پیامبرعظیم الشأن اسلام حضرت محمد صلی علیه وآله وسلم فرزند عبدالله ونوه گرامی عبد المطلب در سال 571میلادی درشهر مکه مکرمه بدنیا آمد و باولادتش دنیا را مزین ونورانی گردانید.
ایشان در موقعیتی در زمان چشم به جهان گشود که مردم تمامی جهان علی الخصوص شبه جزیره عربی درنهایت عقب ماندگی،جهل وبی فرهنگی زندگی را می گذراندند.
پیامبر عزیزمان از همان ابتدای خردسالی و نوجوانی ، انسانی نیکو کار وخوش رفتار و باعزت وامانت دار بود.
وی درسن25سالگی با خدیجه ازدواج نمود ، خدیجه که تاجري سرمایه دار بود وهمچنین قبلا نیز ازدواج کرده بود و40سال سن داشت پيامبر وي را به همسري برگزيد ،این ازدواج یکی از دلایل والای شأن و شخصیت پیامبر بود.
حضرت محمد(ص) انسانی بود که در عصر و روزگار خود کاملا با رسم و قوانینی که درآن زمان شایع و مرسوم بود مخالف بود.
از جمله با عمل ناپسند زنده به گورکردن دختران،به اسارت بردن انسان های بی دفاع و مظلوم و پرستش و سجده دربرابربت ها و زبونی کرامت و منزلت انسان دربرابراشياء بي بها وسنگی به شدت مخالفت مي ورزيد.
تمامی این پدیده ها دلیل و مدرکی بر فقر فرهنگی و اوج جهالت که انسانیت را به معنای تمام زیر سؤال می برد.
درآن روزگار که هیچ کس نسبت به این رفتارها وعامل ایجاد این آداب ورسوم خود را مسؤل ندانسته وهیچ گونه تلاش و انگیزه ای برای ازبین بردن آن ویا اصلاح چنین اعمالی نمی دانستند جز اندک اشخاصی که با وجدان بیدار اندیشه ای صحیح که پی به این اشتباهات برده بودند اما آنان نیز هرگز تشکّل وانجمنی بر علیه چنین عقاید ورفتارهایی تشکیل ندادند واقدام به مبارزه نمی کردند که آنان به حنفا مشهور بودند.
پیامبر(ص) نیز،که از نوادگان حضرت ابراهیم (ع)یکی از این حنفا بودند. وی درتلاش زندگی سعادتمندانه و بدور ازظلم وجهالت برای جامعه ی خود، که روزها به کوه ها وغار ها پناه می بردند و درصدد یاری نیرویی ماورای نیروی انسانی بود که همه انسان ها وجهان وکائنات زیر قدرت وسلطه او باشد وچاره سازتمام مشکلات ودرد ها وبی عدالتی ها باشد.
آری پیامبر به میعاد گاه می رود وبا تمام وجود ندا سر می دهد ویاری می طلبد و درنهایت این راز و نیاز و دعا به سرانجام می رسد.
پیام الهی بر او فرود می آید:« بخوان » اودرجواب می گوید:« سواد خواندن ونوشتن ندارم » دوباره وحی آمد:« بخوان » این بارهم جواب می دهد:« سواد خواندن ونوشتن ندارم »برای سومین باروحی آمد:« بخوان » جواب می دهدچه چیزی را بخوانم؟ به ایشان گفته شد؛ بخوان به نام پروردگاری که آفریننده همه جهان است وانسان را که ازتکه گوشت خلق کرد،بخوان به نام آفریدگار بخشنده و مهربان که علم ودانش را ازطریق قلم به وی آموخت.
این جاست که محمد(ص) نوری درخشان در قهرظلمت وبیداد مشاهده می کند ونخستین پیام ومژده را ازجانب حق تعالی دریافت می کند.
و او درراه رسیدن به این هدف بزرگ بسیاری از ناملایمات پستی وبلندی ها را تحمل نمود و بهای سنگینی نیز داد وبرای جهانی شدن این رسالت الهی ونمایان شدن پیام حق وحقیقت،سختی ها،آزار ومحنت وآوارگی را متحمل شد،به مرحله ای رسید که تمام سرمایه و شغل و ثروت و تجارتش را در این راستا از دست داد.
این انسان شریف وبزرگوارکه محبوب ترین خلق نزد خداوند و سرورعالمیان در هر دو جهان است. انسانی با چنین کرامت وبزرگی وشخصیت پشت به زندگی موقت دنیایی نمود و دررتبه بسیار پایین جامعه گذران زندگی نمود.
ایشان با دست های مبارک خود لباس هایش را پینه می کرد و کفش های پاره اش را ترمیم می نمود و برجایی می خوابید که آثارسفت وسخت حصیر بر بدن مبارکش نمایان می شد.
پیامبراکرم(ص)، تمام صفات و ویژگی یک رهبر و پیشرو شایسته وعادل و دادگر را دارا بود. اوبسیار بخشنده و سخی ، صبور و آرام کار دان و دوراندیش وبااقتدار وحکیم بود وهمچنین در ابلاغ پیام خداوند ثابت قدم ومصمم بود.
آری ایشان درزمان رسالتش بسیار تنگ دست بود اما همیشه سربلند ، باهمّتوعزت می زیست.
لحن شیرین و ملایمش، بخشش و ازخود گذشتگی ایشان الگو و نمونه ای برای تمام رهبران آزاده دنیا شد.
همانطور که گاندی درتوصیف ایشان چنین می گوید: من با تمام وجودم به قناعت رسیدم ومتوجه این موضوع شده ام که این قدرت شمشیر نبود که اسلام را به چنین جایگاه و منزلتی رسانید ؛ بلکه ساده زیستی ازخود گذشتگی هم نوع دوستی ، وفاداری به پیروانش، پایه بندی به وعده هایش وشجاعت ومردانگی،ایمان واعتقاد کامل به پیام پروردگارش بود. که درهای موفقیت به رویش گشاده شد و توانست با موفقیت کامل پیام خدواند را جهانی سازد.
بله این چنین است که پیامبر مهر و رحمت کلام زیبا وراستین حق را که شایان جامعه ی متمدن انسانی است به گوش مردم برساند وشرف وعظمت به انسان بخشید و شعاع و پرتو این روشنایی وهدایت را درتمام نقاط کره زمین درخشاند،چراغ راه سعادت ورستگاری انسان ها بوده وخواهد بود.
پروردگارا ! ما را ازپیروان راستین حضرت محمد صلی علیه وآله وسلم قرار بده.
آمیــــــــن یــارب الـــــعالمـیــــن
نویسنده:صابرحسن رسول
ترجمه:شیدا محمودی
آ-غ اشنــــویه
