 

ناگفته نماند طلبه ها پس مانده های غذا را گاهی با هم قاطی می نمودند و در گوشه ای می گذاشتند تا خادم مسجد از آن استفاده نماید!

از دیگر رسوم طلبه های دوران ما  عبارت بود از پوشیدن لباس کامل کوردی (شامل شلوار و پیراهن و کمر بند و جوراب) عمامه سفید و گاهی هم عبای دراز و …. به گونه ای که می توان گفت هیچ طلبه ای را نمی یافتی که لباس کامل کوردی و محلی به تن نداشته باشد!

برنامه درسی طلاب در عصر ما هم این گونه بود که طلبه ها ابتدا قرآن می آموختند و بعد لغت نامه عربی به کوردی احمدیه ، عوامل جرجانی انموذج و صمدیه و (نحو) تصریف ملاعلی (صرف) و …… جمع الجوامع(اصول الفقه)را می خواندند و سپس فارغ التحصیل می شدند. در برخی حجره ها کتاب هایی همچون تهذیب الکلام و علم فلکیات و تفسیر و تاریخ و حدیث و …. مدارسه می شد.

البته مقدار ماندن یک طلبه در حجره و تدریس برنامه درسی بیشتر به زرنگی و نازرنگی آنان بستگی داشت ولی بدلیل نداشتن تحصیلات مدرسه معمولا طلبه ها  ۱۲ تا ۱۳  سال به فراگیری برنامه درسی متداول طلبگی می پرداختند.


سوزی میحراب : توجه به عبادت و نماز جماعت و روزه سنت در میان طلاب و مدرسان آن دوره چگونه بود؟ در دوران طلبگی اتان ، میزان توجه به درس هایی چون قرآن ، تفسیر و حدیث چگونه بود؟ طلاب و حجره ها درعصر تحصیل شما از چه مشکلات و کمبودهایی رنج می بردند؟

ماموستا عمر مدرسی : توجه به نماز و روزه و سایر ارکان دینی اساس وظیفه دینی یک طلبه به شمار می آمد. طلبه های عصر ما  از لحاظ دین داری و عبادی متفاوت بودند ؛ بودند کسانی که از عبادتشان لذت می بردند و عده ای هم به این درجه نرسیده بودند . در مجموع طلاب در عبادت متوسط بودند ولی نقطه مشترک همه حجره ها این بود که هیچ طلبه ای نبود که مشکل اخلاقی داشته باشد.

ناگفته نماند بیشتر طلاب آن دوره در اقامه به موقع نماز جماعت صبح تنبل بودند!!

رمضان ها هم بدلیل روزه بودن طلاب برنامه های معمولی درسی تعطیل می شد و عده ای از طلبه ها جهت کارآموزی به یکی از روستاها می رفتند و به مدت یک ماه به تبلیغ و دعوت می پرداختند و عده ای هم در حجره ماندگار می شدند و بیشتر به درس هایی  چون قرآن و حدیث فقه می پرداختند .


   سوزی میحراب :  پس از فارغ التحصیل شدنتان چندسال به خدمت مقدس دعوتگری در کسوت ماموستایی پرداختید ، وابسته بودن دعوتگر دینی (ماموستا)از لحاظ مادی و معیشتی به مردم را چگونه ارزیابی می کنید؟

ماموستا عمر مدرسی : از هنگام فارغ التحصیلی ام که در سال ۱۳۴۷ هجری شمسی و در دشت با صفای وزنه سردشت و در خدمت استاد کوکبی رُخ داد تا کنون مشغول وظیفه ماموستایی و امامت جماعت و تدریس در مسجد و حجره بوده ام ؛ زیرا بالاتر از محراب سنگری نمی بینم که باعث نزدیک شدنم به خدا شود و اکنون در مسجد بداق سلطان شهرستان مهاباد مشغول خدمت تبلیغ هستم.

 وابستگی ماموستایان از لحاظ معیشتی به مردم قطعاً خوشایند نیست؛ البته در گذشته های دور و آن زمان که خدمت به ماموستا یکی از افتخارات مردم خداجوی کورد بود شرایط فرق می کرد.

در قرآن می خوانیم وقتی حضرت موسی علی نیبنا و علیه الصلاه و السلام جهت دعوت فرعون مصر مامور می شود نخستین واکنش آن طاغوت این بود که تو دست پرورده من هستی . موسی با اشاره به این عکس العمل فرعون می گوید : وَ تِلْکَ نِعْمَهٌ تَمُنُّها عَلَیَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِی إِسْرائِیلَ . و (آیا) این که بنى‌اسرائیل را بنده‌ى خود ساخته‌اى نعمتى است که منّتش را بر من مى‌نهى؟ (چرا نباید من در خانه‌ى پدرم رشد کنم؟

منت مردم بر دعوتگران آن قدر سنگینی می کند که شعار همه پیامبران این است که « وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِینَ» و من اجری از شما برای رسالت نمی‌خواهم و چشم پاداش جز به خدای عالم ندارم.

البته ناگفته نماند که تامین معیشتی دعوتگران و ماموستایان در درجه اول بر عهده دولت اسلامی است و در صورتی که دولت از این وظیفه شانه خالی نماید  وظیفه مردم است که جهت تامین مادی و معیشتی ماموستا اقدام نمایند.


سوزی میحراب :  تاکنون چند طلبه نزد شما درس خوانده و یا فارغ التحصیل شده و گواهینامه گرفته اند؟ اولین و آخرین مراسمی که به این منظور ترتیب دادید رادر صورت امکانبا ذکر تاریخ و سال و نام طلاب مرقوم بفرمایید؟

ماموستا عمر مدرسی :  در طول سی چهل سال تبلیغ و تدریسم طلبه های زیادی که اسامی و اعدادشان را به یاد ندارم  نزد اینجانب درس خوانده و فارغ التحصیل شده اند و احتمالا طلبه هایی که نزد من موفق به اخذ اجازه تدریس و فتوا شده اند ۲۰ نفر باشند.

نخستین مراسم اجازه نامه این جانب بر می گردد به سال ۱۳۶۵ هجری شمسی

آخرین طلبه هایی که نزد این جانب موفق به اخذ گواهی افتاء و تدریس شده اند طلبه های مستعد و خوش اخلاقی بودند  بنام  علی اسماعیلی ساکن پیرانشهر  سال۱۳۷۱ همچنین ضیاءالدین نوروزی ( سلماس) و شهاب الدین علاءالدینی (منطقه قطور)

مشکلات طلاب در عصر ما عبارت بود از

 امکانات اندک غذایی؛ چرا که طلبه ها از این لحاظ کاملا وابسته به مردم محله یا روستا بودند

کمبود فضای آموزشی؛ گاهی اتفاق می افتاد در یک اتاق ۱۲ متری بیش از ۵ طلبه سکونت می گزیدند و بدلیل نبود فضا و امکانات آموزشی، طلبه ها اغلب در مسجد درس می خواندند! 


سوزی میحراب :  همچنانکه مستحضرید این روزها طلبگی و تحصیل علوم دینی خیلی کم رنگ و در برخی مناطق خاموش شده است! دلایل آن را شما در چی می بینید؟ در این خطای نابخشودنی مقصر اصلی کیست ؟ پدران ، ماموستایان یا طرف ثالث؟!

ماموستا عمر مدرسی : کم آبی از کم بارانی سرچشمه می گیرد و دانش اندک از کم توجهی ما به امر طلبگی سرچشمه می گیرد.

در این راستا پدران و مادران و البته ماموستایان هم میزانی از تقصیر را بر دوش دارند ؛ البته نظر به اینکه طلبه های ما از لحاظ شغلی آینده مشخص و درخشانی ندارند انگیزه ای در آنان هم جهت فراگیری علوم دینی مشاهده نمی شود.


سوزی میحراب : امروزه شایع است که گویا در حجره ها و مساجد و مدارس علوم دینی، افراط و تفریط شکل می گیرد ؛ یا طلاب تندرو و افراطی پرورش می یابند و یا طلبه هایی ناسازگار فارغ التحصیل می شوند ! آیا این ادعا صحت دارد؟! اگر با طلاب جوان علوم دینی هم سخن شوی ؛ در مقام نصیحت آنان، چه می گویید؟

ماموستا مدرسی : متاسفانه امروز در کوردستانات ما حجره و طلبه به سبک و رنگ و اخلاقیات گذشته خیلی کم مشاهده می شود.

گرایش برخی از – طلاب ما به افراط و تفریط ناشی از بی تجربگی آنان است و البته از این زاویه ضربات مُهلکی بر پیکره امت وارد شده است.

بهترین توصیه من به طلبه های جوان این است که آیه زیر را سرلوحه دعوت و تبلیغشان قرار دهند

ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوه‏ اى] که نیکوتر است مجادله نماى در حقیقت پروردگار تو به [حال] کسى که از راه او منحرف شده داناتر و او به [حال] راه‏یافتگان [نیز] داناتر است 

و همچنین توصیه می کنم جهت خدمت صادقانه به دین اسلام و مردم از هر نفس و نفیسی بگذرند


سوزی میحراب :  به پدران و مادران مسلمان که فرزندان زرنگ و باهوش مستعدی دارند چه توصیه هایی می کنید(در رابطه با طلبه شدن)؟

ماموستا عمر مدرسی : توصیه می کنم به پدران و مادران مسلمان مانند گذشته حداقل یکی از پسران زرنگشان را در اختیار دین و مدرسه علوم دینی قرار دهند ؛ چرا که اگر آنان از این وظیفه خطیر شانه خالی کنند در آینده ای نه چندان دور با کمبود دعوتگر دینی مواجه خواهیم شد ؛ پس وظیفه همه ما به عنوان والدین این است که نسبت به این فرض کفایی از خود همت و اقدام مطلوب نشان دهیم.

همچنین توصیه می کنم در احیای کلیه شئون اجتماعی و اسلامی و اخلاقی خود کوشا و فعال باشند و در هر شرایط تابع سیره انبیا و اولیای الهی باشند.


سوزی میحراب :  استاد بزرگوار؛ به نظر شما یک دعوتگر موفق در عصر حاضر باید دارای چه ویژگی هایی باشد؟ ماموستا و دعوتگر به روز یعنی چه؟

ماموستا عمر مدرسی : حکمت و دقت در دعوت یکی از ویژگی های دعوتگران مسلمان می باشد ؛ یک دعوتگر موفق باید میانه رو بوده و برای تبلیغ حکیمانه دین از سرزنش سرزنش کنندگان باکی نداشته باشد . دعوتگر موفق باید اهل مطالعه باشد و مطابق مطالبات و خواسته مردم و بویژه جوانان به مطالعه و تحقیق بپردازد.


سوزی میحراب :  آیا قبول دارید که اتحاد و همدلی در بین علمای دین و دعوتگران مسلمان و ماموستایان منطقه ما ضعیف است؟ دلایل این پدیده را چه می دانید؟

ماموستا عمر مدرسی :  وحدت و هماهنگی اساس و بنیان هر موفقیتی است و بدون داشتن اتحاد مسلمانان راه بجایی نخواهند برد

اختلاف مذموم عبارت است آن اختلافی که منجر به درگیری و عدم تحمل دیگران شود و در واقع اختلاف نظری که باعث تعدد و تکثر آراء مفید در باره یک مساله است هرگز منفور و مذموم نیست ؛ امامان ما در زمینه های گوناگونی متفاوت می اندیشیدند و اختلاف نظر و رای داشتند ولی در عین حال به همدیگر احترام می گذاشتند.

قرآن می فرماید : ولو شا ربک لجعل الناس امه واحده ولا یزالون مختلفین

ترجمه :و اگر پروردگارت مى‏خواست، همه مردم را یک امت (بدون هیچ گونه اختلاف) قرار مى‏داد; ولى آنها همواره مختلفند


 سوزی میحراب :   بسیاری از کارشناسانو البته مردم خداجوبر این باورند که آشفتگی بسیاری در میان ماموستایان دینی کوردستان؛ بویژه در بخش صدور فتوا، اعلان زمان عیدهای رمضان و قربان و همچنین زمان اذان در مساجد به چشم می خورد؛ این بازار آشفته چرا؟!

ماموستا عمر مدرسی : فتواهای بی سند و برخاسته از جهل حاکی از آشفتگی و نامیزانی نظام روحانیت می باشد که آن هم معلول خودخواهی عده ای از عالم نما می باشد و در واقع فروپاشیدگی وضع موجود علمای دینی محصول ندانمکاری عده ای از ماموستایان بی جرات می باشد.


سوزی میحراب :  همچنانکه می بینیم در این دوره و زمانه رابطه و مراجعه جوانان جهت پرسش از دین به ماموستایان دینی به شدت کاعش پیدا نموده است ؛ تحلیل شما از این وضع نامطلوب چیست؟ چرا در گذشته شرایط این گونه نبود؟

ماموستا عمر مدرسی : پدیده شکاف بین علمای دین و نسل جوان واقعیتی است انکار ناپذیر که برای همگی قابل لمس و درک است ؛ آری ؛ متاسفانه بیشتر جوانان ما برای یافتن پاسخ شبهات و پرسش های فراوانی که این روزها در باره دین اسلام مطرح است به جای مراجعه به ماموستای دینی از منابع دیگری همچون اینترنت و فضای مجازی بهره می گیرد …

 این وضعیت نامطلوب در درجه نخست حاصل توطئه و دشمن ورزی های بدخواهان این دین و ملت است و در درجه دوم علما مقصرند ؛ چرا که باید ادبیات و گفتمانشان را به روزتر نموده و جهت ارتباط با جوانان بیشتر تلاش کنند و البته جوانان نیز بی تقصیر نیستند !


سوزی میحراب :  یکی از پدیده های وقت گیر در زندگی ماموستایان ما حضور مُدام در مجالس ترحیم مُردگان(فاتحه خوانی) است؛ آیا از ته دل از این عادت اجتماعیدینی خشنود هستید ؟ چه راهکاری را برای برگزاری مشروع این عادت دارید؟

ماموستا عمر مدرسی : مجالس ترحیم با این شیوه که امروزه برگزار می شود چیزی جز هرج و مرج نیست ؛ حضور زنان دارای عادت ماهانه در آن و دعوت از یک زن تحت عنوان خلیفه- و نوحه سرایی در حضور زنانی که به قصد خواندن فاتحه آمده اند- منظره بسیار نامطلوبی را از این عُرف مذهبی و اجتماعی درست کرده است.

توصیه می کنم به منظور پاس داشت ساحت مقدس مسجد و روحانیت ، هرچه سریع تر این مُشت خرافات بی سند و مدرک برداشته شده و مجالس فاتحه خوانی مطابق سیره و منش رسول الله صلی الله علیه و سلم برگزار شود.


سوزی میحراب :  حضور زنان و کودکان در مساجد جهت شرکت در نماز جماعت ،  آموختن قرآن و احکام دینی در سال های اخیر در بیشتر شهرها و روستاها رایج شده است ؛ خواستیم نظر شما استاد بزرگور را در این رابطه بدانیم. چه توصیه هایی برای آنان و مربیانشان دارید؟

ماموستا عمر مدرسی : حضور زنان برای عبادت در مسجد مطابق همه مذاهب اسلامی واجب عینی نیست بلکه سنت است .

امام شافعی مخالف حضور زنان جوان در مساجد است؛ چرا که معتقد است حضورشان اغلب فتنه هایی درپی دارد .

در مقابل، عده ای از علما و فقها اجازه داده اند زنان به منظور انجام فرایض و آموختن دین در مسجد حضور پیداکنند ولی مشروط به رعایت آداب اسلامی ….

متاسفانه در عصر ما مواردی از فتنه ها مشاهده می شود که محصول حضور نامطلوب زنان و دختران در مساجد می باشد ؛ البته مادامی که زنان و دختران آداب اسلامی را رعایت کنند حضورشان در مساجد بلامانع است.


سوزی میحراب :  خوش ترین خاطره دوران طلبگیو ماموستایه تیو  تلخ ترین آن را برای ما بیان بفرمایید ؟

ماموستا عمر مدرسی : خوش ترین خاطره من در دوران طلبگی ام عبارت است از آزادی ام از زندان؛ مسلماً هیچ تلخی بر آزادگی و آزادی اثر نخواهد داشت.


سوزی میحراب : گویا در بین ماموستایان و طلاب علوم دینی هم علاقه به مطالعه کمرنگ شده است ؛ چرا؟ در ضمن چرا عده ای از ماموستایان نامدار پس از مرگشان هم برای بسیاری از مردم ناشناخته اند؟

ماموستا عمر مدرسی : گذشتگان ما مطالعه و تحقیقات گسترده ای داشته اند و تالیفات فراوانشان حاصل مطالعه و پژوهش های عالمانه آنان بوده است ؛ دانشمندانی چون ابن حجر و ائمه اربعه در مطالعه و تحقیق زبانزد خاص و عام زمانه اشان بوده اند.

ماموستایان معاصر هم مانند سایر مردم نسبت به مطالعه و کتاب خواندن بی رغبت اند و در واقع کساد بازار مطالعه و کتاب خواندن به عنوان یک پدیده ، همه مردم و از جمله ماموستایان را تقریبا شامل شده است ، البته هنوز هم هستند ماموستایانی که شبانه روز مطالعه می کنند و با بیانات جدید و نابشان مخاطبانشان را خشنود می کنند.

در باره علل و اسباب نبود تالیفات و آثار در بین ماموستایان باید بگویم:

اعتراف می کنم که اغلب ماموستایان ما در سخن گفتن بشتر مهارت دارند تا نوشتن!

قلم فرسایی و نوشتن درباره دردها و درمان های مردم هنر بزرگمردان ربانی است و یکی از دلایل عدم برداشتن قلم توسط ماموستایان عبارت است از عدم استقبال جوانان و مردم امروزه از آثارشان! و البته عدم برخورداری از حامی مالی

صد البته مرحومان ماموستا هادی افخم زاده و عبدالله احمدیان از این جهت متفاوت بودند و در میان اهل قلم از مقام والا و بالایی برخردار بودند.

دیگر علت عدم رغبت ماموستایان کوردستان به نگارش و نوشتن این بود که بیشتر اوقات علمای بزرگوار در تدریس و تبلیغ شفاهی سپری می شد و وقتی برای این امر ضروری باقی نمی ماند.


سوزی میحراب : تاکنون چه اثر یا آثاری از شما استاد گرامی به چاپ رسیده و یا در انتظار چاپ هستند؟

ماموستا عمر مدرسی : من علاقه وصف ناپذیری به قلم و نوشتن دارم و تاکنون آثار زیادی از اینجانب برشته تحریر در آمده که بدان ها اشاره مختصری می کنم

آثار چاپ شده

۱-غه و غای دنیا و قیامه ت

۲-عالم غیب و شهادت

۳- ئینسان و چاره نوس

۴-سوزی ده رون

۵- ئه قلکاری له ته رازوی نه قلکاری دا ( عقل در ترازوی نقل)

آثار چاپ نشده

۱- تفسیر قرآن به صورت نظم و شعر (کوردی)

۲-تفسیر قرآن با شرح و بیان(هنوز تمام نشده است)

۳- فرایض با نظم کوردی

۴-موعظه المومنین(کوردی)

۵- دیوان عرفان و نه ته وایه تی ( به صورت شعر)

و دهها رساله و جزوه دیگر که به دلایلی از جمله ضیق وقت و نبودن حامی مالی آماده چاپ و نشر نشده اند.

لازم بذکر است این جانب تاکنون فقط به زبان شیرین کوردی قلم فرسایی نموده ام

نمونه هایی کوچک از تفسیر شاعرانه اینجانب از قرآن کریم

ِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ / وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَهُ الْقَدْرِ / لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ / تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ / سَلَامٌ هِیَ حَتَّىٰ مَطْلَعِ الْفَجْرِ
بــەنـاوی تۆ خــــوداوەنــدی کــەریــــم
بـە ئـەو سافت کـە رەحمان و رەحیمـی
ئـەمە نارمانە خـوار قـورئان لـە شـەوەدا
لە رێـزدارتریـن شـەوانی شـەو لە شەودا

ئـەتۆ کـوانـێ دەزانـی کـام شـەوە ئـەو
شەوی وا بەرز و رێزدارتر لە هەر شەو
شــەوێکە هێند بەرێـزو بــەرزە قــەدرە
هــەزار مــانـگ بـار تەقای ناکا لە قەدرا

فرشتە و جبرئیل دێنی لەو شەوەیـدا
بە ئیزنی خوای تـەعالا دێنـی دەویـدا

هەمـوو دێن دادەبـەزنـە ئەو زەمینـە
بە ئـەمــری خــــوای رب العـــالمینـــە
دەشی کەن جێ بە جێ چـێ کـارو بارە
بـە ئـەمـری ئـەو کەسـەی پـەروەردگارە
تـەواوی ئـەو شـەوەی بـەزمـی سـەلامە
بـە شیرین تر پـەیـام هـەر بــەو کـەلامــە
ســـڵاوو ڵێ ئەرێ ئەی ڕۆژوو وانـان
کـە شەو نـانون هـەتاکو بەر بەیانان
دەکەن حەمدو سەنا و یـادی خوداتـان
بـە قـەلبی پـر هیـوا و پـاکی سـەنـاتـان


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ / اللَّهُ الصَّمَدُ
لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ / وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ

بـە نـاوی تـۆ خـــوداوەنــدا کــەریــمی
بـە ئەو سافت کە رەحمان و رەحیمـی
بڵێ ئینـسان خــــودا یێکە و بـە تەنیـا
نییە هیچ کەس وەکو ئـەو تاق و تەنیا

ئـەوە ئـــەو بـێ نیـازە و جــێ نیـازە
هـەچـی غـەیـرەز ئـەوە هـەر بەو نیازە
نەزاوە ئەو لە کەسی ، کەسی لەو نەزاوە
لـە هیـچ بـارێـک نیـە نـــەقسـی ، تــەواوە
نیە هیچ کـەس هەمدەم و هاوتای ئەو بێ
نیـە کــەس لـەمپـەر و یـــەکـتای ئــەو بـێ

 


سوزی میحراب :  تشکر از شما استاد گرامی بابت مشارکتتان در این مصاحبه ارزشمند

ماموستا عمر مدرسی :  برای شما و سوزی میحراب توفیق روز افزون و درخشش بیشتر را از خداوند مسالت دارم.


   مصاحبه کننده : رسول رسولی کیا تیرماه سال ۱۳۹۷ هجری شمسی

 

نمایش بیشتر

رسول رسولی کیا

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ شغل : دبیر آموزش و پرورش

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا