دوری از قرآن؛سرچشمه همه بدبختی ها
آرامش زندگی زیر سایه قرآن
کسی که حال و روز امت اسلامی را دیده و مورد کنکاش قرار دهد، در می یابد که این امت در بحرانی ترین مرحله از تاریخش به سر می برد ، اگر در گذشته دشمنان ، دشمنی شان را مخفی می کردند و در خفا بر ضد او طرح ها و نقشه ها می کشیدند ، امروزه و بعد از شکست دادن مسلمین در صحنه های مختلف ، دشمنی شان را آشکارا اعلان می دارند . واقعیت تلخی که امت اسلامی در این روزگار در آن به سر می برد بر کسی پوشیده نیست این امت بی ارزش و اعتبار گردیده است. این واقعیت درد آور فرزندان مخلص اش را وا داشته تا به جستجوی راه های بیداری و خروج از این دالان تاریکی که در آن بسر می برند بپردازند ، از این جا و آن جا نیز صداهایی در خصوص ضرورت وجود پروژه ای برای بیداری که همه ی امت آن را پذیرفته و به دور آن گرد آیند بلند گشته و شنیده می شود……
طرح ها و پیشنهادات در خصوص نقطه آغاز پروژه ی بیداری بسیارند ، بهترین پروژه برای بازگشت دوباره ی شکوه و عظمت مان به جایگاه اولش نزد خداوند سبحان باید گفت ؛ اعتماد سازی نسبت به قرآن است .
امروزه ما در دوره ای زندگی می کنیم که گذراندن زندگی در پرتو قرآن مهم و ناگزیر شده است بدون آن ما مسلمانان نه می توانیم خود را پیدا کنیم ، نه می توانیم به زندگی خود معنا ببخشیم و نه در این دنیا شرافت و کرامتی کسب کنیم، مهم تر این که نمی توانیم خالق و مالک خود را از خودمان راضی کنیم . انسانیت هم بدون استفاده از راهنمایی های قرآن در حال حرکت به سوی پرتگاه های تباهی است . قبل از سخن درباره ی ایده های پیشنهادی برای فعال سازی پروژه ی بازگشت به قرآن و بهره گیری از قدرت تاثیرگذاری بی نظیرش ، و تعامل با آن بر این مبنا که قرآن نقطه ی حقیقی پروژه ی بیداری است ، شرط ضروری برای همه ی کسانی که می خواهند این پروژه را پذیرفته و انتخاب نمایند وجود دارد و آن این است که اولاً باید ضرورت بهره گیری و تأثیرپذیری از آن پذیرفته شود و شیرینی ایمان از خلال همراهی با آن چشیده شود و کسی که می خواهد آن را نشر داده و پیامش را به دیگران برساند باید ابتدا قرآن را منبع اختصاصی جهت قدرت روحی و انگیزه ی درونی خود گرداند . هرکس می خواهد مردم را به سوی قرآن راهنمایی کند ناگزیر ابتدا باید از خود شروع کند و ببیند که معجزه قرآن در درونش کار می کند و نور قرآن بر قلبش بتابد و علامت هایش بر او ظاهر گردد………
چرا قرآن ؟!
متون قرآن در قلب مؤمن نشاط را جاری ساخته و درهای معرفت را بر او می گشاید و آن را سرشار از الهام و احساساتی می کند که تنها در سایه ی ایمان فراهم می شوند، سپس در آن هدایت را می یابد، چنان که عطر بشارت را از آن استشمام می کند .
امام حسن البنا رحمه الله می گوید ؛ قرآن از آسمان بر قلب محمد صلی الله علیه وسلم نازل نشده تا مهره و طلسمی برای دفع چشم زخم و…..باشد ، یا کلماتی که بر قبرها و عزاداری ها قرائت گردد ، یا در خطوطی نوشته شده و در سینه ها حفظ گردد ، یا در کاغذهایی حمل شده و از لحاظ اخلاقی مورد بی توجهی قرار گیرد، یا کلماتش حفظ شده و احکامش رها گردد….. بی شک قرآن نازل شده تا آدمیان را به سوی خیر و خوشبختی رهنمون گردد. زندگی با قرآن نوری است که زندگی با آن می درخشد و با آن وجود بشری می درخشد ؛ وجودی که از گل سخت و نفسی از روح خدا ترکیب یافته است ، و اگر قلب از درخشش این نفس خالی شود و این درخشش در آن خاموش شود به گلی کدر و تیره تبدیل می شود . پس اگر تمام بندگان با یکدیگر برابر باشند و پیوندشان با قرآن آن ها را به یکدیگر پیوند دهد و تنها تسلیم او شوند دیگر به گروه برده و ستمگر تقسیم نمی شوند ، و پیوند معرفت و شناخت الهی آن ها را به کل هستی پیوند می دهد . به واسطه قرآن است که به صدق و اخلاص در گفتار و رفتارمان توجه می کنیم و از ریاست طلبی و علاقه به بروز و نمود ، چشم می پوشیم ،از خودستایی و مباهات به کارهایی که انجام داده ایم دوری می گیریم ، همین ها سبب می شوند تا درون مان بهتر و آبادتر از بیرون مان گردد . قرآن دوباره عزت از دست رفته در زمان خودباختگی و شکست درونی را ، به ما باز می گرداند …..
قرآن ، نوری که زندگی با آن می درخشد !!
به درستی که در قرآن گنج های بزرگی از هدایت ، شناخت ، حرکت و آموزش نهفته است و ایمان کلید این گنج هاست . بی شک طبیعت این قرآن در بر دارنده ی نیرویی شگفت و اثر گذار است .کسی آن را احساس می کند که دارای ذوق ،بینش و قدرت درک سخن و آمادگی باشد ؛ آمادگی دریافت آنچه به او الهام می شود و به سویش می آید . و کسانی که آن را پذیرفته و با آن سازگار شده اند ، به وسیله ی آن چیزی را که از کوه ها تنومندتر است به حرکت در می آورند و آن تاریخ ملت ها و نسل های بشریت است ؛ و آنچه را که از زمین سخت است ، می شکنند که آن افکار دوسنت های انعطاف ناپذیر است.اما زمانی که قرآن تنها به کتابی تبدیل شود که سرود خوانان آیات آن را با آهنگ می خوانند ، این آیات به دروازه های گوش می رسند اما از آنجا به قلب راه نمی یابند؛ از این رو فاقد هرگونه تأثیر و فایده است و بی شک گنج بدون کلید خواهد ماند !!
رازها و اسرار این قرآن پیوسته و تازه برای پیروانش کشف می شود ، تا زمانی که آنان در سایه ی قرآن زندگی می کنند ، و در میدان نبرد عقیده فعال بوده و با هوشیاری به حوادث تاریخ می اندیشند، و حوادث کنونی را بررسی می کنند و آن ها با نور الهی که از حق پرده برداشته و راه را روشن گردانده است ، می بینند.
قرآن ، راهنمای امین و قانونی جامع
قرآن کتاب این امت است تا زمانی که زندگی می کنند ، و هر زمان در مورد دشمنانش نظر آن را بخواهند، نظر خود را به آن ها خواهد گفت ، و هر زمان در امورشان از او توصیه و اندرز طلب کنند، آن ها را نصیحت می کند ، و هرگاه از او خواستار هدایت شوند ، آن ها را هدایت می کنند .
همان گونه که درخت تنومند،بلند و سرسبز،با سایه های گسترده و شاخه های درهم پیچیده و سر به فلک کشیده اش،به ناچار باید در اعماق طولانی خاک و در مساحت هایی گسترده ،متناسب با تنومندی و طول خود،ریشه دوانده باشد این قرآن نیز چنین است ؛ قرآنی که نظام آن تمام زندگی را دربرگرفته و مسؤولیت امور کوچک و بزرگ بشر را برعهده دارد و زندگی انسان را نه در این دنیا بلکه در سرای آخرت نیز تنظیم می کند. و زندگی انسان را نه تنها در این در عالم پیدا بلکه در عالم غیب که از او پوشیده است،و نه تنها در معامله های ظاهری مادی بلکه دراعماق وجدان و عالم رازها و نیت ها نیز تنظیم کرده و اداره می کند .
بنابراین قرآن سازمانی بزرگ ، شگفت آور و گسترده است . در این صورت این قرآن باید ریشه ها و اعماقی با این وسعت ، بزرگی و ژرفا و پراکندگی داشته باشد . به درستی که این قرآن ، قانونی جامع زندگی است ؛ طوری که خواسته های این بشریت را در زندگی فردی و اجتماعی برآورده ساخته و آن ها را به اندازه ی توانایی شان به راه کمال در زندگی دنیا و سرانجام به زندگی دیگر هدایت می کند . هرکس قرآن را بر اساس حقیقت آن درک کند هرگز به ذهنش خطور نمی کند که خواستار چیزی جز قرآن یا تبدیل برخی از اجزایش شود.
ارتباط ما با قرآن :
هدف از همراهی با قرآن آن است که پیش روی ما باشد و ما پشت سر او حرکت کنیم و او فرمانده و سوق دهنده ی ما به سوی خدا و بهشت برینش باشد . این قرآنی که پیش روی ماست همان قرآنی است که در دسترس یاران گرامی پیامبر صلی اللہ علیه وسلم بود و آن نسل بی نظیر را از آنان ساخت .
هم چنین می دانید که ابزارهای ما نیز همان ابزار های آن هاست ، دو چشم ، زبان ، لب ، عقل ، قلب و دیگر اندام ها .
چه چیزی روی داد ؟ چرا قرآن تولیدی هم چون آن تولیدات ندارد ؟! در حالی که بیشتر از هر زمانی در میان مسلمین وجود دارد ؟ در هر خانه ای از خانه های مسلمانان یک چند قرآن وجود دارد ، خیلی از شبکه های رادیویی و تلویزیون برنامه مخصوص قرآن دارند . بیشتر از هر زمان دیگر می توان به سادگی قرآن تلاوت کرد. به عنوان مثال : ( بر روی گوشی های موبایل نیز می توان متن قرآن و صدای یک یا چند قاری رانصب کرد)، حافظان قرآن اعم از زن و مرد در هر جایی وجود دارند.
پس چرا قرآن کریم ما را هم چون نسل صحابه زنده نمی گرداند ؟ چرا ما را هم چون آن ها رفعت و عزت ارزانی نمی بخشد ؟آیا کسی نست که قرآن بر او تأثیر نهد؟! یا چه روی داده است ؟!؟
شیخ محمد غزالی رحمه الله می گوید ؛ مسلمانان قرآن را رها کرده و به احادیث دل بستند و گرویدند . بعد از آن احادیث را ترک نموده ، به اقوال پیشوایان رو آوردند . سپس از گفتار پیشوایان هم بریدند، به سلوک و روش تقلیدی رو آوردند . پیش رفت اسلام به این صورت ، واقعا برای اسلام و مسلمین مصیبت و بال بود . ابن عبدالبر از ضحاک بن مزاحم نقل کرده است که : روزگاری می آید ، مردم قرآن را درطاقچه ها نهاده و آن را باز نمی کنند تا عنکبوت بر آن لانه می سازد ، از محتوا و مندرجات آن استفاده نمی کنند ، و اعمال مردم بر مبنای روایات و احادیث صورت می گیرد . بنابراین تعامل عجیب و غریبی که امروزه با قرآن انجام می گیرد نتیجه ی میراثی است که ما از قرن های گذشته به ارث برده ایم ،مسلمانان به تدریج از مسیر قرآن منحرف گشته اند تا به وضعیت امروز رسیده اند .
واقعیت تلخی که امت اسلامی در آن به سر می برد و بر اثر آن لگد مال شده است هیچ گاه به سرانجام نمی رسد ، مگر آن که تغییری حقیقی در افراد پدید آید . همچنان که خداوند می فرماید : (…….. إن الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بأنفسهم و إذا أراد الله بقوم سوءا فلا مرد له و ما لهم من دونه من وال ﴿﴾…….. در حقیقت، خدا حال قومى را تغییر نمى دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند. و چون خدا براى قومى آسیبى بخواهد، هیچ برگشتى براى آن نیست، و غیر از او حمایتگرى براى آنان نخواهد بود. سوره رعد آیه ۱۱) .
پیام و نکات آیه :
به سراغ شانس و بخت واقبال و فال و نجوم نروید ،سرنوشت شما به دست خودتان است . ( حتی یغییروا بأنفسهم ). هیچ گاه این تغییر به صورتی ریشه ای پدید نمی آید مگر با بازگشتی حقیقی به قرآن آن هم با یاد آوری که قرآن مصدر و سرچشمه ی هدایت و ارشاد گردد و تبدیل به کارگاهی جهت تغییر حقیقی در کیان آدمی شود تا او را به بدل مؤمنی صادق در سخن و نهان و آشکار نماید.
خداوند چراغی به ما ارزانی داشته که با نور آن راه بر ما روشن گشته و تاریکی ها از بین می رود….. دارویی برای ما تجویز نموده که به معالجه تمام دردهایی می پردازد که از آن رنج می بریم ……. ما با این چراغ و دارو چکار کردیم ؟! به راستی که چراغ را به گوشه ای انداخته و دارو را دور ریختیم و شروع کردیم به گریه کردن و گفتیم : راه از کدام سو است ؟
حال و روز ما مصداق این سخن شاعر است که :
آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم
یا در خانه و ما گرد جهان می گردیم ؟
خلاصه بحث ؛
بدون شک قرآن راز بیداری این امت است و هم أو راه خروج مطمئن از دالان تاریکی هایی است که در آن به سر می بریم .
قرآن کتاب ما ، سرچشمه ی عزت ما ، نور روشن گر و مایه ی هدایت و بهبودی ما است، متأسفانه ما از سرچشمه ی عزت و شوکتمان چشم پوشیده ایم و دشمنانمان نسبت به این موضوع اطمینان دارند ، ما آن را مورد بی مهری قرار داده و به شیوه ای عجیب و نادر با آن برخورد می کنیم،به گونه ای شده ایم که جز در عزاداری ها،و به هنگام بیماری و در ماه رمضان و دیگر مناسبت ها آن را نمی خوانیم .
سید قطب رحمه الله می گوید ؛ این بشریت ساخته ی خدا است قفل های فطرتش جز با کلیدهای ساخت خدا باز نمی شود ، و بیماری هایش بهبودی نمی یابد و درهایش آرام نمی گیرد مگر با دوائی که از دست خدای بزرگوار دریافت دارد . پروردگار کلیدهای گشایش هر در بسته ای و دوای هر نوع بیماری را تنها درپیروی از آیین خداوندی به ودیعت نهاده است : (. و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمؤمنین و لا یزید الظالمین إلا خسارا ﴿﴾
و ما آنچه را براى مؤمنان مایهء درمان و رحمت است از قرآن نازل مى کنیم، ولى ستمگران را جز زیان نمى افزاید. سوره إسراء آیه ۸۲).
اما این بشریت نمی خواهد که قفل را به پیش سازنده اش و بیمار را به پیش خالقش ببرد، درباره ی امور نفسانی و کارهای انسانی و خوشبختی و بدبختی خویش، نمی خواهد همان راهی را در پیش گیرد که در امور دستگاه ها و ابزار آلات مادی ناچیز و بی ارزش که در نیازمندی های روزانه کوچکش مورد استفاده قرار می دهد، پیش گرفته است و بدان عادت یافته است…..
امروزه قرآن در حس ما مرده و یا به خواب رفته است ، و دیگر فاقد آن چهره ی حقیقی است که هنگام نزول در احساس مسلمانان داشت . حال اگر به هدف والایی که قرآن به خاطر آن نازل شده بنگریم و میان آن هدف با ثواب فراوانی که خداوند حکیم برای قرائت قائل شده ، پلی بزنیم ؛ می بینیم که از جمله اهداف این ثواب تحریک مسلمانان به نزدیکی پیوسته به قرآن است تا بر اثر این نزدیکی از رهنمودهایش به هدایت رسیده ، از توصیه هایش ،شفابرگیرند ……
تهیه و تدوین ؛ عبدالله علی پور
منابع و مراجع : کیف نتعامل مع القرآن آثرمحمد غزالی مصری – مقدمه فی ظلال القرآن – قرآن راز بیداری ما – آثار سید قطب – بنیادهای ایمان – بازگشت به قرآن – تدبر القرآن سلمان بن عمرالسنیدی – سفر به سوی قرآن
سلاو ریزم هه یه بو نوسه رانی مالپه ری سوزی میحراب ، و ده ست خوشی و ماندونه بونی ده لیم به نوسه ری قه لم ره نگینی مالپه ر واته به ریز علی پور خوای گه وره ژیانت رکات له خیر وخوشی
ره ببی خوا بت پاریزیت ئوستاد گیان
عالی بود استاد اجرتان با خدای واحد
خوا بت پاریزی زور جوان بو
خیلی عالی بود استاد فرزانه .
آرزومندم خدای سبحان شما و سایت را حفظ نماید . بسی جای افتخار است
وجود استاد فرزانه ای چون علی پور .
قربان قلم زیبایت
له خوای گه وره داوای سه رکه وتنم هه یه بو به ریز و خوشه ویست ئوستاد علی پور .
به راستی پرمانا و جوان بو ، خوای گه وره به ریزتان و به ریوه به ری مالپه ری سوزی محراب بپاریزیت
ده ست و چاوت خوش بی ئوستادی به ریزم
خیلی زیبا و مفید بود استاد فرزانه .
از خدای سبحان برای شما بهترین ها رو خواستارم