گفتگو

مصاحبه «سوزی میحراب» با استاد عبدالقادر ربانی فر – پیرانشهر

?* لطفا برای خوانندگان « سوزی محراب» مختصری از بیوگرافی خودتان، اینکه کی و کجا متولد شدید؟ چی شد که راهی حجره شدید، در کجا و خدمت کدام اساتید زانوی تلمّذ زده اید؟

?- اینجانب ” قادر ربانی ” فرزند عزیز ، قبلاً نام خانوادگی ام ” پیرمرد فقیر ” بود، ساکن فعلی پیرانشهر متولد ۱۱/۶/۱۳۴۲ بنا به گفته ی مادرم اوایل بهمن سال ۱۳۴۱ همزان با شروع انقلاب سفید( سرنگونی سیستم ارباب رعیتی) در روستای گلوان حومه نقده، چشم به جهان گشوده ام. بعداً با توجه به تغییر و تحولات منطقه، پدرم به روستای پسوه نقل مکان نموده و در آنجا ساکن شده اند. در روستای پسوه راهی مدرسه و دوره ابتدایی شدم و سال اول ابتدایی را نزد سپاه دانش به سر بردم. بهار سال ۱۳۵۴ ھ.ش امتحان نهایی پنجم ابتدایی را با نمره ی قبولی گذارندم و اوایل پاییز ۵۴ ۱۳ جهت آموزش روخوانی قرآن در روستای پسوه راهی مسجد شدم.
آن زمان چند سالی بود که جناب حاجی ماموستا ملا سیدنورالدین واژی در پسوه مستقر و مشغول تدریس بودند. با توجه به اینکه ماموستا نورالدین واژی مورد علاقه ی عام بودند، پدرم با ایشان صحبت نمودند و بنده را به عنوان شاگرد تحویل یکی از طلبه های آن زمان که فردی درس خوان و زیرک و ساعی به نام “ملا حسین” اهل و ساکن فعلی روستای “برهان” حومه ی بوکان می باشند، دادند. بنده هر زمان مدیون زحمات استاد ملا حسین برهانی می باشم و هستم، آموزش قران از طرف ماموستا حسین به بنده در کل زندگی بنده تاثیر گذار بوده و هست.
اول بهار سال پنجاه و پنج ۱۳۵۵ ھ.ش به عنوان طلبه و شروع به دروس حوزوی وارد حجره شده ام و دو سال ابتدای طلبگی ام در روستای پسوه بودم، با توجه به اینکه دوران طلبگی بنده همزمان با انقلاب اسلامی ایران بود یعنی از بهمن ۱۳۵۷ به بعد شاهد تغییرات زیاد مردم و منطقه بودم و استادان بزرگوار که در خدمت ایشان کسب فیض و علم نمودم و هر زمان قابل تقدیر و احترام برای بنده حقیر هستند:
۱_ حاج ماموستا سید نورالدین واژی
۲_ شهید ماموستا یوسف فتاحی – گرگول سفلی
۳_ حاج ماموستا سلیمان روحانی
۴_ حاج ماموستا ملا محمد بداقی
که در بهار سال ۱۳۶۵ ھ.ش در خدمت استاد بداقی به کسب اجازه نامه ی افتا و تدریس نایل گشتم و در روستای جران – حومه ی پیرانشهر اول دوره ی روحانیت را شروع کردم.


?* استاد از مشکلات و موانع دوران تحصیلیتان بگویید؟
? قبلاً عرض کردم دوران طلبگی ما با انقلاب اسلامی همزمان بود و انقلاب و تحولات، خود موجب مصائب و مشکلات زیادی می گردد.
اما به نظر بنده مهم ترین مشکلات طلاب در قرون اخیر و اکنون نیز به شرح زیر می باشند.
? ” فقر مالی طلاب “، آنچه که مشاهد می شود بیشتر طلاب از طبقه ی فقیر و محروم برخاسته اند، و قابل انکار نیست که طبقه ی فقیر جهت امرار معاش خود با انواع مشکلات باید دست و پنجه نرم کنند. با تغییر و تحولات دوران انقلاب اسلامی زندگانی طلاب و روحانیون نیز دچار تحولات زیادی گردیده است. و تا حد خیلی چشم گیری سقوط کرده است.
البته تصور بنده این است اگر چه احتمال اشتباه هم بالا است روحانیت قبل از تحولات جدید (منظور قرن اخیر است بعد از سقوط خلافت عثمانی و تغییرات منطقه ای) و پیدایش مدارس و دانشگاه ها از حال و روز بهتری برخوردار بوده اند و علت هم به وجود اموال وقفی زیاد بر میگردد. و با تغییرات پیش آمده این اموال و موقوفات نیز دچار دگرگونی های زیادی شدند و طبقه روحانی و طلاب از آن تماماً بی بهره و به مقدار خیلی کم از آن بهره مند شدند.
? مشکل دوم، بی نظمی و بی سر و سامانی طلاب می باشد. طلبه خودش تصمیم می گیرد و هر جا که دلش خواست نقل مکان می دهد و برای دوره ی تحصیل او برنامه و نظامی مشهود نبود.
? سرنوشت غیر مشخص طلاب بعد از فارغ التحصیلی و نبود مدارک معتبر و قابل قبول، و به تعبیر دیگر گیر کردن روحانیون جوان در گوشه مسجد و سپری کردن با نسل های مسن جامعه، و عاطل و باطل نشستن و متوقف شدن تحصیلات.
? مشکل چهارم و به نظر بنده از اهم مشکلات طلاب، خالی شدن حجره ها و مدارس سنتی از علوم عالی و اساتید برجسته و توانمند و مسلط بر علوم دینی و علوم روز ( از قبیل ریاضیات، نجوم، طب و غیره) می باشد، و به تبع آن جدائی و فاصله بین حوزه و دانشگاه و بین قشر روحانی و فرهنگیان که متٲسفانه درست شده و یا به تعبیر دیگر، فاصله ی جدی بین دین و دنیا.


? *مزایا و محاسن تحصیل در حجره های سنتی و گذشته را چطور ارزیابی می فرمایید؟
? -جهت پاسخ این سوال نیاز به تفکیک گذشته و دوران اخیر هست بدین ترتیب که:
? تغییر و تحول علوم دینی و علوم مربوطه از عصر رسالت تا هنگام تدوین مذاهب و مکاتب.
? تحولات سیاسی فکری امت اسلامی و صعود و سقوط مسلمانان در عصور گذشته.
? خاصه از نظر گذراندن مدراس علوم دینی و مکاتب فکری در دوره ی نظام الملک سلجوقی و توقف و پیشرفت علوم در آن دوران و بعد از آن، که واضح است نظامیه های بغداد و نیشابور و … تاثیرات و نقش بسزایی ایفا کردەاند.
? در دوران شکوفایی علوم دینی، آنچه کە باید مد نظر قرار داد اینکه حاملان علوم دینی همزان حامل علوم دیگر نیز بوده اند. بیشتر محدثین، مفسرین و غیره همزنان فیلسوف، ریاضی دان، منجم و طبیب نیز بوده اند. آنان قضیه را خوب درک کرده اند که دین و دنیا همزاد و همتای یکدیگرند و مکمل هم اند. انیشتاین می گوید: علوم دینی بدون علوم روز لنگ است و علوم روز بدون دین کور.
? و در دوره های اخیر بعد از سقوط مسلمانان و تحت تٲثیر قرار گرفتن غربیها و جدا شدن حوزه و دانشگاه و خالی شدن حجره ها از علوم عالی و علمای برجسته، مگر استثنائاً تعداد اندکی به صورت انگشت شمار آنهم که کافی و وافی نخواهد بود.
? در کتاب ” متفکران اسلام ” نوشته ی آقای کاروون بارادوو مورخ انگلیسی: ” روحانیون در دولت عثمانی هشت طبقه بودند” . این تقسیم بندی کاملاً بجا و عقلانی است و نقش هر کدام واضح بود. در فرصت های پیش آمده که توسط دانشکده ی الهیات تهران پیش آمد، مشخص گردید کە سطح علمی روحانیون در چه حدی است.
و برای پاسخ: مزایای حجره ها اینکه در هر مسجدی تعدادی طلبه مشغول هستند، این قسمتش برای بنده ملموس و محسوس است که نوعی ارتباط با دین و علوم دینی در بین عامه مردم زنده و مشهود می باشد.
اما باید با مدیریت و سازماندهی خوب، روحانیون و طلاب را به ادامه ی تحصیل و عروج به سطح عالی علوم وادار نموده و ماندن در سطح پایینی کاملاً مضر و بی فایده است و بیشترین ضرر آن متوجه امت اسلامی و مسلمانان می شود و مشمول تحقق فرمایش رسول اللە (ص) ( اذا وسد الامر الی غیر اهله تقوم الساعه) الحدیث.


? *معایب و نقایص حجره های سنتی را در چه می بینید؟
?- با یک نظر کلی متوجه می شویم که قشر روحانی می خواهند در پیشبرد زندگی و پیشبرد امت اسلامی در این زندگی مشارکت نمایند و خلٲ محسوس را در حیات دنیوی پرکنند؛ اما باید قبول کنیم که کار به جای باریک کشیده است و امور و کار حجره ها خیلی وقته به ضعف و سستی نهاده و خیلی وقته منتظر منجی هست.
اما ضعف ها خیلی زیاد است از کجا شروع کنیم؟
قبلا در بحث از مشکلات، از مقداری از آنها بحث به میان آمد. در این جا به عنوان مهم ترین عیب و نقص می خواهم چند مورد را اشاره نمایم:
? قشر روحانی، خود را جانشین و وارث علوم دینی و دعوی پیامبر می دانند، خوب این نقش بزرگ و وظیفه مهم را چه جوری و با چه کسانی پر کرده اند؟!
? وقتی می خواهند در راستای ایجاد یک روحانی قدم بردارند، یک بچه ی نوجوان را می آورند که از علوم و معارف و عقاید صحیح دینی بی بهره هستند، و بعد از آن طی سالیان دوره ی آموزش دل و ذهن طلاب را با کدام آموزش دینی و دعوی انباشته می نمایند که همه اش جای سوال و تحقیق دارد!!؟
? بعداً آیا پیامبران و خاتم همه آنان واقعاً شاگردان و یاران خود را چنین تربیت نموده اند؟؟
? این امت برای رهبری و امامت نیاز به بزرگ مردانی دارد که همه جهات ” علم، اخلاق، سیاست، فرهنگ، صنعت، تکنولوژی و غیره ” واقعاً رهبر و امام باشند.
به این مقدار بسنده می کنم و امیدوارام متوجه بشویم که ضعف ما در کجاست.


?* آیا پس از اتمام دروس حوزوی، تحصیلات آکادمی و دانشگاهی را ادامه داده اید؟ تٲلیف و یا اثری در دست چاپ دارید؟
? -جهت ادامه ی تحصیل وارد دانشگاه نشده ام و تاکنون دست به تٲلیف نیز نزده ام.
ولی در یک برهه از زندگیم متوجه نواقصات و کمبودهای خود شدم و تصمیم بر این بوده تا از راه مطالعه و تحیق و تفحص بتوانم کمی از نواقصات و عیوب خود را جبران نمایم.
در این زمینه الگوی بنده مرحوم ” هه ژار ” استاد عبدالرحمن شرفکندی” بوده اند. این دانشمند بزرگوار در حوزه یا در دانشگاه به مرحله تحصیلات عالی نرسیده اند، ولی با پشت کار و تلاش شبانه روزی توانستند درجه ی عالی از علوم مختلف را کسب نمایند و آخرین کار ماندگار نامبرده، ” ترجمه ی قرآن کریم ” به زبان شیرین ” کردی ” می باشد که واقعاً جای تقدیر و ستودن دارد. و امیدوارم چون وسیله ی گرانها خداوند از ایشان قبول فرماید و ایشان را مورد عفو و نعمات بی پایان خود قرار دهد.
و بنده هم بعد از اینکه ترجمه ی قرآن کریم به زبان کردی توسط استاد هه ژار چاپ و نشر شد، دست به ویرایش و ترجمه ی کتاب نمودم و مورد قبول و تٲیید دوستان دست اندرکار چاپ و نشر واقع گردید.


? استاد، امروز مشکلات مدارس علوم دینی را چطور می بینید؟ چرا مدارس علوم دینی در بیشتر مناطق نیمه تعطیل یا تعطیل شده اند؟
? زندگی و حیات ما در برهه ای از زمان واقع شده که همگام و همزمان با تحولات زیاد و سریع جهان هم بستر گشته، من جمله تعداد زیاد از حد نیاز قشر روحانی وانتشار و گسترش بی حد و حصر علوم و وسایل مربوطه؛ ولی در عین حال مشاهده می شود شاید بیشتر از هر زمانی مسلمانان از عقاید و دیانت خود فاصله گرفته و دور گردیده اند، این قضیه خود نیاز به تحقیق و تفحص دارد.
بنده در مواردی به قناعت رسیده ام که:
? بنا بر آیه ی قرآن کریم « انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون » حافظ و نگهبان قرآن فقط خداوند است و امر حفظ و نگهداری از قرآن به حضرت رسول الله(ص) واگذار نگردیده.
? عموماً پیامبران و بطور خاص حضرت محمد(ص) قشری را به نام ” رجال دینی ” یا روحانی تربیت ننموده اند.
? ملاحظه می شود که حجره های فعلی و روحانیت، اگر خدماتی نسبت به اسلام داشته باشند در دایره ای محدود ” به قول روحانیون در دایره ی چهار ربع شریعت ” می باشد، و بیشتر خدمت به مذهب است.
? مشکلی جدی تر اینکه، سبک تحصیلات حوزه ها به روز و آبدیت نیست و با سبک دوره های گذشته که فعلا قابل استفاده نیست می باشد.
? و این همان آموزش و پرورش تقریباً همگانی است و خیلی ها هستند که سطح علم و فهم و تحصیلاتشان خیلی بالاتر از روحانیون است.
? راه نجات حجره ها به گمان بنده این که طرحی نو در اندازند، بدین صورت با برنامه های به روز شده و عالی حجره هایی دایر نمایند، با دعوت از کسانی که آقا و خانم حداقل تحصیلاتشان از لیسانس و اگر تنازل نماییم از فوق دیپلم کمتر نباشد. بنده اطمینان دارم با برنامه ریزی مناسب چنین کسان علاقه مندی پیدا می شوند و می توان با پنج ترم نهایتاً شش ترم روحانیون جدید و توانمندی تحویل جامعه نمود، که تحصیلات علوم دینی، قرآنی آنان در سطح عالی باشد.


?* وضع معیشتی و معنوی علمای دینی کردستان را چگونه ارزیابی می کنید؟
? آنچه مسلم است اینکه:
? اسلام عزیز، همه ی جوانب شخص مٶمن را بالا می برد و به مٶمن عزت نفس می بخشد، و به قول علامه محمد غزالی مصری: ” تربیت دینی لازمه اش عقل ژرف و تفکر فیلسوف و عاطفه ی ادیب و حساسیت فقیه متشرع و شجاعت مجاهد و محبت پدر و مهربانی دوست و یاور است “.
? نکته ی دوم اینکه، دین وسیله ی معیشت و ابزار درامد زایی نیست، حدیث” لا تٲکلوا بالقرآن “. می گویند: علامه شعبی جماعت هایی می دید که به وسیله ی قرآن کسب معیشت می نمایند، ناراحت می شد و می گفت: ” این کتاب « قرآن» روزی ابوبکر و عمر به وسیله ی آن یک امت را اداره می کردند ولی اینان بوسیله ی آن نان پیدا می کنند ” !!!
? در فقه اسلامی باب وقف “موقوفه جات” موجود است، اگر درست و حسابی زنده شود می توان قشرهایی از مستنمدان و ضعفا را با آن اداره کرد.
? ولی با این شرایط موجود کنونی که مردم اعم از فقیر و غنی باید معیشت روحانی را تٲمین نمایند، اصلاً جای امیدواری نیست و حتی به نظر بنده موارد غیر جایز ی هم دارد.


? متٲسفانه شکافی نسبتا عمیق بین ” علمای کردستان و جوانان” و ” مساجد و جوانان ” صورت گرفته، علل و عوامل این شکاف و مشکلات را در چه می دانید؟
? از حضرت علی ابن ابی طالب(ع) نقل است: ” مواظب بچه ها باشید، که بچه ها برای عصر شما خلق نشده اند”
? باید به وجود تفاوت ها قائل شد، در یک خانواده که متشکل از یک زوج و چند فرزند دختر وپسر ؛می باشد، تفاوت های بسیاری به چشم می خورد. نسل زوجین با نسل فرزندان کاملاً متغایر است، و این تفاوت ها و تناقض ها و تضادها فی مابین قشر روحانی با اقشار بالاتر از خودشان و اقشار پایین تر و اقشار منتضادشون کاملا محسوس و ملموس است.
? مردم عموماً دوستدار و خواهان دین هستند و برای خدمت و ماندگاری دین خود هر نوع فداکاری می کنند.
? دعوت دینی و علوم پزشکی تماماً شبیه و مانند هم اند، فقط بیشتر رشته های پزشکی مربوط به ظاهر و بدن انسان است، و دعوت مربوط به قلب انسان است.
در دنیای امروزی و همیشه کلیه ی علوم در سطح عالی مفید و مٶثر هستند. جوانی که رشته ی پزشکی می خواند در سطح دیپلم یا فوق دیپلم هیچ کس به او به عنوان پزشک مراجعه نمی نماید و این آقای دانشجو هم حق ویزیت و معاینه بیماران را ندارد، یک پزشک عمومی اگر متخصص هم باشد حق جراحی ندارد و پزشکی که تخصص وی جراح چشم است حق جراحی مغز یا قلب ندارد. …
اما با تٲسف فراوان یک روحانی با سطح پایینی از علوم به خود حق می دهد در مسائل کلان اقتصادی، سیاسی، دینی و غیره اظهار نظر نماید، و این حالت هم به نظر بنده علت آن یک امر است و آن هم اینکه” موقعیت روحانی، شأن روحانی، و احترام روحانی در بین مردم مسلمان از جایگاه ویژه برخوردار است و آن هم به علت دوست داشتن دین خود می باشد” . ولی خیل عظیمی از روحانیون فعلی از مقام و موقعیت روحانیت ارتزاق و بیشتر سوء استفاده می نمایند.
مهمانی داشتیم از کشور سودان برگشته بود، دانشجود بود در سودان، می گفت: ” بدون مدرک دکتری و حفظ کل قرآن کسی حق ندارد امام مسجد باشد “.
و یا به قول مولانا در داستان موسی و شبان می گوید: ” تو برای وصل کردن آمدی نه برای فصل کردن آمدی ”
? یک روحانی مثل ابزار همه کاره می ماند: مدرس، مفتی، امام، خطیب، واعظ و … در این شرایط جواب سوال پیداست که فاصله بین علما و جوانان، علما و مردم و حتی علما و مساجد تا کجا است و ریشه این فاصله ها از کجاست.


? *استاد عزیز، چه توصیه ای برای خوانندگان ” سۆزی میحراب ” دارید؟
?- خدمت خوانندگان ” سوزی میحراب ” عرض ادب و احترام دارم و بدین سبب که خوانندگان از اقشار متفاوت مردم هستند، به صورت کلی و عمومی عرض می کنم: « انشتاین دانشمند نامی می گوید: دین بدون علم لنگ است، و علم بدون دین کور است.
گفته ی این دانشمند بزرگوار حق و مسلم است وهمه باید بداینم دین و دنیا با عقل و علم قشنگ است.
و اما جسارتاً در خدمت دست اندرکاران ” سوزی میحراب ” عرض نمایم، برای اینکه سوزی میحراب که از نامش پیداست و ظاهراً حالا در اوان طفولیت و کودکی و نوپا است، جهت تداوم و بقا آن شما باید آگاه و مواظب باشید که به نام ” میحراب ” و به نام ” دین ” دارید چه می کنید؟
بنده کوچکتر از آن هستم که توان جسارت در خدمت علمای اعلام داشته باشم، ولی از باب تذکر عرض می شود که:
? شما زیاد غم حفظ دین خدا را نخورید، باید بداینم کە حفظ دین، خداوند بزرگ خود عهده دار آن است، و این قسمت وظیفە ی هیچ انسانی نیست.
آنچه در توان و تکلیف ماست آن را انجام دهیم و اگر خدمتی هست خدمت به دین و مسلمانان باشد.


? *استاد اگر سخن ناگفته ای باشد با جان و دل می شنویم؟
? -مطالب ناگفته و سخنان مکتوم بسیارند، ولی آنچه حائز اهمیت است و باید گفته شود البته به نظر بنده به عرض دوستان گرامی می رسانم:
بسیاری از مفاهیم عالی هست که باید در دل و اذهان جامعه بطور عام و در اذهان روحانیون و فرهنگیان محترم بطور خاص اصلاح و بازسازی شود.
برای مثال: مفهوم و شأن دین برخورد و ارتباط و استفاده ما ” انسان ” از دین دیدگاه ما به دین آیا یک دیدگاه “مقاصدی” است؟ یا دیدگاه ما به دین یک دیدگاه” ابزاری” است؟
وقتی به آیات قران کریم می نگریم خداوند می فرماید: دین که نازل شده برای تعلیم و تزکیه و پیشرفت جوامع است، سوره ی بقره آیات ۱۲۹ و ۱۵۱ بە صورت واضح و شفاف و خیلی عالی انگشت روی مطلب گذاشته و در آیه ۱۷۴ سورەی بقرە خلاف این امر، یعنی کتمان دین و سوء استفاده از دین را مورد تهدید قرار می دهد. و معلوم دوستان گرامی نیز هست کە حضرت رسول اللە (ص) نیز توصیه فرموده اند که خروج از قرآن و سنت نبوی مایه شکست مسلمین است. خلاصه ی مطلب اینکه روحانیت معزز باید در برابر کسانی که از دین چون ابزاری برای کسب و کار و درآمد زایی استفاده می نمایند و چهره ی دین را واژگون و مشوّش نموده اند، ایستاده و این تکلیف بر عهده ی علمای بزرگوار است که در هر دوره ی زمانی باید احیاگر دین الهی و جامعه انسانی خود باشند.

والسلام علی من اتبع الهدی
با آرزوی موفقیت بهمن ماە ۱۳۹۴ ھ . ش
قادر ربانی فر ‌‌_ پیرانشهر

photo_2016-01-16_18-26-06
مصاحبه، تهیه و تدوین: کریم تاران _ مسول بخش ” معرفی ” سایت سۆزی میحراب .

دی ماه ۱۳۹۴ هجری شمسی

نمایش بیشتر

کریم تاران

استان آذربایجان غربی - میاندواب نویسنده و مترجم فعال دینی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا