نویسنده:رحمن جعفری
ماه مبارک رمضان به پایان رسید همچون سایر چیزهای دنیا که رفتنی و زوالپذیرند، ما مسلمانان در این روزها باید خود را مورد محاسبه قرار دهیم و اوضاع و احوال خود را بازنگری کنیم، ببینیم که در ماه مبارک رمضان چه چیزهای یاد گرفتیم و چه چیزهای به ما اضافه و یا چه چیزهای از ما کم شد؟ آیا انتظاراتی که از منظر دین اسلام در ماه رمضان از ما میرفت برآورده کردیم یا نه؟ آیا قبل و بعد از رمضان ما مساوی است یا نه ماه رمضان تغییراتی در ما ایجاد کرده است؟
قبل از ورود به اصل مطلب که بحث از آموزههای رمضان و نقش رمضان در عملکرد ما است، باید بهاین سؤال اساسی پاسخ دهیم که از دیدگاه دین اسلام انتظار از ما در ماه رمضان چه بود؟ برای یافتن پاسخ این پرسش به قرآن کریم مراجعه کرده و جواب را در کلام خدا جستجو میکنیم، خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/۱۸۳) ای کسانی که ایمان آوردهاید! بر شما روزه واجب شده است، همانگونه که بر کسانی که پیش از شما بودهاند واجب بوده است، تا باشد که پرهیزگار شوید. با توجه به این آیهی شریفه مشخص میشود که انتظار از ما درماه رمضان با تقوا شدن است و هدف از روزه گرفتن فعال نمودن استعداد تقوا در ما مسلمانان میباشد. همچنان که دکتر علی شریعتی میفرماید: تقوا دو نوع است: تقوای ستیز و تقوای پرهیز؛ ما مسلمانان باید بنگریم که در ماه رمضان با چه چیزهای ستیز و از چه چیزهای پرهیز کردهایم و نقش رمضان در عملکرد ما چه بوده است:
آموزهها و دستاوردهای رمضان
۱) مراقبت خدا
شخص روزهدار همهی اوقات و لحظات، آشکار و پنهان، خداوند را ناظر و رقیب بر تمامی اعمال خود میدانست و از روزهی خود محافظت میکرد و حتی در کمال تنهایی و اوج گرسنگی و تشنگی و موجود بودن آب گوارا از خوردن و نوشیدن پرهیز میکرد، چون با یقین میدانست که خداوند متعال در تمام لحظات ناظر و رقیب اعمال انسان است. و شاید بر مبنا است که در حدیث قدسی از ابوهریره ـ – (رضی الله عنه) – ـ روایت شده است که پیامبر(ص) فرمودند: «قال اللَّه عَزَّ وجلَّ: کُلُّ عملِ ابْنِ آدم لهُ إِلاَّ الصِّیام، فَإِنَّهُ لی وأَنَا أَجْزِی بِهِ.» خداوند عزوجل میفرماید: هر عملی از اعمال انسان برای خود او و به نفع خود اوست، جز روزه که آن برای من است و من پاداش آنرا میدهم و در روایتی از امام مسلم آمده است که: «کُلُّ عَملِ ابنِ آدَمَ یُضَاعفُ الحسَنَهُ بِعشْر أَمْثَالِهَا إِلى سَبْعِمِائه ضِعْفٍ. قال اللَّه تعالى: إِلاَّ الصَّوْمَ فَإِنَّهُ لِی وأَنا أَجْزی بِهِ: یدعُ شَهْوتَهُ وَطَعامَهُ مِنْ أَجْلی» هر عمل از اعمال انسان دو چندان و هر نیکی، ده برابر تا هفتصد برابر پاداش داده میشود، خداوند میفرماید: جز روزه که آن، مال من است و به آن پاداش میدهم، چون که روزهدار، آرزوهایش و خوراکش را به خاطر من ترک میکند.
تمرین کردن یک ماه بر این احساس، نهال مراقبت و رقیب بودن خدا را در دل و درون انسان میکارد. خداوندی که در رمضان بر انسان رقیب است در غیر رمضان نیز رقیب است و تمام عالم محضر خداست و این حس باید انسان را از گناه و معصیت باز دارد و در هیچ حالی و در هیچ جایی خود را تنها نپندارد. ثمرهی رسوخ کردن این احساس در درون انسان، شجاعت است. چرا شجاعت؟! زیرا که انسان در هیچ حالی احساس تنهایی نمیکند و از غیر خدا ترسی ندارد.
۲) مالکیت خدا
شخص روزهدار در طول روز از تمام نعمتها و امکاناتی که در اختیار داشت دوری میکرد و تمام علاقه و اشتهای خود را نادیده میگرفت، فقط به این خاطر که دستور و فرمان خدا این چنین است. پس انسان روزهدار با این کارش اثبات نمود که خود و تمام مال و ثروت و امکانات و نعمتهایی که در اختیار دارد از آن خداست و مالک اصلی خداست و مالکیت انسان بر این نعمتها موقتی و امانتی است و تصرفات مالک موقت نباید برخلاف اهداف مالک اصلی باشد. بعد از رمضان هم مالکیت خدا زوال نمییابد و در ملک او باید طبق دستور او تصرف کرد. ثمرهی رسوخ کردن این احساس در درون انسان اخلاص است. چرا اخلاص؟! زیرا که انسان مسلمان سعی میکند که تمام کردار، گفتار و پندارش در راستای جلب رضایت خدا و طبق امر و دستور خدا باشد.
۳) پرهیز از محرمات
شخص روزهدار در رمضان توانست حتی از مباحات و چیزهای حلال اعم از خوردنیها و نوشیدنیها و مباشرت جنسی با همسر دوری کند، پس به طریق اولی میتواند از حرامها و میوههای ممنوعه دوری و پرهیز کند. مداومت بر این روش انسان را با اراده و صبور بار میآورد و در ناملایمات زندگی زود خود را نمیبازد و در برابر تهدیدها و تطمیعها زود گردن فرو نمیآورد و تسلیم نمیشود و در کسب معاش از راههای مشروع وارد میشود و از محرمات میپرهیزد.
۴) شناسایی و شکر نعمتها
مشهور است که میگویند: «تعرف الأشیاء بأضدادها» یعنی هر چیزی با ضدش شناخته میشود تا گرسنه نشوی قدر سیری را نمیدانی و تا تشنه نشوی قدر آب را نمیدانی. انسان روزهدار که در طول روز، گرسنه و تشنه، از خوراکها و نوشیدنیها به دور است، جایگاه و منزلت این نعمتها را کاملاً درک میکند و در هنگام افطار با قدرشناسی سر سفرهی افطار مینشیند و شکر این نعمتها را به جا میآورد.
عبدالله ابن عمر میگوید: «کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِذَا أَفْطَرَ قَالَ ذَهَبَ الظَّمَأُ وَابْتَلَّتْ الْعُرُوقُ وَثَبَتَ الْأَجْرُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ»: پیامبر(ص) هنگام افطار میفر مود: تشنگی بر طرف شد و رگها سیراب شدند و ان شاءالله اجر و پاداش هم نوشته شد.« سنن أبی داود»
شکر نعمت به این معنی است که نیاز به آن را درک کنی و آن نعمت را در جای خود و به اندازهی نیاز استفاده کنی و نیازمندان و محرومان را از آن نعمتها بهرهمند کنی.
از ابوهریره – (رضی الله عنه) – روایت شده است که پیامبر (صَلّى اللهُ عَلَیْهِ وسَلَّم) فرمودند: «بَیْنمَا رَجُلٌ یَمْشِی بطَریقٍ اشْتَدَّ علَیْهِ الْعَطشُ، فَوجد بِئراً فَنزَلَ فیها فَشَربَ، ثُمَّ خرج فإِذا کلْبٌ یلهثُ یَأْکُلُ الثَّرَى مِنَ الْعَطَشِ، فقال الرَّجُلُ: لَقَدْ بلَغَ هَذَا الْکَلْبُ مِنَ العطشِ مِثْلَ الَّذِی کَانَ قَدْ بَلَغَ مِنِّی، فَنَزَلَ الْبِئْرَ فَملأَ خُفَّه مَاءً ثُمَّ أَمْسَکَه بِفیهِ، حتَّى رقِیَ فَسَقَى الْکَلْبَ، فَشَکَرَ اللَّهُ لَه فَغَفَرَ لَه. قَالُوا: یا رسولَ اللَّه إِنَّ لَنَا فی الْبَهَائِم أَجْراً؟ فَقَالَ: “فی کُلِّ کَبِدٍ رَطْبهٍ أَجْرٌ» (متفقٌ علیه) وفی روایه للبخاری: «فَشَکَر اللَّه لهُ فَغَفَرَ لَه، فَأدْخَلَه الْجنَّهَ»؛ «مردی از راهی میگذشت و تشنگی سختی به او دست داده بود، آنجا چاهی یافت، به داخل چاه رفت و آب نوشید و بیرون آمد، ناگهان متوجه سگی شد که از شدت تشنگی زبان از دهان بیرون آورده و خاک میخورد؛ (با خود) گفت: این سگ هم مثل من تشنه شده، دوباره در چاه رفت و موزهاش (کفش یا جوراب سفر) را از آب پر کرد و با دهان گرفت و از چاه بالا آمد و سگ را سیراب کرد، خدا از او خشنود شد و او را آمرزید، اصحاب گفتند: ای رسول خدا! آیا در نیکی با حیوانات اجر و پاداشی وجود دارد؟ فرمودند: در سیراب کردن هر موجود زندهای، اجر و پاداشی میباشد.» و در روایتی دیگر از بخاری آمده است: «… پس خداوند او را پاداش داد و آمرزید و به بهشت داخل نمود.» این مرد با توجه به اینکه خود دچار تشنگی شده بود، تشنگی سگ را درک کرد، و بهترین و مناسبترین نوع شکر برای آن موقع را، که سیراب نمودن آن حیوان نیازمند بود، به جا آورد.
۵) غلبه بر شیطان
با توجه به فرمایشات گهربار رسول اکرم (ص) شیاطین در ماه رمضان در غل و زنجیرند، همچنان که از ابو هریره (رضی الله عنه) روایت است که: رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:«إِذا جَاءَ رَمَضَانُ، فُتِّحَتْ أَبْوَابُ الجنَّهِ، وغُلِّقَت أَبْوَابُ النَّارِ، وصُفِّدتِ الشیاطِینُ» (متفقٌ علیه) چون رمضان آید، درهای بهشت باز شده و درهای دوزخ بسته شده و شیاطین به زنجیر کشیده می شوند. آثار به زنجیر کشیده شدن شیاطین در ماه رمضان به عیان مشاهده میگردد زیرا که در این ماه عبادات و کارهای نیکو و پرهیز از کارهای بد بیشتر از سایر ماههای سال انجام میگیرد. ناگفته نماند زنجیر شدن شیاطین به این معنی نیست که کاملاً از فعالیت و گمراه کردن انسانها باز میایستند بلکه به این معنی است فعالیت شیاطین برای گمراه نمودن انسانها کمتر میشود و ثواب و پاداش کردار نیک بیشتر میشود در نتیجه مثل آنست که شیاطین در غل و زنجیر باشند صد البته کسی که دستش در زنجیر با گردنش آویزان است میتواند با گفتار و نظردادن و بسیاری از کارهای دیگر فعالیت کند.
خداوند متعال شیاطین را زنجیر میکند تا مسلمانان بتوانند آنان را مغلوب کنند و نقاط ضعفشان را به دست آورند و بعد از آنکه از غل و زنجیر باز شدند، باز هم انسانها بتوانند با توجه به نقاط ضعفشان بر آنان غلبه کنند. کسی که توانسته یک ماه تمام بر یک حریف نیرومند غلبه کند و او را زمین بکوبد و اندامهای سالم او را بشکند، باید دیگر از او هراسی به دل راه ندهد و با روحیهای قوی به میدان مبارزهی او برود و او را دوباره شکست دهد.
۶) محافظت از زبان
در احادیث وراد شده که معاذ گفت یا رسول الله صلی الله علیه وسلم از عملی با خبرم کن که مرا به بهشت داخل نموده و از دوزخ دور کند! پیامبر (ص) او را راهنمایی میکند. سپس میفرماید: «ألا أُخْبِرُکَ بِمِلاکِ ذلکَ کله؟ قُلْتُ: بَلى یا رسُولَ اللَّهِ. فَأَخذَ بِلِسَانِهِ قالَ: کُفَّ علَیْکَ هذا قُلْتُ: یا رسُولَ اللَّهِ وإنَّا لمُؤَاخَذون بمَا نَتَکلَّمُ بِهِ؟ فقَال: ثَکِلتْکَ أُمُّکَ، وهَلْ یَکُبُّ النَّاسَ فی النَّارِ على وَجُوهِهِم إلا حصَائِدُ ألْسِنَتِهِمْ؟» (رواه الترمذی وقال: حدِیثٌ حسنٌ صحیحٌ) سپس فرمودند: آیا تو را از اساس تمام اینها آگاه کنم؟ گفتم: بله، ای رسول خدا! زبانش را گرفت و فرمودند: خود را از این حفظ کن، گفتم: ای رسول خدا! آیا مگر ما در برابر آنچه تکلم میکنیم، بازخواست میشویم؟ فرمودند: مادرت به عزایت بنشیند! مگر جز محصولات زبان، چیزی دیگر مردم را بر صورتهایشان به داخل آتش میاندازد؟!
با توجه به این حدیث شریف نبوی بزرگترین چیزی که انسان را به آتش دوزخ میاندازد محصولات زبان است. شخص روزهدار برای اینکه مرتکب گناه نشود و ثواب روزه و عباداتش کم نشود سعی میکند در حد توان زبان خود را محفوظ دارد. چون او به خوبی میداند که پیامبر(ص) فرموده است: «مَنْ لَمْ یَدعْ قَوْلَ الزُّورِ والعمَلَ بِهِ فلَیْسَ للَّهِ حَاجهٌ فی أَنْ یَدَعَ طَعامَهُ وشَرَابهُ» (رواه البخاری) یعنی«هرکس که دروغگویی و عمل به مقتضای آن را ترک نکند، خداوند نیازی ندارد که او خوردن و نوشیدن را ترک کند.» کسی که یک ماه بر این کردار نیک تمرین و ممارست نموده، نشانگر این است که میتواند در تمام سال زبانش را حفظ کند، چون همگی به خوبی میدانیم که تمرین کردن برای خوب یاد گرفتن است. اگر شخص روزهدار بعد از رمضان باز هم این تمرینها را ادامه دهد این کردارهای نیک به صفات اخلاقی تبدیل میشود.
۷) ملازمت نمازهای جماعت
انسان مسلمان در ماه رمضان سعی میکرد که نمازهایش را با جماعت اقامه کند نه تنها نمازهای واجب بلکه قسمتی از نمازهای سنت همچون نماز تراویح را نیز به جماعت اقامه میکرد. این همراهی کردن مسلمانان روحیهی اجتماعی بودن و احساس مسؤولیت کردن در قبال جامعه را در انسان میرویاند. این ارتباط دستهجمعی با خدا روحیهی کمک و تعاون در سایر کارهای نیک را نیز در انسان به وجود میآورد و بر این اساس کمک به فقرا و نیازمندان و صدقه و زکات و در سر لوحهی کار شخص روزهدار قرار دارد. و مسلمان نباید بگذارد که بعد از رمضان ریشهی این نهالی که در رمضان کاشته است، بخشکد.
۸) شببیداری و سحرخیزی
یکی دیگر از چیزهای که شخص روزهدار در رمضان بر آن تمرین کرد شببیداری و سحرخیزی بود، بر طبق سنت پیامبر بزرگترین نماز بعد از فرائض پنجگانه، قیام شب و صلاهاللیل میباشد همچنانکه میفرماید: أَفْضَلُ الصَّلَاهِ بَعْدَ الصَّلَاهِ الْمَکْتُوبَهِ الصَّلَاهُ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ صحیح مسلم – (۶ / ۶۴) بهترین و بالاترین نماز، نماز شخص در جز فریضه، نمازیست که در دل شب می گزارد.
و سحرخیزی و استغفار در موقع سحر در قرآن کریم مورد ستایش قرار گرفته است و به عنوان صفات متقین معرفی شده است همچنان که در سورهی ذاریات میفرماید: إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ آخِذِینَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَلِکَ مُحْسِنِینَ کَانُوا قَلِیلاً مِّنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ (ذاریات/ ۱۵-۱۹) پرهیزگاران در میان باغهای بهشت و چشمهساران خواهند بود. دریافت میدارند چیزهائی را که پروردگارشان بدیشان مرحمت فرموده باشد. چرا که آنان پیش از آن (در سرای جهان) از زمره نیکوکاران بودهاند. آنان اندکی از شب میخفتند. و در سحرگاهان درخواست آمرزش میکردند. در اموال و دارائیشان حقی و سهمی (جز زکات) برای گدایان و بینوایان تهیدست بود. و حتی موقع سحر به عنوان وقت نجات قوم لوط و موسی معرفی شده است همچنانکه میفرماید: إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ حَاصِباً إِلَّا آلَ لُوطٍ نَّجَّیْنَاهُم بِسَحَرٍ (قمر/۳۴) ما بر آنان تندبادی که ریگها را به حرکت در میآورد گماشتیم (و همگان را هلاک ساختیم) جز خاندان و پیروان لوط را که ما سحرگاهان ایشان را نجات دادیم (و از آن سرزمین بلازده رهائیشان بخشیدیم). انس (رض) از پیامبر (ص) روایت میکند که فرمود: “تَسَحَّرُوا فَإِنَّ فی السُّحُورِ بَرکَهً” متفقٌ علیه. “برای سحر بیدار شوید و سحری بخورید؛ زیرا در سحری خوردن، برکت است. شخص روزهدار در ماه رمضان به بهانهی سحری خوردن هم باشد یک ماه سحر خیزی را تمرین نموده وحتی در این قسمت از شب به نماز شب واستغفار هم تا حدودی اهمیت داده است، دوام بر این عادت بعد از ماه مبارک رمضان مایهی نجات انسان است.
۹) قناعت
در ماه رمضان شخص روزهدار به خوردن دو وعده غذا اکتفا مینمود واین کار روحیه قناعت را در کالبد انسان میدمد.
۱۰) تلاوت وتدبر در قرآن
در طول زندگی به خاطر مشکلات و کارهای روزمره شاید انسان مسلمان از قرآن و تلاوت آن دور شود امّا ماه رمضان این فرصت را برای ما ایجاد نمود که دوباره به قرآن رجوع کنیم و در حد توان خود آن را تلاوت و در آیاتش تدبر کنیم. اساساً چون ماه رمضان ماه نزول قرآن است تلاوت و تدبر در این ماه لذت ویژهای دارد. هم قرآن و هم رمضان نهال تقوی را در درون انسان میکارند و خداوند متعال به این نکته تصریح کرده است ودر مورد قرآن میفرماید: ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ (بقره/۲) این کتاب هیچ گمانی در آن نیست و راهنمای پرهیزگاران است. ودر مورد روزه رمضان میفرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (بقره/۱۸۳) ای کسانی که ایمان آوردهاید! بر شما روزه واجب شده است، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بودهاند واجب بوده است، تا باشد که پرهیزگار شوید. و در حدیث نبوی هم وارد شده است که هم قرآن و هم روزه برای اصحاب و یاران خود در روز قیامت شفاعت میکنند، عبدالله بن عمر (رضی الله عنهما) میگوید: پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: « الصیام والقرآن یشفعان للعبد، یقول الصیام: رب إنی منعته الطعام والشهوات بالنهار فشفعنی فیه، ویقول القرآن: منعته النوم باللیل فیشفعان ». (هذا حدیث صحیح على شرط مسلم، المستدرک على الصحیحین للحاکم -۵ / ۱۰۰) روزه و قرآن برای بنده شفاعت میکنند، روزه میگوید: پروردگارا من این بنده را در طول روز از طعام و آرزوهای شهوانی بازداشتم، پس شفاعت مرا درمورد او بپذیر و قرآن هم میگوید پروردگارا من این بنده را در طول شب از خوابیدن بازداشتم، پس شفاعت مرا در مورد او بپذیر، سپس شفاعت هر دو مورد قبول خداوند متعال واقع میشود. از ابو امامه (رضی الله عنه) روایت شده که گفت: از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که می فرمود « اقْرَؤُا القُرْآنَ فإِنَّهُ یَأْتی یَوْم القیامهِ شَفِیعاً لأصْحابِهِ » (رواه مسلم) یعنی قرآن را تلاوت کنید، زیرا قرآن در روز قیامت آمده و برای یارانش شفاعت می کند. مراد از یاران و رفقای قرآن کسانی هستند که قرآن را خوانده و بدان مشغول بوده و به اوامر و نواهی آن اهتمام ورزند. تلک عشره کامله
مطالبی که بیان شد حداقل تأثیر و حداقل نقشی است که ماه رمضان بر روح و روان ما مسلمانان بر جای گذاشته است. اگر ماه رمضان این تأثیرات را در ما داشته – که باید داشته باشد- سعی کنیم بعد از رمضان با استمرار بر عبادات و کارهای نیک نهالی را که در رمضان کاشتهایم روز به روز ولحظه به لحظه خوب آبیاری کنیم و نگذاریم شیاطین جن و انس ما را در درّهی هلاکتِ گناه و معصیت بیاندازند و ریشهی نو نهال ما را بخشکانند. زیرا که یکی از نشانههای قبولی عبادات وکارهای نیک انجام دادن کارهای نیک بعدی است ویکی از نشانهی عقوبت و سزای گناه انجام دادن گناه بعدی است.
در پایان به خود و شما خوانندهی گرامی سفارش میکنم که:
وَلاَ تَکُونُواْ کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّهٍ أَنکَاثاً؛ شما همانند آن زنی نباشید که رشته خود را بعد از تابیدن، از هم وا میکرد. (نحل /۹۲)
عبدالرحمن جعفری ـ سقز