تاریخسیره خلفا

مقابله عُلمای مسلمان با حُکمای ستمگر

قدرت علم و عالمان دینی

عالمان امت ما در مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و ستم و طغیان سرکشان ، تاریخ درخشنده و عمیقی را رقم زده اند ؛ این امت تنها امتی است که قدرت علم را بسیار بالاتر از قدرت حاکمان قرار داده است.
امام حسن بصری (۲۱-۱۱۰هجری ، ۶۴۲ – ۷۲۸م ) سید و بزرگ تابعین در مقابل ظلم و ستم حجاج بن یوسف ثقفی (۴۰-۹۵ هجری ، ۶۶۰-۷۱۴ م ) ایستادگی کرد که در نهایت حجاج ، امام حسن را در زندان انداخت …. امام از زندان فرار کرد و متواری شد و به شدت تحت تعقیب قرار گرفت ؛ به گونه ای که وقتی آن امام  فوت کرد دخترش را اجازه ندادند در تشییع جنازه و خواندن نماز میت و دفن پدر بزرگوارش حضور یابد.

امام حسن بصری دست راست و مشاور اول خلیفه عادل عمر ابن عبدالعزیز ( ۶۱-۱۰۲ هجری ، ۶۸۱-۷۳۰ م ) بود ؛ خلیفه عادلی که در طول خلافتش حقوق مظلومان را از ظالمان ستاند ، شورا را دوباره احیا کرد و عدل اجتماعی را به جایگاه مخصوص خود باز گرداند .

او در زمانی که عمر ابن عبدالعزیز زمامدار مسلمین بود درباره حجاج بن یوسف می گوید: اگر تمام امت ها منافقانه نزد من بیایند و حجاج نیز از طرفی دیگر بیاید آنها را بر حجاج ترجیح می دهم.

در مدرسه ی امام حسن بصری شاگردان زیادی از جمله ابو عثمان عمرو بن عبید(۸۰-۱۴۴ هجری ، ۶۹۹-۷۶۱ م ) ، آن زاهد و فیلسوف و مجاهد در برابر ظالمان که تخت طاغیان و حاکمان ظالم را می لرزاند فارغ التحصیل شد و زندگی زاهدانه و همراه با قناعت را با فقیران زنده کرد که همیشه عالمان بر مجلس و سفره اش می نشستند…

او  ۴۰ سال کامل با پای پیاده از بصره تا کوفه راه می پیمود و حج را بجا می آورد و در پشت سر او مرکب سواری اش را که بر روی آن فقرا و ضعفا را سوار می کردند حرکت می نمود و همیشه این دعاها را می خواند : اللهم أغننى بالافتقار إلیک  ولا تفقرنى بالاستغناء عنک  و أعنى على الدین بالعصمه والطاعه و على الدنیا بالقناعه…  بار خداوندا !  ثروتم را در این قرار ده که نیازمند تو باشم و هرگز فقرم را در این قرار مده که از تو بی نیازی جویم . یاریم ده با پاکی و فرمانبرداری بر دین استقامت داشته باشم و کمکم کن که با قناعت و زهد بر دنیا غالب شوم .

هنگامی که عمرو بن عبید، شاگرد امام حسن بصری ، آن مجاهد نستوه همراه پدرش که یکی از پلیس های حکومت بود با بنی امیه  در بازار و خیابان های بصره راه می رفت ، مردم می گفتند: او یکی از بهترین مردم ، فرزند بی هوش ترین و مست ترین مردم است.

هنگامی که عمر ابن عبدالعزیز خلافت را به دست گرفت عمرو بن عبید همراه با یارانش از عراق به شام هجرت کرد تا به این خلیفه که زمین را پر از عدل و داد کرده و ظلم و ستم را در قلمرو حکومت خود از بین برده است کمک کنند ، عمرو بن عبید فتوا داد که عمر ابن عبدالعزیز هرچند بدون شورا به خلافت رسیده و اداره مملکت را به دست گرفته است اما به دلیل فعالیت ها و کارهایی که قبلا انجام داده است مستحق این است که مردم از او راضی باشند و رضایت مردم نیز مثل آن است که شورا او را انتخاب و با او بیعت کرده و او را برای اداره مملکت اختیار کرده باشند.

عمرو بن عبید استاد ابی جعفر منصور (۹۵-۱۵۸ هجری – ۷۱۴-۷۷۵ م )  همان کسی که هنگامی شورش  بر بنی امیه سایه افکنده بود با محمد بن حسن ( ۹۳ – ۱۴۵ هجری ) ،  بیعت کرده بود ، اما او بیعت خود را نقض کرد و خلافت عباسی را به کمک  شورش مردمان خراسان به فرماندهی ابو مسلم خراسانی (۱۳۷ هجری) بر ضد علویان بدست گرفت ، عمرو بن عبید هنگامی که منصور از او درخواست کرد که در اداره مملکت به او کمک کند  با شجاعت خود یا یکی از دوستانش دولت عباسی را ترک کرد گفت: دوستان و یاران من عنلکرد تو را در پیش نخواهند گرفت آنها که بر درگاه سلطنت ایستاده اند شیاطین(شعوبیان و خراسانی ها) هستند اگر یارانم از آنها اطاعت کنند خداوند خشم و غضب خود را بر آنان فرو می آورد و اگر یارانم از آنها سر پیچی کنند تو بر آنها غرور پیشه می کنی و آنها را مورد اذیت و آزار و شکنجه قرار می دهی ؛ لطفا ما را رها کن و با عدل و داد خودت زندگی راحتی را برای ما و سایر مردم فراهم بکن .  هزاران چیز نزد تو وجود دارد که با زور و ظلم از نردم گرفته شده است .

بزرگی و جرأت علما در مقابل خلفای وقت این گونه بوده است و قدرت و سلطه علم و علما بسیار بالاتر از سلطه ی خلفا و امرا بوده است هرچند که خلفا و امرا گاهی خود جزو عالمان بوده اند .

نویسنده: دکتر محمد عماره
ترجمه : فایق رسولی

از طريق
فایق رسولی سالاره
منبع
sozimihrab
نمایش بیشتر

فایق

استان آذربایجان غربی - سردشت طلبه و دانشجو مترجم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا