تاریخ

پرورش کودکان بر محبت الله و رسولش

پرورش کودکان بر محبت الله و پیامبرش

عشق و دوست داشتن نیرو و احساسی است ممتاز و متعالی که در قلب های پاک و خالص می توان یافت ، دوست داشتن و ابراز محبت به الله چون دژ و قلعه ای است مستحکم که انسان را در برابر لغزش ها و گناهان مصون می دارد ، و کسی که در دوران کودکی بر محبت الله رشد و پرورش یافته باشد امکان ندارد که دچار انحطاط گردد و اگر در مسیر زندگی مرتکب خطا هم شود – وچه کسی از ما تا بحال مرتکب خطا نشده – در نهایت بسوی آنچه راست و درست است باز می گردد . «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَاْتِی اللهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ… »

ای مؤمنان ! هرکس از شما از آئین خود باز گردد ( و از ایمان به کفر گراید ، کوچکترین زیانی به خدا نمی رساند و در آینده ) خدا جمعیتی را ( به جای ایشان بر روی زمین ) خواهد آورد که خداوند دوستشان می دارد و آنان هم خداوند را دوست می دارند .

اما دوری از عشق و محبت الله انسان را دچار خطا و گناه و چه بسا او را بسوی ارتداد و از دایره ی دین خارجش می کند ( العیاذ بالله)
اما کسانی که در جستجوی خوشبختی و سعادتمندی در دنیا و آخرت هستند وتنها هدفشان جلب رضایت و کسب محبت الله و پیامبرش می باشند برای به دست آوردن آن از جان مایه میگذارند و با هر فراز و نشیبی دسته و پنجه نرم میکنند .

و در مسیر بندگی ودل داده گی چنین می سرایند :

اگربر سر راهم هزاران مار باشد

بر او هزاران آهنین دیوار باشد

به جان حق که از ره بر نگردم

اگر چونان که بر گردم نه مردم

 

اما چنین مردانی چه کسانی هستند ودارای چه ویژه گی می باشند ، بهتر است این را از زبان پیامبر محبوبمان بشنویم آنجا که میفرمایند:

« ثَلَاثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَجَدَ حَلَاوَهَ الْإِیمَانِ:
۱) أَنْ یَکُونَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِمَّا سِوَاهُمَا.
۲) وَأَنْ یُحِبَّ الْمَرْءَ لَا یُحِبُّهُ إِلَّا لِلَّهِ.
۳) وَأَنْ یَکْرَهَ أَنْ یَعُودَ فِی الْکُفْرِ کَمَا یَکْرَهُ أَنْ یُقْذَفَ فِی النَّارِ.»

سه چیز در هر کس یافت شود شیرینی ایمان راچشیده است:
۱) خدا و رسولش را بیشتر از هر چیز دیگری دوست بدارد.
۲) انسان را تنها به خاطر خدا دوست داشته باشد.
۳) از بازگشت به کفر متنفر باشد همانطور که از افتادن در میان شعله ی آتش متنفر است.
عشق و محبت الله نسبت به بندگان:
یکی از راه های به دست آوردن دوستی و محبت ما با الله این است که بدانیم خدای ما به چه اندازه مارا دوست دارد ، در حدیثی قدسی وارد شده که :
« أن الأرض فی کل یوم تطلع فیه الشمس تقول : یارب مرنی أن أبتلع ابن آدم فقد أکل من رزقک ولم یشکرک حق الشکر ، وتقول السماء یارب مرنی أن أطبق على ابن آدم فقد أکل من رزقک ولم یشکرک ، وأن البحار تقول مثل ذلک … فیقول الله سبحانه : أأنتم خلقتموه ؟ فیقولون : لا یارب ، فیقول سبحانه : لو خلقتموه لرحمتموه ،دعونی وعبادی ، من تاب منهم فأنا حبیبه ، ومن جاءنی تائبا تلقیته من بعید ، ومن جاءنی یمشی جئته هروله …»

در هر روزی که خورشید در آن طلوع می کند زمین می گوید : ای پروردگار من اجازه بفرما که بنی آدم را ببلعم چرا که روزی تو را می خورد و آن گونه که شایسته است شکرت را بجای نمی آورد ، و آسمان هم می گوید : پروردگارا رخصت بده تا بر بنی آدم فشار آورم چرا که رزق و روزیت را می خورد اما شکرت را بجای نمی آورد ، و دریا ها نیز چنین درخواستی را از پروردگارشان دارند…و در جوابشان الله پاک می فرماید : آیا شما او را آفریده اید؟ و آنان می گویند : نخیر ای پروردگار، سپس خداوند میفرماید : اگر شما اورا می آفریدید حتما به او رحم می کردید،
پس مرا با بندگانم به حال خود وا گذارید ، که از بندگانم هر کس توبه کند من دوست دارش خواهم بود ، و هرکس در حالت توبه به سویم بیاید از دور به دیدارش خواهم رفت و هرکس بسویم قدم زنان راه بیافتد شتابان بسویش خواهم شتافت…

این است مهر و محبت و مهر ورزی الله متعال نسبت به بندگانش که یکی از مظاهرش تبدیل گناهان بندگان به نیکی هاست ، وبا این همه وجود آنان را رزق و روزی می دهد و در عوض از آنان می خواهد آنچه را که به آنان رزق و روزی داده ببخشند و انفاق کنند تا در مقابل آن به پاداش أخروی دست یابند…

همانطور که گفتیم ایمان انسان کامل نمی شود مگر با دوستی و دوست داشتن الله سبحان، ، اما راه های رسیدن به آن چیست؟ و چگونه فرزندانمان را بر این مهم آموزش داده وتربیت کنیم و درخت دوستی الله را در دل و درونشان بکاریم .

بعضی ها به غلط بر این باورند چون خدا به وفور به آنان رزق و روزی داده واز نعمات بسیاری آنان را بهره مند ساخته این خود نشانه و علامت دوست داشتن الله نسبت به آنان است و نزد الله از جایگاه ویژه ای برخوردارند در حالی که این طرز تفکر واین نوع برداشت از معیشت با حکمت الهی در تضاد و برداشتی است کاملا اشتباه
که سوره ی فجر آیه ۱۵ و۱۶ به صراحت به این موضوع پرداخته چرا که فراخ و گشایش در اموال و اولاد و کثرت ثروت وبخشیدن مقام و شهرت از جانب پروردگار نسبت به بندگان چه بسا عذابی است از جانب او و این نعمت در حقیقت نقمتی است که بر او نازل شده و بهترین دلیل بر این ادعا این است که وقتی ابلیس از پروردگارش درخواست نمود که عقابش را تا روز قیامت به تأخیر بیاندازد، پروردگار خواسته اش را اجابت نمود.

علائم دوست داشتن خدا در چیست؟

۱- الله متعال در قرآن ما را به اموری امر نموده از چیزهایی ما را نهی کرده ، پس زمانی که ما از اوامرش پیروی واطاعت نمودیم و از منکرات ونواهی اش دوری کردیم وتقوا پیشه نمودیم به این حقیقت دست می یابیم که الله را دوست داریم با او و در کنار او و همراه او هستیم .

۲- خداوند زمانی از بنده اش راضی میشود که وقتی چیزی یا غذایی را می خورد او را سپاس بگوید و شکرش را بجایی بیاورد چرا که شکرکردن بر نعمت دلیل محبت و دوست داشتن ما بر نعمت دهنده است.

۳- بسیار ذکر و یاد او کردن چرا که زمانی کسی یا چیزی را دوست داشته باشیم او را بسیار یاد میکنیم و همیشه نام او بر لبمان جاری است و این خود دلیل دوست داشتن اوست و کثرت ذکر و یاد الله راه تعلقت به او را برایت هموار می کند.

حال چکار کنیم که دوست داشتن الله در وجود فرزندانمان نهادینه شود؟

[الله معی، الله ناظری، الله شاهدی]
اگر سعی کنیم که این سه جمله را [خدا با من است، خدا مرا می بیند، خدا گواه بر من است] به فرزندانمان آموزش دهیم و در زندگی شان پیاده کنیم تا با آن مأنوس شوند ، درخت دوستی الله را در وجودشان غرس کرده ایم و در تربیتمان موفق بوده ایم.

۱- کودک، پدر و مادر خواهر و برادر و مردمانی که دورو برش را فرا گرفته دوست می دارد و با آنان خو می گیرد ، چرا که آنان را می بیند و احساس می کند و از اینکه به او توجه می شود و اهتمام می ورزند لذت می برد، محبتشان را نسبت به خود لمس می کند و همچنین دردی را که از جانب آنان به او می رسد را نیز -به شکلی دیگر – درک میکند. و شما باید سعی کنید تمام این نعمت ها وچیز های زیبایی که در پیرامونش هستند چه در بیرون یا در محیط خانواده همه را به فضل و بخشش پروردگار ربط دهید و به او تلقین کنید که خدا در همه حال با ماست و حافظ و نگهدار ماست و ما را از چیزهای ناخوشایند مصون می دارد، مراقب و ناظر بر گفتار و اعمال ماست ، و سعی شود کودکتان با این مفاهیم بزرگ شود و زندگی کند و جزئی از تار و پود وجودش گردد .

و همیشه این را به او گوشزد کنید که :

هرچه بکاری بدروی

هرچه بگویی بشنوی

از مکافات عمل غافل مشو

گندم زگندم بروید جو زجو

وهیشه به او یادآوری کنید که خداوند آنچه را که در قرآن نازل نموده برای رسیدن به خوشبختی وسعاتمندی ما انسان هاست هم در دنیا و هم در آخرت

۲- الگویی نیک و شایسته:

مادر در تربیت وآموزه هایش نباید تنها برپایه ها و اصولی شفاهی اکتفا کند که تحقق آنها در کودک عینیت پیدا نمی کند ،
خانواده ای که در آن همه ی شئوناتش بر طاعت و بندگی خدا رقم میخورد برای کودکان به محیطی ایمانی تبدیل میشود ، در چنین فضایی کودک مشاهده میکند که بر هر نعمتی که خدا به آنان ارزانی داشته والدینش چگونه شکر خدا را بجای می آوردند و چگونه آنچه را که خداوند بر آنان واجب نموده به ادای آن می پردازند ، و فضای خانه را پر می کنند از قرائت قرآن …و اینگونه فرزندانمان با خدا و قرآن و مفاهیم ایمانی و… مأنوس می شوند واین مبادی بسان درختی ریشه دار که اصلها ثابت و فرعها فی السماء در وجودشان کاشته می شود و در چنین محیطی رشد و به جوانی شان را سپری مکنند.

۳- از مبانی و پایه های آموزش کودکان در امر دوست داشتن الله این است که رحمت و مهربانی خدا را بشناسد و بداند که خداوند چقدر نسبت به او مهربان است، زمانی که خطایی از او سرزد، درست نیست که به او بگویی: خدا با آتش تو را می سوزاند ، بلکه باید بگویید: خدا از این کارت راضی نمی شود و دوست ندارد، و هنگامی که کار خوبی انجام داد، به او بگو: ازخدا میخواهم که از تو راضی و خشنود گردد،
یا مثلا می بینیم که یک دختر و پسر ی خردسال که پدرشان را از دست داده اند، از مادرشان در مورد پدرشان سئوال می کنند: بابا کو ؟ و مادر در جوابشان می گوید: خدا او را از ما گرفت. بی درنگ از هر دو خواهی شنید که می گویند: ما خدا رو دوست نداریم چون پدر مون رو از ما گرفته !!!

و یا دخترکی که همراه با مادرش نماز میخواند، پس از اتمام نماز از مادرش می پرسد مامان آیا خدا از ما راضی میشه؟

۴- آموزش و تربیت فرزند بر خواند قرآن و حفظ گام به گام آن، و شروع این امر باید در سن دو سالگی باشه.

۵- عادت ، یاد دادن و علاقمند کردن فرزندان به سرودهایی که در آن از قدرت پروردگار بیان شده البته مراحل سنی شان باید در نظر گرفته شود ،

مثلا :
[ خدا چه با جمال است
            الله اکبر                  

با عزّت و جلال است                         الله اکبر

به به چه با کمال است                        الله اکبر

دانای هر سؤال است                           الله اکبر

جهان مثل نهال است                          الله اکبر

خدایش باغبان است                           الله اکبر

وجودش بی زوال است                       الله اکبر

در او بدی محال است                         الله اکبر ]

و غیره …

۶- تشویق کردن فرزندان بر بخشیدن مقداری از پول تو جیبیی که پس انداز کرده اند ، و به او آموزش دهیم که بخشیدن مال، انسان رو به خدا نزدیک میکنه…و خداوند در قبال این بخشش در دنیا و آخرت جایش را پر خواهد کرد و چند برابر به او عطا خواهد نمود.

۷- همراه بردن فرزندان در سفر حج یا عمره یا بردنشان به گردش و سیر و سیاحت تا قدرت و نشانه های پروردگار را مشاهده کند و این به هوش و درک مادرشان بستگی دارد که چگونه هستی را به فضل و بزرگی
خداوند ربط دهد .

۸- راهنمایی و توصیه کردن فرزندان مبنی براینکه با دوستان خوب و با ادب رابطه بر قرار کنند و از هم صحبتی با بدان و نا اهلان دوری کنند .

۹- تمرین دادن به فرزندان که زبانشان را به خوب گفتن عادت دهند و عفت کلام را سرلوحه زندگیشان قرار دهند .

این ها اسلوبی هستند که بوسیله ی آن میتوان فرزندانمان را با خدا آشنا ومأنوس کنیم ، و هر مادری میتواند بنابه سلیقه و متناسب با سن فرندش از اسلوب و روش های دیگری نیز کمک بگیرد.
اما در مورد عشق و مهر ورزی نسبت به پیامبر محبوبمان -صلی الله علیه وسلم- بهتر است از زبان قرآن بشنویم آنجا که می فرماید :

« قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ…ۗ »

بگو (ای پیغمبر): اگر خدا را دوست می‌دارید مرا پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد و گناه شما را ببخشد…
ایمان شخص مسلمان کامل نمی گردد مگر با دوست داشتن رسول خدا -صلی الله علیه و سلم – و دوستی پیامبر نیز کامل نمی شود مگر با پیروی و تبعیت از اوامر ایشان و پرهیز و دوری از نواهی اش [ وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى]
و از سر هوس سخن نمى‏ گوید:[إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى]
این سخن بجز وحیى که وحى مى ‏شود نیست.
و اگر از ما سئوال بشود که چرا خدا را دوست دارید؟ در جواب خواهیم گفت: چون آفریده ی ماست، به ما نعمت های بی شماری را عطا نموده ، ونسبت به ما بسیار مهربان و مهرورز است ، و چون لایق و شایسته ی بندگی است.

در اینجا سئوالی که مطرح میشود این است چرا باید بیشتر از خود و خانواده و داراییمون پیامبر را دوست داشته باشیم تا اینکه ایمان ما کامل گردد ، روزی عمر بن خطاب به پیامبر فرمودند : ای رسول خدا تورا بیشتر از خانواده و دارائیم دوست دارم اما از خودم بیشتر نه ، پیامبر او را در آغوش گرفت و فرمودند : بلکه بیشتراز خودت ای عمر، بلکه بیشتر از خودت ای عمر . عمر گفتند : الآن تو را حتی بیشتر از خودم دوست دارم . فرمودند: الآن شد ( یعنی الآن ایمانت کامل شد ای عمر )
چون از طریق پیامبر بود که خدا را شناختیم و دوستش داشتیم و خداوند نیز نسبت به ما مهر ورزید و دوستمان و گرامیمان داشت و ما را با بزرگواری و خشنودی در رحمت خویش داخل نمود.
واین عمر است که اینگونه بیان
میکند: قسم بخدا که اسلام آوردن عباس برایم محبوب تر است از اسلام آوردن خطاب ( پدرم ) ، به ایشان گفته شد چرا؟ فرمودند : چون اسلام آوردن پدرم مرا خوشحال میکند ، اما اسلام آوردن عباس پیامبر را خوشحال میکند و خوشحالی پیامبر نزد من محبوبتر از خوشحالی من است . با نگاهی اندک به سیره و سرگذشت پیامبر-صلی الله علیه وسلم- اهتمام و توجه و علاقه ی ایشان نسبت به امتش چه کوچک و بزرگ و چه ثروتمند و فقیر،نهایت عطوغت و مهربانی ایشان بر ما آشکار می شود
و قرآن خود پرده از این حقیقت بر می دارد آنجا که می فرماید:

« لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیم ٌ»؛ به یقین، رسولى از خود شما بسویتان آمد که رنجهاى شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است!

و در روزی که همه ی انبیاء و پیامبرانی که قدرت شفاعت ندارند و فقط بفکر نجات خویش هستند و نفسی نفسی مکنند ، پیامبر عظیم الشأن ما تنها شفیع ما در روز قیامت هستند ایشان در مقابل عرش به سجده می روند و میفرمایند : ای خدا امتم امتم … و سرش را بلند نمی کند تا اینکه ندا داده میشود که به تو اجازه ی شفاعت و آنچه وعده داده شده بود عطا شد و حتی کسی که از ته دل و با صدق و یقین کلمه ی [ لا إله الا الله] را گفته باشد نمی گذارد که در آتش دوزخ ابدی بماند .
کتاب های سیره مملو از چنین موضع گیری های است که اشاره به عشق و محبت پیامبر نسبت به امتش دارد و همچنین از دوستی یاران و اصحاب رسول الله نسبت به ایشان صحبت میکند.

یکی از این موضع گیری هایی که تاریخ آن را ثبت کرده و هیچ وقت از یاد نخواهد برد، موضع گیری ابوبکر در دفاع از پیامبر گرامی است که در این راه از طرف مشرکین دچار آزار و اذیت بسیار شد و نقش بیادماندنی ایشان روز هجرت در غار که با هر دو پایش جلوی سوراغ های که در غار بود را میگرفت تا پیامبر را از گزند عقرب و مارها محافظت کند، تا اینکه مار او را نیش میزند اما از جای خود تکان نمی خورد …

زنان صحابه نیز در ثابت کردن محبتشان نسبت به پیامبر از جایگاه ویژه ای بر خوردارند ،به اوج محبت این زن انصاری نگاه کنید آنجا که شهادت همسر و برادر و پدرش را به اطلاع ایشان می رسانند چه می گوید از خانواده ی خود پرس و جو نمی کند و پیوسته سراغ پیامبر را می گیرد و از حال و اوضاع ایشان می پرسد که پیامبر چه شد؟ آیا زنده اند؟ و هنگامی که به او از زنده بودن و سلامتی پیامبر خبر داده میشود با آرامش وصف ناپذیری می گویند : ای رسول خدا هر مصیبتی بعد از اینکه شنیدم شما سالمید سهل و آسان است و با جان و دل قبول میکنم .
و وظیفه ی هر مسلمانی است که شناخت و مطالعه ی کافیی بر سیره و سرگذشت پیامبر داشته باشد تا عظمت و شخصیت ایشان را درک کند و علاقه و محبت شان نسبت به پیامبر روز به روز بیشتر شود و ایمانشان کامل گردد.

از چه راهکارهایی استفاده کنیم تا رسول الله نزد ما از همه کس و همه چیز محبوبتر باشد؟

۱- پیروی و تبعیت از سنت ایشان و انجام دادن هرچه بیشتر نوافل.

۲- تعلیم و تعلم سیره و الگوبرداری از آن .

۳-دفاع از ایشان در مقابل کفار و گستاخانی که بر علیه ایشان زبان درازی میکنند ، یا تحریم کردن محصولات وکالاهای کشوری که در آن به شخص پیامبر، خویشاوندان و یا به یکی از امهات المؤمنین تهمت یا اسائه ی ادب کرده…

این نمونه ی کوچکی بود که انتظار می رود پیروان آن بزرگواربتوانند در این راستا نسبت به ایشان ادای مسئولیت بکنند.

چگونه فرزندانمان را بر عشق و دوستی و حب پیامبر- صلی الله علیه وسلم – عادت دهیم ؟

پیامبر گرامی ما از کوچکترین شئونات زندگی ماگرفته تا بزرگترین آن غافل نمانده مگر اینکه برای آن آداب و ذکری ترسیم نمودند ، از خوردن و نوشیدن گرفته تا پوشیدن و درآوردن لباس وحتی خارج و داخل شدن به منزل ، خواب و بیداری ، استحمام و قضای حاجت و همچنین آداب سلام کردن و… وظیفه ی مادران در این بین به ویژه در امر تربیت فرزندان تعلیم و آموزش دادن این اذکار و ادعیه به آنان است.

خواندن سیره ی پیامبر و کتاب هایی که متناسب با مراحل سنی کودکان که در این زمینه نگاشته شده اعم از داستان پیامبران و سرگذشت اصحاب و یاران ایشان لازم و ضروری است ، و شایان ذکر است که قبل از خواب کودکانمان را با این مضامین و مفاهیم به خواب ببریم تا اینکه با داستان های خرافی و بی پایه و بی اساس ذهن کودکمان را خسته کنیم .

اللّهم انا نسألُک أن ترزُقَنا حبَّک.. وحبَّ من یُحبُّک وحبَّ کلِّ عملٍ یُقرِّبُنا إلى حبِّک

آمین یا رب العالمین.

نویسنده: الهام صبری

مترجم: فهیم کاظمیان

(صید الفوائد)

نمایش بیشتر

فهیم کاظمیان

استان آذربایجان غربی مویسنده و مترجم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا