شبهاتعباداتفقه

گویا پیامبر(ص) در طول عمر اذان نگفته است !

سٶال

آیا پیامبر صلی الله علیه و سلم در طول عمر مبارکشان هرگز اذان گفته است و اگر جواب منفی است چرا؟

پاسخ :

قبل از وارد شدن به اصل موضوع لازم می دانم حضور شما برادر بزرگوار عرض کنم که هرچند اذان یکی از شعایر دین جهت اعلام زمان ادای فریضه ی نماز تشریع گردیده، اما از نظر بسیاری از فقها سنت و بنا بر گفته ی دیگر فقها فرض کفایی می باشد..

چکیده پاسخ این است که آری پیامبر صلی الله علیه و سلم هرگز در طول عمر مبارکشان اذان نگفت .

متکلمین ، علما و محققان اسلامی از دیر باز علل و حکمت های زیادی برای این امر که چرا شخص رسول الله صلی الله علیه و سلم خود به اذان گفتن مبادرت نورزیده است ذکرکرده اند که به شرح زیر به به اطلاع این دوست بزرگوار می رسانیم:

٭لازم به یادآوری است که سنت بصورت عمومی به فعل ، قول و تقریرات پیامبر (ص) اطلاق می شود و اذان هم به استناد حدیث صحیح وارده در این رابطه در دایره ی تقریرات (عملی که اصحاب رضی الله عنهم بصورت فردی یا جمعی در حضور ایشان انجام داده و آن حضرت آن را با قول یا سکوت خود تٲیید نموده باشند) قرار خواهد گرفت..

٭٭چون شخص رسول الله صلی الله علیه وسلم زمام رهبری دینی وسیاسی را عهده دارد و به عنوان نخستین داعی مطرح بودند زیبنده نبود آن حضرت نبود بر نفس خویش شهادت دهند و اشهد ان محمدا رسول الله سر دهند!!

چون اگر رسول الله می فرمودند “ٲشهدٲنّ محمدارسول الله” چنین به نظر می رسید که برای شخص دیگری شهادت می دهند واین امر تنها در مورد تلقین دیگران در اقرار به شهادتین جایز می باشد..

٭٭ همچنین علما در پاسخ به سوال فوق گفته اند: از آنجا که شخص دیگری غیر از رسول الله صلی الله علیه و سلم اذان را در خواب دیده بود ، آن پیامبراین امر را به غیرخویش واگذارفرمودند..

٭٭پیامبرصلی الله علیه وسلم فرمودەاند : “الٳمام ضامن والمٶذن ٲمین ” بدان معنا که اذان را چون یک امانت تلقی فرمودند و امانت را به غیرخودش واگذار نموده است..

٭پیامبرصلی الله علیه وسلم براساس این فرموده ی خویش که ( خیر الامور ٲدومها و ٲن قلّ ) بهترین کار آن است که پیوسته انجام شود ؛ اگر اندک هم باشد ) هرکار نیکی که شروع می کردند بر آن مدوامت می کردند ؛ اما با توجه به اشتغال ایشان در زمینە ی دعوت و اصلاح ، چنین امری برایشان میسر نبود ؛ چون برای وقت گیری و زمان بندی دقیق اوقات شرعی درآن زمان فراغت کافی لازم بود..
همین امر باعث گردید که عمر بن خطاب رضی الله عنه در مورد ٲذان دادن بگوید :”لولاالخلافه لٲذنت ” اگر مسئولیت سنگین خلافت مانع نمی شد حتما اذان می گفتم..

٭٭ندای “حی علی الصلاه و حی علی الفلاح” بانگ و دعوتی است که متضمن امر و دستور جهت انجام فریضه ی نماز می باشد، اگر رسول الله خود شخصا اذان می گفتند بایستی فورا دستور وی اطاعت می شد و گرنه نافرمانی محسوب می شد و فافرمانی از رسول الله هم گناه محسوب می شود ، لذا جهت تسهیل و آسان گیری بر امت انجام آن را به کسانی چون حضرت بلال و عبدالله ام مکتوم رضی الله عنهما و دیگران واگذار فرمودند..

٭٭طبق قاعده ی : ” الاشتغال بالاهمّ اولی من المهمّ ” پرداختن به اموری که از اهمیت بیشتری برخوردارند در اولویت قرار دارد ، براساس فقه اولویات اشتغال به امور اساسی نسبت به دیگر امور در اولویت می باشد ؛ امر رهبری و امامت مسئولیتی بس بزرگ و نسبت به اذان به مراتب بالاتر و اساسی تر است.

– واگذاری اذان از طرف پیامبر به کسانی که گاها هیچ امتیازی نسبت به دیگران نداشتند جز داشتن صدای رسا به این دلیل بود تا در دراز مدت چنین پنداری به وجود نیاید که مٶذنی نیز مانند امامت و قضاوت امکانات و استعداد لازم را می طلبد تا در نهایت این امر پرفضیلت و ثواب از دست عوام گرفته نشود ..

در پاسخ برخی از دانشمندان اسلامی که می گویند: روایاتی داریم مبنی براینکه ایشان صلی الله علیه وسلم یک بار در سفر اذان گفته اند می گوییم :از آنجا که روایات مورد استناد شما در میان تایید و عدم تایید صاحب نظران و متخصصان امر گیر کرده است ؛ لذا از درجه اعتبار ساقط گشته و قابل استناد نیستند..

والله اعلم بالصواب


عبدالواحد رحمت الله

از طريق
عبدالواحد رحمت الله
منبع
sozimihrab
نمایش بیشتر

عبدالواحد رحمت الله

نویسنده و شاعر و مترجم آذربایجان غربی - مهاباد خطیب و دعوتگر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا