اصول

کتابت حدیث در دوران رسول الله (ص)

به عنوان ایجاد شک و تردید در نقل احادیث شبهه ای وارد کرده اند که گویا در زمان رسول خدا (ص) احادیث را ننوشته اند و بصورت کتاب درنیامده است، و تنها دهان به دهان و سینه به سینه با اتکا بر حافظه ی خود ( که آن هم جای شک و تردید است) به قرون بعدی رسیده و برای اولین بار به دستور خلیفه ی اموی عمر بن عبدالعزیز کتابت حدیث صورت گرفته است
در بیان و توضیح حفظ و نقل احادیث باید گفت : عمل صحابه و نسل های بعدی به دستورات صادره از رسول خدا (ص) دلیلی بر موجودیت و ماندگاری سنت اوست، بخصوص عمل اهل مدینه یکی از دلایل فقها در ترجیح ادله است و اعمال شرعی که مورد اجماع مسلمانان است از موارد دریافتی متقن و یقینی از رسول الله است .
اما علاوه بر مورد فوق دو راه برای حفظ و نگهداری سنت پیامبر (ص) در دوران رسالت وجود داشته است :
1 – اعراب در آن ایام روی حافظه خود بسیار کار می کردند و نسب خود و دیگران ، اشعار گوناگون و قصیده های طولانی ، تاریخ گذشتگان و داستلنهای مختلف را به حافظه می سپردند و یک بار شنیدن کافی بود که آن را بدون کم و کاستی تکرار نمایند . عدم کتابت و نداشتن سواد خواندن و نوشتن ، ساده زیستی و نداشتن مشغولیتهای گوناگون فکری و شغلی و تمرین زیاد بر حفظ و به حافظه سپردن سبب تقویت حافظه آن‌ها شده بود .شاید برای نسل ما کمی دور از واقعیت باشد ولی ما نمی توانیم وضعیت آن زمان را با وضعیت امروزی بسنجیم . یکی از اصول اساسی مورد استفاده در روشهای تاریخی اصل نسیان است و یکی از صورتهای تحقق این اصل فرازمانی بودن است بدین معنی که محقق باید ارزشهای زمانه ی خود را بر بر زمان تحقیق تحمیل نکنید ، از تمایزهای زمانی آگاهی داشته باشد و بداند که در هر حال وقایع مورد نظرش در آن زمان معنای خاصی داشته اند .
2 – کتابت
اوایل دوران رسالت که هنوز آیات قرآن بطور کامل نازل نشده بود با اواخر دوره ی نزول تفاوت بسیار زیادی دارد و این مسئله تنها به امر کتابت حدیث مربوط نیست بلکه بسیاری از امور در اوایل حکمی داشتند و به مرور زمان و باتوجه به نزدیکی و دوری مردم از دوران جاهلیت حکم دیگری پیدا می کردند مثل مراحل تحریم شراب و زیارت قبور .
در مورد کتابت حدیث هم در روایت امام مسلم آمده است که رسول خدا فرمود : ( لا تکتبوا عنی و من کتب عنی غیر القرآن فلیمحه و حدثوا عنی ولا حرج و من کذب علی متعمدا فلیتبوا مقعده من النار ) 2/414
از سخنان من چیزی ننویسید و هر که چیزی به غیر از قرآن نوشته آنرا پاک کند و از بین ببرد .و سخنان من را برای یکدیگر بازگو کنید واشکالی ندارد اما متوجه باشید هر کسی به دورغ سخنی را به من نسبت دهد جایگاه خود را در دوزخ آماده می کند( و مستحق آتش است)
محدثان حکمت این منع را چنین بیان کرده اند که هنوز قرآن در یک کتاب گردآوری نشده و آیات نزد صحابه پراکنده بود و هنوز اصحاب با روش قرآن مانوس نگشته بودند و بیم آن وجود داشت قرآن و حدیث به هم درآمیزند .
به همین خاطر فرمان عمومی صادر کرد که اصحاب از کتابت حدیث خودداری ورزند .
اما بعداز برطرف شدن خطر، آن حضرت (ص) دستور به نوشتن را صادر کرده است و احادیث زیر دال بر این قضیه هستند .
الف) امام ترمذی از ابوهریره روایت کرده که چنین آورده است ( مردی از انصار در مجلس رسول الله ص می نشست و سخنان آن حضرت ص را می‌شنید و خیلی لذت می‌کرد اما نمیتوانست آن را حفظ کند به همین خاطر پیش پیامبر ص مشکل را بازگو کرد و گفت آنچه که از شما می شنوم و خیلی هم برایم جالب است اما نمی توانم حفظ کنم . پیامبر ص فرمود : از دستت استفاده کن و به
نوشتن اشاره کرد .)
ب ) در سنن ابو داود و مستدرک حاکم از عبدالله بن عمرو بن العاص روایت شده که گفت : من هر آنچه از رسول خدا می شنیدم و می خواستم حفظ کنم ، می نوشتم، اما قریش من را از نوشتن بازداشتند و گفتند : هرچه از پیامبر ص میشنوی می نویسی در حالیکه او هم آدم است در حالت عادی وخشم سخن می گوید؟ بعد از این حرف از نوشتن خودداری کردم سپس جریان را برای رسول خدا ص بازگو کردم و او( ص) در حالیکه با انگشت به دهانش اشاره داشت فرمود : اکتب فوالذی نفسی بیده ما یخرج منه الا حق ) یعنی بنویس قسم به ذاتی که نفسم در دست اوست جز حق از آن خارج نمی گردد .
ج ) عبدالله بن عمرو روایت نموده که پیامبر ص فرمود: (قیدوا العلم قلت و ما تقییده قال کتابته ) مستدرک حاکم 104/1 کتاب العلم
د) ابوهریره نقل میکند که پیامبر ص در حین خطابه داستانی را فرمود، ابو شاه گفت ای رسول خدا آنرا برایم بنویسید فرمود : اکتبوا لابی شاه
آنرا برای ابوشاه بنویسید. ه ) انس بن مالک هم حدیثی مشابه فوق را چنین روایت کرده که پیامبر ص فرمود : (قیدوا العلم بالکتاب ) علم را با نوشتن به بند بکشید .
و ) در صحیح بخاری به نقل از وهب بن منبه آمده که ابو هریره فرمود : هیچ یک از اصحاب رسول خدا ص در کثرت روایت حدیث از پیامبر ص بر من پیشی نگرفت جز عبدالله بن عمرو، چون او احادیث را می نوشت و من چنین نمی کردم .
تمام آنچه روایت شد دلیل بر کتابت حدیث در دوران رسول خدا ص است . به جز احادیثی که اصحاب در محضر او ص می شنیدند و بعد می نوشتند، پیامبر ص مکاتبات بسیاری با امپراتوریها و دولتهای اطراف داشته و در تاریخ مشهورند و علاوه بر آن‌ها در بدو ورود به مدینه قانونی در رابطه با زندگی مسلمانان و غیره مکتوب گردید که می توان به عنوان اولین قانون مدنی نوشته شده نام برد .
جزوه ها و صحیفه های مشهور دوران رسالت :
1 – صحیفه صادقه عبدالله بن عمرو بن عاص بعد از وی صحیفه به دست پسر نوه ی او (عمرو بن شعیب ) می افتد
حافظ ابن حجر از یحیی بن معین و علی ابن المدینی نقل میکند که هر حدیثی با سند (عن عمرو بن شعیب عن ابیه عن جده ) روایت شود بدانید که از صحیفه صادقه است .
کل صحیفه یک جا در مسند امام احمد آمده است .
2 – کتاب الصدقه
خود پیامبر ص این احادیث را بر صحابه املا کرده و خواسته که به دست امرا برسد اما قبل از فرستادن رسایل از دنیا رفت و با مهر خود پیامبر ص به دست حضرت ابوبکر افتاد و او هم به عمر و او به پسرانش داده سپس به دست ابن شهاب زهری منتشر گشت .
3 – صحیفه علی
داخل غلاف شمشیر ایشان بوده و در صحاح و مسانید موجود است
علاوه بر آنها صحف ابن عباس، ابن مسعود، سعد بن عباده و غیره وجود داشته و کتب حدیث به آنها اشارت می کنند و مهر صحت روایت آنها را گذاشت ه اند .
نتیجه :
کتابت در زمان رسول خدا ص وجود داشته اما تنها در حد جزوه های شخصی و بطور کامل و بعنوان کتاب گردآوری نشده است .
تحقیق و گردآوری : ابوبکر مامشی
نمایش بیشتر

ابوبکر مامشی

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ شغل : امام جماعت و خطیب و فعال دینی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا