دعوت اسلامی

“نگاهی به عملکرد علمای اهل سنت و نقش موثر آنان در رهبریت جامعه در نیم قرن گذشته”

نویسندە: بهنام فهیــم

در میان تاریکی و ظلمات جهان پر تلاطم و أعصار و دوران مختلف، علماء نور هدايت و چراغ راهنمایی بشریت بوده‌اند. در احادیث از آنان به عنوان وارثین انبیاء و پیامبران علیهم‌الصلاة والسلام نام برده شده است.

با این رویکرد که چنین افرادی، گفتار و کردارشان از روش و آئین و سنت پیامبران گرفته شده است و در عمل سعی بر قرار دادن پیامبران از جمله پیامبر بزرگوار اسلام حضرت محمدصلی الله علیه وسلم به عنوان الگوی حسنه دارند، تا بتوانند بر رفتار و اخلاق جامعه تاثیر بگذارند و با اصلاح فرد، جامعه را نیز اصلاح و به راه سعادتمندی هدایت نمایند.

در این چند سطر سعی بر آن است تا بصورت توصیف و تحلیل، زندگی و عملکرد علمای اهل سنت و نقش موثر آنان در رهبریت جامعه علی‌الخصوص در نیم قرن گذشته، مورد بررسی قرار گیرد؛ باشدکه این گذر، مایه دید عموم مردم قرار بگیرد و از تلاش چنین بزرگوارانی با خبر شده و غافل نمانند.

علمای اهل سنت اندیشمندانی گمنام و فعالینی کم توقع اما کاری هستند که وجودشان در عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی، علمی، سیاسی و حتی عمرانی بسیار پر رنگ است.

حقیقتا چنین هست، علمای ما با عملکرد پیامبرگونه‌ی خود، در واقع آرامش دهنده و موجب تعامل و اخوت و همزیستی در جامعه هستند، مهمترین پایگاهشان مساجد و بیشترین متّکا و سندشان آیات و احادیث پیامبر صلی الله علیه و سلم می باشد، زندگی ساده‌ای دارند، از طرف مردم تامین معاش می‌شوند، کم توقع اما پرکارهستند، وقت کاریِ مشخصی ندارند، ارباب رجوعانشان زمان تعیین شده ای برای مراجعه ندارند، هر دم وگاهی درب خانه آنها بە‌روی مردم باز است، در واقع علماء همراز و همدم و همدرد جامعه هستند، در همه‌ی دردهای جامعه حضورشان همچون دواست، از بدو تولد تا بر سر مزار و قبر همگام با مردم هستند و با آنها معاش و زندگی می کنند و با آنها می میرند..

قطعا رمز موفقیت و پیروزی علمای ما همین غمخواری و همدمی و همدلی با مردم و کسب رضایت الهی می‌باشد.

عملکرد علمای اهل سنت در فرهنگ و اجتماع:

جامعه ما همیشه علاوه بر مسائل مذهبی دارای فرهنگ و آداب متعدد از سوی اقوام گوناگون می‌باشد، این دو مقوله هرگز با هم در تضاد نبوده حتی مکمل هم نیز هستند، اما فرهنگ نیازمند به ارشاد آموزه‌های دینی می‌باشد.

در لغت‌نامه دهخدا از فرهنگ به علم ودانش و ادب یاد شده است و این به معنی واقعی می‌تواند هم معنی با دین و دیانت نیز باشد، اما در اصطلاحات محلی فرهنگ و آداب و رسوم به آنچه که بین مردم به عنوان یک عادت در جریان باشد نیز فرهنگ می‌گویند و اینجاست که دین به عنوان یک معیار می‌تواند ارزش و صحت یک فرهنگ را بسنجد یا در جهت صحت یا عدم صحت آن قدم بردارد.

علمای دینی نه تنها مخالف با فرهنگ، آداب و رسوم نبوده؛ بلکه در جهت تقویت آن نیز قدم برداشته‌اند. از جمله لباس زیبای محلی و کردی که نشان از فرهنگ و هویت این قوم است، را بیشتر بر تن علما می‌توان مشاهده نمود.

اما در نیم قرن اخیر در بین مردم ما با تغییر و تحولات پیش آمده، یکی از بسترهای مناسبی که برای علما فراهم شد بحث اصلاح و ارشادات امورات فرهنگی و آداب و رسوم و زدودن چهره کریه جهل و خرافات از جامعه بود که در جامعه ما این مسائل نه تنها برای جامعه مفید نبودند، حتی ضربات سهمگینی نیز بر پیکره‌‌‌ی جامعه‌ی ما وارد کرده بود.

در این زمینه رشد فرهنگی بسیاری صورت گرفت و آنچه به عنوان ناهنجاری‌های جامعه بر ملت به نوعی بنام فرهنگ تحمیل شده بود توسط علما ودانشمندان یا حذف یا اصلاح گردید.

نمی‌خواهم به نمونه‌هایی در این زمینه اشاره کنم، چرا که در مقایسه با فرهنگ وآداب نیم‌قرن گذشته تا بحال اگر توجه یا مروری شود حتما این قضیه محسوس خواهد بود و آن چه مهم است بحث نقش علمای ما در دفع مضرات و مفاسد در امورات فرهنگی از جامعه بوده که به آن اشاره شد.

ناگفته نماند در بحث ادبیات هم علمای ما همیشه حافظ ادبیات محلی و ملی بوده و بحث خواندن و نوشتن و تعلیم و تربیت اساسی‌ترین حوزه کاری علما بوده و می‌باشد و در گذشته قطعا نقش مساجد در تعلیم و تربیت مردم کمتر از مدرسه و دانشگاه نبوده و در حفاظت از زبان محلی و حتی زبان ملی، دو مقوله معلم و استاد همیشه در کنار نام علما می‌درخشد و این از نقش استادی و تلاشهای آنان در این حوزه می‌باشد که می‌توان بزرگترین ادباء، شعرا نویسندگان و محققین را از قشر علما یا همنشینان حجره‌ها دانست.

بدون تردید می‌توان گفت موثرترین قشر در بین جامعه امروزی، علمای ما یا ماموستایان آئینی هستند ( به اقرار و اعتراف همه اقشار جامعه ) و قطعا صداقت در عمل و اخلاص در راه خداوند از جمله دلائل این موثر واقع بودن می‌باشد، با این همه در روستاها و مساجد محلی، علماء حلّال مشكلات هستند چنانچه یکی دو روز مهمان یکی از علماء باشید، مراجعات مردمی با مشکلات مختلف را به عینه مشاهده خواهی کرد.

گاهی شاید فکر می‌شود علمای ما فقط کارشان اذان گفتن و خواندن نماز است ولی این چنین نیست، علمای ما در مسجد معلم اخلاق، قران، حدیث و دیگر علوم متداول هستند. در خانه پناهگاه انسانهای فقیر و مظلوم می‌باشند و در جامعه فردی مصلح و گاهی قاضی و گاهی شورا و دهیار هستند که مشکلات و کمبودهای محلات و مردم را از مسئولین پیگری می‌نمایند و در حاکمیت نقش رابط بین ملت و دولت را به عهده دارند؛ بهر حال هر چه بگویم از خدمت علما  در خدمت به مردم باز کم گفته ام ، قشری که از هر فرصتی جهت خدمت به مردم استفاده می‌کند تا بهانه‌ای جهت کسب رضای الهی باشد؛ لذا تلاش‌های علمای ما برای اجتماع و فرهنگ بسیار ارزنده و ستودنیست.

عملكرد علمای اهل سنت در حوزه سياسي:

در كتاب شرح العقائد نسفي يكي از شروطی را که برای امام نقل می‌کند این است که ( ان یکون الامام سائسا) بدین معنی که امام مسلمین باید فردی آشنا به مسائل سیاسی باشد.
این قضیه هم دال بر عدم جدائی دین از سیاست است و هم به حوزه فعالیت رهبران دینی و علماء و انديشمندان اسلامی اشاره دارد اينكه سياست و – آگاهی و -دخالت در امور سياسي يكي از وظایف علما هست تا در این زمینه بتوانند حکومت را در راستای اهداف اسلامی یاری و هدایت نمایند، شکی نیست  پس حضور علمای اسلام از قضایای پر اهمیت در جهان امروزی هست.

هرچند طرفداران مکتب سکولاریسم آن را نپسندند اما باید اذعان نمود بسیاری از احکام شریعت اسلام از جمله حدود و اجرای احکامی چون برپایی عدالت در جامعه و حق الناس ها نیاز به حکومت دارد و در واقع اجرای بسیاری از احکام اسلامی نیازمند وجود داشتن یک حکومت -اسلامی – ست. شک نکنید اگر به طور کامل و شامل به قوانین اسلام عمل گردد قطعا هیچ مکتب و فکری همانند اسلام نمی‌تواند در حکومت‌داری موفق بوده و پاسخگوی نیازهای بشری باشد؛ هرچند امروز تبلیغات وسیعی علیه اسلام و مسلمین و شبهه‌های متعددی مطرح می‌گردد، اما آنچه که ما از اسلام در منابع دینی دریافت کرده لیم این است که قطعا اگر درست و حسابی از آن استفاده شود می‌تواند پاسخگوی مشکلات جامعه بشری باشد.

مدعیان آزادی و حقوق بشر اگر چه پیشرفتهای مادی انکار ناپذیری داشته اند لیکن باید قبول کرد که در باطن از معنویت و بسیاری از فضائل اخلاق بدور مانده‌اند!

در کتاب جنایات غربی بحث کوره‌های جنین سوزی در غرب و همچنین تجاوز به دختران زیر سنین بلوغ، همجنسگرایی، ارتباط نامشروع با حیوانات و محرمات وهزاران جنایات دیگر بخصوص در حمله به کشورها و کشتار انسانهای بیگناه می‌تواند شاهدی بر دموکراسی و آزادی سراب‌گونه‌ی غرب باشد و به قول معروف با مطالعه دقیق در این حوزه‌ها می‌توان پی‌برد که براستی صدای دُهُل از دور خوش است!

علمای اهل سنت در حوزه سیاسی همواره خواستار اجرای احکام اسلامی بوده و خود در این زمینه پیشقدم نیز هستند، چرا که دفاع از مظلومین و عدالت‌طلبی و عدالت‌خواهی از صفات دین مبین اسلام است.

بنابر این نتیجه می‌گریم که علمای اهل سنت دستاوردهای بسیار زیادی در حوزه‌های مختلف داشته اند و آنچه بیان شد قطعا نمی تواند گویای همه فعالیتها و زحمات و خدمات این قشر کم‌توقع و موثر باشد.

علمای ما در صحنه‌ها همیشه حضور مثبت داشته‌اند و دائم با دعوت به همزیستی و دگرپذیری مردم را به انسان‌دوستی و محبت و برادری و برابری دعوت نموده‌اند ونه تنها نقش تقریبی بسیار موثری را میان مذاهب ایفاء نموده اند، بلکه در جهت احترام به ادیان و حقوق اقلیت‌های دینی نیز تاکید نموده و هرگونه هتک حرمت و اسائه ادب به اهل کتاب و دیگر انسانها را نیز رد نموده‌اند.

شاید گذر بر این موارد بیشتر نگاهی سیاسی داشته باشد اما واقعیتی بزرگ وانکار ناپذیری است که علمای اهل سنت همیشه در این موارد با تاکید بر عمل به دین رحمت اسلام و سنت پاک پیامبر صلی‌اللە علیە و سلم توانسته‌اند مدیر و رهبرانی صادق برای مردم باشند و توانسته‌اند چهره مرحمت دین را بیشتر به دید همگان قرار بدهند.

بنابراین اعتقاد به سیاست در کنار دین‌دار بودن به معنی این است که مدیریتی صحیح براساس قران و سنت داشته باشید تا بتوانید در این حوزه نیز موفق باشید و پاسخی محکم به شبهه افکنانی بدهید که دین را متعلق به کنج مساجد و سیاست را کار دغل‌کاران می‌دانند و این دو مقوله ( دین و سیاست ) را از هم جدا اعلام می‌نمایند.

نهایتا می‌توان گفت علمای اهل سنت همیشه بین حکومت و ملت با نقش یک رابط صادق توانسته‌اند مشکلات را انتقال بدهند و در زمینه رفع مشکلات این نقش هرگز فراموش‌شدنی و انکار پذیر نیست وبه دلیل نیت صادقانه ومخلصانه از هر دو سو هم مورد اعتماد می‌باشند.

این چند سطر صرفا گذری بر فعالیتهای علمای زحمتکش و مخلص اهل سنت بود و شاید بتوان از دیدگاهی دیگر به مشکلات و  کمبودهای آنان نیز پرداخت، سالهاست که توقع می رود در این زمینه حتی گفتگوهایی با علمای ما صورت بگیرد و از تلاش و حضور آنان در تمامی شئونات زندگی مردم، قدردانی و سپاسگزاری شود.

وقتی در حدیث پیامبر صلی الله علیه و سلم  مشاهده می‌شود وفات یک عالِم دینی مساویست با موت یک عالَم، بحث و بررسی فعالیتهای این جانشینان برحق انبیاء و زحمتکشان واقعی جامعه، رسالتی بسیار ارزشمند و لازم برای نویسندگان و فعالین مدنی و محققین ما باشد که متاسفانه از آن غفلت شده است. لذا اقرار می‌کنم هر چند خود افتخار شاگردی چنین بزرگوارانی را داشته ام اما ترسم از این است نتوانسته باشم حق مطلب را ادا کرده و آنچه در خور شأن علمای بی ریای ماست‌‌، بیان نموده باشم.

نهایتا می‌توان اشاره نمود علمای ما براستی نوری درخشنده در جامعه هستند که وجودشان برکت و حضورشان مایه درخشندگی همه زوایای زندگی عامه مردم است.

خداوند همه ما را از رهروان واقعی پیامبر بزرگوار اسلام و علمای أعلام قرار دهد و هرگز ما را از برکت وجودشان بی بهره ننماید.

فهیم بهنام

از طريق
فهیم بهنام
منبع
https://sozimihrab.org/
نمایش بیشتر

فهیم بهنام

استان آذربایجان غربی - ارومیه مترجم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا