خانواده

نبایدهای تربیت فرزندان

اشتباهاتی در بزرگ کردن و تربیت فرزندان

سپاس و ستایش ایزد منان پروردگار عالمیان‌ و درود و صلوات بر روان پاک پیامبر(صلی الله علیه و سلم) و آل و اصحابش.

 بزرگ کردن فرزندان کاری سهل و آسان نیست که هر کسی بدون آموزش و تعلیم این امر بزرگ و خطیر را انجام دهد، بلکه خیلی سخت است و نیاز به دقت و ظرافت و پایبند بودن به دین و شریعت اسلام دارد و از مهمترین برنامه های زندگی است که باید در نظر گرفته شود. در این راه ایدەها و روش های گوناگونی برای خدمت به بچه ها و تعلیم و تربیت آنان وجود دارد که در راستای توانایی و پیشرفتشان و دور کردن آنها از زشتی ها و پلیدی ها مٶثر هستند.

بسیارند کسانی که به شیوه ای خشک و جدی امر تربیت را انجام می دهند و تنها بە صورت کورکورانه از پدران و گذشتگان خود تقلید می کنند که این هم نتیجه ی خوشایندی از نظر تربیتی ندارد. بلکە اثر بدی هم در رفتار و اخلاق فرزندان دارد که الان هم اثرات آن گریبانگیر خانواده و جامعه شده است. به امید خداوند در این نوشته به بعضی اشتباهات مهم درباره تربیت فرزندان می پردازیم و راه حلشان را هم توضیح می دهیم.

۱- اهمیت ندادن به امر تربیت

بعضی از والدین اهمیت چندانی به تربیت نمی دهند و در این امور خود را نیازمند راهنمایی و مشاوره نمی بینند و بچه ها را رها می کنند هر جوری که می خواهند تربیت شوند، فکر می کنند در تربیت فرزند، تنها تهیه ی خوراک و پوشاک و مسکن کافی است، غافلند از این که خداوند متعال می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم نارا…» (التحریم:۶)

یعنی: «ای کسانی که ایمان آورده اید، خودتان و خانواده تان را از آتش دوزخ نجات دهید…»

همین طور پیامبر(صلی الله علیه و سلم) می فرماید: «…والرجل فی اهله راع و مسؤل عن رعیته والمرأه فی بیت زوجها راعیه و مسؤوله عن رعیتها» (متفق علیه)

یعنی: «مرد در خانواده مسئول است و زن هم در خانه شوهر و در برابر فرزندانش سرپرست و مسئول است.»

علی بن ابی طالب(رضی الله عنهم) می فرماید: «فرزندان را آموزش دهید و تربیت کنید.»

همچنین ابن قیم (رحمه الله) در (تحفه المودود) می گوید: «هر کسی آموزش و تربیت فرزند خود را پشت گوش اندازد، او در حق فرزندش بسیار سهل انگار بوده است، خیلی از فرزندان هستند زمانی بدتربیت شده اند که از طرف پدر و مادر مورد بی توجهی قرار گرفته اند، در کودکی فرایض و سنت های دینی را به آنها یاد نداده اند، در کودکی غفلت
کرده اند، دیگر زمانی که کودکشان بزرگ می شود، نمی تواند برای خود و پدر و مادرش مفید واقع شود. به همین خاطر زمانی که پدری، پسرش را به خاطر نافرمانی سرزنش می کند، پسرش در پاسخ می گوید: «ای پدر! زمانی که من کوچک بودم مرا رها کردی، من هم در بزرگی از دستت رها شدم و در پیری به تو پشت کردم.»

۲- سخت گیری و کنترل بیش از حد پدر و مادر

این اشتباه هم برعکس اشتباه اول است، زمانی که پدر و مادر همه‌ی رفتارهای فرزندشان را کنترل می کنند، به شیوه ای که شخصیت کودک را از او می گیرند و تصمیمات او را خود برعهده می گیرند، بدون شک این کار باعث به وجود آمدن چندین اشتباه از سوی آنان می گردد.

– نداشتن شخصیت مستقل و عدم اعتماد به نفس
– ابتلا به وسواس
-ضعف توانایی های مؤثر
– تصمیمات اشتباه به خصوص در بزرگسالی که احساس می کند باید و نبایدهایی که در کودکی داشت را اکنون ندارد، به همین دلیل دوست دارد از همه کارهای درست کناره گیری کند، هرچند به سودش باشد.
– مبتلا شدن به بیماری های روحی و جسمی.

تربیت درست این است که تا اندازه ای به فرزند اختیار داده شود، به خصوص در مورد کارهای خودش. در نظر دادن و بیان آرزوها و انتخاب هایش آزاد باشد و البته همەی اینها در چهارچوب تعاملی درست و منطقی صورت گیرد که پدر و مادر برای ریشه دواندن در درون کودک باید تلاش کنند.

۳- امورات ضد و نقیض

پدر و مادر اولین کسانی هستند که بر کودکان خودشان تأثیر می گذارند، کودک هم نسب و هم اخلاق را از پدر و مادر یاد می گیرد.

اگر پدر و مادر دارای اخلاق و منش زیبا باشند، فرزندانشان هم دارای اخلاق خوب خواهند بود، اما اگر بالعکس دارای اخلاق و رفتار نامناسب باشند، بر فرزندانشان هم تأثیر بدی برجای می گذارند.

تفاوت رفتاری: مثلا پدر و مادر به فرزندشان بگویند دروغ نگو، در حالی که خودشان دروغ بگویند؛ یا به بچه بگویند امانتدار باش، در حالی که خودشان دزدی و خیانت کنند؛ یا به بچه بگویند وفادار باش، در حالی که خودشان ستم کنند؛ یا به آنها بگویند خوب باشند و صله رحم به جا آورند، در حالی که خودشان از پدر و مادرشان سرپیچی کنند؛ یا به بچه دستور دهند که نماز بخواند، اما خودشان نماز نخوانند. یا سیگار نکشند، اما خودشان سیگار بکشند. با این تناقضات پدر و مادر  از چشم بچه یشان می افتند و نصیحت هایشان در نزدشان هیچ ارزشی نخواهد داشت. خداوند بزرگ می فرماید: «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَکُمْ وَ أَنتُمْ تَتْلُونَ الْکِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ»

یعنی: «آیا مردم را به نیکی (و ایمان به پیامبری که صفات او آشکارا در تورات آمده) دعوت می‌کنید، اما خودتان را فراموش می‌نمایید؛ با اینکه شما کتاب آسمانی را می‌خوانید! آیا نمی‌اندیشید؟!»

پیامبر(صلی الله علیه و سلم) می فرماید: «در روز قیامت مردی را می آورند و در آتش جهنم می اندازند، جهنمیان دورش را می گیرند و به او  می گویند: فلانی تو را چه شده؟ مگر تو به نیکی دعوت نمی کردی و از منکر نهی نمی کردی؟ آن کس می گوید: بله، من به نیکی و خوبی امر می کردم، ولی خودم نیکی نمی کردم و از منکر نهی می کردم، ولی منهیات را انجام می دادم. (متفق علیه)

۴- بی رحمی و سنگدلی

بر پدر و مادر لازم است که با محبت و نرمی با فرزندانش رفتار کنند، این هم سنت رفتاری پیامبر(صلی الله علیه و سلم) با کودکان بوده است،  ابوهریره(رضی الله عنه) می فرماید: پیامبر(صلی الله علیه و سلم) حسن بن علی را بوسید، اقرع بن حابس هم نزد ایشان بود، اقرع گفت: من ۱۰ فرزند دارم و هیچکدامشان را تا حالا نبوسیده ام. پیامبر(صلی الله علیه و سلم) به او نگاه کرد و فرمود: «من لا یَرحم لا یُرحم» یعنی: «هر کسی
که رحم نداشته باشد، به او رحم نمی شود».

ام المؤمنین عایشـہ(رضی الله عنها) می فرماید: اعرابی های بیابانی نزد پیامبر(صلی الله علیه و سلم) آمدند و گفتند: آیا شما فرزندانتان را می بوسید؟ فرمود: بله. گفتند: ولی بخدا ما آن ها را نمی بوسیم؛ پیامبر(صلی الله علیه و سلم) فرمودند: من چکار کنم وقتی که خدا رحم را در دل شما پاک کرده باشد. (متفق علیه)

بی رحمی در دعواهای خانوادگی، اثرات بدی به دنبال می آورد، به گونه ای که این فرد در انجام کارهای شخصی خود نیز عاجز می ماند، حال چه برسد به امورات مردم.

در گذشته آنچنان فکر می کردند که بی رحمی و اشکنجه، باعث نیرومندی و احساس مسئولیت و اعتماد به نفس در کودکان می شود و این چنین بیشتر روی پای خودشان می ایستند. اما معلوم شد که این نظریات اشتباه است، چون بی رحمی تاثیرات دردآور و مخربی روی  کودک به جای می گذارد و کودک را رو به عناد و خشونت و پرخاشگری بار می آورد. البته منظور این نیست که به هیچ وجه تنبیه نباشد، بلکه تنبیه نیز به جای خود لازم است، به شرطی که در آن افراط نباشد.

۵- چشم پوشی از اشتباهات

همان گونه که بی رحمی نتیجه ی بدی دارد، به همان طریق هم چشم پوشی از اشتباهات فرزندان، نتایج بدی به دنبال دارد. این هم یکی دیگر از اشتباهات بزرگی است که والدین مرتکب می شوند، دلیلشان هم این است که می گویند: فعلا بچه است، وقتی بزرگ شود، این کار را انجام نمی دهد؛ اما این درست نیست، چون هر کسی در کودکی به هر چیزی عادت کرد، در بزرگسالی به سختی می تواند آن را ترک کند.

ابن قیم(رحمه الله) در تحفه المودود می گوید: «خیلی ها باعث بدبختی جگرگوشه هایشان در دنیا و آخرت می شوند، آن هم به سبب بی توجهی و تربیت نکردنشان و غرق شدن در خیالات و توهمات. فکر می کنند فرزندانشان اینچنین شخصی ارزشمند می شوند؛ اما برعکس خوار و بی ارزش خواهند شد، فکر می کنند با مهر و عطوفت با فرزندانشان رفتار کرده اند، ولی با این کار به آنان ستم روا داشته اند و آنان را محروم کرده اند. در واقع با این کار فرزندانشان را از دست داده اند و آنان را در دنیا و آخرت بدبخت کرده اند. بیشتر اشتباهاتی که از فرزندان دیده می شود، به سبب پدر و مادرشان بوده است.»

از بزرگترین اشتباهات چشم پوشی، توجه نکردن به خواندن نماز است.

پیامبر(صلی الله علیه و سلم) می فرماید: «از سن ۷ سالگی فرزندانتان را به نماز خواندن تشویق کنید، در ۱۰ سالگی به خاطر نخواندن نماز، آنها را تنبیه کنید و جای خوابشان را جدا کنید.» (رواه احمد و أبو داود و حسنه الالبانی)

آن پدری که خود به مسجد می رود و فرزندش را از خواب بیدار نمی کند یا می گذارد بازی کند، در واقع اشتباه بزرگی مرتکب می شود. خداوند متعال می فرماید: «وامر أهلک بالصلاه واصطبر علیها» (طه:۱۳۲)
یعنی: «به خانواده ات دستور بده تا نماز بخوانند و…»

همین طور پدر و مادر باید فرزندانشان را از گوش دادن به موسیقی و آوازهای حرام و هم چنین تقلید از کفار در پوشیدن لباس و آرایش ظاهر نهی کنند. از علاقه به هنرمندانی که فقط گناه و معصیت خدا را می کنند، بازدارند و برای این کار باید ارتباط محکمی با فرزندانشان داشته باشند و با نرمخویی با آنان رفتار کنند و به آرامی با آنها سخن بگویند و آنان را قانع کنند.

۶- توجه نکردن به واقعیات

از دیگر اشتباهات تربیتی، انجام ندادن فعالیتهایی است که با خواسته های کنونی همگام باشد، برای مثال سرپرست کودک اگر تنها به شنا کردن و تیراندازی و اسب سواری اهمیت دهد، ولی از تفریح و بازی های جدیدی که فرزندش علاقه دارد، اجتناب ورزد؛ مثل یادگیری کامپیوتر، یادگیری زبان های خارجی، چگونگی خواندن و نوشتن، هم چنین
شرکت در ورزش های آمادگی جسمانی که یادگیری آن برای دفاع شخصی لازم است و… اهمیت ندادن به این برنامه ها باعث می شود در مقایسه با همسالانش کم بیاورد و همین موجب احساس حقارت در فرد شود، چون همسالانش نسبت به او در زندگی موفقیت بیشتری بدست می آورند.

۷- قبول نکردن اشتباهات

چند نفر از ما فرزندان خود را تنبیه کرده ایم، در حالیکه به او ظلم کرده ایم؟

چند نفر از ما فرزندانشان را خطاکار دانسته و بی گناه بوده اند؟

بعد از اینکه پدر و مادر برایشان ثابت می شود که در مورد فرزندشان اشتباه کرده اند، معذرت خواهی نمی کنند، انگار کودکان دارای هیچ حق و ارزش و جایگاهی نیستند. بدون شک این هم رفتاری نادرست است و باعث رشد افکار زشت و منفی در کودکان می شوند مانند: خود بزرگ بینی، غرور و خودخواهی. روش درست این است که وقتی پدر و مادر اشتباه کردند، از فرزندشان معذرت خواهی کنند. با این کار پدر و مادر با روشی صحیح اشتباه خود را اصلاح می کنند و همچنین باعث رشد اخلاقیات زیبا در فرزند خود می شوند؛ مانند تواضع در برابر حق، قبول اشتباه، بخشش در مقابل رفتار دیگران.

۸- خود رأی بودن در بیان نظرات

روشن است که پدر سرپرست و مسئول خانواده است، اما به این معنی نیست که به تنهایی تمام تصمیمات را بگیرد، بدون اینکه نظر افراد خانواده را جویا شود، همین باعث پرورش روحیه ی خودرأی بودن و ظلم به دیگران در بین فرزندان می شود. بچه های بزرگتر خود را مهم تر از بچه های کوچکتر می دانند و همان گونه رفتار می کنند که پدرشان
در زندگی با آنان برخورد می‌کند. برای نمونه پدری که در روزهای تعطیل زن و فرزندانش را با خود بیرون می برد، هیچ کدام نمی‌دانند قرار است به کجا بروند، اگر یکی از آنها سؤال می کرد کجا می‌روند، پدر همه را تنبیه می کرد و آنان را به خانه باز می گرداند و از تفریحی که در انتظارش بودند محروم می‌کرد. آیا بهتر نبود پدر خانواده، همسر و فرزندانش راجمع می‌کرد و نظرشان را می پرسید که دوست دارند کجا بروند؟ مگر چه چیزی از دست می داد اگر چنین می‌کرد؟

این گونه افراد تنها نظر خود را قبول دارند و نظر بقیه برایشان مهم نیست.

۹- احترام گذاشتن به حریم دیگران

لازم است به فرزندانمان یاد دهیم تا برای ارزش های دیگران احترام قائل شوند، تا بتوانند حریم خود را از حریم دیگران جدا سازند. قرآن می فرماید: «فرزندانمان و هر کس دیگری که در خانواده هستند، باید اجازه گرفتن را بیاموزند و لازم است در اوقات استراحت و زمانی که منتظر کسی نیستند، برای رفتن نزد پدر و مادر اجازه بگیرند.

بر هر یک از پدر و مادر و مخصوصا مادر واجب است، حفظ حریم خود و دیگران را به فرزندش
یاد دهد، بدون اجازه گرفتن وارد حریم شخصی دیگری نشوند، چیزی که مربوط به خودش نباشد باز نکند، هر چند در آن خانه زندگی کند یا مدت زیادی در آن زندگی کرده باشد، در یخچال یا صندوق یا هر چیز دیگری را بدون اجازه از صاحب خانه باز نکند.

در بعضی از خانواده ها احترام گذاشتن به حریم وجود ندارد، برای همین فرزندشان به حقوق کسی اهمیت نمی دهند و بی مسئولیت بار آمده اند.

پدر و مادر وظیفه دارند ابتدا خود به حریم و قلمرو فرزندان خود احترام بگذارند. قبل از اینکه وارد اتاقشون شوند در بزنند. رازهایشان را بپوشانند. اگر اشتباه و خطایی از آنان سر زد، او را سرزنش نکنند. اگر در کاری موفقیت بدست نیاوردند، از آن چشم پوشی کنند. اگر آنها اینطور رفتار کردند، فرزندانشان هم احترام به حریم دیگران را یاد می گیرند.

۱۰- منع کردن

پدر و مادر گاهی شرم می کنند از اینکه فرزندشان در مجلس بزرگترها شرکت کند، هر وقت هم فرزندشان بخواهد در مجلس بزرگترها حاضر شود، او را بیرون می کنند و با برخوردی تند و سخت او را دور می کنند. بدون شک لازم است گاهی اوقات به فرزندانمان اجازه دهیم تا در مجالس بزرگان حضور یابند تا از آنان بیاموزند و از تجربیات آنان استفاده کنند.

بخاری و مسلم روایت کرده اند: «برای پیامبر (صلی الله علیه و سلم) مقداری خوراکی (یا نوشیدنی) آوردند، ایشان از آن خوردند، در سمت راستش هم کودکی نشسته بود که از همه ی افراد مجلس کوچکتر بود، سمت چپشان هم افراد کهنسال بودند، به کودک فرمود: اجازه می دهی قبل از تو به آنان بدهم؟ کودک گفت: به خدا ای پیامبر(صلی الله علیه ‌و سلم) جای دهان شما سهم من است و به کسی نمی دهم. پس پیامبر(صلی الله علیه و سلم) آن را به دست پسر داد.» این شیوه ی آموزش رسول الله(صل الله علیه و سلم) بود که در جمع بزرگان و پیران، برای بچه ها جا باز می کردند، برای اینکه این فرزندان در آینده خوب تربیت شوند و مرد امت اسلام و پایبند به اصول اسلام باشند و پدر و مادرها بتوانند در ایام پیری به این فرزندان تربیت شده ی حقیقی و اسلامی تکیه کنند و اعتماد داشته باشند. با این نوع آموزش می توان اطمینان داشت که فرزندانی بزرگ و والا تحویل جامعه داده اید و توانسته اید آموزش های لازم را به آنها بدهید و یقین داشت که آنها با افکاری باز و تربیتی عالی به آرزوهایشان می رسند. اما اگر آنها را محدود کنیم و یا در چهارچوپ قوانینی بسته آنها را تحت کنترل قرار دهیم، فرزندانی وابسته و بی اراده و از همه مهمتر بدون استقلال فکری و اجتماعی تحویل جامعه داده که نه به درد خودشان می خورند نه جامعه و همین باعث می شود شیطان صفتان فرزندان را گول بزنند و به بیراهه و کارهای ناشایست و حتی انحرافات اخلاقی بکشانند.

و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

از انتشارات (مدارالوطن للنشر- الریاض

مترجم: مادر علی

مترجم کوردی به فارسی: کبری آرمند (سمیه)

در تاریخ(۲۷/۱۱/۱۳۹۶)

صدای اسلام

ویراستار: حسن زاده

نمایش بیشتر

کبری آرمند

استان آذربایجان غربی - مهاباد مترجم فعال دینی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا