زمانی که محمد(ص) برای محافظت از آوازه اسلام ، شریعت اسلامی را اجرا نمی کند!

زمانی که پیامبر برای نیکونشان دادن آوازه اسلام ، از اجرای شریعت اسلامی سرباز می زند

روش پیامبر صلی الله علیه وسلم برای حفظ نام و حیثیت اسلام

یکی از هنر های پیامبرصلی الله علیه وسلم پافشاری ایشان بود بر سر مسائل عمومی و آوازه اسلام و همچنین حفظ و نگه داشتن اسلام از اقوال و اعمالی که باعث خدشه دار کردن آن و چسباندن اوصافی به اسلام می شود که این دین از آن بریء می باشد.

این روش پیامبر (ص) کاملا واضح و آشکار است برای تمام کسانی که در سیره پاکش بنگرند.

نمونه عملی برای این مسئله زیاد است

مثلا:

 به اختصار:روش پیامبر (ص) برای محو مشکلات داخل مدینه منوره وهمچنین مقابله کردن با بعضی از افعال منافقان وزندیق هایی که تظاهر به اسلام می کردند و دراطراف مدینه زندگی می کردند با وجود اینکه خیانت های بزرگی علیه اسلام از آنها صادر می شد تا جایی که صحابه رضوان الله علیبهم اجمعین از وجودشان به تنگ آمده بودند و از رسول خدا (ص) درخواست قتلشان را می کردند و این درخواست بیشتر از یک مرتبه از صحابه دیده شده است ؛ اما رسول الله که به روش محکم و ثابتی متکی بود علت اینکه اجازه قتلشان را نمی داد را بیان می کرد و می فرمود: «تا مردم نگویند که محمد یاران خود را می کشد» ((امام مسلم و بخاری این حدیث را روایت کرده اند ))

در واقعه ی دیگری که رخ داده است جابربن عبدالله می گوید: زمانی که رسول الله غنیمت های هوازن را تقسیم می کرد مردی از قبیله ی بنی تمیم بلند شد و خطاب به رسول خدا  گفت: عادل باش ای محمد! و رسول الله (ص) فرمود: وای بر تو ! چه کسی عدالت می ورزد اگر من عادل نباشم؟! در این هنگامه عمربن خطاب بلند شد و گفت: ای رسول خدا آیا اجازه می دهی بلند شوم و این منافق را به قتل برسانم؟!  رسول الله (ص) فرمود:پناه بر خدا ؛ اینکه در واکنش به این کار شما ، مردم بگویند: محمد یاران خود را می کشد! سپس پیامبر (ص) فرمود:این شخص و یاران همراهش قرآن را می خوانند اما از گلویشان تجاوز نمی کند (امام احمد آن را روایت کرده و اصل حدیث در بخاری موجود می باشد )

همچنین در روایات و منابع دیگری نیز آمده است ؛ هرگاه صحابه (رض) کار زشت و بدی را از بعضی اشخاص که زیر سلطه و قدرت دولت اسلامی دارند زندگی می کنند مشاهده می کردند ؛ آن افعالی که امروزه در قانون دولت ها ، به خیانت بزرگ و ملی معروف است و در مقابله با وطنشان انجام می گیرند ؛ در این حال صحابه از جمله بزرگان و وزراء و مشاوران پیامبر (ص) خواستار اجرای حکم شریعت با این اشخاص بودند ؛ اما رسول الله (ص) گفته ی آنها را تایید نمی کرد و می فرمود: دوست ندارم که مردم بگویند محمد یارانش را به قتل می رساند!

درشرح این سیاست پیامیر (ص) باید گفت : در جامعه انسانی آن زمان که این دین و دولت جدید را براساس اصول و قوانین آن مشاهده و تجربه می کرد افرادی زندگی می کردند که به منظور دست یابی به اهدافی خاص ؛ برچسب هایی را متوجه رهبر آن جامعه می ساختند و احکامی که آن حضرت صادر می کرد را زیر نظر و مراقبت داشتند ؛ تا جایی که بررسی اوضاع رهبر این دولت را از بدو تولد و چگونگی رفتارها و اخلاقش ؛ حتی تاریخ اجدادش را نیز رصد می کردند!

اجلاس مشهور و تاریخی که بین دو رهبر و سیاست مدار آن زمان  ابوسفیان سرکرده قریش و هرقل پادشاه روم رخ داد بیانگر این بخش از بازتاب و آوازه سیاست های حضرت محمد در قلمرو و محل سکونتش می باشد ؛ زیرا پیامبر (ص) خوب می دانست که مردم اطرافش به احتمال قریب به یقین سبب صدور حکم اعدام علیه این و آن را نمی دانند آن حکم اعدامی که دولت ها به طور معمول و به راحتی برای کسانی که به این خیانت ها آلوده می شوند صادر می کنند ؛ در نتیجه رسول الله (ص) از اجرای این حکم -عادلانه !-سرباز می زد ؛ آن هم تنها به خاطر مصلحتی بزرگ تر که عبارت بود از حمایت از وحدت و هم بستگی مردم و تا بتواند موانع رسیدن سالم و بی نقص آخرین رسالت الهی را به انس و جن و جهانیان برطرف نماید.

 پیامبر (ص) برای حمایت از نام نیکو و آوازه اسلام بویژه در ارتباط با دولت ها و ملت های دیگر همواره بر این روش محافظت می کردند و در واقع این سیاست کاری رسول الله برخاسته از رهنمودهای خداوند متعال بود آنجا که می فرماید:وهرگاه از خیانت گروهی بیم داشتی همچون ایشان پیمانشان را بسوی آنان بینداز و آن را لغو کن به گونه ای که همه در آگاهی از نقض عهد برابر شوند ؛ بی گمان خداوند خیانت کاران را دوست ندارد.سوره  انفال 59.

آنچه به نیکی این آیه مبارکه را تفسیر می کند روایتی است که سلیم بن عامر می فرماید: بین حضرت معاویه و روم عهدی بسته شده بود ؛ امام معاویه به طرف سرزمینشان حرکت کرد تا اینکه زمان پیمان نامه تمام شود و با آنها وارد جنگ شود.

 ودر روایتی آمده که او خواست به آنها نزدیک شود تا زمانی که پیمان نامه فیمابین نقض شود و با آنها بجنگد در همین حین مردی سوار بر اسب آمد و فریاد برآورد ؛ الله اکبر الله اکبر (وفا به پیمان نه خیانت در پیمان) متوجه شدند که این مرد عمرو بن عبسه می باشد امام معاویه کسی را دنبالش فرستاد و از او دلیل این فریادش را پرسید ؛ که جواب داد من از رسول الله (ص) شنیدم که هر کس بین وی و بین قومی عهدی داشت هیچ پیمانی را نبندد و باز نکند تا زمان خودش فرا رسد یا هر دو از زمان فسخ پیمان بصورت یکسان آگاه شوند در نتیجه امام معاویه با لشکرش برگشت .امام احمد و ابوداوود و ترمذی روایت کرده اند.

پیامبر بزرگوار اسلام فرماندهان و سفیران و کسانی که برای مردم صحبت می کردند را وصیت می کرد که : اگر آن ها خواستند که برایشان ذمه و حمایت الله و رسولش را قرار دهی اینکار را نکن بلکه آن ها را به ذمه ی خود و یارانت دربیاور ؛ زیرا آنها اگر پیمان شما و یارانت را بشکنند آسان تر است از اینکه پیمان الله و رسولش را بشکنند .امام مسلم روایت کرده اند.

علما گفته اند «ذمه» به معنای عهد می باشد و «تخفروا» به معنای شکستن عهد و پیمان می باشد یعنی عهد و پیمان را به الله و رسولش منسوب نکنید ؛ زیرا براستی کسی که حقش را نداند بعضی اوقات آن را می شکند و بعضی افراد حرمتش را پایمال می کنند ؛ بلکه پیمان به اسم فرمانده جنگ خواهد بود تا خود مسؤول آن باشد.

وقتی که به حملات دشمنان اسلام نگاه می کنیم برای خدشه دار کردن روح امت اسلام و تاریخ آن و آنچه که امروزه بعضی آن را به صورت قانون تدوین کرده اند ؛ هدف بزرگشان جلوگیری از دین اسلام و ممانعت مردم از قبول کردن آن است و برای پیروزی اهدافشان از راه های خدشه دار کردن و دروغ پردازی علیه اسلام استفاده کرده اند

آنان به راستی فریب بعضی از اشتباهات کسانی را خورده اند که منتسب به اسلام هستند و در این راستا از وسایل تبلیغاتی و ارتباطی گوناگون برای رسیدن به اهداف سوئشان استفاده می کنند تا به مردم جهان اهداف پلیدشان را که عبارت است از مقابله با اسلام و نبی رحمت را اعلام کنند.

بنابر آنچه دنبال کردیم در این اواخر از حملات سوء مقابله با پیامبر (ص) این را می رساند که بر ما مسلمانان لازم است که نحوه ی تعامل با غیر مسلمانان  از لحاظ اخلاقی و رفتاری را در اولویت قرار دهیم ؛ بخاطر حمایت از نام و حیثیت اسلام و حمایت از حیثیت پیامبر (ص) و همچنین لازم است  که صورت حقیقی اسلام را عملا و قولا برای جهانیان  توضیح دهیم و هدایت پیامبر را بهتر بشناسیم ؛ پیامبری که الله متعال در موردش می فرماید: ما تو را نفرستادیم مگر اینکه رحمتی باشی برای تمام جهانیان. 

د. خالد بن عبد الرحمن الشايع

ترجمه : لقمان معروف زاده

منبع : نبی الرحمه