دعوت اسلامیفقه

نمونه هایی از تعامُل فقهای مذاهب چهارگانه اهل سنت با یکدیگر

تعامُل فقها

مشورت فقیه حنفی مذهب با فقهای شافعی و صوفی و حنبلی مذهب
داستانی از ابن قیم در کتابش؛ تحت عنوان « إعلام الموقعین» از زبان استادش توجه مرا به خود جلب نمود.در این حکایت به پشتیبانی فقهای مذاهب از همدیگر، همراه با علاقه ی شدید آنان به پیروی از حق پی بردم و برایم روشن شد که مهم نیست که تو از چه جایگاهی برخورداری، بلکه مهم حقی است که به آن عمل می کنی و با آن فتوا می دهی و داوری می کنی.
واکنون حکایت را نقل می کنم، سپس آن را مورد بررسی قرار می دهم:
یکی از فقهای مذهب حنفی در زمان شیخ الإسلام ابن تیمیه خواست که تغییرمذهب دهد، شیخ او را نصیحت کرد. حکایت را از زبان شاگردش ابن قیم ( رح ) می شنویم. وی می گوید:
« از استادمان ( رح ) شنیدم که می گوید: یکی از فقهای حنفی نزد من آمد و گفت: می خواهم در مورد امری با تو مشورت کنم، گفتم: چه امری؟ گفت: می خواهم تغییر مذهب دهم.به وی گفتم: چرا؟ گفت: زیرا من احادیث صحیح زیادی را مخالف با مذهب خویش دیده ام و در این مورد با یکی از امامان مذهب شافعی مشورت کردم، وی به من گفت: اگر تو از مذهبت دست برداری، این کار، موجب از بین رفتن مذهب نمی شود، در حالی که مذاهب استقرار یافته و تایید شده اند، پس برگشتنت مفید نیست، و یکی از مشایخ تصوف به من توصیه که دست نیاز به سوی خدا بردارم و به تضرع و زاری بپردازم و هدایت را در باره ی چیزی که خدا دوست دارد و به آن راضی است از وی بخواهم. پس شما، چه توصیه و سفارشی برایم داری؟ به ایشان گفتم: مذهب به سه بخش تقسیم می شود:
۱- حق در بخشی، روشن و آشکار و موافق با کتاب و سنت است، پس با آن داوری کن و با اطمینان و آرامش خاطربا آن فتوا بده.
۲- بخشی دیگر بر اساس گمان واز روی دلیل، مخالف قران و سنت است، پس با آن فتوا مده و با آن داوری نکن و از آن دوری نما.
۳- بخشی دیگر، نوعی مسائل اجتهادی هستند که ادله در آن مورد اختلاف و کشمکش است، طوری که اگر میل داری، به آن فتوا بده و گر نه می توانی از آن صرف نظر کنی. عالم حنفی پس ازشنیدن این گفتگو گفت: خداوند پاداش نیکت دهد.
در صورت نبودن، صاحب نظران شایسته برای آوردن دلیل، آشفتگی فقهی ، با ادعای پیروی از فقه استدلالی یا آنچه آن را مذهب راجح یا احتمالی می نامند، گسترش می یابد. به طور خلاصه می گویم: چیزی به نام مذهب راجح وجود ندارد. ترجیح یا احتمال، آلت و ابزاری در اختیارکسی است که به درجه اجتهاد رسیده باشد. از دیدگاه فقها و اصولی ها، انتخاب حکمی از سوی افراد ناشایسته، ترجیح نامیده نمی شود. اگر به وضعیت متکلمان در موضوع ترجیح در زمان ما بنگری، اغلب آنان را می بینی که در برابر دانشمندان و علما حرفی برای گفتن ندارند. خداوند رحمت کند، انسانی را که حد و توان خویش را درمی یابد و پا از گلیم خویش بیرون نمی کشد.
مذهب گرایی وسیله ای برا ی پیشگیری از آشفتگی و هرج و مرج فقهی بین مردم و راهی برای پیشرفت تدریجی در کسب علم است، نه راهی برای جمود و تعصب و رنجاندن. امامان به تدوین رای درست از راه فقه استدلالی و پیروی از حق؛ هرچند با مذهبشان مخالف باشد و پذیرش عذر از مخالف در فروع حریص بودند.
آنچه گفتیم برای بدگویی و یا بدنام کردن هواداران فقه استدلالی و یا دعوت به مذهب گرایی نیست، بلکه ما در مسایل دینی نوعی هرج و مرج و بی نظمی مشاهده می کنیم که باید ازآن جلوگیری نمود؛ چرا که ما در مورد علم صحبت می کنیم، پس باید با پیروی از روش اهل علم از امامان و بزرگان پیشکسوت مان که گلدسته های هدایت و چراغ های تاریکی بودند، از این آشفتگی پیشگیری کرد. خدا توفیق دهنده و هدایت کننده به راه راست است.
ابو محمد صادق ١۴ / ربیع٢ / ١۴۴٠ هجری


کانال دکتر وصفی ابوزید

ترجمه : حمید محمودپور – مهاباد

نمایش بیشتر

حمید محمودپور

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ شغل : دبیر آموزش و پرورش

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا