اصول

چندهمسری یا تعدد زوجات در اسلام و سایر ادیان (1)

چندهمسری در سایر ادیان (غیر اسلام)


 

*  چندهمسری در دین یهود
تعدد زوجات در دین « تحریف شده آنها» خیلی زشت بود،‌ تا جای که روایت شده که حضرت داود و حضرت سلیمان « علیهماالسلام » هر یک صدها زن داشته اند و گویا حضرت سلیمان (ع) هفتصد زن آزاده و سیصد کنیز داشته است ؛ البته این روایت با عصمت انبیاء سازگار نیست و سخن تحریف شده آنها است و فقط جهت اطلاع ذکر شده است.
تورات یهود هیچ قید و بندی برای تعدد زوجات ذکر نکرده است،‌ ولی در نصوص« تلمود» آمده است که برای توده مردم تا چهار عدد و برای ولی امر یهود به قیاس به ملک داود «ع» تا هیجده زن مباح است1



*  چندهمسری در عراق قدیم.
در ماده 148 شریعت و قانون حمورابی آمده است که اگر زن اولی بیمار باشد برای مرد جائز است که زن دوم بگیرد.
قوانین با بلیان و همسایگانشان که با بنی اسرائیل در ارتباط بوده اند همگی تعدد زوجات را قبول داشتند.
آشوری ها نیز به دلیل ماده 46 از لوح اول که ازدواج با همسر پدر بعداز وفات او سخن می‌گوید تعدد زوجات را قبول داشته اند2
*تعدد زوجات نزد ایرانیان و هندیان.
تعدد زوجات و داشتن کنیزکان بدون حدود و ضابطه در نظام آشفته روابط بین زن ومرد وجود داشته است.
تعدد زوجات بدون تحدید و مقید بودن به عدد خاص میان هندوها وجود داشته و لیکن یکی از آنها رئیس دیگران بود.



* تعدد زوجات در چین
شریعت «لیکی» چین تعدد زوجات را تا یکصد و سی تن اجازه داده است. و یکی از پادشاهان قدیم چین در حدود سه هزار زن داشته است. چینیان نیز همچون هندیان یکی از زنان را بر دیگران ترجیح می‌دادند و رئیس به حساب می‌آید3



*  چندهمسری در مصر
ثروتمندان و بویژه امیران و خانواده های سلطنتی در تعدد همسران اسراف می‌کردند،‌ و حدی برای آن قائل نبودند و بدان می‌بالیدند تا جایی که « رامسیس » دوم افتخار می‌کند به اینکه از زنان متعددش یکصد و شش فرزند داشته باشد،‌ و لیکن یک زن اصلی بوده و بقیه زنان درجه دوم به حساب می‌آمدند.4



* تعدد زوجات در مسیحیت
مسیحیت تنها دینی است که مردم را به عدم ازدواج تشویق می‌کند و آن را به عنوان دلیل اصلاح و تزکیه و رشد ایمانی معرفی می‌نماید،‌ پولس گفته: که اصل بر این است که مردم خود را از ازدواج منع کنند و تنها در حالات ضرورت از آن استفاده نمایند،‌ و نیکو است که هیچ مردی هیچ زنی را لمس نکند،‌ و بخاطر ضرورت می‌شود که ازدواج کرد5
ولی این قانون مسیحیت زیاد دوام نداشت،‌ زیرا موجب عدم رغبت مردم به آیین مسیحیت شده بود،‌ و بعد از مدتی آن را لغو کردند ؛ تا جایی که  بعضی از مسیحیان تعدد زوجات را واجب دانستند،‌ در سال 1351م ” لا معمدانیان ” مونستر به صراحت فریاد برداشتند که هر مسیحی باید چند همسر داشته باشد،‌ و “مورومونها ” تعدد زوجات را نظام الهی مقدس دانستند6
جان میلتون ” که یکی از بارزترین مدافعان تعدد زوجات به حساب می‌آید در رساله به نام”تحقیق درباره فلسفه مسیحیت ” در ص 237 مدارک مختلفی از کتاب مقدس در زمینه دفاع از این عمل بیان نموده است7
مسیحیت معاصر در افریقای سیاه به نظام تعدد زوجات اعتراف کرده است چون بدین نتیجه رسیده بودند که منع آن مانع داخل شدن آفریقایی ها به مسیحیت می‌شود،‌ لذا فریاد زدند که تعدد زوجات بصورت غیر محدود مباح است8



*چندهمسری در میان عرب های پیش از اسلام
عرب های پیش از اسلام با نظام چند همسری و داشتن کنیزکان همانند اقوام و ملتهای همسایه خود بودند،‌ و مقید به عدد محدودی نبودند،‌ بلکه این امر بستگی داشت به میل و رغبت مرد و مال و جاه و مقامش،‌ که از جمله آمده است که ” غیلان ثقفی ” هنگامی که اسلام آورد 10 تا همسر داشت و روایات دیگری نیزوجود دارد که به مفاد آنها کسانی هم بودند که بیشتر یا کمتر داشتند.9



فصل دوم: چندهمسریوتعدد زوجات در اسلام



* دیدگاه اسلام نسبت به چندهمسری و تعدد زوجات
وقتی که قرآن نازل ‌شد،‌ و حضرت محمد (ص) به پیامبری مبعوث ‌شد بسیاری از عادت های زشت که دامن گیر جامعه بشریت شده بود،‌ را ریشه کن کرد البته بعضی از بین آن عادت ها که اسلام به تعدیل و منضبط نمودنشان پرداخت می توان به چندهمسریوتعدد زوجات که هیچ گونه قوانین و محدودیتی نداشت ، اشاره نمود.
همچنانکه خداوند در قرآن می‌فرماید:
«واِن خِفتُم ألاّ تُقسطِوُا فی الیَتاس فانکحوا ما طابَ لَکُم من النساء مثنی و ثُلثَ و رُبعَ فإنِ خِفتُم ألاّ تَعدِلوُا فوحدةً اوما مَلَکَت أیّمنُکُم ذلک أدنی ألاّ تعولوا»نساء آیه 3 ترجمه: اگر ترسیدید که در ازدواج با یتیمان تحت سر پرستی خود نتوانید دادگری کنید با زنان دیگری که برای شما حلالند و دوست دارید ، دو یا سه یا چهار زن ازدواج کنید. اگر هم می‌ترسید که نتوانید میان زنان ، دادگری را مراعات نمایید،‌ به یک زن اکتفاء کنید یا با کنیزان خود ازدواج نمائید. این سبب می‌شود که کمتر دچار کجروی و ستم شوید و فرزندان کمتری داشته باشید10
اسلام تعدد زوجات را از نامحدودیتّی و بی برنامگی خارج نموده و محدود و قانونمند نمود ، بدین وسیله تعداد را از بی نهایت به عدد چهار کاهش داد ؛ علاوه بر اینکه برای آن شرائط و مقررات سفت و محکمی وضع نمود .



*شرایط چندهمسریو تعدد زوجات در اسلام
اسلام زمانی تعدد زوجات را مباح شمرده که شرائط آن فراهم باشد ولی اگر این شرائط فراهم نباشد،‌ اسلام مانع آن است .

 یکی از شرائط تعدد عبارت است از رعایت عدالت میان همسران،‌ اگر مرد یا همان زوج نتواند با عدالت رفتار نماید و به آنها ظلم کند ، چند همسری برایش حکم حرمت پیدا می‌کند.[11]
 توضیح و تعریف  عدالت در کتاب های فقهی آمده،‌ به منظورر پرهیز از طولانی شدن مطلب از بحث آن آن صرف نظر نمودم.

درحقیقت پدیده چندهمسری و تعدد زوجات در اسلام ارائهراه حلی است  که اسلام برای مشکلات و بحران های اجتماعی ارائه داده است و در شرایط عادی چندان مطرح نمی باشد ، مانند مجازات سارق که زمانی اجرایی می شود که شرائط مخصوص تنفیذ آن محقق بوده و در غیر این صورت حالات منتفی است.12
توضیح بیشترمطلب چنین است که جوامع بشری، همیشه صحنه مبارزه و نبرد انسانها بوده وهست که در یک نگاه کلی می توان درگیری ها و کشمکش ها را به  سه دسته تقسیم نمود
1) جنگ و رویارویی دو نیروی باطل باهم
2)  جنگ نیروی حق و باطل
3)جنگ و نبرد دو نیروی حق به خاطر وجودشبهه هایی قوی و عدم امکان برطرف نمودن مسالمت آمیز آن .
اسلام ، از سه درگیری فوق تنها نوع دوم را قبول دارد آنهم چون بخاطر نجات مستضعفان و ازمیان برداشتن باطل صورت می گیرد .

ولی نکته ایجاست که محصول هر سه نوع جنگ مذکور چیزی نیست جز کشته شدن تعدادی از طرفین درگیر، و یا حتی غیر درگیر؛ و معمولاً کشته شدگان  مردانند نه زنان ؛ زیرا آنانند  که درصحنه های جنگ آماده اند و جانفشانی می کنند،‌ و به همین خاطر معمولاً در چنین جوامعی تعداد زنان خیلی بیشتر است از مردان ، و نتیجه طبیعی این جنگ های خانمانسوز این خواهد بود که آمار زنان بی سرپرست و  بیوه بالاخواهد رفت و در مقابل تعداد مردان کاهش خواهد یافت  و وضعیتی کاملاً غیر طبیعی در جامعه حکم فرما خواهد بود13
اسلام که در ایجاد این بحران هیچ گونه نقش و مسئولیتی ندارد سکوت اختیار نکرده ؛بلکه برای آن راه حل منطقی ارائه داده است .

شهید سید قطب در تفسیر فی ظلال القرآن جلد1 ص 579-580
می‌فرماید: آیا لازم است که شانه های خود را برای حل این مشکل تکان دهیم،‌ یا معالجه آن را به تصادف واگذار کنیم که قضیه را حل نماید وهر چه بادا باد ؟ نظام و اجتماع جاهلی به سه طریق با این مشکل و بحران کنار آمده است
1)ازدواج هر مرد قادر به ازدواج با زن مورد نظر و بی همسرماندن سایر زن ها در طول حیاتشان
2)ازدواج هر مرد قادر به ازدواج با یک زن،‌ و استفاده از زنان دیگر بصورت زنا و معشوقه گیری
3)ازدواج هر مرد قادر به ازدواج با بیشتر از یک زن  بدون محدودیت.
اسلام راه سوّم را البته با محدودیت های فراوان و قوانین الزام آور و صرفاً به عنوان یک رخصت – و نه امری عادی – می پذیرد و اختیار می‌نماید.

برای حل مشکل کثرت زنان در جامعه که همه به آن معترفند اسلام راه حل تعدد را پیشنهاد نموده تا بدینگونه از به تاراج رفتن ناموس زنان بیوه و بی همسر جلوگیری کرده باشد در ضمن احترامی نیز نسبت به آنان ادا نموده باشد14    در اسلام ، کثرت زنان ، در اثر حوادثی که پیش می‌آید یکی به عنوان یکی از شرایط مباح بودن تعدد زوجات مطرح است.

دیگر شرط مباح بودن تعدد زوجات برای مردان عبارت است از این که گاهاً پیش می‌آید که زن بر اثر پیری و مریضی نمی‌تواند نیاز مسائل جنسی همسرش را برآورده نماید ، در حالیکه هر دو با ادامه زنگی مشترک با هم موافقند،‌ و از جدایی و طلاق بیزارند ، اسلام در این صورت به مرد اجازه داده به منظور حفظ کانون خانواده و پس از هماهنگی های اولیه با همسرش ، نسبت به ازدواج مجدد ، نه معاشقه ! اقدام نموده و در ضمن کلیه حقوق همسر سابقش را کما کان حفظ و رعایت کند .
عامل دیگر تعدد زوجات در اسلام عبارت است اینکه گاهاً زن عقیم می شود ولی همسرش علاقمند است فرزندی داشته باشد ، که در این صورت هم ازدواج با زنی که زایمان می کند برای هر دو بهتر است تا طلاق دادن زن سابق.[16]

حسن علی‌پور – سردشت


ارجاعات:
[1] –
زن در اندیشه اسلام ص 174
[2] –
همان ص 174
[3] –
همان منبع و همان صفحه
[4] –
همان ص 175 ـ 174
[5] –
المرأة فی الیهودیة و المسیحیة و الاسلام
[6] –
المرأة فی القرآن ص 82 با نقل از زن در اندیشه اسلام
[7] –
تحلیلی در فلسفه احکام اسلامی ص 357
[8] –
المرأة بین الفقه و القانون،‌ و المرأة فی الاسلام ص 157
[9] –
الجامع لأحکام القرآن قرطبی ص 17 ـ 5 ـ دارقطنی ج 3 ص 270 ـ بیهقی ج 7 ص 149
[10] –
تفسیر نور ص 140
[11] –
الاسلام و قضایا المرأة المعاصرة ص 65
[12] –
مجموعه مقالات دفتر اول ص 76
[13] –
همان ص 76 ـ 77
[14] –
فی ظلال القرآن ج 1 ص 580 ـ 579
[15] –
فی ظلال القرآن ص 581 ـ 580
[16] –
همان ص 581

نمایش بیشتر

حسن علی پور

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ شغل : امام جماعت مسجد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا