خانواده

خودشیفتگی

 

 خودشیفتگی

 خود شیفته ترجمه لغت Narcissism (نارسیسیسم) است که از یک افسانه یونانی گرفته شده است. در این افسانه مرد جوانی به نام نارسیوس عاشق عکس خود که در آب افتاده بود شد. و وقتی به آب پرید تا آن را که فکر می‌کرد حوری دریایی است بگیرد، غرق شد.

 بعد‌ها با استعمال عمومی، این اصطلاح در روان‌شناسی برای توصیف طبقه‌ای از اختلالات شخصیت مورد استفاده قرار گرفت. اگر می‌خواهید چنین افرادی را در برخوردهای ابتدایی بشناسید و در روابطتان با آنها با شناخت بهتر و بیشتری رفتار کنید، خواندن این نوشتار را از دست ندهید.

 خود‌شیفته در‌ اصطلاح به‌ کسی گفته می‌شود که خیلی‌ عاشق خودش باشد

 «تو خود شیفته ای»، «تو وابسته ای»، «تو بدبینی»، «تو مردم گریزی». شاید شما هم از این برچسب ها خورده یا زده باشید.

  برچسب هایی که مستقیما «شخصیت» طرف مقابل را نشانه می روند. یعنی وقتی می گوییم فلانی تو خودشیفته ای منظورمان این نیست که تو الان، در این موقعیت خاص قرار داری بلکه منظور این است که رفتارهای خودشیفته گرایانه از خودت بروز می دهی.

  منظورمان این است که تو کلا و همیشه از خودمتشکری و می شود پیش بینی کرد که در آینده هم همین رفتارها را نشان دهی؛ اما واقعا قضیه به همین سادگی است؟ یعنی ما این همه آدم خودشیفته و وابسته و بدبین و فلان – که اسم علمی شان می شود اختلال شخصیت- داریم که مرتب به هم این برچسب ها را می زنیم؟ پاسخ منفی است.

خودشیفتگی یک اختلال شخصیت است. همان طور که از اسم اختلال شخصیت برمی آید، آنها تمامیت روانی یک آدم را اشغال می کنند. یعنی کسی که شخصیت مختلی دارد همه رفتارها و حتی تجربه های ذهنی اش تحت تاثیر این اختلال هستند؛ اختلال شخصیت از نوجوانی و جوانی شروع می شود چون قبلش اصلا شخصیت آدم هنوز درست و درمان شکل نگرفته است که بگوییم مختل شده یا نه؛ این مشکلات شخصیتی بیشتر از اینکه خود بیمار را اذیت کند، دیگران را اذیت می کند؛ راستش اصلا خیلی از کسانی که اختلال شخصیت دارند، چنان این روش از زندگی را باور کرده اند که قبول ندارند بیمارند؛ برای همین تغییر دادنشان هم خیلی سخت است.

اختلال شخصیت خودشیفته در یک جمله یعنی مشکلی که در آن آدم خودبزرگبینانه حس می کند که خیلی آدم مهم و بی نظیری است. اما اگر همین جمله ساده را بخواهیم کوچکتر کنیم، باید برویم سراغ نشانه های جزیی خودشیفتگی. اگر شما ۵ تا از ۹ نشانه های زیر را در یک آدم دیدید شک نکنید خودشیفته است. البته بعضی از این نشانه ها ذهنی هستند یعنی در ذهن خودشیفته ها نکنید خودشیفته است. البته بعضی از این نشانه ها ذهنی هستند یعنی در ذهن خودشیفته ها می گذرند و نه در رفتارشان. فقط یادتان باشد که کلا زیر یک درصد از آدم ها اختلال شخصیت خودشیفته دارند و همین جوری نمی توانید برچسب های شبه کارشناسانه به آدم ها بزنید.

علایم خودشیفتگی

۱.احساس خودبزرگ بینی

 آدم های خودشیفته خودشان را مهم می دانند؛ مثلا آنها در موفقیت یا استعداد خودشان خیلی اغراق می کنند یا بدون اینکه موفقیت درست و درمانی داشته باشند توقع دارند دیگران آنها را آدم های مهمی بدانند.

 ۲- مشغولیت ذهنی با خودشیفتگی

آدم های خودشیفته صبح تا شب دارند درمورد موفقیت، قدرت، ذکاوت، زیبایی یا محوبیت نامحدود فکر می کنند. اصلا مساله اصلی زندگیشان همین چیزهاست.

۳.اعتقاد به استثنایی بودن

 خودشیفته ها فکر می کنند. آدم های استثنایی هستند و به خاطر همین فقط آدم های استثنایی او را درک می کنند و بدتر اینکه فقط باید با این آدم ها ارتباط داشته باشند.

 ۴- احتیاج به تحسین افراطی

 آدم های خودشیفته دلشان می خواهد صبح تا شب ازشان تعریف کنیم، آن هم تعریف های خفن و غیرواقعی.

۵- احساس محق بودن

 خودشیفته ها خیلی آدم های حق به جانبی هستند. آنها فکر می کنند همه باید رفتاری با او داشته باشند که انگار نه تنها او مشکل ندارد بلکه خیلی هم آدم خاصی است و باید دربست حرف هایش را پذیرفت.

 ۶- رفتار استثمارگرانه

 خودشیفته ها با پررویی تمام از دیگران به عنوان نردبان پیشرفت خودشان استفاده می کنند.

۷- همدل نبودن

 اینجا معنای همدلی با آن چیزی که در کوچه و بازار می شنویم فرق دارد. خودشیفته ها نمی توانند از دید دیگران به دنیا نگاه کند یا احساسات و نیازهی دیگران را درک کنند. بهتر است بگوییم آنها اصلا نمی خواهند همدلی کنند حتی اگر بتوانند.

 ۸- حسودی

 آدم های خودشیفته پشت آن نقاب خودتحویل گیرشان یک حسادت همیشگی دارند. بعضی هایشان هم عقیده دارند که دیگران به آنها حسادت می کنند.

۹- پرافادگی

 آدمی که آن جور فکر و احساس کند، معلوم است که رفتارهایش هم پر از افاده و مغرورانه می شود.  

ویژگی بارز افراد خودشیفته

دیگران را نادیده می‌گیرند: از نظر فردی که مبتلا به‌اختلال خودشیفتگی یا نارسیسیسم است دیگران تنها وسیله و ابزاری هستند که به او کمک می‌کنند تا به اهدافش برسد. بنابراین طرز تفکر افراد خودشیفته به دیگران این است که چگونه می‌توانند از آنها استفاده و برای هدفی که دارند از حمایت آنان بهره‌برداری شخصی کنند.

اگرچه همه افراد تا‌حدی ویژگی‌های خودشیفتگی را دارند و گاهی آن را بروز می‌دهند اما افرادی هم به‌طور خاص مبتلا به‌خودشیفتگی هستند، یعنی خودشیفتگی به یک‌رفتار بارز یا ویژگی شخصیتی در آنها بدل شده است، بیماران خود شیفته (narcissistic personality disorder) با احساس عمیق «اهمیت خود، خود بزرگ بینی و نوعی بی‌نظیر بودن» مشخص می‌شوند.

 این افراد خود را آدمهای خاصی می‌پندارند، درباره توانایی‌های خود اغراق و غلو می‌کنند، محتاج توجه و تایید، شعف، تعجب، مهربانی زیاد هستند و انتظار دارند بطور خاصی نیز با آن‌ها رفتارشود. تحمل انتقاد بر ایشان سخت است و در مقابل آن خشمگین شده، فرد مورد نظر را به «نادانی، حماقت و عدم درک واقعیت» متهم می‌کنند.

 خود را قوی، مشهور، دانا‌ترین و … قلمداد کرده، انتظار اطاعت و پیروی دیگران را دارند.

 چون دیگران نمی‌توانند خواسته‌های آن‌ها را برآورده سازند. چون بزرگ بینی او در تضاد با واقعیت است، روابط اجتماعیشان شکننده بوده و مسائل بین فردی، شغلی و فقدانهای زیادی دارند که با رفتارخود آن‌ها را بوجود می‌آورند، در حالی که هیچ بینش و آگاهی نسبت به آن‌ها ندارند

    

تهیه کننده.سمیه آرمند

منبع.ازکتابهای مختلف روانشناسی.واینترنت

                                            

نمایش بیشتر

سمیه آرمند

استان آذربایجان غربی - مهاباد مترجم فعال دینی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا