اصول

پیدایش مذاهب فقهی

بعد از سقوط خلافت اسلامی و راشده که به صورت شورایی امور جامعه حل وفصل می گردید، و پس از به قدرت رسیدن حاکمان بنی عباس وبنی امیه که نوعی از حکومت سلطنتی را اعمال می کردند هر چند خود را خلیفه می نامیدند اما چون توسط شورای حل وحقد انتخاب نشده بودند از منظر بزرگان دین هرگز به عنوان خلیفه شناخته نشدند ؛ هرچند انصافا خدمات عده ای از آنها در خور توجه می باشد و نباید منکر آن شد .

عدم وجود خلافت اسلامی موجب متفرق شدن مجتهدان امت گردید، در این میان شخص مجتهد دوراه پیش رو داشت یا باید سکوت اختیار می کرد که در این صورت دچار کتمان دین می شد و قطعا مورد نفرین خدا و مردم و ملائک قرار مي گرفت، یا اینکه مسائل را برای مردم تبیین می کرد که نتیجه اش تفرق امت بود، علمای ربانی با ملاحظه ی آثار هرکدام از سکوت واجتهاد ترجیح می دادند که دین را تبیین کنند البته به امید اینکه دوباره حکومت شورایی سر کاربیاید.

 از طرفی دیگر اگر صاحب نظران و متخصصان امر و مجتهدان ؛ بی تفاوت می نشستند و خود را کنار می کشیدند افراد کم علم و نا لایق پا به عرصه می گذاشته و با جهالت ؛ خود و ديگران را به هلاکت می کشاندند ؛ همچنانکه امروزه نیز عده ی عالم نما سبب به بیراهه کشاندن بسیاری از جوانان پاک این امت گردیده اند! به همین خاطر بود که افرادی چون امام احمد بن حنبل (رح ) وإما مان بزرگوار مُزنی وبویطی وبسیاری از مجتهدان وشاگردانش شکنجه وزندانی شده و یا حتی به شهادت رسیدند …

با گذشت زمان و اندکی فاصله گرفتن از سقوط خلافت اسلامی و دوران اصحاب (رض) کم کم زمینه ی پیدایش مذاهب اسلامی فراهم گردید و مردمان هردیاری به تبعیت از سرشناس ترین فقها و عالمان دیار خود پرداختند و رفته رفته برخی از بزرگان با داشتن دوبال علم و دانش چنان آوازه ای پیدا کردند که از تمامی نقاط تحت سیطره ی دولت اسلامی وحتی از دوردست ترین سرزمین های جهان باپای پیاده وبا داشتن کم ترین امکانات تعلیم و تعلم از قبیل وسایل نوشتاری ونوشت افزاری برای شرکت در حلقه ها ی درس مجتهدین همه ی مشکلات سفر و. .. با جان خریده و با انگیزه وافتخار زانوی شاگری را در مقابل آن اساتید بزرگوار بر زمین مي گذاشتند ؛ تا جایی که حلقه های درس برخی از مجتهدان  گاهی به چند هزار شاگرد رسیده است.

 

مذهب چیست و تفاوت آن با دین چیست؟

مجموعه ای ازنصوص کتاب وسنت وإجماع ونظرات یک شخص مجتهد که به صورت کتاب و مکتوب و مدون تدوین شده باشد را مذهب می گویند، دراینجا لازم می دانم فرق میان مذهب و دین را به اختصار بیان نمایم ، بسیار ساده می توان گفت که دین همان کتاب وسنت وإجماع که مورد تأیید شارع حکیم است می باشد، اما مذهب شامل اجتهادات یک یا چند شخص مجتهد پیرامون این اصول می باشد، ساده تر بگویم: کلیه اجتهادات مجتهدان در طول تاریخ اسلامی ظنی محسوب می شود و یقین الدلاله نیست ؛ چرا که اگر چنین نبود باید شخص مجتهد ؛ مخالفان آراء خود را گمراه به حساب بیاورد !

بر همین اساس که شخصیت بزرگی چون امام مالک (رح )فرموده است:(کل أحد یوخذ من قوله ويرد إلا صاحب هذا القبر یعنی اقوال و برداشت های هر انسانی قابل نقد و بررسی است جز فرمایشات آن کسی که در این قبر آرمیده است (منظورش شخص رسول الله است)

هر چند می بینیم با وجود اختلافات بسیاری (2713 مورد اختلاف بین مذاهب اسلامی) که در فروع وا حکام فقهی وجود دارد هرگز هیچکدام از مجتهدان و ائمه ی هُدی ؛ یکدیگر را تکفیر و حتی تفسیق ننموده اند وحتی برای اینکه در بین آنها نزاع روی ندهد ضوابطی را مقرر نموده بودند ازجمله عبارت مشهور امام شافعی (رح) که فرموده است:(رأیی صواب ويحتمل الخطأ ورأي غيري خطأ يحتمل الصواب  یعنی برداشت من درست است ولی احتمال اشتباه بودن آن وجود دارد و برداشت دیگر علما از دیدگاه من اشتباه است ولی احتمال دارد صائب و راست باشد.

تهیه و تنظیم :عبدالواحد رحمت الله

نمایش بیشتر

عبدالواحد رحمت الله

نویسنده و شاعر و مترجم آذربایجان غربی - مهاباد خطیب و دعوتگر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا