اصول

پیام های تربیتی سورۀ حجرات (۲-۱)

 

مقدمه
این سوره‌ بدان خاطر حجرات نام گرفتە است کە از اعرابی هایی یاد می کند کە از پشت در و با صدایی بلند پیامبر(صلی الله علیە و سلم) را فرا می خواندند و خداوند نیز آنها را بدان کارشان نکوهش می کند. (حجرات) جمع (حجره) است وبە معنای اتاقها می باشد.

این سوره از سوره های مدنی بوده و پس از سوره ی مجادله نازل شده است. نام دیگر این سوره «اخلاق و آداب» است. این سوره مرتب مؤمنان را خطاب قرار داده و اخلاق والا و زیبا و کردار برتر فردی و اجتماعی را می ستاید و مؤمنان را بدان راهنمایی می کند. در این سوره پنج بار «یَا أَیِّهَا الَّذِینَ آمَنُوا…» آمده است و به همان اندازه نیز از پنج اصول آداب اسلامی بحث می کند:

پیروی از خدا و پیامبر(صلی الله علیه و سلم) ۲- بزرگداشت مقام پیامبر(صلی الله علیه و سلم) ۳- بررسی صدق اخبار ۴- پرهیز از تمسخر و ریشخند به دیگران و عدم تجسس ۵- پرهیز از سوء ظن، غیبت و بدگویی.

محور سوره: محور این سوره درباره ی احکام شرعی مربوط به تنظیم جامعه ی اسلامی و سر و سامان دادن به آن، بر اساس تربیتی استوار و پایدار و اخلاقی پسندیده است و به همین دلیل به سوره ی «اخلاق و آداب» مشهور می باشد.

آدابی خاص در ارتباط با پیامبر(صلی الله علیه و سلم) و آدابی عمومی حاکم بر جامعه اسلامی و ارتباط برادرانه ی میان مسلمانان، جلوگیری از جنگ و دشمنی و آشوب، برقراری صلح و آشتی، حفظ شخصیت و آبروی برادر مسلمان و تلاش برای تسامح و مدارا با تمام اقشار مختلف جامعه.
خداوند به بندگانش می آموزد که برادری را میان خود حفظ کرده و از تفرق و اختلاف و کینه بپرهیزند و با دیگران نیز مدارا و تسامح داشته و از دشمنی و نژادپرستی برحذر باشند. مسلمانان حق ندارند که همدیگر را به تمسخر گرفته و همدیگر را با القاب زشت و بدگویی ازهم برنجانند.

این چنین این سوره به ما می گوید که اسلام دین اخلاق و عمل می باشد. بنا براین که در بیشتر آیات، مؤمنان «یَا أَیِّهَا الَّذِینَ آمَنُوا…» مخاطب قرار داده شده اند، پی می بریم که ایمان در درجه ی اول قرار دارد. انسان باید ابتدا مسیر خود را انتخاب نماید. آنگاه که مسیر بندگی را برگزید، باید کلیه ی شرایط و ضوابط آن را نیز بپذیرد و یقین داشته باشد که آنچه مقتضای ایمانش می باشد، اخلاقی نیکو و کرداری والا می باشد که سعادت خود و خانواده و جامعه و در یک کلام دنیا و آخرتش در گرو آن است.
باید به عنوان یک مسلمانِ پیروِ پیامبر(صلی الله علیه و سلم)، از ایشان همچون الگویی نمونه و عملی یاد کرده و به ایشان اقتدا نماییم: «لَّقَد کَانَ لَکُم فِی رَسُولِ اللهِ أُسوَهٌ حَسَنَهٌ…» اقتدا به پیامبری که همچون قرآنی زنده زیستند و پیام های آیات خداوند را تمام و کمال اجرا نمودند و خداوند نیز ایشان را می ستاید و می فرماید: «وَ إِنَّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٌ». بنابراین وظیفه ی ما نیز پیاده کردن آیات کتاب زندگی در زندگی است، تا زندگی طعم زندگی دهد. به عبارت دیگر قرآن را باری دیگر بر خود نازل نموده و آیه به آیه و عبارت به عبارت را همچون مسلمانان صدر اسلام در خود جاری و باری نماییم.
آنچه که بارها بر آن تأکید شده این است که هرچند صرفاً قرائت قرآن دارای پاداشی نیکو و فراوان است، اما یادمان باشد که کافی نیست و تا زمانیکه که پیام های آن را درک نکرده و در زندگی خود بدان عمل ننموده باشیم، پیرو راستین این کتاب ارزشمند بشمار نمی آییم.

سوره ی حجرات اخلاق و کردار قرآنی را به زیبایی ترسیم نموده و همچون هدیه ای گرانبها در اختیار ما مسلمان قرار داده است. به امید آنکه پیام های آن را درک کرده و از آن همچون چراغی روشن برای پیمودن مسیر عبودیت و رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی بهره برده و عامل آن باشیم.

پیام های آیات ۱ تا ۵

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَینَ یَدَیِ اللهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ * یَاأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لَا تَرفَعُوا أَصوَاتَکُم فَوقَ صَوتِ النَّبِیِّ وَ لَا تَجهَرُوا لَهُ بِالقَولِ کَجَهرِ بَعضِکُم لِبَعضٍ أَن تَحبَطَ أَعمَالُکُم وَ أَنتُم لَا تَشعُرُونَ * إِنَّ الَّذِینَ یَغُضُّونَ أَصوَاتَهُم عِندَ رَسُولِ اللهِ أُولَئِکَ الَّذیِنَ امتَحَنَ اللهُ قُلُوبَهُم لِلتَّقوَی لَهُم مَّغفِرَهٌ وَ أَجرٌ عَظِیمٌ * إِنَّ الَّذِینَ یُنَادُونَکَ مِن وَرَآءِ الحُجُرَاتِ أَکثَرُهُم لَا یَعقِلُونَ * وَ لَو أَنَّهُم صَبَرُوا حَتَّی تَخرُجَ إِلَیهِم لَکَانَ خَیرًا لَّهُم وَاللهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ»
این پنج آیه در مورد آداب خاص ارتباط با خدا و پیامبر خدا(صلی الله علیه و سلم) سخن می گویند و ما را به رعایت ادب در برابر پیامبر رحمت(صلی الله علیه و سلم) دعوت می نماید.

پیام هایی که می شود از آن استنباط نمود، عبارتند از:
۱- در انجام هر کاری مطیع فرمان خدا و رسول خدا باشیم و فرمان خدا و پیامبر(صلی الله علیه و سلم) در اولویت اول قرار دارد و نباید بر اساس میل و آرزوی خود عمل نماییم.
۲- باید بدانیم که در انجام اموراتی که فرمان خدا و پیامبر(صلی الله علیه و سلم) بر آن صدق می کند، حق اظهار نظر و اختیار نداریم و تنها باید مطیع باشیم.
۳- در مقابل پیامبر(صلی الله علیه و سلم) لازم است ادب و احترام را رعایت کنیم. با توجه به اینکه در زمان قید حیات ایشان حضورنداشته ایم، اکنون باید هر گاه از ایشان و احادیث و فرموده هایشان یاد شد، با کمال احترام برخورد نماییم.
۴- یکی از مهمترین راه های احترام در مقابل پیامبر(صلی الله علیه و سلم)، پیروی از احایث ایشان است.
۵- همچنین از راه های دیگر، فرستادن صلوات بر ایشان است.
۶- زمانیکه احادیث پیامبر(صلی الله علیه و سلم) خوانده می شود، با نهایت ادب و احترام و متواضعانه به آن گوش داده و اجرا کنیم و صدایمان را بر سخنان ایشان بلند نکنیم و نظر خود را برتر از سخن ایشان ندانیم.
۷- اگر در موضوعی آیه ای از قرآن کریم و یا حدیثی از پیامبر(صلی الله علیه و سلم) آورده شد، باید برای ما اتمام حجت بوده و دیگر سخنی ماورای آن برای گفتن نداشته باشیم و یا به نظرات خود استدلال نکنیم.
۸- باید بدون چون و چرا مطیع خدا و رسولش باشیم و بحثی از اما و اگر و شرط و شروط  نداشته باشیم.
۹- باید مراقب تمام اعمال و افکار و گفتار خود باشیم و سنجیده بگوییم و سنجیده عمل کنیم که مبادا عمداٌ و یا سهواً اعمال نیکمان نیز تباه گردد.
۱۰- با پیروی از خدا و پیامبر(صلی الله علیه و سلم) و پیشی نگرفتن از دستورات آنها، قلب و نفس خود را پاک کرده و با تقوا بیاراییم.
۱۱- از این طریق یاد می گیریم که در مقابل سایر بزرگان نیز با نهایت ادب و احترام برخورد نماییم.
۱۲- باید بدانیم که انجام هر کار نیکی، دارای پاداشی بزرگ نزد خداوند می باشد، بنابراین از انجام هیچ کار نیکی ناامید نشویم.
۱۳- بدون هماهنگی به منزل کسی وارد نشویم و یا از پشت در و با صدایی بلند و دور از ادب صاحب خانه را فرا نخوانیم.
۱۴- به ویژه افرادی هستند که برای تمام لحظات زندگی شان برنامه ای داشته و مطابق برنامه ای از پیش تعییم شده حرکت می کنند، هنگام ملاقات با این افراد مراقب باشیم بدون هماهنگی ایجاد مزاحمت نکنیم.
۱۵- تا زمانیکه اجازه داده نشویم، بر خانه ی کسی وارد نشده و صبر کنیم تا رخست دهند، با این کار یاد می گیریم که صبور باشیم.
۱۶- در صورتی که صاحب خانه به هر دلیلی اجازه ندادند، دلگیرنشده و ملاقات را به وقت دیگری موکول نماییم. (سعە ی صدر داشته باشیم)
۱۷- باید بیاموزیم که برنامه ای مشخص و منظم برای زندگی داشته باشیم و سعی کنیم به تمام امورات (خود، خانواده و عبادت و جامعه و…) به گونه ای شایسته رسیدگی نماییم.(تقسیم بندی وظایف)
۱۸- زمان را غنیمت بشماریم و برای هر کاری زمانی مشخص اختصاص دهیم. (زمانبندی کارها)
۱۹- به اوقات خود و دیگران احترام بگذاریم.
۲۰- اگر به هر دلیلی دچار لغزش و خطایی شدیم، ناامید نشویم و توبه کنیم که خداوند بسی مهربان و آمرزنده است.

پیام های آیات ۶ و ۷ و ۸:

«یَاأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا إِن جَآءَکُم فَاسِقٌ بِنَبَاءٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَومًا بِجَهَالَهٍ فَتُصبِحُوا عَلَی مَا فَعَلتُم نَادِمِینَ * وَاعلَمُوا أَنَّ فِیکُم رَسُولَ اللهِ لَو یُطِیعُکُم فِی کَثِیرٍ مِّنَ الأمرِ لَعَنِتُّم وَلَکِنَّ اللهَ حَبَبَّ إِلَیکُمُ الإِیمَانَ وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُم وَ کَرَّهَ إِلَیکُمُ الکُفرَ وَ الفُسُوقَ وَ العِصیَانَ أُولَئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ * فَضلًا مِّنَ اللهِ وَ نِعمَهً وَاللهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ»

این سه آیه از اصولی سخن می گوید که بنیان جامعه باید بر اساس اصولی مطمئن و محکم و حق اداره شود و پیروی از فسق و احساسات، جامعه را تباه می کند. حق را نیز باید از لابلای فرموده های ارزشمند پیامبر(صلی الله علیه و سلم) بیابیم و پیروی کنیم.

پیام های برگرفته از این چند آیه عبارتند از:
۱- اگر فردی فاسق و خدانترسی خبری آورده و یا شایعه ای منتشر کرد، نباید سریعا آن را پذیرفته و قبول کنیم، بدون آنکه از صحت و کذب آن یقین داشته باشیم.
۲- اگر خبری و یا شایعه ای پخش شد، به ویژه اگر به سرنوشت جامعه و خانواده و یا حتی کسی مرتبط باشد، ابتدا باید در مورد آن تحقیق کرده و از صحت آن اطمینان یافت، وگرنه اقدام به هر عملی، اشتباهی غیرقابل جبران به بار می آورد.
۳- بر اساس اخبار منتشر شده از سوی فاسقان و کم خردان، سریع داوری و قضاوت نکنیم و حکم صادر ننماییم و جامعه ای را تباه نکنیم.
۴- این آیه به ما یاد می دهد که در هر کاری نهایت دقت و حکمت را به خرج دهیم تا بعداً دچار پشیمانی نشویم.
۵- باید خواهان خیر و سعادت جامعه ی خود باشیم و اگر به هر عنوان خسارتی آن را تهدید کرد؛ باید تلاش کنیم که جلوی آن را بگیریم.
۶- همچنین باید خواهان خیر و سعادت همکیشان و همنوعان خود باشیم و اگر خسارتی متوجه آنها شد، موجب ناراحتی و حزن و اندوه ما شود و بدون موضع نباشیم.
۷- گاهی آنچه شایعه می شود، بر باد دادن آبروی مسلمانی است، دقت کنیم که در این شرایط با تحقیق و پرس و جو از دیگران، موجب انتشار بیشتر آن نشویم و بیش از پیش به او خسارت وارد نکنیم. (آیات بعدی؛ «وَ لَا تَجَسَّسُوا» می توان به گونه ای عاقلانه و صحیح با این موارد برخورد کرد.)
۸- باید بدانیم که قرآن و حدیث در میان ما هست و در هر چیزی ابتدا به سوی آنها رفته و از دستورات آن تبعیت نماییم.
۹- باید یقین داشته باشیم که خدا و پیامبر(صلی الله علیه و سلم) خیر و مصلحت ما را بهتر می دانند.
۱۰- همچنین باید بدانیم که اگر از میل و آرزوی خود پیروی کنیم و آن را بر قرآن و حدیث ترجیح دهیم، بی گمان دچار خسارت و پشیمانی خواهیم شد.
۱۱- این ما هستیم که باید عقیده، بینش و گفتار و کردار خود را با قرآن و احادیث منطبق گردانیم، نه اینکه قرآن و سنت را با میل و آرزوی خویش تطبیق دهیم و در هر کاری قرآن و سنت را اصل قرار دهیم.
۱۲- قرآن و احادیث را باید تمام و کمال پیروی کنیم و بدانیم که قابل گلچین کردن نیستند که بخشی را به دلخواه پیروی و بخشی دیگر را تغییر و یا حذف کرد.
۱۳- ایمان و اطاعت کامل از فرامین و شرایع دین، باید از هرچیزی برایمان خوشایندتر و محبوبتر و مزینتر باشد.
۱۴- نافرمانی از خدا و رسول خدا و کفر و فسق نیز از هرچیزی ناخوشایندتر و ناپسندتر باشد.
۱۵- باید بدانیم و یقین داشته باشیم که خداوند دانا و حکیم است و آنچه بر انجام و عدم انجام به بندگانش فرمان می دهد، خیر و مصلحت در آن است.
۱۶- باید بدانیم که هدایت و ارشاد الهی، نعمت و فضلی بس عظیم از جانب خداوند است که به بندگان شایسته اش عطا فرموده است.
۱۷- خداوند بر اساس مشیت خود، به هر کس که طالب شایسته بودن باشد و برای آن بکوشد، این فضل و نعمت را عطا می کند و ایمان و فرمانبرداری را در قلبش می آراید و بالعکس هر کس نخواهد و شایسته نباشد، شیطان کفر و فسق و عصیان را در قلب او مزین می کند. پس مراقب تمایلاتمان باشیم که می خواهیم به کجا برویم؟

پیام های آیات ۹ و ۱۰

«وَ إِن طَائِفَتَانِ مِنَ المُؤمِنِینَ اقتَتَلُوا فَأصلِحُوا بَینَهُمَا فَإِن بَغَت إِحدَاهُمَا عَلَی الأُخرَی فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبغِی حَتَّی تَفِیءَ إِلَی أَمرِ اللهِ فَإِن فَآءَت فَأَصلِحُوا بَینَهُمَا بِالعَدلِ وَ أَقسِطُوا إِنَّ اللهَ یَحِبُّ المُقسِطِینَ * إِنَّمَا المُؤمِنُونَ إِخوَهٌ فَأَصلِحُوا بَینَ أَخَوَیکُم وَ اتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکُم تُرحَمُونَ»

آیه ی ۹ و ۱۰ اصل برادری میان مسلمانان را یادآوری می کند. میان مسلمانان اخوتی برقرار است و همچون اعضای یک خانواده ی بزرگ هستند. انسان دارای دو نوع تولد می باشد: یکی تولد حیوانی است که از مادری متولد و با چشم گشودن به جهان هستی آغاز می شود و میان تمام فرادی که از پدر و مادری مشترک متولد می شوند، پیوند برادری به وجود می آید. دومی تولد ایمانی است که از مادر ایمان متولد شده و با درک و فهم بینش انسانی و خداشناسی و عبودیت آغاز می شود و میان تمام کسانی را که از این مادر متولد شده و دارای تفکر و بینش و عقیده ی یکسانی باشند، پیوند برادری ایمانی بوجود می آید. بنابراین مسلمانان که دارای بینش و اعتقادی یکسان هستند، همگی از یک خانواده بوده و دارای منشأی یکسان هستند و چه بسا این ارتباط بسیار محکم تر از ارتباط نسبی باشد. چرا که پیوند نسبی به بُعد حیوانی انسان اشاره دارد، اما برادری فکری به بُعد انسانی و روحی او برمی گردد. در نتیجه طبیعی است که یک سری تعهدات و ضوابط میان خانواده ی ایمانی به وجود آید که خداوند در کتاب خویش آن را برایمان روشن ساخته است؛ از جمله در این دو آیه به موارد مهمی که نشان از احساس مسئولیت و عدالت یک مسلمان است اشاره کرده است.

برخی پیام های برگرفته از این آیات:
۱- در اسلام اصل بر صلح و همزیستی مسالمت آمیز بوده و اجرا و برقراری این اصل بر هر مسلمانی لازم و ضروری است. پس باید در این راستا کوشا باشیم.
۲- مؤمنان نباید با همدیگر از سر جنگ داشته باشند، چرا که رابطه ی آنها بر برادری پیوند خورده است. (برادری نوع دوم)
۳- نباید به هیچ عنوان به دنبال دست درازی بر دیگری و ظلم و ستم باشیم. به عبارت دیگر نباید هیچ گاه در حق هیچ کس ستم روا داریم و یا آغازگر جنگ و درگیری باشیم.
۴- نباید بی تفاوت چشم بر مسایل جامعه و به ویژه مشکلات میان برادران ایمانی خود ببندیم. بلکه در قبال برادران خود باید احساس مسئولیت نماییم.
۵- در صورت بروز اختلاف و درگیری میان دو طایفه یا شخص از مسلمانان، اولین وظیفه ی اصلی ما، برقراری صلح و آشتی میان آنان است.
۶- نباید در مقابل ظلم و ستم، تسلیم و یا سکوت نماییم. نباید در هیچ صورتی ظلم را بپذیریم، حتی اگر ظلم دامن ما را نیز نگرفته باشد.
۷- باید با ظلم و ستم مبارزه نماییم تا آن را ریشه کن نماییم. حتی اگر ظلم از سوی برادر نسبی ما نیز صورت پذیرفته باشد و یا برادری مسلمان در حق نامسلمانی ستم کرده باشد، احساس برادری نباید مانع برقراری عدالت باشد.
۸- جنگ و درگیری مسلمان، تنها باید در راستای احقاق و طلب حق و دفاع از مظلوم و برقراری صلح و آشتی در جامعه صورت گیرد. نه اینکه خود به کاسه ی داغتر از آش تبدیل شده و شعله ور کننده ی آتش باشیم.
۹- در دفاع از مظلوم و ستاندن حق نیز باید عدل را رعایت نماییم و تا زمانی و به اندازه ای با ظالم درگیر شویم که او را به راه راست آورده و یا حق مظلوم بازستانده شود. بعد از آن باز باید در پی برقراری صلح و آشتی باشیم.
۱۰- اجرای حکم جنگ با ظالم برعهده ی حکومت اسلامی و حاکم مؤمن و عادل می باشد و نمی توانیم خودسر به جنگ با قوم و قبیله ای به پا خیزیم. اما می توانیم با ارشادات صحیح، راهنمایی های لازم را ارائه دهیم و یا از راه های مختلف در پی برقراری صلح باشیم.
۱۱- هرچند درگیری نیز صورت گیرد، نباید کینه به دل و اسیر دست احساسات شویم و در صورت بازگشت فرد یا گروه متجاوز، وی را بخشیده و در راستای احقاق حق و برقراری صلح گام برداریم.
۱۲- در هر شرایطی باید قسط و عدل را رعایت نماییم و حق کسی را پایمال نکنیم و عدالت را رعایت نماییم.
۱۳- هر کاری که انجام می دهیم باید به نیت رضایت الهی باشد، چرا که خداوند نیکوکاران و مقسطین را دوست دارد.
۱۴- رابطه ی میان مسلمانان بر انس و الفت و برادری استوار است، پس باید در استحکام این پیوند بیش از پیش بکوشیم.
۱۵- زمانی ما در ایمانمان صادق هستیم که احساس خواهر و برادری نسبت به دیگر مسلمانان داشته باشیم، حتی اگر اهل دیاری دیگر و زبان و نژادی دیگر باشد، او را بر خواهر و برادر نسبی نامسلمان خود ترجیح دهیم و او را برادر حقیقی خود بدانیم.
۱۶- باید بدانیم که رابطه ی نسبی، اصل و معیار ارزش نیست، بلکه این ایمان است که ما را با دیگران پیوند می دهد.
۱۷- لازم است به خود بنگریم که تا چه اندازه این اصل را در خود پرورانده ایم؟
۱۸- در هر کاری تقوا پیشه کنیم، چرا که تنها با تقوا و فرمانبرداری از خداست که راه نجات و رستگاری خواهیم داشت و مورد رحمت خدا قرار خواهیم گرفت.

پیام های آیات ۱۱ و ۱۲

«یَاأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لَا یَسخَر قَومٌ مِّن قَومٍ عَسَیَ أَن یَکُونُوا خَیرًا مِّنهُم وَ لَا نِسَاءٌ مِّن نِّسَاءٍ عَسَیَ أَن یَکُنَّ خَیرًا مِّنهُنَّ وَ لَا تَلمِزُوا أَنفُسَکُم وَ لَا تَنَابَزُوا بِالألقَابِ بِئسَ الإسمُ الفُسُوقُ بَعدَ الإیمَانِ وَ مَن لَّم یَتُب فَأُولَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ * یَا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا اجتَنِبُوا کَثِیرًا مِّن الظَّنِّ إِنَّ بَعضَ الظَّنِّ إِثمٌ وَ لَا تَجَسَّسُوا وَ لَا یَغتَب بَّعضُکُم بَعضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُم أَن یَأکُلَ لَحمَ أَخِیهِ مَیتًا فَکَرِهتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ»

این دو آیه از ارتباط میان مؤمنان حرف می زنند و پس از تأکید بر برادری میان ایمانداران، آنگاه گوشزد می کند که این برادری ما را به رعایت یک سری حقوق متقابل بر یک ملزم می کند و از آزردن دیگران با تمسخر و القاب زشت و تجسس و غیبت و… برحذر می دارد. چرا که برادر خیر و صلاح برادر خود را می خواهد و غیر از آن در ادعای خود صادق نبوده است و اگر توبه ننماید، جزء ظالمان بشمار می آید.

پیام های برگرفته از این آیات:
۱- ایمان مسئولیت هایی برای مؤمن بوجود می آورد که باید بدانها پایبند باشد، به همین خاطر مدام با عبارت «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا…» مورد خطاب قرار می گیریم و این را می رساند که مؤمن به سبب ایمانش صاحب یکسری قوانین و مقررات می شود که باید آنها را مراعات نماید.
۲- ما مسلمانان در قبال یکدیگر دارای مسئولیت بیشتری هستیم و باید با نهایت احترام و اکرام در راستای حفظ شخصیت یکدیگر گام برداریم.
۳- نه در جمع و نه در تنهایی نباید کسی یا گروهی را مورد تمسخر قرار دهیم، چراکه ممکن است مسخره شونده در نزد خداوند از ما برتر و محبوبتر باشد.
۴- هیچ گاه حق نداریم که خود را از دیگران برتر بدانیم. در همان حال خود را نیز حقیر و بی ارزش نپنداریم و به کسی اجازه ی ظلم و تجاوز ندهیم.
۵- باید بدانیم اگر با تکبر خود را برتر بدانیم، حتی اگر برتر نیز باشیم، به محض تمسخر دیگران و خودبرتربینی، از منزلت ما کاسته شده و دیگر برتر نخواهیم بود، زیرا دچار عمل ناپسندی شده ایم که موجب کم شدن تقوا می شود.
۶- باید بدانیم که در مسئولیت انجام اعمال پسند و ناپسند، زن و مرد برابرند.
۷- معیار برتری نزد خداوند، تقوا و ایمان است و از آنجا که تنها خداوند عالم به تقوای انسان هاست، بنابراین حق اظهار نظر و قضاوت در مورد کسی را نداریم. قضاوت در مورد برتری کار خداوند است و ما نه دارای علم کافی هستیم و نه وظیفه ی ما است. بنابراین مراقب تعاملاتمان با دیگران باشیم و کسی را مسخره نکنیم.
۸- ایمان به ما می آموزد که؛ فقیری، بی سوادی، نبود موقعیت اجتماعی و معلولیت جسمی و نژاد و… در یک شخص، نقص بشمار نمی آید و به همان ترتیب نیز عکس آنها معیار برتری نمی باشد.
۹- نباید هیچگاه با تحقیر به کسی بنگریم و بر اساس ظواهر قضاوت کنیم، چراکه ایمان و تقوا در درون انسان نهان است. حتی اعمال انسان نیز معیار قضاوت نیستند، زیرا تنها خداوند از نیت و میزان اخلاص آگاه است. البته باید همیشه حسن ظن داشته و جوانب مثبت را تحسین و تشویق کرد.
۱۰- مراقب باشیم که با طعنه و زخم زبان، دیگران را نیازاریم.
۱۱- «وَ لَا تَلمِزُوا أَنفُسَکُم» به ما می گوید که مؤمنان همه خواهر و برادر هم بوده و همچون یک پیکر هستیم که اگر روزگار عضوی به درد آورد، دیگر عضوها را نماند قرار. بنابراین اگر با زبان خود، دیگری را آزردیم، در واقع خود را آزار داده ایم.
۱۲- باید خواهران و برادران مسلمان راهمچون خویشتن بشمار آورده و آنچه برای خود می پسندیم برای دیگران نیز بپسندیم و بالعکس؛ آنچنان که پیامبر(صلی الله علیه و سلم) می فرمایند: «لا یومن من أحدکم حتی یحب لأخیه ما یحب لنفسه.»
۱۳- لقب زشت بر کسی نهادن، بسی کار زشت و ناپسندی است که خداوند ما را آن نهی فرموده است. البته نسبت دادن القاب زیبا، پسندیده است.
۱۴- حفظ شخصیت مسلمان بالاخص و عموم مردم به عام وظیفه ی دینی و انسانی ما است که در این باره باید بسیار هوشیار و مراقب باشیم.
۱۵- باید بدانیم که فسق و گناه بعد از ایمان، کاری بسیار زشت و ناپسند است. چرا که دل مسلمان با ایمان و اطاعت مزین گشته و دیگر نباید آن را با گناهان کدر نمود.
۱۶- در هیچ شرایطی نباید از خداوند مأیوس شویم و اگر به هر دلیلی مرتکب اشتباهی شدیم، بدانیم که دروازه ی توبه ی خداوند باز است و به سوی او بازگردیم و توبه نماییم.

۱۷- و اگر توبه ننماییم، بدانیم که از زمره ی ظالمان خواهیم بود و چشم انتظار عقوبت کار خود باشیم. چرا که نسبت دادن لقب زشت و آزردن و تمسخر دیگران، ظلمی است که در حق آنان مرتکب می شویم.
۱۸- بعد از آنکه دل را با ایمان به خدا و حب برادری مؤمنان آراستیم، باید خود را از سوء ظن و گمان به برادران مؤمن خویش به دور بگیریم.
۱۹- آنقدر سعی نماییم که خود را از گناه حفظ کنیم که حتی اگر احتمال کمی نیز بر گناه بودن چیزی باشد، از آن بپرهیزیم. به عبارت دیگر از هر چیزی که ما را به سوی گناه بکشاند، دوری کنیم.
۲۰- نباید هیچ گناهی را کوچک بشماریم و بگوییم که تنها یک گمان بود!!
۲۱- حفظ آبرو و شخصیت مسلمانان از موارد مورد تأکید قرآن بوده و حتی در درون و نهان نیز باید به آن اهمیت داده و نسبت به کسی سوءظن نداشته باشیم.
۲۲- باید بدانیم که گناه گام به گام، از سوءظن شروع شده تا به تجسس و غیبت می رسد. به همین خاطر خدای بزرگ ما را از همان مرحله ی اول برحذر داشته که وارد مراحل دیگر نشویم.
۲۳- داشتن حسن ظن کاری پسندیده و گاهی نیز لازم می باشد، به همین خاطر خداوند تمام گمان ها را تحریم نکرده است. به ویژه داشتن حسن ظن نسبت به خداوند و پیامبر گرامی اش و مسلمانان از ضروریات اخلاقی مؤمن می باشد.
۲۴- اگر به هر دلیلی نیز دچار گمانی ناشایست نسبت به کسی شدیم، باز در همین مرحله توقف کرده و در مورد آن به تجسس نپردازیم.
۲۵- نباید بدون اجازه وارد حریم خصوصی دیگران شده و دنبال عیوب آنها باشیم؛ چرا که خودمان نیز خالی از عیب نیستیم و ابتدا باید در فکر اصلاح عیب های خود باشیم.
۲۶- گوشزد کردن عیوب دیگران نیز باید در خفا و با نیت نیک و اصلاح وی از روی دلسوزی و همراه با حفظ شخصیت او باشد.
۲۷- این را بدانیم که مسلمانان آیینه ی همدیگر هستند.
۲۸- حق بدگویی از خواهر و برادر مسلمان خود را نداریم و حفظ شخصیت مسلمان در غیاب، حضور و حتی در دل بر هر مسلمانی لازم می باشد.
۲۹- غیبت تنها زمانی روا می باشد که جهت تحقیقی و به قصد نیکی مورد سوال قرار گیریم، در آن صورت نیز نه به قصد غیبت، بلکه باید واقعیات را بازگو کرد.
۳۰- یادمان باشد که غیبت تنها با زبان نیست، گاهی با حرکت دست و یا اشاره ی چشمی ممکن دچار غیبت شویم، پس باید مراقب تمام حرکات و گفتارمان باشیم.
۳۱- لازم است بدانیم که همانگونه که خوردن گوشت برادر مرده، امری بسیار ناپسند و زشت است، غیبت و تخریب شخصیت برادر مسلمان نیز ناپسند و قبیح است.
۳۲- تقوا سپر انسان مؤمن در برابر گناهان می باشد، چرا که با تقوای خدا با آنچه طبع نفس اماره بوده، به جهاد برخواسته و مبارزه می کند، پس باید تقوا را در خود تقویت نماییم.
۳۳- هیچ گاه از رحمت خداوند ناامید نشویم و اگر دچار خطایی نیز شدیم، به درگاه رحمت خداوند امیدوار بوده و توبه نماییم و یقین داشته باشیم که خداوند توبه پذیر و بخشنده و مهربان است.
۳۴- باید تلاش نماییم بعد از ایمان بیش از هر چیزی خود را به اخلاق زیبای مؤمنانه بیاراییم و بدانیم که دین همان «اخلاق» است.

کلثوم حسن زاده

ادامه دارد

نمایش بیشتر

کلثوم حسن زادە

@@نویسنده و مترجم و شاعر ایران - آذربایجان غربی - سردشت

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا