سحر در زبان عربی به هر چیزی که علت آن پنهان و دقیق باشد، اطلاق میشود
ابن قدامه در تعریف سحر گفته است: «سحر عبارت است از گرهها و افسونهایی که جادوگر بر آنها میخواند یا مینویسد و یا عملی است که ساحر آن را انجام میدهد و بطور غیرمستقیم در بدن، قلب و یا عقل فرد جادو شده تأثیر میگذارد». ابن قدامه،المغنی(۸/۱۵۰)
جادو علمی است که از طریق یادگیری و مهارت پیدا کردن بدست میآید. خداوند متعال میفرماید:
﴿فَیَتَعَلَّمُونَ مِنۡهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِۦ بَیۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَزَوۡجِهِۦۚ﴾ [البقره: ۱۰۲].
«از آنان چیزهایی میآموزند که با آن میان مرد و همسرش جدایی میافکنند».
﴿إِنَّمَا صَنَعُواْ کَیۡدُ سَٰحِرٖۖ﴾ [طه: ۶۹].
«آنچه که انجام دادهاند، نیرنگ ساحر است».
و موسی به جادوگران گفت:
﴿مَا جِئۡتُم بِهِ ٱلسِّحۡرُۖ إِنَّ ٱللَّهَ سَیُبۡطِلُهُۥٓ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُصۡلِحُ عَمَلَ ٱلۡمُفۡسِدِینَ٨١﴾ [یونس: ۸۱].
«آنچه شما ارائه دادید، سحر است و حتماً خداوند آن را نابود و باطل خواهد کرد، خداوند کار مفسدان را شایسته نمیگرداند».
سحر در واقع با تحمل و رنج گفتار و کردار صورت میگیرد، در حالی که کرامت، عطا و بخششی از جانب خداوند است که هیچ نیازی به تحمل و رنج ندارد. معجزه نیز چنین است و به پیامبران و فرستادههای خدا داده میشود. مراجعه کن به: فتح الباری (۱۰/۲۲۳)
ابن حجر میگوید: «باید وضعیت کسی که کار خارق عادت را انجام میدهد، بررسی شود، اگر آن شخص پایبند شریعت بود و از گناهان کبیره دوری میکرد، کارش کرامت و در غیر این صورت جادو خواهد بود، زیرا این کار او یکی از انواع سحر مانند یاری کردن شیاطین نشأت میگیرد.
حقیقت سحر
«اهل سنت و جماعت بر این باورند که سحر، ثابت و دارای حقیقت است و اهل حل و عقد که اجماع با آنان منعقد میشود نیز چنین دیدگاهی دارند. با توافق اهل حل و عقد، فرومایگان معتزله و مخالفت آنان با حقیقت اعتباری ندارد» قرطبی، تفسیر قرطبی (۲/۴۶)
نووی گفته است: «ابوجعفر استرآبادی از یاران ما گفته است: سحر حقیقت ندارد، بلکه تخیّل است، ولی صحیح این است که سحر حقیقت و جمهور علما هم بر این نظرند و کتاب و احادیث صحیح بیانگر آن هستند». امام نووی، روضه الطالبین (۹/۳۴۶)
دلایل جمهور
۱- جمهور علما که معتقدند سحر و جادو واقعیت دارد، به دلایلی از کتاب وسنت استدلال کردهاند. چون اگر سحر واقعاً وجود نداشت در شریعت از آن نهی نمیشد و انجام دهندهی آن مورد تهدید قرار نمیگرفت و مجازاتهای دینی و اخروی برای انجام دهندگان آن در نظر گرفته نمیشد و از آن به خدا پناه برده نمیشد. خداوند متعال خبر داده است که سحر در زمان فرعون وجود داشته است. اکنون به بسیاری ازآیاتی که به این موضوع پرداختهاند اشاره خواهد شد.
۲- خداوند متعال میفرماید:
﴿وَلَٰکِنَّ ٱلشَّیَٰطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ ٱلنَّاسَ ٱلسِّحۡرَ وَمَآ أُنزِلَ عَلَى ٱلۡمَلَکَیۡنِ بِبَابِلَ هَٰرُوتَ وَمَٰرُوتَۚ وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنۡ أَحَدٍ حَتَّىٰ یَقُولَآ إِنَّمَا نَحۡنُ فِتۡنَهٞ فَلَا تَکۡفُرۡۖ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنۡهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِۦ بَیۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَزَوۡجِهِۦۚ وَمَا هُم بِضَآرِّینَ بِهِۦ مِنۡ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمۡ وَلَا یَنفَعُهُمۡۚ﴾ [البقره: ۱۰۲].
«و بلکه شیاطین کفر ورزیدهاند، به مردم سحر و آنچه در بابل بر دو فرشتهی هاروت و ماروت نازل گردیده بود میآموزند، و به هیچ کس چیزی نمیآموختند، مگر اینکه پیشاپیش به او میگفتند: ما وسیلهی آزمایش هستیم کافر نشو، از آنان چیزهایی میآموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی میافکندند در حالی که با این سحر خود نمیتوانند به کسی زیان برسانند مگر اینکه با اجازه و خواست خدا باشد. و آنان قسمتهایی را فرا میگرفتند که برایشان زیان داشت و بدیشان سودی نمیرساند».
خداوند متعال در این آیه خبر داده است که شیاطین سحر را به مردم میآموزند و مردم هم از آنان یاد میگیرند، اگر سحر حقیقت نداشته باشد پس شیاطین چه چیزی را به مردم میآموزند و مردم چه چیزی را یاد میگیرند؟
برای اثبات این موضوع همین کافی است که آیهی قرآن تصریح میکند که جادوگر با سحرش زن وشوهر را از یکدیگر جدا میکند و به مردم ضرر میرساند.
جمهور همچنین برای اثبات حقیقت داشتن سحر، به سحرکردن پیامبر ص استدلال کردهاند. چون در کتابهای حدیث آمده است که لبید بن اعصم یهودی پیامبر ص را سحر کرد تا جایی که به وی چنین وانمود میشد که کاری را انجام میدهد در حالی که کاری را انجام نمیداد، سپس خداوند آن حضرت را شفا داد و به او عافیت بخشید. قرطبی به این حدیث استدلال کرده و سپس گفته است: «در این حدیث این نکته هم آمده است که وقتی پیامبر خدا ص سحر زده شد، فرمود: «خداوند مرا شفا داد» و شفا عبارت است از برداشتن درد و بیماری، و این بیانگر این است که سحر حقیقت دارد. بنابراین حقیقت داشتن سحر قطعی است، چون خدا و پیامبرش ص به وجود و وقوع آن خبر دادهاند». قرطبی، تفسیر قرطبی (۱/۴۱)
جادو شدن از پیامبر صلی الله علیه و سلم
– حدیثی که در این مورد روایت شده است
خداوند پیامبران خود را با انواع بلاها آزمایش کرده و به این وسیله اجر و ثواب آنان را بیشتر و بزرگتر میکند. از جمله این آزمایشها آن بود که مردم پیامبر خود را تکذیب میکردند و آنها را آزار میدادند. برخی از پیامبران هم به بیماری دچار شدند. یکی از این آزمونهایی که پیامبرخدا ص به سبب آن آزار دید جادو شدن او بود. از حضرت عایشه ب وایت شده است: مردی از طایفهی بنوزریق (او فردی یهودی بود اما به علت پیمانی که با بنوزریق داشت منسوب به آن طایفه شد.) به نام لبید بن العصم پیامبر خدا ص را جادو کرد.
آن حضرت ص در اثر این سحر گمان میکرد کاری را انجام داده در حالی که آن را انجام نداده بود. روزی – یا شبی – که پیامبر خدا ص نزد من بود بسیار دعا کرد، سپس فرمود: ای عایشه! آیا احساس کردی که خداوند در آنچه که از او [در خواب] خواستم مرا راهنمایی کرد؟
دو مرد نزد من آمدند، یکی از آن دو بر بالای سر و دیگری کنار پایم نشستند، یکی از آن دو به دوستش گفت: درد این مرد چیست؟ گفت: جادو شده، گفت: چه کسی او را جادو کرده گفت: لبید بن العصم، گفت: در چه چیز؟ گفت: در شانه و مویی که بر اثر آن ریخته و در غشای جوانه خرمابنی، گفت: آن کجاست؟ گفت: در چاه ذروان. پیامبر خدا ص همراه جمعی از اصحاب بر سر آن چاه رفت و هنگام بازگشت فرمود: ای عایشه! آب آن مانند جوشانده حنا و سر شاخههای خرمایش چون سر شیاطین بود. بخاری در کتاب طب باب سحر روایت کرده، فتح الباری: (۱۰/۲۲۱، ۲۳۲، ۲۳۵) و مسلم: (۴/۱۷۲۰) ش: (۲۱۸۹)
ابن قدامه میگوید: «سحر حقیقت دارد. برخی از اقسام سحر موجب کشتن و برخی موجب بیمار شدن میشوند، برخی هم زن و مرد را از یکدیگر جدا میکند و یاسبب بوجود آمدن بغض و دشمنی میان آنان میشود و یا میان دو نفر دوستی و محبت ایجاد میکند. و این سخن شافعی است». ابن قدامه، المغنی(۸/۱۵۰)
«آنان با پلیدیهای مورد علاقهی شیطان ارتباط دارند و به حمامها و مکانهایی که شیطان در آن حضور مییابد پناه میبرند، و مارها و عقربها و زنبورها و گوش سگها را که همه پلید و از مظاهر فسق هستند میخورند، و ادرار و نجاستهایی مانند آن را که شیطان دوست میدارد میآشامند، و با سگها و موشها همنشین هستند و یا به زبالهدانها و جاهای نجس میروند یا به گورستان پناه میبرند، خصوصاً گورستان کفار اعم از یهود و نصارا و مشرکان، آنان شنیدن قرآن را نمیپسندند و از آن فرار میکنند و شنیدن آوازها و اشعار را بر آن ترجیح میدهند و خلاصه نزد آنان فرمان شیطان از کلام خدای رحمان مقدمتر است. مجموع فتاوی شیخ الاسلام (۱۱/۲۱۶)
حکم سحر
سحر جز با یاری شیطان و بندگی او در کردار و گفتار و خوردن چیزهای حرام و پلیدیها و مانند آن به انجام نمیرسد، و تمام این کارها کفر و شرک است. برای فرد مسلمان که به خدا و روز آخرت ایمان دارد هرگز جایز نیست که به جادوگری مبادرت ورزد. دلایل زیادی مبنی بر کافر بودن جادوگر وجود دارد از قبیل:
خداوند متعال میفرماید:
﴿وَمَا کَفَرَ سُلَیۡمَٰنُ وَلَٰکِنَّ ٱلشَّیَٰطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ ٱلنَّاسَ ٱلسِّحۡرَ﴾ [البقره: ۱۰۲].
«سلیمان هرگز کفر نورزیده است بلکه شیاطین کفر ورزیدهاند زیرا به مردم جادو میآموزند».
ابن قدامه میگوید: «آموختن و یاد دادن سحر و جادو حرام است و در این باره هیج اختلافی میان علما وجود ندارد».
امام نووی/ میگوید: «یاد گرفتن سحر و جادو بنا به قول صحیح حرام است». المجموع: (۱/۷)
تلخیص ، ترجمه و گردآوری: عبدالمجید پاشایی
ادامه دارد