یاوه گویی های خاورشناسان در باره محمد(ص)
ازدواج های پیامبر به منظور پسردارشدن؛ آری یا خیر؟
شبهه دوم: محمد در جستوجوی پسر
بررسی دیدگاه مستشرقان درباره ازدواج پیامبر اکرم (ص)با زینب*
برخی از مستشرقان و مبلغان مسیحی میگویند دلیل ازدواجهای محمد این بوده است که ایشان فرزند پسر داشته باشد! نویسندگان غربی رویکرد پیامبر اسلام را در مورد ازدواجهای متعدد، تلاش برای پسردار شدن تفسیر و تحلیل کردهاند!
ماکسیم رادیسون میگوید: … اعراب و همچنین اقوام سامی از نداشتن فرزند ذکوری (پسر) که وارث آنها بشود، بسیار رنج میبردند تا جایی که چنین شخصی را «ابتر» مینامیدند که تقریباً معنای «ناقص» میدهد. محمد از این ناراحتی به شدّت رنج میبرد؛ زیرا خدیجه نتوانسته بود فرزندی ذکور برایش بیاورد (انصاری، کوروش بزرگ و محمدJ بن عبدالله، بیتا: ۲۷۸-۲۷۹).
جان دیون پورت در خصوص چندهمسری پیامبر اسلام ضمن ردّ نظریه لذّتگرایی و شهوترانی، احتمال میدهد که تعدد همسران ناشی از میل به پسردار شدن است. او مینویسد: … آیا نمیتوان در مورد تعدد زوجات پیامبر اسلام بیشتر بر این احتمال تکیه کرد که محمد زنهای متعددی را که در دوران اواخر زندگیش اتخاذ نمود، ناشی از این میل و رغبت بوده است که پسری داشته باشد (دیون پورت، عذر تقصیر به پیشگاه محمدJ و قرآن، ۵۲).
بررسی و نقد
جان دیون پورت برخلاف دیگر خاورشناسان هدف از ازدواجهای پیامبر اسلام را به شهوترانی و زنبارگی متهم نکرده، بلکه کوشیده است حضرت را از آنها تبرئه نماید و تلاش ایشان را برای دستیابی به فرزند پسر اعلام نماید، لیکن این دیدگاه، از حقیقت دور است و نمیتوان آن را پذیرفت و در نقد این سخن باید به چند نکته اشاره کرد:
- یک محقق در تحلیل تاریخی نمیتواند تنها با احتمال، یک حادثه را تحلیل کند، بلکه باید مستند و مستدل تحلیل کند، این سخن جان دیون پورت درباره انگیزه تعدد زوجات پیامبر اسلام تنها احتمال و ادعایی است که هیچ شاهد صدقی به حمایت از آن بر نمیخیزد.
- نه تنها این احتمال شاهد صدقی ندارد، بلکه شواهدی بر نادرستی آن دلالت محکمی دارد. پیامبر اسلام با فرهنگ جاهلی مبارزه کرد و با تمام وجود و تمام امکانات کوشید تا فرهنگ بیارزش شمردن دختران و زنان را باطل کند؛ لذا با زنده به گوری دختران مبارزه کرد، به زنان شخصیت داد، در راه تعالی و تقرب به خداوند سبحان تنها معیار برتری و تفاوت میان آن دو را تقوا قرار داد و بر خلاف آنانکه میپنداشتند نسل آنان تنها از طریق پسر است، آن حضرت فرزندان دخترش فاطمه را فرزندان خود خواند و دست یگانه دخترش را میبوسید.
همه این امور، شواهد گویایی است که آن حضرت به جهت پسریابی به ازدواجهای متعدد روی نیاورد.
- برخی از زنان آن حضرت در سنین پیری به همسری پیامبر درآمدند که در این سن و سال انتظار تولد فرزند از آنان وجود نداشت؛ مانند امّ سلمه که هنگام خواستگاری گفت: «در سنی قرار دارم که مردان رغبت نمیکنند با من ازدواج کنند یا ازدواج پیامبر با میمونه که بنا به نقل ابن حجر عسقلانی، در هنگام ازدواج با آن حضرتJپنجاه و یک سال داشت (ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ۱۳۲۸: ۴/۳۹۸).
- برخی از زنان پیامبر پیش از ازدواج با آن حضرت، کنیز آن حضرت بودند. اگر هدف پیامبر اسلام پسردار شدن بود، این کار از طریق رابطه زناشویی با کنیز، ممکن، مشروع و قانونی بود؛ در حالی که پیامبر ابتدا آنان را آزاد و سپس با درخواست آنان با آنها ازدواج کرد. از اینجا معلوم میشود که آن حضرت با هدف دیگری ازدواج کرد نه با هدف پسردار شدن؛ چرا که این امر با ملکِ یمین (کنیز) نیز مقدور بود.
- اگر پیامبر اسلام در صدد جستوجوی فرزندِ پسر بود، چرا به این کار در اوایل زندگیش نپرداخت؟ وقتی که با حضرت خدیجه بیست و پنج سال زندگی مشترک داشت، چرا به جستوجوی پسر نبود و برای این منظور، همسری دیگر اختیار نکرد.
- اگر پیامبر اسلام با هدف پسردار شدن به ازدواجهای متعدد رو آورده بود، میبایست در همان زمانی که پسرش را از دست داده بود، به این کار اقدام میکرد. چرا این کار را در اواخر عمر دنبال کرد؟
شبهه سوم: تعدد زوجات پیامبر اسلام و تجرّد حضرت عیسی
جامعه مسیحیت و کلیسا بر تجرّد و عزوبت به عنوان آرمانی والا به خصوص از آن جهت که حضرت عیسی ازدواج نکرد، تأکید میورزند. راهبها، راهبهها و کشیشان مذهب کاتولیک نذر میکنند که همیشه مجرد، دوشیزه و بیهمسر بمانند و میگویند: اگر انسان بتواند با غریزه جنسی مبارزه کند و به ازدواج تن ندهد و رهبانیت را برگزیند، بسیار ارزشمند است. از نگاه آنان کمال انسان با عزوبت و ازدواج نکردن گره خورده است و اگر فردی بخواهد به مقامات عالی معنوی و روحانی نایل گردد، از جمله اسقف یا پاپ شود، میبایست ازدواج نکند و همسری نداشته باشد. پولس رسول که دومین مؤسس جامعه مسیحیت و پایهگذار کلیساست، میگوید: «مؤمنان عیسوی را از زن و مرد شایسته است که به تجرد و تفرد زندگی کنند و دوشیزه و بیهمسر بمانند» (بیناس، تاریخ جامع ادیان، ۱۳۷۳: ۶۳۹).
به همین دلیل، برخی از مستشرقان و مسیحیان در طعن بر پیامبر اسلام بین آن حضرت و حضرت عیسی چنین مقایسه میکنند که حضرت عیسی مجرد زیست و ازدواج نکرد، بر خلاف پیامبر شما که در مسائل جنسی و شهوانی افراط کرده است!
بررسی و نقد
- عزوبت و ازدواج نکردن با نظام خلقت سازگاری ندارد؛ لذا اسلام از آن نهی کرده است. از نظر اسلام، ازدواج نه تنها ضد ارزش و فرایندی دنیاگرایانه نیست، بلکه ارزشمند است و از سازندگی و اهمیت ویژهای برخوردار است.
- حضرت مسیح در سه سالی که مبعوث به رسالت بود، تنها برای اعلان خبر از ملکوت سماوات و رفع برخی از تحریفات یهودیان بر بنی اسرائیل فرستاده شد.
البته طبق گواهی تاریخ، حضرت عییسی هرگز ازدواج نکرد،[۱] اما این هرگز به سببِ مخالفت او با این امر نبود، بلکه عمر کوتاه مسیح به اضافه اشتغال مداوم او به سفرهای تبلیغی به نقاط مختلف جهان به او اجازه این امر را نداد. حضرت عیسی چون در زمانی بود که یهودیان بیش از اندازه اهل دنیا و دنیاپرستی شده بودند، برای مبارزه با افزونطلبیها و دنیازدگیها، به سیر و سیاحت و هدایت مردم پرداخت و فرصت پیدا نکرد ازدواج کند. شاید همین عامل باعث شده است که این پیامبر الهی در آن زمان از تشکیل خانواده سرباز زند.
- از آنجا که پیامبر اسلامJ برخلاف حضرت عیسی مأمور به تشکیل حکومت در سطح گسترده بود، ازدواجهای متعدد ایشان طبق اقتضائات و مصالح بوده است.
- پیامبر اسلام دینی جهانی داشته و لذا تعلیماتش جهانی بوده است و اینگونه تعلیمات با عزوبت و ازدواج نکردن سازگاری ندارد.
- اگر حضرت عیسی مبادرت به زناشویی نکرد یا دستور الهی بوده یا مصلحتی در کار بوده است؛ به همین دلیل، پیروانش عمل او را تعقیب نکردند. ازدواج کردن امری واجب نیست، اگرچه کار پسندیدهای است ولی تشخیص این مطلب نیز با خود حضرت عیسی به عنوان پیامبر الهی بود.
ازدواج کردن با نظام طبیعت و فطرت مطابقت دارد. از فحشا و فساد جلوگیری میکند، و به طور مسلم، هیچ قانونی در موضوع ازدواج با اندازه قانون اسلام جامع و کامل نیست.
نتیجه
- بسیاری از مفسران و قرآنپژوهان، ضمن بررسی و نقد روایات تفسیری، به برساخته و اسرائیلی بودن روایات ذیل داستان ازدواج پیامبر اکرم با زینب تصریح کردهاند (برای مطالعه بیشتر، ر.ک: دیاری، پژوهشی در باب اسرائیلیات در تفاسیر قرآن، ۱۳۸۳: ۳۱۵-۳۲۲)، برخی از جمله علی بن نایف شحود، ریشه این افسانه را در بین راهبان، یوحنای دمشقی میداند (علی بن نایف الشحود، المفصل فی الرد على شبهات أعداء الإسلام، ۱۰/۲۹۰؛ ذهبی، الاسرائیلیات فی التفسیر و الحدیث، ۱۴۰۵: ۲۱؛ به نقل از: محمد ابوزهره، مجله لواء الاسلام، ۸/۵۰۲).
- بدون کوچکترین تردید میتوان فهمید که همسرگزینیهای پیامبر جنبه ارضای غرایز نفسانی و خوشگذرانی نداشته است؛ زیرا اگر پیامبر در پی ارضای غرایز نفسانی بود، میباید در سنین جوانی به این کار مبادرت میکرد، در حالی که ایشان تا سن بیست و پنج سالگی همسری انتخاب نکرد. پس از آن نیز با زنی که در گذشته دوبار شوهر کرده بود و از آن دو فرزندانی داشت و پانزده سال از وی بزرگتر بود، ازدواج کرد و تا آخرین لحظه عمر این همسر که حدود بیست و پنج سال با وی زندگی نمود، بدون آنکه با زن دیگری رابطه زناشویی برقرار سازد، تا سن پنجاه و سه سالگی، جز یک همسر نداشت.
- داستان تعدد زوجات پیغمبر را نمیتوان بر زندوستی و شیفتگی آن حضرت نسبت به جنس زن حمل نمود؛ چه آنکه برنامه ازدواج آن حضرت در آغاز زندگی که تنها به خدیجه اکتفا نمود و همچنین در پایان زندگی که اصولاً ازدواج بر او حرام شد، با بهتان زندوستی آن حضرت منافات دارد. برخی از زنان آن حضرت در سنین پیری به همسری رسول خدا درآمدند که انتظار تولد فرزند از آنان وجود نداشت؛ بنابر این، تعدد زوجات وی نمیتواند با انگیزه پسریابی باشد!
- بر اساسِ صراحت آیات قرآنی، رسول خدا به دستور خداوند سبحان با زینب بنت جحش، همسر مطلقه زید بن حارثه، پسر خوانده خود، ازدواج کرد. از جمله فواید این ازدواج این است که دو حکم و سنت جاهلی را باطل کرد: یکی حرمت ازدواج با همسر مطلقه پسرخوانده و دیگری سنت زشت شمردن ازدواج با همسر مطلقه یک غلام آزاد شده.
- تجرّد حضرت عیسی هرگز به سببِ مخالفت او با امر ازدواج نبود، بلکه عمر کوتاه حضرت مسیح به اضافه اشتغال مداوم او به سفرهای تبلیغی به نقاط مختلف جهان به او اجازه این امر را نداد.
- رسول خدا با قبایل انصار و مسلمانان مدینه که روگردانی از حمایت پیامبر در مورد آنان مطرح نبود، پیوند زناشویی برقرار نساخت. پیامبر اکرم ام حبیبه را به ازدواج خود درآورد تا بدین ترتیب داماد ابوسفیان، یعنی دشمن اصلی خود شده، از دشمنی قریش نسبت به خود بکاهد. در نتیجه این وصلت، پیامبر با خاندان بنیامیه و هند زن ابوسفیان و سایر دشمنان خونین خود، جنبه فامیلی و خویشاوندی پیدا کرد؛ چه ام حبیبه، عاملی بسیار مؤثّر برای تبلیغ اسلام در خانوادههای مکه بود.
منابع
*(ر. ک: گوستاولوبون، تمدن اسلام و عرب، ۱۳۳۴: ۱۲۰-۱۲۱؛ حدیدى، اسلام از نظر ولتر، ۱۳۷۴: ۶۲) (Watt, Muhammad at Medina, 330-331; Encyclopedia of the Quran, 5/506-521; Leaman, The Quran: an Encyclopedia, 637; Lecker, “Zayd B. Haritha”. Encyclopaedia of Islam 11/475)
- ابن ابی جمهور، احسایی (۱۹۸۳م)، عوالی اللئالی العزیزیه فی الاحادیث الدّینیه، تحقیق السیدالمرعشی والشیخ مجتبی العراقی، قم، سید الشهداء.
- ابن ابی عاصم، ضحاک (۱۴۱۱ق)، الاحاد والمثانی، تحقیق باسم فیصل احمد الجوابره، ریاض، دار الدرایه.
- ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی (۱۳۲۸ق)، الاصابه فی تمییز الصحابه، المدینه المنوره.
- ابن سعد، محمد بن سعد (۱۳۸۸ق)، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر.
- ابن کثیر، اسماعیل بن عمرو (۱۴۱۹ق)، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دار الکتب العلمیه، منشورات محمدعلى بیضون.
- ألمعی، زاهد عواض (۱۴۰۳ق)، مع المفسرین و المستشرقین فی زواج النبیJ بزینب بنت جحش، الریاض، الجامعه الاسلامیه، چاپ چهارم.
- انصاری، مسعود (بیتا)، کوروش بزرگ و محمد بن عبدالله، بیجا.
- بلاغی، محمد جواد (بیتا)، الهدی الی دین المصطفی، ترجمه سید احمد صفائی، انتشارات آفاق.
- ثواقب، جهانبخش (۱۳۹۲ش)، نگرشی تاریخی بر رویارویی غرب با اسلام، قم، بوستان کتاب.
- بیناس، جان (۱۳۷۳ش)، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
- دیون پورت، جان (۱۳۸۸ش)، عذر تقصیر به پیشگاه محمدJ و قرآن، ترجمه سید غلامرضا سعیدی، تهران، اطلاعات.
- حارث، عبدالغفّار (۱۴۰۸ق)، السیده زینب بنت جحش الشریفه الحسناء، بیروت، دارالجیل ـ دارالحارث.
- حدیدی، جواد (۱۳۷۴ش)، اسلام از نظر ولتر، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ پنجم.
- حرّ عاملی، محمد بن حسن (۱۴۱۳ق)، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، بیروت، موسسه آل البیتA لاحیا التراث.
- حقّی بروسوی، اسماعیل (بیتا)، تفسیر روح البیان، بیروت، دار الفکر.
- دیاری بیدگلی، محمدتقی (۱۳۸۳ش)، پژوهشی در باب اسرائیلیات در تفاسیر قرآن، تهران، دفتر پژوهش و نشر سهروردی، چاپ دوم.
- ذهبی، محمد حسین (۱۴۰۵ق)، الاسرائیلیات فی التفسیر و الحدیث، دمشق، لجنه النشر فی دار الایمان، چاپ دوم.
- رازی، ابوالفتوح (۱۴۰۸ق)، روض الجنان و روح الجنان فى تفسیرالقرآن، مشهد، بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوی.
- رضایی اصفهانی، محمد علی و جمعی از فضلای حوزه و دانشگاه (۱۳۸۳ش)، ترجمه قرآن کریم، موسسه فرهنگی دارالذکر.
- رسولی محلاتی (۱۳۸۹ش)، زندگانى حضرت محمدJ، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
- سبحانی، جعفر (۱۳۶۳ش)، فروغ ابدیت، قم، دانش اسلامی.
- صبحی صالح (بیتا)، نهج البلاغه، قم، دارالهجره.
- صدوق، محمد بن علی بن بابویه (۱۴۱۳ق)، من لایحضر الفقیه، قم، جامعه مدرسین.
- طباطبایی، محمد حسین (۱۴۱۷ق)، تفسیر المیزان، مترجم محمد باقر موسوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
- طبرسی، فضل بن حسن (۱۳۶۰ش)، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، تهران، فراهانی.
- طوسی، محمد بن حسن (بیتا)، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العرب.
- طیب، سید عبدالحسین (۱۳۷۸ش)، تفسیر اطیب البیان، تهران، اسلام، چاپ دوم.
- عاشوری لنگرودی، حسن (۱۳۸۶ش)، همسران پیامبرJ پرسشها و پاسخها (۴)، تهران، هستی نما.
- علی بن نایف الشحود، المفصل فی الرد على شبهات أعداء الإسلام، (نرم افزار الشامله).
- گوستاولوبون فرانسوی (۱۳۳۴ش)، تمدن اسلام و عرب، ترجمه سید محمدتقی فخر داعی گیلانی، مطبوعات علی اکبر علمی، چاپ چهارم.
- محقق، محمد باقر (۱۳۶۱ش)، نمونه بینات در شأن نزول آیات، تهران، اسلام.
- مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۶۱ش)، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب اسلامیه، چاپ هفتم.
- هیکل، محمد حسنین (بیتا)، حیاه محمدJ، قاهره، مطبعه السنه المحمدیه، چاپ سیزدهم.
- مطهری، مرتضی (۱۳۷۳ش)، مساله حجاب، تهران، صدرا، چاپ دوم.
- مجلسی، محمدباقر (۱۴۰۴ق)، بحارالانوار، بیروت، انتشارات مؤسسه الوفاء، الطبعه الرابعه.
- نیشابوری، مسلم بن الحجاج (بیتا)، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر.
- حسنین هیکل، حیاه محمدJ، بیتا: ۳۲۰-۳۲۵).
- Encyclopedia of the Quran.
- Lecker, M (2002). “Zayd B. Haritha”. Encyclopaedia of Islam 11 (2nd ed. ). Brill Academic Publishers.
- Oliver Leaman, The Quran: an Encyclopedia.
نویسنده : محمدتقی دیاری بیدگلی** و یالچین علیاف*
برای مطالعه بخش نخست این مطلب اینجا را کلیک کن