خانواده

خاطرات یک زن فهمیده

این یادداشت، توصیه به همه زنان و مردان است.

چهار ساعت پشت سر هم در آشپزخانه کار کردم تا لذیذترین غذاها را برای همسر و فرزندانم آماده کنم ، ظرف ها را بشورم و خانه را تمیز کنم.

همه کارها را به پایان بردم و رفتم نمازم را بخوانم اما چند دقیقه ای طول نکشید، در این خصوص می اندیشیدم که چرا ساعت ها در آشپزخانه می مانم و به اندازه ی آن در بازار گشت می زنم  اما نمی توانم بیشتر از چند دقیقه در مقابل خداوند به نماز بایستم؟

چرا در عرض پنج دقیقه نمازم را می خوانم و مانند نوک زدن پرندگان به زمین، سرم را با عجله بر زمین می نهم و بلند می کنم سپس فکر می کنم کار بزرگی انجام داده ام؟

چرا به بهانه ی اینکه بخاطر انجام کارهای منزل خسته شده ام به خواندن نمازهای واجب اکتفا می کنم  و سنت ها  را ترک می نمایم؟

اگر محبت و دوستی خداوند در دلم بیشتر از این بود ، بیشتر در مقابل او می ایستادم.

خداوند می فرماید: (یَا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ) [سوره الانشقاق : ۶]

هان ! ای انسان ! تو پیوسته با تلاش بی‌امان و رنج فراوان به سوی پروردگار خود رهسپاری، و سرانجام او را ملاقات خواهی کرد (و نتیجه‌ی رنج و تلاش خود را خواهی دید) .

– در ماه های نخست حاملگی ام دلم بهم می خورد لذا بهانه ای شده بود برای اینکه خواندن قرآن را کنار نهم؛ به این بهانه که بیمار بودم و نمی توانستم بر خواندن قرآن تمرکز نمایم. ولی در اداره و محل کارم بخاطر بهتر انجام دادن کارهایم جایزه گرفتم.

چرا تلاشم را روی کارم متمرکز کردم  اما بر قرآن تمرکز نکردم؟

شاید به این دلیل باشد که بر دلم قفل زده شده است چنان  که خداوند می فرماید:

(أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا) [سوره محمد : ۲۴]

‏ آیا درباره‌ی قرآن نمی‌اندیشند (و مطالب و نکات آن را بررسی و وارسی نمی‌کنند؟) یا این که بر دلهائی قفلهای ویژه‌ای زده‌اند ؟  ‏ ‏

میدانم که شب زنده داری فضیلت زیادی دارد، ولی توان آن را ندارم، اما با این وجود من انسانی هستم که برای دیگر کارها، خود را دچار فشار و سختی مینمایم. برای مثال یک شب فرزندم از خواب بیدار شد احساس کردم بیمار است، با نشاط و جدیت تمام برخواستم و او را به بیمارستان بردم و تا صبح در کنارش بودم. کارم عجیب است!! اما خداوند به ما میگوید: از کار چنین کسان تعجب ننمایید:

 (فَلَا تُعْجِبْکَ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ کَافِرُونَ) [سوره التوبه : ۵۵)

‏ فزونی اموال و اولاد ( یعنی نیروی اقتصادی و انسانی ) ایشان ، تو را به شگفتی نیندازد . چرا که خداوند می‌خواهد آنان را در زندگی دنیا بدین وسیله معذّب کند ( و پیوسته به جمع مال و منال کوشند و همه‌ی عمر در راه نگهداری و پاسداری آن تلاش ورزند ، و به خاطر دلبستگی فوق‌العاده به این امور ، خدا و آخرت را فراموش کنند ) و در حال کفر جان دهند و قالب تهی کنند .  ‏ ‏

یکی از دوستانم نامه ای با این مضمون برایم فرستاده بود که سرپرستی یتیمی را با پرداخت ماهانه بیست دینار بر عهده بگیرم، عذرخواهی کردم که نمیتوانم چنین مبلغی را بپردازم. چه بسا مشکلاتی برایم پیش میاد اما نمیدانم به چه دلیلی است. با این حال همان مبلغ را ماهانه به فرزندانم میدهم تا برای خودشان اسباب بازی بخرند و با آن بازی کنند اما هنگامی که به منزل بر میگردند گریه میکنند و میگویند از بازی کردن سیر نشدهایم!

(کَلَّا  بَلْ لَا تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ) [سوره الفجر : ۱۷]‏ هرگزا هرگز !  ( چنین نیست که کرامت و ذلّت انسان در نزد یزدان به دارائی و ناداری باشد ) . بلکه شما ( گذشته از اقوال زشت ، افعال پلشت هم دارید ! از جمله : ) یتیم را گرامی نمی‌دارید. ‏

امسال به بهانه ی حامله بودن، هیچ روزه ای برای خدا نگرفتم. اما تعجب میکنم چگونه توانستم چندین ماه بخاطر رژیم غذا، گرسنگی را تحمل کنم!!

خداوند در خصوص رویگردانی از ذکر و یادش میفرماید: (وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَعْمَى) [سوره طه : ۱۲۴]

و هرکه از یاد من روی بگرداند (و از احکام کتابهای آسمانی دوری گزیند) ، زندگی تنگ (و سخت و گرفته‌ای) خواهد داشت‌؛  (چون نه به قسمت و نصیب خدادادی قانع خواهد شد ، و نه تسلیم قضا و قدر الهی خواهد گشت) و روز رستاخیز او را نابینا (به عرصه‌ی قیامت گسیل و با دیگران در آنجا) گرد می‌آوریم.

 به این مرحله از عمرم رسیده ام اما به خاطر اینکه یا حامله بوده ام یا به کودکم شیر می دادم، هنوز به زیارت شهرهای مقدس مسلمانان (مکه  و مدینه) سفر نکرده ام. پوزش میخواهم سرم شلوغ بوده، مشغول بستن بار سفر به سوی اطراف و اکناف خاورمیانه جهت گذراندن تفریح سالانه با خانواده ام بودم!!!

اما اگر اراده میکردم، می توانستم انجام دهم چنان که خداوند میفرماید: (وَلَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّهً وَلَکِنْ کَرِهَ اللَّهُ انْبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِیلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقَاعِدِینَ) [سوره التوبه : ۴۶]

‏ اگر می‌خواستند بیرون روند ، توشه و ساز و برگ آن را آماده می‌کردند  امّا خدا بیرون‌شدن و حرکت‌کردن آنان را نپسندید و ایشان را از ( این کار ) بازداشت . و بدیشان گفته شد : با نشستگان بنشینید. ‏

 این داستان جای تأمل و عبرت است، زیرا نامهای است که صد در صد از عمق دل در آمده، هر مرد و زنی باید آن را بخواند واز آن عبرت بگیرد، پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم میفرماید: «کلکم راعٍ وکلکم مسؤل عن رعیته» ؛ شما همه مسئولید و همه در خصوص زیر دستان خود مورد بازجویی قرار خواهید گرفت.

منبع: اینترنت

 

ترجمه: خالد ایوبی نیا

نمایش بیشتر

خالد ایوبی نیا

استان آذربایجان غربی - ارومیه مترجم - نویسنده فعال دینی و حافظ قرآن

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا