اندیشه

پایه های اخلاقی و فرهنگی اختلاف

انسان همانطور که به وجدان زنده و با فضیلت احتیاج دارد ، محتاج عقل سلیم و بیدار نیز است و به علم و ایمانی بازدارنده از گناه و معصیت احتیاج دارد . یادگیری فرهنگ اختلاف برای مسلمانان علی الخصوص دعوتگران ضروری است و نباید آدمی از آن غافل باشد. در این قسمت به بعضی از این آداب اشاره می نماییم. 

ـ داشتن اخلاص و پیروی نکردن از هوا و هوس. در بسیاری از موارد ، اختلاف در میان گروهها و افراد بصورت ظاهری بر سر مسایل علمی و فکری می باشد در حالی که منشا اصلی پدید آمدن این اختلافات پیروی از نفس و خودخواهی افراد است که باعث گمراهی و کور شدن انسان از دیدن حقایق می شود. پافشاری و حرص بر تربیت اسلامی و تربیت نبوی در انسان به این خاطر است که انسان چنان تربیت شود که در کارهایش فقط رضایت خدا را مد نظر قرار دهد نه منافع دنیوی و تعریف مردم. خداوند چنین بیان می نماید : مَا عِندَکُمْ یَنفَدُ وَمَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ .‏آنچه نزد شما ( مردمان از نعمت جهان ) است ناپایدار و فانی است ، و آنچه نزد خدا است ماندگار و باقی است . نحل ۹۶٫ در حدیثی از رسول الله (ص) که معاذ آن را نقل می کند چنین آمده است : اندکی ریا نیز شرک است و کسانی که با اولیا و دوستان خداوند دشمنی می کنند براستی ، با خدا می جنگند چون خداوند انسانهای متقی و راستگو را دوست دارد ، آنهایی که چنان گمنام اند که اگر غایب شوند کسی دنبالشان نمی گردد و اگر هم حضور داشته باشند کسی آنها را نمی شناسد . دلهایشان چراغ هدایت است و از تنگی و غبار زمین رها و رستگار می شوند. 

مسلمان حقیقی کسی است که بنده خدا باشد نه برده نفس و هوای خود. در هر مکان و هر کاری که قرار گیرد برای او مساوی است چون توجهش فقط به خدا می باشد. اگر هر کس در برابر حق از پیروی هوای نفس پیراسته شود و مسئولیت خود را خالصانه به انجام رساند از زمره کسانی خواهد بود که خداوند به آنان اخلاص را بخشیده است.     قُلْ إِنَّ صَلاَتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ‏. ‏بگو : نماز و عبادت و زیستن و مردن من از آن خدا است که پروردگار جهانیان است ( و این است که تنها خدا را پرستش می‌کنم و کارهای این جهان خود را در مسیر رضایت او می‌اندازم و بر بذل مال و جان در راه یزدان می‌کوشم و در این راه می‌میرم ، تا حیاتم ذخیره مماتم شود ) .‏ انعام .۱۶۲ سلف صالح نیز گفته اند : خطرناکترین معبود بندگان در زمین هوا و هوس است . چون انسان با وجود اطلاع از این بیماری باز به سوی گمراهی قدم برمیدارد. خداوند درباره این نوع از شرک می فرماید : أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَهً فَمَن یَهْدِیهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ‏.‏هیچ دیده‌ای کسی را که هوا و هوس خود را به خدائی خود گرفته است ، و با وجود آگاهی ( از حق و باطل ، آرزوپرستی کرده است و ) خدا او را گمراه ساخته است ، و بر گوش و دل او مهر گذاشته است و بر چشمش پرده‌ای انداخته است‌ ؟ ! پس چه کسی جز خدا ( و خدا هم از وی رویگردان است ) می‌تواند او را راهنمائی کند ؟ آیا پند نمی‌گیرید و بیدار نمی‌شوید ؟‏ جاثیه ۲۳٫

ـ آزاد بودن از تعصب نسبت به اشخاص و مذهب. یکی دیگر از موجبات اخلاص این است که شخص خود را از تعصب در آرا و اقوال اشخاص و مذاهب آزاد کند و در هر مسأله ای که دلیل برایش معلوم گشت اگر چه مخالف تفکرش نیز باشد به آن احترام و در برابر آن تسلیم شود. خداوند می فرماید : « قل اطیعوا الله و اطیعوا الرسول » بگو از اقوال خدا و رسول خدا پیروی کنید. در این زمینه اولین چیزی که لازم است انسان از بند آن رها گردد تعصب بر آرا و نظرات خویش می باشد. و بخاطر پیروی از هوا و نفس یا ترس از متهم شدن به نداشتن علم و بیسوادی بر نظر خودش اصرار نکند. امام شافعی (رض) چه زیبا می فرماید : به خدا قسم در جدل ها و مناظراتم هیچ باکی بر این ندارم که حق بر زبان من جاری گردد یا زبان شخص مقابلم . حتی می فرماید : دوست دارم حق با طرف مقابل من باشد . قرآن چند نمونه از این نوع تعصب را برایمان بازگو و کردارشان را محکوم و ناپسند می شمارد و مسلمانان را از تقلید آنان برحذر داشته است . وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُواْ بِمَا أَنزَلَ اللّهُ قَالُواْ نُؤْمِنُ بِمَا أُنزِلَ عَلَیْنَا وَیَکْفُرونَ بِمَا وَرَاءهُ وَهُوَ الْحَقُّ مصدقا لما معهم ‏هنگامی که به آنان گفته شود : به آنچه خداوند فرو فرستاده است ( که قرآن است ) ایمان بیاورید ، میگویند : ما به چیزی ایمان میآوریم که بر خود ما نازل شده باشد ( نه بر اقوام دیگر ) ، و به غیر آن کفر میورزند و حال آن که حق بوده و تصدیق کننده چیزی است که با خود دارند .بقره ۹۱٫ وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَلاَ یَهْتَدُونَ وَمَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُواْ کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِمَا لاَ یَسْمَعُ إِلاَّ دُعَاء وَنِدَاء صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَعْقِلُون .‏و هنگامی که به آنان گفته شود : از آنچه خدا فرو فرستاده است پیروی کنید ( و راه رحمان را پیش گیرید ، نه راه شیطان را ) ، میگویند : بلکه ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم ( نه از چیز دیگری ) . آیا اگر پدرانشان چیزی ( از عقائد و عبادات دین ) را نفهمیده باشند و ( به هدایت و ایمان ) راه نبرده باشند ( باز هم کورکورانه از ایشان تقلید و پیروی میکنند ؟ ) ‏مثل ( دعوتکننده ) کسانی که کفر ورزیدهاند ( و راه حقیقت و هدایت را ترک گفتهاند و کورکورانه به دنبال آباء و اجدادشان افتادهاند ) همچون مثل کسی است که ( چوپان گوسفندانی باشد و ) آنها را صدا بزند ، ولی آنها چیزی جز سر و صدا نشنوند ( و بدون این که حقیقت و مفهوم گفتار او را درک کنند ، با اشاره او بیاراده سر به زیر اندازند و به این طرف و آن طرف بروند . کافران نیز ) کران و لالان و کورانند و لذا ایشان از روی خرد عمل نمیکنند و نمیفهمند .‏ بقره ۱۷۰-۱۷۱ .

ـ عدالت و انصاف. اسلام بر همه مسلمانان واجب نموده است که نسبت به همه چه دوست چه بیگانه عادل باشند و بخاطر رضای خداوند عادلانه شهادت بدهند . و عصبانیت سبب خروج از دایره حق نگردد و نباید خصومت و جبهه گیری باعث فراموشی صفات نیکوی طرف مقابل شود. خداوند اینگونه می فرماید : یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاء لِلّهِ وَلَوْ عَلَى أَنفُسِکُمْ أَوِ الْوَالِدَیْنِ وَالأَقْرَبِینَ إِن یَکُنْ غَنِیّاً أَوْ فَقَیراً فَاللّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُواْ الْهَوَى أَن تَعْدِلُواْ وَإِن تَلْوُواْ أَوْ تُعْرِضُواْ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیراً ‏. ‏ای کسانی که ایمان آورده‌اید ! دادگری پیشه سازید و در اقامه عدل و داد بکوشید ، و به خاطر خدا شهادت دهید ( و از این سو و آن سو جانبداری نکنید ) هر چند که شهادتتان به زیان خودتان یا پدر و مادر و خویشاوندان بوده باشد . اگر کسی که به زیان او شهادت داده می‌شود دارا یا ندار باشد ،  ( رغبت به دارا ، یا شفقت به ندار ، شما را از ادای شهادت حق منصرف نکند ) چرا که ( رضای ) خداوند از ( رضای ) هردوی آنان بهتر است ( و خدا به مصلحت آن دو آگاه‌تر از شما است ) پس از هوا و هوس پیروی نکنید که ( اگر چنین کنید از حق ) منحرف می‌گردید ( و به باطل می‌افتید ) . و اگر زبان از ادای شهادت حق بپیچانید یا از آن روی بگردانید ، خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است ( و پاداش اعمال نیک و پادافره اعمال بدتان را می‌دهد ) .‏  نسا ۱۳۵٫‏ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ‏. ‏ای مؤمنان ! بر ادای واجبات خدا مواظبت داشته باشید و از روی دادگری گواهی دهید ، و دشمنانگی قومی شما را بر آن ندارد که ( با ایشان ) دادگری نکنید . دادگری کنید که دادگری ( به ویژه با دشمنان ) به پرهیزگاری نزدیکتر ( و کوتاه‌ترین راه به تقوا و بهترین وسیله برای دوری از خشم خدا ) است . از خدا بترسید که خدا آگاه از هر آن چیزی است که انجام می‌دهید .‏ مائده ۸ .

ـ حسن ظن به دیگران . یکی دیگر از پایه های اخلاقی در برخورد با دیگران عبارتست از حسن ظن و برداشتن عینک بد بینی از روی چشم های خویش . و مسلمان نباید همیشه خود را مبرا و دیگران را متهم نماید . خداوند می فرماید : الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَهِ هُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنشَأَکُم مِّنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنتُمْ أَجِنَّهٌ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ فَلَا تُزَکُّوا أَنفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى ‏.‏همان کسانی که از گناهان بزرگ و بدکاریها کناره‌گیری می‌کنند و اگر گناهی از آنان سر زند تنها صغیره است ( و آن هم مورد عفو خدا قرار می‌گیرد ) چرا که پروردگار تو دارای آمرزش گسترده و فراخ است . خداوند از همان زمان که شما را از زمین آفریده است ، و از آن روز که شما به صورت جنینهای ناچیزی در درون شکمهای مادرانتان بوده‌اید ، از ( تمام ذرات و همه جزئیات وجود ) شما به خوبی آگاه بوده است و هست . پس از پاک بودن خود سخن مگوئید ، زیرا که او پرهیزگاران را ( از همه ) بهتر می‌شناسد .‏ نجم ۳۲٫  درباره سرزنش یهودیانی که همیشه خود را تبریه می کردند و ادعای فرزندی خداوند را داشتند چنین می فرماید:أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یُزَکُّونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللّهُ یُزَکِّی مَن یَشَاءُ وَلاَ یُظْلَمُونَ فَتِیلاً ‏. ‏مگر آگاه نیستی از کسانی که خویشتن را پاک می‌شمارند ( و با لاف و گزاف خود را متّقی قلمداد می‌نمایند ؟ ) . بلکه ( این تنها ) خدا است که ( چنان که باید پاکان و ناپاکان را از هم می‌شناسد و ) کسانی را که خود بخواهد پاک می‌دارد ( و می‌شمارد و به راه راست هدایت می‌نماید و به کسی کمترین ستمی روا نمی‌دارد ) و بدیشان به اندازه نخ هسته خرما هم ظلم و جور نمی‌شود .‏  نسا ۴۹٫ آری حسن ظن به خدا و بندگانش یکی از اشعاب ایمان و برعکس سوءظن به خدا و بندگانش نشان ضعف ایمان است. قرآن و سنت نبوی مسلمانان را از داشتن سوءظن برحذر داشته اند . خداوند می فرماید ‏ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ . ‏ای کسانی که ایمان آورده‌اید ! از بسیاری از گمانها بپرهیزید ، که برخی از گمانها گناه است ،  حجرات ۱۲٫ و پیامبر نیز فرموده است : ایاکم و الظن فان الظن اکذب الحدیث. خود را از گمان دور بدارید. زیرا گمان دروغترین و بدترین سخن است . که در این حدیث منظور از سوءظن بدون دلیل است. اگر چه سوءظن چیزی است که کمتر کسی از آن در امان می ماند اما بر هر مسلمان دعوتگری لازم است در این مسئله تسلیم وسوسه ای شیطان نگردد و به جای جستجو در لغزش و عیوب دیگران ، اشتباهات و عیبهایشان را مخفی سازد . بدانیم که مبغوضترین مردم در قیامت نزد پیامبر کسانی هستند که باعث آبروریز دیگران می شوند و لغزشهایشان را برملا می کنند. 

ـ دوری جستن از حب غلبه در مجادله و شدت در خصومت . در اسلام اگر چه به مجادله به شیوه احسن امر شده است اما برتری جویی یا حب غالب بر طرف مقابل به هر شیوه و بدون ملتزم شدن به منطق و فروتنی امری قبیح و مذموم است . و این نوع روش را نوعی از شیوه اهل شرک و کفر معرفی می کند وَمِنَ النَّاسِ مَن یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا کِتَابٍ مُّنِیرٍ ‏ثَانِیَ عِطْفِهِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُ فِی الدُّنْیَا خِزْیٌ وَنُذِیقُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ عَذَابَ الْحَرِیقِ ‏. گروهی از مردم درباره ( یگانگی آفریدگار و صفات و افعال و اعمال ) خداوندگار بدون هیچ دانشی و رهنمودی و کتاب روشنگری به مجادله می‌پردازند .‏‏مستکبرانه دوشهایشان را بالا می‌اندازند و مغرورانه رویشان را برمی‌گردانند تا ( بدین وسیله مردمان را از راه خدا ) گمراه سازند . بهره آنان در این جهان خواری و رسوائی است ، و در روز قیامت عذاب آتش سوزان ( دوزخ ) را بدیشان می‌چشانیم .‏  حج ۸و۹٫ درباره مجادله حضرت ابراهیم با پادشاه زمان خودش قران چنین می فرماید : أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِی حَآجَّ إِبْرَاهِیمَ فِی رِبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْکَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ قَالَ أَنَا أُحْیِی وَأُمِیتُ . ‏آیا با خبری از کسی که با ابراهیم درباره ( الوهیّت و یگانگی ) پروردگارش راه مجادله و ستیز در پیش گرفت ، بدان علّت که خداوند بدو حکومت و شاهی داده بود ( و بر اثر کمی ظرفیّت از باده غرور سرمست شده بود ) ؟ هنگامی که ابراهیم گفت : پروردگار من کسی است که ( با دمیدن روح در بدن و بازپس گرفتن آن ) زنده میگرداند و میمیراند . او گفت : من ( با عفو و کشتن ) زنده میگردانم و میمیرانم .   بقره ۲۵۸٫  در اینجا پادشاه ستمگر مدعی بود که گویا می تواند زنده کند و بمیراند . او چون خودخواه و برتری جو است هر طور که نفسش بخواهد کلماتی همچون ( احیا و اماته ) را تعبیر می کند . ابوامامه از پیامبر (ص) روایت می کند که فرموده است : کسی که در مجادله خصومت و دعوا را ترک کند اگر چه حق نیز با وی باشد ، من خانه ای در بهشت را برایش ضامن می گردم . همچنین خانه ای در بهشت را برای کسی تضمین می کنم که دروغ را ترک کند هر چند که برای مزاح نیز باشد. و خانه ای در بالاترین طبقات بهشت برای کسی که اخلاقش نیکو باشد. همچنین ام المومنین عایشه (رض) از رسول خدا نقل می کند که فرمود: ان ابغض الرجال الی الله الالد الخصم . مبغوضترین مردان نزد خداوند کسی است که در خصومت و جدال شدت به خرج میدهد. خداوند نیز در مورد شدت به خرج دادن در خصومت اینگونه می فرماید وَمِنَ النَّاسِ مَن یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللّهَ عَلَى مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ‏. ‏در میان مردم کسی یافته میشود که سخن او در ( باره امور و اسباب معاش ) زندگی دنیا ، تو را به شگفت میاندازد ( و فصاحت و حلاوت کلام او ، مایه اعجاب تو میشود ) و خدا را بر آنچه در دل خود دارد گواه میگیرد ( و ادّعاء دارد که آنچه میگوید ، موافق با چیزی است که در درون پنهان میدارد ، و گفتار و کردارش یکی است ) . و حال آن که او سرسختترین دشمنان است .‏ بقره ۲۰۴ .

ـ بحث کردن به نیکوترین شیوه و مجادله به روش احسن. در این راستا مراعات نمودن این امور و اسلوب لازم هستند. 

۱) بکار بردن زیباترین و لطیف ترین کلمات. خداوند می فرماید : ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ ‏.‏( ای پیغمبر ! ) مردمان را با سخنان استوار و بجا و اندرزهای نیکو و زیبا به راه پروردگارت فراخوان ، و با ایشان به شیوه هرچه نیکوتر و بهتر گفتگو کن‌ ؛ چرا که ( بر تو تبلیغ رسالت الهی است با سخنان حکیمانه و مستدلاّنه و آگاهانه ، و به گونه بس زیبا و گیرا و پیدا ، و بر ما هدایت و ضلال و حساب و کتاب و سزا و جزا است . ) بی‌گمان پروردگارت آگاه‌تر ( از همگان ) به حال کسانی است که از راه او منحرف و گمراه می‌شوند و یا این که رهنمود و راهیاب می‌گردند .‏ نحل ۱۲۵٫ بنابراین لازم است مجادله کننده در گفتگو با طرف مقابل از لطیف ترین و شیرین ترین کلمات استفاده نماید . برای مثال به آیات قران توجه کنیم . خداوند وقتی یهود و نصارا را مورد خطاب قرار می دهد از کلماتی استفاده می کند که در نزدیک کردن دلهایشان بسوی خود تاثیر داشته باشد و همین تعبیرات باعث ایمان آوردن بسیاری از آنان گشت . مثلا آیه  یَا أَهْلَ الْکِتَابِ قَدْ جَاءکُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیراً مِّمَّا کُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکِتَابِ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ قَدْ جَاءکُم مِّنَ اللّهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُّبِینٌ ‏ .‏ای اهل کتاب ! پیغمبر ما ( محمّد ) به سوی شما آمده است . بسیاری از چیزهائی را برایتان روشن می‌سازد که از کتاب ( تورات و انجیل ) پنهان نموده‌اید ، و از بسیاری از چیزها ( و مطالبی که پنهان ساخته‌اید و فعلاً مورد نیاز نیست ) صرف نظر می‌نماید . از سوی خدا نوری ( که پیغمبر است و بینشها را روشنی می‌بخشد ) و کتاب روشنگری ( که قرآن است و هدایت‌بخش مردمان است ) به پیش شما آمده است .‏ مائده ۱۵ .یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِی دِینِکُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الحق . ‏ای اهل کتاب ! در دین خود غلوّ مکنید ( و درباره عیسی راه افراط و تفریط نپوئید ) و درباره خدا جز حق مگوئید ( و او را به اوصاف ناشایستی همچون حلول و اتّحاد و اتّخاذ همسر و انتخاب فرزند ، نستائید )  نسا ۱۷۱ . حتی قرآن مشرکین بت پرست را به جای  اینکه ( یا ایها المشرکون ) خطاب قرار دهد از عبارت ( یا ایها الناس ) استفاده می کند .

۲) یکی دیگر از این اسلوب این است که طرفین تفکر خود را بر نقاط انفاق متمرکز نمایند و این روشی قرآنی است که ما هم باید بدان پایبند باشیم . وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْکِتَابِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِی أُنزِلَ إِلَیْنَا وَأُنزِلَ إِلَیْکُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُکُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ .‏با اهل کتاب ( یعنی با یهودیان و مسیحیان ) جز به روشی که نیکوتر ( و نرمتر و آرامتر و به قبول نزدیکتر ) باشد ، بحث و گفتگو مکن ، مگر با کسانی از ایشان که ستم کنند ( و متوسّل به زور یا گستاخی شوند و از حدّ اعتدال در جدال ، خارج گردند . در این صورت شدّت و حدّت در مقابله با آنان بلامانع است ) . بگوئید : به تمام آنچه از سوی خدا بر ما و بر شما نازل شده است ایمان داریم ( که قرآن و تورات و انجیل است ) . معبود ما و معبود شما یکی است ، و ما تنها تسلیم و فرمانبردار او هستیم .‏  عنکبوت ۴۶ .‏ قُلْ أَتُحَآجُّونَنَا فِی اللّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّکُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ ‏ .‏بگو : آیا درباره ( دین ) خدا با ما به مجادله میپردازید ؟  ( و گمان میبرید که خدا پیغمبران را جز از میان شما بر نمیگزیند ) و حال آن که او پروردگار ما و شما است ( و رحمت خویش را به طور یکسان نصیب هر قومی که بخواهد میکند ) و ( نتیجه ) کردار ما از آن ما ، و ( نتیجه ) کردار شما از آن شما است ( و هرکس در گرو اعمال خویش است و حسب و نسب باعث امتیاز نیست ) و ما با اخلاص او را پرستش میکنیم .‏ بقره ۱۳۹٫پس لازم است بدانیم وقتی که قرآن ما را چنان تربیت می کند که در مجادله با اهل کتاب پایبند این اصول باشیم در حالی که در آنان در عقاید و اصول دین با ما فرق دارند و به شریعت اسلام و رسالت پیامبر ایمان ندارند پس وظیفه و ملتزم بودنمان در مجادله و بحث با مسلمانی که هم عقیده و هم دین ماست و دارای یک کتاب و پیامبر هستیم باید چگونه باشد ؟ به گفتگوی میان حضرت ابراهیم با پدرش توجه نمایید که قرآن چه زیبا آنرا نقل می کند . وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقاً نَّبِیّاً ‏إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا یَسْمَعُ وَلَا یُبْصِرُ وَلَا یُغْنِی عَنکَ شَیْئاً ‏ یَا أَبَتِ إِنِّی قَدْ جَاءنِی مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ یَأْتِکَ فَاتَّبِعْنِی أَهْدِکَ صِرَاطاً سَوِیّا ‏ یَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِیّاً ‏ یَا أَبَتِ إِنِّی أَخَافُ أَن یَمَسَّکَ عَذَابٌ مِّنَ الرَّحْمَن فَتَکُونَ لِلشَّیْطَانِ وَلِیّاً‏ قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنْ آلِهَتِی یَا إِبْراهِیمُ لَئِن لَّمْ تَنتَهِ لَأَرْجُمَنَّکَ وَاهْجُرْنِی مَلِیّاً ‏ ‏قَالَ سَلَامٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کَانَ بِی حَفِیّاً ‏وَأَعْتَزِلُکُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّی عَسَى أَلَّا أَکُونَ بِدُعَاء رَبِّی شَقِیّاً ‏. در کتاب ( قرآن ، برای مردمان ، گوشه‌ای از سرگذشت ) ابراهیم را بیان کن . او بسیار راست کردار و راست گفتار و پیغمبر ( یزدان دادار ) بود .‏هنگامی ( را بیان دار ) که ( محترمانه ) به پدرش گفت : ای پدر ! چرا چیزی را پرستش می‌کنی که نمی‌شنود و نمی‌بیند و اصلاً شرّ و بلائی از تو به دور نمی‌دارد ؟‏‏ای پدر ! دانشی ( از طریق وحی الهی ) نصیب من شده است که بهره تو نگشته است ، بنابراین از من پیروی کن تا تو را به راه راست رهنمود کنم .‏ای پدر ! اهریمن را پرستش مکن که اهریمن پیوسته در برابر ( فرمان خداوند ) رحمان سرکش بوده و هست .‏ای پدر ! من از این می‌ترسم که عذاب سختی از سوی خداوند مهربان گریبانگیر تو شود ( که آتش دوزخ است ) و آن گاه همدم شیطان ( در نفرین یزدان و عذاب سوزان ) شوی .‏  ‏( پدر ابراهیم برآشفت و ) گفت : آیا تو ای ابراهیم از خدایان من رویگردانی‌ ؟ ! اگر ( از این کار یکتاپرستی و ناسزاگوئی درباره بتان ) دست نکشی ، حتماً تو را سنگسار می‌کنم . برو برای مدّت مدیدی از من دور شو ( تا آتش کینه و خشمم فروکش کند ، و دست به خون تو نیالایم ) .‏( ابراهیم به آرامی و مهربانی ) گفت :  ( پدر ) خداحافظ ! من از پروردگارم برای تو آمرزش خواهم خواست . چرا که او نسبت به من بسیار عنایت و محبّت دارد .‏‏و از شما ( ای پدر ! و ای قوم بت‌پرست ! ) و از آنچه بجز خدا می‌پرستید کناره‌گیری و دوری می‌کنم ، و تنها پروردگارم را می‌پرستم . امید است در پرستش پروردگارم ( طاعت و عبادت من پذیرفته شود و ) بدبخت و نومید نگردم .‏ ‏ مریم ۴۲ – ۴۸ .

خاتمه بحث 

هدف ما از نوشتن این مقاله این است که به خود آییم و بدانیم که وقت آن رسیده است با یکدیگر همرنگ شویم و اختلافتمان را پشت سر نهیم و بر اصول اساسی و مقاصد و اهداف کلی خود متفق باشیم برای رسیدن به این خواسته ، همه ما خود را با آداب و فرهنگ اختلاف آشنا سازیم تا به موفقیت دست یابیم . و از اشتباهاتی که در برابر کسان دیگر انجام داده ایم خود را محاسبه نماییم و در راستای اعتلای اسلام با هم تعاون و همکاری کنیم . خداوند می فرماید وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ در راه نیکی و پرهیزگاری همدیگر را یاری و پشتیبانی نمائید ، و همدیگر را در راه تجاوز و ستمکاری یاری و پشتیبانی مکنید . از خدا بترسید . بیگمان خداوند دارای مجازات شدیدی است .‏  مائده ۲ . آری به تعبیر قرآن همه ما با هم برادریم . بدانیم که بکار بردن کلمات ناپسند و شدید در برابر هم هیچ سودی نخواهد داشت و چه زیبا گفته اند که دلهای آدمیان همچون شیشه اند اگر شکسته شوند قابل جبران نیستند. 

در آخر از خداوند منان مسئلت دارم که همه ما را بر راه راست ثابت قدم دارد و از جمله هدایت یافتگان قرار دهد و دلهایمان را بر حق در کنار هم جمع نماید و از داشتن اختلافی که مایه تفرقه و از بین بردن وحدت است بدور نگه دارد . سُبْحَانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّهِ عَمَّا یَصِفُون وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِین وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِین .صافات ۱۸۰-۱۸۲٫ 

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته 

نویسنده : شیخ سید طه

مترجم محمد حکمتیار ـ پیرانشهر

 

نمایش بیشتر

محمد حکمتیار

نویسنده و مترجم آذربایجان غربی- پیرانشهر فعال دینی و مدنی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا