اصول

گذری در واژه های قران(معنای صلاه)

نماز چیست و چه نیازی آن را پدید می آورد؟ این نجوای نهان و آشکار که از نهاد دل آدمی در عالم سرمی زند، این ندائی که صبح و شام از عبادت گاه های گسترده در پهنه زمین شنیده می شود از کجا سرچشمه می گیرد و چه مقصد و مقصودی را می پوید؟ این که گفته اند؛ نماز معراج مومن است (۱)، ستون نگهدارنده دین است (۲) وسیله تقرب هر پرهیزکاری به خداست (۳)، شرط قبولی بقیه کارهاست (۴) و … آیا همین نمازهای یومیه پنج گانه ماست؟ آیا همین ۱۷ رکعت هاست؟! با همین دولا راست شدن ها؟! این که علی (ع) فرمود: جز رسول خدا کسی بر من در نماز پیشی نگرفت (۵) آیا مقصودش سبقت در تعداد رکعات و طول ساعات صلات بود، یا کلام او جان و جوهر دیگری داشت؟!

ما صلات (نماز) را به عنوان عملی که آدمیان انجام می دهند می شناسیم، اما در قران آمده است که همه موجودات آسمان ها و زمین و از جمله پرندگان بال گسترده در سینه آسمان صلات و تسبیح خود را می دانند!!(۶)

به راستی صلات چگونه کاری است که همه موجودات با آن آشنایند؟

معنای صلات در قرآن “رویکرد” است، یعنی روی آوردن و توجه کردن به چیزی یا به کسی که به آن علاقه و عقیده پیدا کرده ایم. واژه مخالف آن “تولی” است که معنای رویگرداندن، پشت کردن و بی اعتنایی نشان دادن دارد (۷)

با این توجیه، “صلات ِ” همه موجودات، همان خودآگاهی آنان در پیروی از قوانین حاکم بر هستی و هدایت غریزی شان بسوی کاری است که برای آن آفریده شده اند و “تسبیح ” آنان، کار مفیدی است که در مدار سازنده و مثبت خود بجای می آورند.

اما صلات ِ (نماز) آگاهانه و با اختیار و علاقه آدمی، اقبال و روی آوردنی است به آفریدگار جهان با پشت کردن به هوای نفس و تحریکات شیطانی و جاذبه های فریبنده دنیائی، برای ایفای نقشی که در این جهان به عهده او گذاشته شده است.

ما (فارسی زبان ها) می پنداریم نماز خواندنی است! می پرسیم آیا نمازت را خوانده ای؟! اما “صلات” خواندنی نیست و هرگز، حتی یک بار هم، در قرآن گفته نشده است: “نماز بخوانید”! …(۸) بلکه گفته شده “نماز را بپا دارید”.

 بپاداشتن، یعنی جدی گرفتن و اهمیت دادن ، شما اگر چیز با ارزشی را روی زمین افتاده ببینید، آن را برمی دارید و در بلندی قرار می دهید تا ضایع و خراب نشود. ارتباط با آفریدگار را نیز باید بلند کرد و بپاداشت. اگر به این ارتباط اهمیت می دهیم چگونه می توانیم آنرا سرسری بگیریم و سهل انگاری کنیم؟

بپاداشتن نماز، در اصطلاح قرآنی “اقامه صلوه” است که ۴۷ بار این ترکیب تکرار شده است. بپاداشتن (اقامه) فقط برای نماز نیست، این اصطلاح برای امور دیگری نیز بکار رفته است، مثل: “اقامه قسط” (عدالت اقتصادی)، “اقامه شهادت” (گواهی دادن به نفع صاحبان حق)، “اقامه وزن” (میزان و انصاف را در معاملات رعایت کردن) و “اقامه وجوه” (جدی گرفتن توجه به آرمان های بزرگ) و …

بطور خلاصه بها قائل شدن، جدی تلقی کردن و تلاش مسئولانه در هر کار را “اقامه” آن کار می گویند.

حضرت ابراهیم (ع) خانه کعبه را بنا می کند تا بندگان “رویکرد به خدا” (نه خودخواهی) را بپادارند (ربنا لیقیموا الصلوه)، آنگاه دعا می کند: “پروردگارا مرا و فرزندانم را از بپای دارندگان صلات (رویکرد به خالق) قرار ده” (۹).

حال که معلوم شد معنای ریشه ای صلات، “رویکرد” است؛ می توانیم بگوئیم رویکرد دوگونه است، یا دوجهت دارد؛ رویکرد از پائین به بالا، و رویکرد از بالا به پائین. رویکرد از پائین به بالا همان نمازها و دعاهای ماست که عروج آدمی محسوب می شود، اما رویکرد از بالا به پائین، عنایت و عطف توجه ربوبی بشکل مغفرت و رحمت است. پس خدا هم اهل صلات است و بما رویکرد دارد، یعنی رخ نشان می دهد، جلوه می کند و دل ربائی می نماید. خدا همچون معشوقی است که با نظر انداختن بسوی عاشق، او را شیفته و بی قرار می کند. اما بی قراری که بر خلاف عشق های دنیائی، آدمی را از تاریکی های خودشیفتگی، به نور خداپرستی و غرقه شدن در صفات نورانی او رهنمون می گردد.

 نگاه کنید؛ “او کسی است که بر شما توجه و عنایت (صلات) دارد و فرشتگان او نیز تا شما را از تاریکی ها به سوی روشنی برآورد و خدا نسبت به باورمندان همواره مهربان است” (۱۰)

این دوگانگی رویکرد، که هم از بالا به پائین یکسره در جریان است و هم از پائین به بالا، گهگاهی و از کسانی سر می زند، حالت سومی هم دارد که رویکرد هر دو طرف به شخصی در میانه و وسط است؟! شاید تعجب کنید، اما خداوند در قرآنﹺ حکیمش دقیقا همین حالت را بیان کرده است!

“بی گمان خدا و فرشتگانش به پیامبر روی می آورند، ای کسانی که ایمان آورده اید شما نیز به او روی آورید و تسلیم کامل باشید” (۱۱)

جمله فوق ترجمه همان آیه بسیار معروفی است که معمولا مسلمان ها پس از شنیدن نام پیامبر به عنوان صلوات ادا می کنند:

ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما

رویکرد خدا و فرشتگان به رسول، همان مکانیسم مغفرت و رحمت است، و رویکرد مومنین، الگو گرفتن از او و پیروی سنت اش می باشد. در واقع اگر خدا را مدیر مدرسه هستی، فرشتگان را معلمین و پیامبر را شاگرد اول مدرسه فرض کنیم، مفهوم آیه فوق این است که وقتی آفریدگار عالم و نیروهای کارگزار جهان چنان انسانی را به عنوان اسوه و الگو پسندیده و پاک گردانیده اند، مسلمانان نیز شایسته است به او روی آورند و از او سر مشق و الهام بگیرند؛ اما متاسفانه به دلیل بی خبری غالب مردم از معنا و مفهوم آیه فوق، به محض آنکه نام پیامبر برده می شود، مومنین می گویند: “اللهم صل علی محمد و آل محمد” یعنی خدایا بر محمد و آل محمد درود بفرست! در حالی که آیه مذکور می گوید: “خدا و فرشتگان صلوات می فرستند، شما ای مومنین نیز چنین کنید”!! … یعنی به او روی آورید و از او پیروی کنید (نه آنکه لفظی را تکرار نمائید و از خدا بخواهید بر او روی آورد).

 و بالاخره چهارمین حالتِ صلوه، رویکردِ شخصی میانه (یعنی پیامبر) به بالاتر یا پائین تر از خود (خدا یا مردم) است. رویکرد پیامبر به پروردگار، با توجه به نمازهای طولانی آن حضرت بدیهی است، اما رویکرد (توجه) او را به مومنین، آیه ١٠٣ سوره توبه نشان داده است، رویکرد و توجهی که توام با تشویق و تائید و تقویت روحیه است:

خذ من اموالهم صدقهً تطهرهم و تزکیهم بها و صلّ علیهم ِانّ َصلاَتک سکنٌ لهم و الله سمیع علیم.

ازاموالشان صدقه ای که بدان وسیله آنان را پاک می سازی، بگیر و به آنها توجه کن، که توجه تو مایه آرامش آنهاست و خدا شنوائی داناست

با توضیحات فوق به نظر می رسد روشن شده باشد که واژهای صلاه، صلوات و مصلی که همگی هم ریشه اند، نوعی رویکرد و عطف توجه را بیان می کنند.

 رویکردی که باید آنرا “اقامه” کرد، برپاداشت و برافراشته کرد. “اقامه صلوه” یک بعد مسئله را نشان می دهد که همان اهمیت دادن به ارتباط با خدا و جدی تلقی کردن آن است. اما مسئله با موضوع “اقامه” تمام نمی شود. ارتباط انسان با خدا ابعاد دیگری نیز دارد که باید آنها را هم شناخت.

 

ادامه دارد

برگرفته از مقالات مهندس بازرگان

ارسال و تهیه: نایب نیک رفتار

نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا