خانواده

کرامت و شرافت زن از منظر اسلام

بنام آفریننده و پدید آورنده ی کائنات .

اگر تاریخ بشر را مورد تحقیق و بررسی قرار دهیم ، به جز تعالیم تحریف نشده ی پیامبران ، در هیچ یک از مکاتب بشری، زن و حقوق انسانی او مورد توجه جدی قرار نگرفته است و تا ظهور اسلام در جوامع جاهلی هیچ حق و حقوقی برای زن منظور نمی شد و ارث و میراثی به او تعلق نمی گرفت ؛ تازه خود زن جزو اموال موروثی به حساب می آمد  و به وارثین مرد تعلق می گرفت …

در این شرایط سخت و خشن ، دین حنیف اسلام با پیریزی یک انقلاب ریشه ای و بنیادی که تناسب عمیق فطری و فیزیکی با انسان و ویژگی های روحی و روانی و جسمی او داشت ، حقوق مرد و زن را قاعده مند کرد ، از آن پس ، انسان وارد مرحله ی جدیدی از شناخت مرزهای حقوقی خود شد ، بویژه زنان در سایه ی این انقلاب عظیم، حقوقی از ورطه ی مظلومیت و حرمان بر فراز برخورداری از حقوق حقه خود قرار گرفتند ، گویا شرع انور ، بنا را بر آن گذاشت که علاوه بر مد نظر قرار دادن حقوق انسانی زن ، جبران مافات را نیز در دستور کار قرار دهد فلذا در بسیاری از موارد حقوق زن را بیشتر و فربه تر از حقوق مرد مورد توجه قرار داد ، به نوعی که در انقلاب حقوقی اسلام ، میزان برخورداری زنان ، سرو گردنی از برخورداری مردان بالاتر است!  متاسفانه این موضوع به علت کینه ورزی دشمنان و مخالفین اسلام و ناآگاهی دوستان نادان ، وارونه جلوه داده شده است ، تا جائی که هم دشمنان و بعضا دوستان ناآگاه به این توهم افتاده اند که اسلام ، زنان را در مسئله ی حقوق ، مورد تبعیض و بی مهری قرار داده است و به همین جهت فمینیست ها نوک پیکان حملات خود را غیر منصفانه بسوی اسلام نشانه رفته اند ، اطمینان داریم که فمینیست ها در ادعای حمایت از حقوق زنان صداقت لازم را ندارندو قضاوتشان در مورد اسلام هدفمند و برنامە ریزی شدە است ، اگر چە با اندکی دقت و تأمل هویدا می شود کە این جنب و جوش های مشکوک ، از طرف جریان های معلوم الحال ، مدیریت می شوند . اتفاقا منطقی تر آن بود از سوی مردان مؤسسات و منظماتی ترتیب داده شود تا به اضافه و مازاد حقوق زنان اعتراض کنند و تساوی حقوق زن و مرد را مطالبه نمایند!

شاید این گفته ، خیلی ها را به تعجب وادارد و بگویند: مگر می شود اسلام حقوق زن را بیشتر مورد توجه قرار داده باشد؟! که در جواب خواهیم گفت: صد البته در اسلام حقوق زنان قابل مقایسه با مردان نیست ، توضیح اینکه فردی فوت می کند و وارث او یک پسر و یک دختر هستند و کل دارائی بجا مانده ،مثلا  سی ملیون تومان است ، بر اساس قانون ارث در اسلام ، بیست ملیون تومان به پسر می رسد و ده ملیون تومان هم به دختر ، پسر باید از مبلغی که به او رسیده است ، ده ملیون تومان را هزینه ی ازدواج کند ، بنابر این ده ملیون تومان برای او باقی می ماند ، از آن طرف دختر ازدواج می کند و ده ملیون تومان مهریه می گیرد و موجودی او به بیست ملیون می رسد ، پس تا همین حالا ثروت دختر به دو برابر پسر رسیده است ، اما کار هنوز تمام نشده است چون پسر باید پول باقی مانده را هزینه ی مسکن و ملبس و نفقه ی خود و همسرش کند و در این صورت پولی برای او باقی نخواهد ماند ، این در حالی است که پول دختر دست نخورده باقی مانده است و شرعا و قانونا مکلّف به تقبّل هیچ هزینه ای نیست …

هنوز کار تمام نشده است ، بر اساس فقه اسلامی مستنبط از قرآن و سنت ، زن در حریم خانواده یک بانوی تمام عیار است و شرعا و قانونا هیچ زحمتی بر دوش او نیست ، حتی مرد موظف است برای پخت و پز و شستو و شو و بقیه ی کارهای منزل ، خادم یا خادمه ای را استخدام کند یا خود آنها را انجام دهد و هیچ یک از این اعمال و افعال بر دوش زن نیست ، به تعبیر دیگر اگر زن بانوی مطلق خانواده است مرد هم نوکر مطلق خانواده است  و با همین توضیح مختصر معلوم خواهد شد آیا از لحاظ حقوق زن برخوردارتر است یا مرد؟ قضاوت با دوستان!
یکی از شبهاتی کە علیە اسلام و قرآن مطرح است مسئله ی قوامت مردان بر زنان است که آیه ۳۴ سوره ی نسا ، به آن اشاره دارد ،( الرجال قوّامون علی النّساٳ …….)

اکنون چند سؤال مطرح است که سعی خواهد شد با پاسخ بدان ها شبهه ی مذکور را بی اثر سازیم . آیا قوامت مردان بر زنان کسر شأنی برای زنان است ؟ آیا قرآن کریم با این آیه ی شریفه در پی تثبیت نظام مرد سالاری بر آمده است ؟ آیا شرع شریف ، مردان را در برابر زنان ، جنس برتر می داند ؟ با یک تحقیق جامع و کامل ، معلوم خواهد شد جواب تمام سؤال های فوق منفی است ،

اولا قوامت و سرپرستی مردان بر زنان هیچ کسر شأنی برای زنان در بر ندارد ، چون اگر اینگونه بود در نظامهای فعلی جهانی نیز که بالضروره یک رهبر یا رئیس جمهور یا پادشاه در رأس حاکمیت قرار دارد باید افراد جامعه احساس حقارت می کردند ، واللازم باطل فکذالک الملزوم ، آری بطور قطع نه تنها مردم احساس حقارت نمی کنند بلکه با رأی دادن به یک فرد و قرار دادن او در رأس حکومت ، مباهات و افتخار هم می کنند پس نفس قوامت و سرپرستی خانواده ، اکیدا هیچ خفت و حقارتی برای زن در بر ندارد ، و بلکه با قرار گرفتن برخی مسئولیت های شاقّ بر دوش مرد خانواده ، فراغت و آسایش نسبی برای بانوی خانواده فراهم آمده است ، پس این توهم بی مبنا از کجا نشأت گرفته است که با واگذاری سرپرستی خانواده به مرد ، به زن ظلم شده است؟!

در واقع در منطق معلولِ شبهه افکنان همواره این توهم تاریک موج می زند که زن و مرد رقیب همدیگرند و چنانچه یکی از آندو به امتیازی رسید بمعنی شکست و خذلان آن دیگری است ، البته در خانواده ایکه دور از صفای معرفت دینی و ایمانی باشد و از برکات محبت و صمیمیت دینی تهی باشد ، آری روابط زن و مرد این خانواده بر اساس رقابت و کشمکش و تنازع قدرت تنظیم می شود و سایه ی شوم جنگ قدرت بر این خانواده سایه می افکند و زن و مرد همیشه در پی امتیاز گیری از هم خواهند بود و هرگز هیچ نشانی از همگرائی و مودّت و رحمت در این نوع خانواده ها به چشم نمی خورد ، و سرانجام این نوع خانواده ها ازهم پاشیدگی و طلاق خواهد بود .

دوما ، اسلام ، هرگز در پی تثبیت نظام مرد سالاری نیست ، نظامِ مورد نظر اسلام ، نظام حاکمیت خداست و زن و مرد خانواده یار و یاور همدیگر هستند تا موجبات رضا و رحمت الهی را فراهم آورند و در سایه ی اطاعت و فرمانبرداری از اوامر یگانه معبود ، خرد و کلان اعضای خانواده در آسایشی مثال زدنی ، نفس بکشند  و در همچنین خانواده ای کسی به فکر این نیست که رئیس است یا مرئوس؟

مضافا اینکه آیه ی فوق نه هیچ امتیازی به مرد داده است و نه هیچ امتیازی از زن گرفته است ، اساسا آیه ی فوق بیشتر وضعیت جامعه ی صدر اسلام را به تصویر کشیده است ، توضیح اینکه در زمان بعثت پیامبر و سال ها بعد از آن عرف حاکم بر جامعه و خانواده این گونه بوده است که مردان با توجه به ویژگی های مردانگی و شرایط حاکم بر جامعه ی آن روز سرپرست و مدیر و مدافع حریم خانواده بوده اند که این کار حداقل از اکثر زنان ساخته نبود و قرآن کریم با به تصویر کشیدن و بازگو کردن این عرف حاکم بر جامعەی آن روز ، قوامت مردان را یاد آوری کرده است ، به تعبیر دیگر جمله«الرجال قوامون علی النساء» ، جملەی خبریە است و هیچ امرو انشائی در کار نیست و خداوند نفرمودە است ” لیکون الرجال قوامین علی النساٳ ” باید مردان ، سرپرستی زنان را به عهدە بگیرند!

سوما اسلام هرگز جنس مرد را در برابر جنس زن برتر نمی بیند؛ چرا که اساسا ملاک برتری در اسلام ، تقوا و پرهیزکاری است ، انّ أکرمکم عنداللە اتقیکم ، و هیچ آیەای در قرآن نه صراحتا و نه ضمنا جنس مرد را جنس برتر معرفی نکرده است ، بلکە چنانکه آیه ی ۷۱ سوره ی توبه به صراحت اعلام می دارد که ( والمؤمنون والمؤمنات بعضهم اولیاٲ بعض ) مردان و زنان مؤمن ، بعضی از آنها دوست و سرپرست همدیگر هستند ، بنا براین اسلام و قرآن نه تبعیض و برتری جنسی و نه مرد سالاری را تأیید و تثبیت نکرده است ، گذشته از همه ی این ها ، تامین هزینه های مالی خانواده بطور کلی بر عهده ی مرد است و زن ، در این خصوص درهم و دیناری نمی پردازد  و تمام مخارج خرد و کلان خانواده از اموال مرد تامین می شود و چنانچه زن سرپرست خانواده باشد باید برای هر خرجی از مرد اجازه بگیرد چون تصرف در ملک غیر بدون اجازه ی مالک جایز نمی باشد ، شاید گفته شود این مشکل با وکالت حل می شود اما در واقع حتی اگر مرد ، زن را وکالت مطلق بدهد باز هم موارد بسیاری پیش می آید که نیاز به دخالت مرد خواهد بود ، پس چه بهتر که مرد از اول مسئولیت خطیر و طاقت فرسای قوامت را بعهده بگیرد!

 

عبدالرحمان سبحانی

نمایش بیشتر

عبدالرحمان سبحانی

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - اشنویه @ فعال دینی و دعوتگر اسلامی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا