اصول

چرا باید قرآن بخوانیم ؟؟

قرآن همان روحی است که مؤمن در سفر دشوار خود در این زمین با آن انس می گیرد . نوری است که ابعاد روحی او را روشن می نماید، معلمی است که به او می آموزد و راهنمایی است که راه را به او نشان می دهد . زندگی با قرآن ، جهانی از احساسات را در جان انسان بر می انگیزاند ، و تنها کسی آن را دریافته است که قرآن را با حسی بیدار وقلبی گشاده همراهی کرده باشد . جهانی که روح در اکناف آن شناور می شود، و اندیشه در میان آن جولان می گیرد ، و روح از فیوضاتش به اندازه ی سیراب شدن یا به اندازه ای که توانش را داشته باشد، بهره مند می شود ! قرآن کریم ، از آن جا که راهنمای زندگی ماست شایسته است این کتاب شریف را به دقت بخوانیم و در آن بیندیشیم . با این عزم و تصمیم ، می خواهیم قدم برداشته و اولین گام برای تفکر در این کتاب آسمانی برداریم.
حال می کوشیم بدانیم نقش قرآن در میان چیست ؟
همدلی و همراهی با قرآن چه ثمرات و نتایجی خواهد دارد ؟ و به عبارتی دیگر ؛
چرا شایسته است قرآن را بخوانیم ؟؟
{ لينذر من كان حيا و يحق القول على الكافرين / این قرآن برای آن است ؛
تا هر که را[دلى ] زنده است بیم دهد، و گفتار[خدا] در بارهء کافران محقق گردد. سوره یاسین ، 70 } . هشدارهای قرآن از سرچشمه علم الهی است .هشدارهای قرآن متنوع، معروف و حکیمانه است، همراه با بشارت وشیوه های ابتکاری، با نمونه های عینی در زمین و زمان است.
زندگی با قرآن زندگی با خداست . قرآن کتابی است که از جانب خداوند فرود آمده است و کلامی است که به انسان عنایت دارد ؛ به جانب قلب و اندیشه ی او . قرآن کلامی است متصل به الله باشکوه و با عظمت و سزاوار ستایش ، که او را با اسماء ، صفات وافعالش می ستاید ؛ قدرت معجزه آسایش را توصیف می کند ؛ از رحمت بی کرانش سخن می گوید؛ علم فراگیر او را تقدیر می نماید؛ بزرگی و جبروت او را به رخ می کشد و او را به صفاتی که نفس بشری می تواند آن را درک کند و بفهمد ، می شناساند . هنگامی که انسان با قرآن زندگی می کند در واقع با خدای خود زندگی می کند؛ چه آن زمان که رحمت و فضل بی کران او را حس می کند، همان نیرویی که می طلبد پروردگار با شکوهش او را از خلال آیات کتابش مخاطب قرار دهد، در حالی که او ذره ای فانی و غباری پراکنده در گستره ی هستی بیش نیست، ذره ای که اگر رحمت بی پایان و فضل بی کرانش نمی بود، در مالکیت بی حد و حصر خداوند و سیاره ای در آن به سر می برد، وزنه ای به شمار نمی آمد ؛ عنایتی که در رعایت این ذره را نموده و رسول کریم را به سویش گسیل داشته است و کتاب فرود آمده اش را بر او خوانده است تا به وسیله ی آن هدایت یابد .آری اگر فضل خدا نمی بود، او ذره ی فانی، غباری پراکنده و ضایع شده ای بیش نبود . { إنا هديناه السبيل إما شاكرا و إما كفورا ~ ما راه را بدو نمودیم؛ یا سپاسگزار خواهد بود و یا ناسپاسگزار. سوره انسان ، 3} . همه ما لحظه های زیبایی را در زندگی خود تجربه کرده ایم ، لحظه هایی چون تماشای طبیعت پرنقش و نگار درفصل بهار ، ایستادن بر ساحل دریایی آرام ، مسافرتی به یادماندنی با خانواده، یاری محرومان، احساس دست های پرعاطفه پدر و مادر، نجوا باخدا و…. ولحظه هایی را نیز تجربه کرده ایم که برایمان تلخ و ناخوشایند بوده اند و …..
برای انسان نیز حقیقت زندگی چیزی نیست جز شکوفایی تدریجی وجود او، حرکت در راه رسیدن به خوبی ها و زیبایی ها، پیمودن راه پر فراز و نشیب رهایی از نقص ها، صعود به قله های کمال، و سرانجام همچون رودخانه ای، جاری شدن برای پیوستن به دریا . دنیای دل بستگی ها دنیای حیرت انگیزی است، هدف ها و دل بستگی های آدمیان چنان متفاوت ومتنوع است که گاه دل بستگی های یک فرد در مقابل دل بستگی های فرد دیگر قرار می گیرد. کسانی به دنبال کشف اسرار طبیعت اند؛ برخی دل به پول و ثروت بسته اند و. ….روز و شب برای رسیدن به اهداف خود تلاش می کنند. هرکس با بینش ونگرش خاص خود به سراغ هدفی خاص می رود . خدای رحیم و مهربان که مشتاق سعادت ماست ، راه سعادت انسان ها را قرین رضایت خود ساخته است ؛ یعنی وقتی خدا از ما راضی خواهد بود که در مسیر سعادت و خوشبختی گام برداریم؛ پس عهد ما با قرآن ، هم رضایت او و هم سعادت و رستگاری ما را به دنبال دارد.
اما اگر در مقابل عهد با قرآن سهل انگاری پیشه کنیم و در جست و جوی هدف های اصیل برنیاییم ، آنچه در پایان عمر به دست می آوریم پشیمانی و حسرت و رنج خواهد بود .
در دنیای امروز ، دشمنان بشریت با پیشرفته ترین ابزار، از زمین و آسمان، عقاید و باورها و ایمان و اخلاق مارا مورد هجوم قرار داده و از هیچ گونه توطئه و تحریف و القای شبهه دست بر نمی دارند .فتنه ها مانند ابرهای تاریک سایه افکنده و نیاز انسان به کشتی مطمئن از هر زمان بیشتر شده است . اگر انسان به راهنما نیاز دارد، کتاب آسمانی امام و راهنماست ، اگر در مسیر زندگی به معلم و مربی و قانون وعدالت، منطق و بیان، موعظه و مداوای امراض روحی همانند ، حسد وغرور و تکبر و…نیاز دارد ؛ بهترین آرام بخش وشفا بخش زندگی بشری هست (قرآن).
مهم ترین مشکل بشر امروز ، انواع دلهره ها و اضطراب و دغدغه ها است و تنها وسیله ی آرام بخش ، یاد خداست ؛ و قرآن بهترین یاد الهی است . (ألا بذکرالله تطمئن القلوب ، رعد 28) .اگر انسان به امید نیاز دارد، سراسر وجود قرآن امید است. آری ؛ باید به نکته ی دیگری نیز توجه کنیم و آن این که انسان با سرشتی آلوده و فطرتی مریض نمی تواند بهره ای فراوان از نصوص آسمانی ببرد .

تلسکوپ و میکروسکوب برای فردی که بینایی اش را از دست داده چه فایده ای دارد ؟؟ و به همین ترتیب انسان ، بدون بصیرتی آگاه و فروزان نمی تواند حق را دریابد و آن را شرح دهد . چه آن زمان که رحمت گسترده ی خداوندی را حس می نماید ، یا آن زمان که به دنبال سخن خداوند پاک و بلند مرتبه در قرآن از اولین سوره تا آخرین سوره باشد ، از فاتحه تا معوذتین ( ناس و فلق) ، آری او در هر لحظه که با قرآن زندگی می کند با خدای خود به سر می برد. از این رو رسول الله صلى الله عليه وسلم مؤمنان را به مداومت در تلاش و ذکر قرآن سفارش می کند و از جدایی میان مسلمانان و کتاب خدا بر حذر می دارد تا که این رابطه ی زنده قطع نشود و ریسمانی که قلب مؤمن را به خدا پیوند می دهد از هم گسیخته نگردد و تا که زنگاری بر دل ها ننشیند . نفس بشری در معرض میکروب ها و ویروس هایی است که خاک پراکنده در فضای هستی پیوسته آن ها را به او عرضه می کند ، چه آن خاک ، خاک تن پروری باشد، و یا خاک مادی گرایی و کشمکش هایی که پیرامون آن وجود دارد، و اگر انسان این خاک را از نفس و روحش نزداید ، آهسته آهسته متراکم می گردد تا به آن جا که پاکی نفس او را از بین می برد، و شفافیت روح را کدر می کند ، و در نهایت نوری از آن گذر نخواهد کرد . آن گاه که انسان در قرآن با خدا زندگی کند ، قرآن این زنگار را از نفس او پاک می نماید ، که در نتیجه ی آن روح از اسارت نفس جدا می گردد و به حرکت در می آید و از نور خداوند ی اقتباس می کند ، و کلام متصل از جانب خداوند در اعماق نفس او روان می گردد و آن نورانی می نماید .
بسیار اتفاق می افتد که فایده ی کاری را می دانیم، اما در انجام آن کوتاهی می ورزیم .هم چنین به زیان برخی کارها آگاهی داریم، اما همواره از آن دوری نمی کنیم . از کلام اخیر نتیجه می گیریم ؛ همدلی و همراهی با { قرآن } همانند درختی است که در قلب جوانه می زند ،تناور می گردد و بر شاخه های آن اعمال شایسته و نیکو پدیدار می شود . اکنون شایسته است از خود بپرسیم ؛ قلب ما منزلگاه کیست ؟ قلب ، مقدس ترین حرم عالم هستی است ؛ در این حرم چه کسی حضور دارد ؟ دلیل ضرورت قرآن برای جوامع بشری چرا؟
آیا به این فکر کرده اید که چرا لباس بلند برای انسان کوتاه قد ولباس کوتاه برای انسان بلند قامت زشت است ؟ چرا برای انسان زشت است که با چیزی که در وجود او نیست اشباع شود ویا ادعای چیزی کند که ندارد ویا این که خودرا آزاد ببیند، درحالی که بنده ای بیش نیست ویا حقوق دیگران را انکارکند در حالی که به آنها مدیون و بدهکار است؟ آیا ممکن است کسی از پاسخ دادن به این سئوال های بدیهی عاجز بماند؟ پس جواب این سؤال که چرا همدلی وهمراهی با قرآن برای جوامع بشری ضرورت دارد؟ به مراتب واضح تر وروشن تر ازجواب سؤالات قبلی است به ذات خود رجوع کنید وبیندیشید وسپس ازخود بپرسید .
ﺑﺎﺭﺍﻟﻬﺎ ! ﻗﺒﺮﻣﺎ ﺭﺍ ﻗﻄﻌﻪ ﺍﯼ ﺍﺯﺑﻬﺸﺖ ﺑﮕﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺩﺭ ﺻﺤﺮﺍﯼ ﻣﺤﺸﺮ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺧﺠﻞ ﻭ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻣﮕﺮﺩﺍﻥ
بارالها !
ﻣﺎﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﺏ ﮔﻮﺍﺭﺍﯼ ﮐﻮﺛﺮ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺳﺮﻭﺭ ﻭ ﺳﺎﻻﺭ ﺩﻭ ﻋﺎﻟﻢ ﻭ ﻋﺰﯾﺰﻣﺎﻥ ﺳﯿﺮﺍﺏ ﺑﮕﺮﺩﺍﻥ؛
ﺍﻟﻬـــﯽ ﺁﻣﯿـــﻦ؛ ﯾــﺎﺭﺏ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﻴــﻦ

التماس دعا ؛
تهیه و تدوین ؛ عبداللہ علی پور
منابع ؛ دراسات القرآنيه ، دین و زندگی، درآمدی برعلوم القرآن ، قرآن منشور زندگی

نمایش بیشتر

عبدالله علی پور

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - نقده @ شغل : دعوتگر دینی و فعال اجتماعی - مدیر کانال تلگرامی @sozimihrab

نوشته های مشابه

یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا