تاریخ

وفاداری ابوبکر و عمر

داستانی از وفاداری ابوبکر و عمر

نمونه ای از وفاداری خلیفه اوّل مسلمین، سیّدنا ابوبکر صدیق (رض)
روزی از روزها، حضرت جابر بن عبدالله همراه، رسول الله راه می رفت و این در حالی بود که جابر از نظر مادی بسیار فقیر بود. رسول الله هم که او را می شناخت، به او فرمود: « ای جابر! اگر اموال و غنایم بحرین برسد، تقسیم می کنم و به تو این چنین و این چنین می دهم.»
خلاصه آنکه، پیامبر خدا در سال یازدهم، اجلش فرا رسید و فوت کرد و اموال بحرین هم نیامد و ابوبکر صدیق پس از بیعت گرفتن از مردم و پس از انجام یک سری کارهای مهم و اساسی به مسجد رفت و در میان مردم ندا داد:
هر کس که رسول الله به او وعده ای داده یا طلبی از رسول الله داشته است، بیاید و طلبش را بگیرد.
جابر می گوید: من نزدش رفتم و به او گفتم: رسول الله در زمان حیات مبارکشان چنین قول و وعده ای به من داده بود، اگر اموال و غنایم بحرین برسد، به تو این چنین و این چنین می دهم.»
جابر می گوید: ابوبکر صدیق (رض) چنگی از سکه ها را برداشت و به من داد، آن ها را شمردم، پانصد درهم بود، خواستم بروم که ابوبکر صدیق فرمود: صبرکن و دو برابر دیگر هم ببر، چون رسول الله (ص) فرموده است: این چنین و این چنین و این چنین.
بله، جای تعجب نیست از صدیق اکبر و یار غار و پدر زن گرامی پیامبر همین انتظار می رود که نسبت به عمل و وعده ی رسول خدا، این چنان مسئولیت پذیر و دقیق باشد
.
* اما وفاداری حضرت عمربن خطاب (رض)، خلیفه دوم مسلمانان نسبت به رسول الله (ص)

همه می دانیم که هنگام هجرت پیامبر و یارش ابوبکر صدیق و سراقه بن مالک (رض) چه اتفاق مهمی افتاد. بله آن هنگام که سراقه آنها را تعقیب می کرد و به پیامبر و ابوبکر نزدیک شد، رسول الله (ص) به سراقه گفت: «برو ای سراقه و درعوض ، دو دستبند کسری از آنِ تو»
سراقه بعد از آن اسلام آورد و مسلمان شد و رسول خدا وفات فرمود و ابوبکر صدیق نیز پس از دوسال و چند ماه خلافت، دار فانی را وداع گفت و حضرت عمر (رض) خلیفه شد و مداین را فتح کرد و ایران را فتح نمود و گنجینه های کسری را آوردند و در محل جمع آوری بیت المال یعنی مسجد النبی گذاشتند.
حضرت عمر (رض) امیر المؤمنین، بالای منبر می ایستد و می گوید:
سراقه کجاست؟
سراقه که در بین حاضران بود می گوید: بله یا امیرالمؤمنین!
حضرت عمر(رض) وعده رسول خدا را اجرا می کند و دو دستبند کسری را به او می دهد. و سراقه هم آن ها را می گیرد و گریه می کند و همگان در مسجد شروع به گریه می کنند و آن روزهای سخت رسول الله را به یاد می آورند.
بله حضرت عمر بن خطاب، بعد از 15 سال به وعده رسول الله عمل می کند و درسی آموزنده به اصحاب و مسلمانان می دهد که ای مسلمانان، ای حاکمان و ای پیروان رسول الله:
وعده های خود را از یاد نبرید و به آن ها عمل کنید تا خدا هم به وعده هایش عمل کند و وفاداری عملی خود را به رسول الله اعلام نمائید. « اَلکریمُ اذا وَعَدَ وَفا » جوانمرد و بخشنده کسی است که اگر وعده داد به آن عمل کند
.
پس ای پدران ،و ای مادران،
ای معلّمان دلسوز،
ای مربیان زحمتکش و شما ای دانش آموزان عزیز،
ای جوانان و ای نوجوانان؛
همگی همین حالا، بله همين حالا، تا دير نشده ، تصمیم بگیرید و وعده های داده شده ی خویش را مرور کنید و همین الان برنامه ریزی کنید تا نسبت به انجام وعده های فراموش شده اقدام نمایند، در غیر این صورت فردا بسیار دیر خواهد بود!
به امید اینکه همه ی ما بتوانیم به قول و وعده های و پیمان هایمان به درستی و طبق دستور خداوند عمل کنیم.
درود و سلام خدا بر وفاداران واقعی رسول الله و اصحاب او باد.
درود و سلام خدا به همه ی عاشقان واقعی رسول الله و اصحاب او.
درود و سلام خدا به همه ی معلّمان و متعلّمان مخلص در سراسر جهان.
درود ورحمت خدا بر همه مادران وپدراني كه بچّه هاي خودرا به حال خود رهانمي كنند و نيگران آينده ي جگر گوشه هايشان هستند وبراي آنه برنامه ريري درست مي نمايند .

احمد ابراهیمی سردشت

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا