اندیشهشبهات

فوبیای تجرد در میان دختران، دلایل و آسیبهای آن

فوبیای تجرد در میان دختران

نویسنده: ژیلا مرادپور

این روزها دختران مجردی که ترس و هراس از تجرد و نداشتن زمینه ازدواج عامل آمدنشان نزد مشاور شده است در دفاتر مشاوره روز به روز بیشتر می شود.
به تعبیری می توان گفت خیلی از آنان فوبیای تجرد دارند یعنی نسبت به مجرد ماندن ترس شدید و بیمارگونه یافته اند.
عاملش چیست؟!
اینکه سن ازدواج بطور کلی در کشورمان رو به افزایش است و عواملی از جمله نابسامانی اقتصادی و گرانی و توقعات بالای خانواده ها و سخت گرفتن ازدواج و نبودن شغل و… از عوامل جامعه شناسی آن است بماند واینکه از طرف دیگر علاوه بر این عوامل فقر فرهنگی یا نگاه اجتماعی مسموم تزریق شده به ذهن دخترانمان از کودکی تا بزرگسالی هم عامل مهم دیگر در بزرگ شدن این معضل است خود بماند.!
دختران ایرانی از این نگاه ناسالم اجتماعی بسیار آسیب دیده اند.

نگاهی که بیشتر سنتی است تا دینی!

چون در دین اسلام ازدواج به خودی خود ارزش نیست بلکه ازدواج اولا در اصل مستحب است و حالت استحبابش مشروط به داشتن نیاز به آن وتوانایی برآوردن مسوولیت آن است و اگر شخصی نیاز به آن نداشت و یا توانایی اجرای مسوولیتش را نداشت دیگر مستحب نیست بلکه می تواند بسته به مورد ، مکروه یاحرام یا مباح شود.
مثلا فقها ازدواج کسی که نیاز جنسی ندارد و توان مالیش را هم ندارد ازدواجی مکروه می دانند و یا ازدواج مجدد مردی که نمی تواند عدالت را رعایت کند و نیاز به تجدید ازدواج و ضرورت آن ندارد را حرام می دانند.
آری اسلام چنین معقولانه به ازدواج می نگرد نه آرمان گرایانه و مطلق!

اما متاسفانه در نگاه سنتی به جوانان از کودکی چنان تزریق می شود که ازدواج هدف و آرمان هر انسانی است و بدون آن ارزشی ندارد خصوصا این تزریق مسموم در دخترانمان آسیبش بسیار زیادتر است تا حدی که چون دختر مطلوب است نه طالب و خودش نمی تواند بخاطر عرف جامعه که آن هم ایراد دارد به خواستگاری برود همین نگاه اورا بیشتر دچار نگرانی بابت تجرد می کند و هرچه سنش بالاتر می رود انتخابش در ازدواج غیر معقولتر می گردد و ترس از مجرد ماندن یکی از مهم ترین عوامل این انتخابهای نامناسب است.
متاسفانه جوامع امروزی نسبت به ازدواج یا نگاه افراطی یا تفریطی دارند.
نه ارزش گذاری برای تجرد و ترجیح آن بر ازدواج نگاه درستی از نظر روانشناسی و جامعه شناسی و ادیان است و نه ارزش انگاری ازدواج صرف!
بلکه ازدواج خوب و موفق و مناسب ارزش است نه صرف ازدواج یا صرف تجرد و تجردی که فرد بتواند شکوفا شود و برای خود و جامعه مفید باشد بهتر از تاهلی است که فرد را سربار خانواده و جامعه کند و به خود فرد و جامعه آسیب جدی برساند.

این حرف که نباید با عادی جلوه دادن مجرد ماندن آن را به ارزشی نهادینه شده تبدیل کرد حرف درستی است چون همانطور که خود ازدواج به تنهایی ارزش نیست تجرد هم قطعا ارزش نیست خصوصا که آسیبهایی هم به فرد و جامعه وارد می کند، اما وقتی بخاطر عزت نفس بسیار پایین، دختران جامعه مان حاضر شوند به هر قیمت تن به ازدواج حتی با بدترین شرایطش مانند ازدواج با انسان معتاد و هرزه و… دهند چون ازدواج را تنها راه خوشبختی بدانند، باید این نگاه را تعدیل و واقع بین کرد.
امروزه دفاتر مشاوره پر از مراجعان دختری است که فوبیای تجرد دارند حتی تعداد زیادی از آنها زیر ۳۰ سال سن دارند و هنوز به سن تجرد قطعی که بالاتر از ۳۷ و۳۸ سال است نرسیده اند!
جامعه نگاه غلطی را از کودکی در ذهن دخترانمان تزریق می کند که به شناخت اشتباهی از خود و محیط اطرافشان میرسند و آن این است که جهت ارزشمند شدن و رسیدن به خواسته ها و رشد استعدادهایشان، ازدواج تنها راه است لذا دختر به هر دری میزند تا ازدواج کند و خصوصا این روزها که توقعات هم بالا رفته و گرانی ونابسامانی اقتصادی هم دست به دست آن داده تا ازدواج سخت شود از طرف دیگر ملاکهای انتخاب همسر در آقایان مشکلات جدی به بار آورده همگی باعث ایجاد هراس و فوبیا در دختران نسبت به آینده شان شده است. تا جایی که خیلی از دخترانی که جهت مشاوره می آیند از ترس اینکه نکند مجرد بمانند در سن زیر ۳۰ سال هم می خواهند بدترین نوع ازدواج را بپذیرند و یا حتی حالت تاسف برانگیزترش اینکه مواردی هم دختر حاضر است زندگی زنان دیگر را بهم بزند تا بتواند ازدواج کند بدون توجه به عواقب کارش و…

همه اینها به ضعف شدید عزت نفس دخترانمان برمی گردد. و آرمانی نشان دادن ازدواج و وابسته کردن ارزش یک دختر به ازدواج در جامعه وعرف عامل اصلیش است یعنی شناخت ناسالم از این موضوع دارند.
درست نیست نگاه واقع بینانه اسلام را به ازدواج نادیده بگیریم و آن نگاه سنتی اشتباه ‌که ازدواج را معیار ارزشمندی می کند ترویج دهیم که نتیجه اش بشود انسانهای مجرد خصوصا دختران با عزت نفس بسیار پایین که در جامعه مشکل ساز شوند در حالی که می توانند بدون ازدواج هم استعدادهایشان را بیابند و به عزت نفس برسند و مفید باشند.

در اسلام ازدواج یک ارزش وابسته به کیفیت خوبش است به همین دلیل وقتی زنی پیش رسول الله برای مشورت در مورد ازدواج با یکی از دو خواستگارش می رود، پیامبر به او می گوید فلانی فقیر است و اون یکی دست بزن دارد حال خود دانی! . یعنی پیامبر واقعیت را به زن می گوید تا بداند ازدواج با هر کدام از خواستگارهایش چه مشکلی را سرراهش می گذارد و این راهنمایی اش بابت این است که زن قرار نیست به هر قیمتی ازدواج کند.
پس ازدواج نکردن با افراد نامناسب خود ارزش است و آنچه ارزش نیست نداشتن قصد ازدواج بی دلیل موجه است.
اینکه به دخترانمان می گوییم قدر خود را بدانید و به هرقیمتی تن به ازدواجهای نامناسب ندهید به معنای جاانداختن فرهنگ تجرد نیست بلکه هدف برگرداندن عزت پایمال شده دخترانمان در جامعه است. و این نوعی شناخت درمانی و اصلاح بینش است.
متاسفانه کسی که در کار مشاوره است از نزدیک تاثیردردناک این فرهنگ بیمار را در دختران می بیند و زجر می کشد.
به راستی دخترانمان در ایران از این جهت آسیب دیده اند.

دختری که عزت نفس دارد حاضر نمیشود تن به هر ازدواجی دهد و حتی اگر خواستگارش تمام شرایط ایده آلش را داشته باشد اما خود دختر بداند این نوع ازدواج سبب آسیب دیدن افراد دیگر می شود بی سر و صدا از چنین موقعیتی دور می شود و تن به این ازدواج نمی دهد حتی اگر خواستگار مصر باشد. اما اگر دختری عزت نفسش تضعیف شود و در جامعه یا خانواده مدام ارزشش منوط به ازدواج جلوه داده شود در آینده انسانی می شود که تن به بدترین ازدواجها خواهد داد و حتی اگر با ازدواجش زندگی چند نفر را بهم بزند برایش مهم نیست. و غالب اینگونه ازدواجها نه تنها مشکل خود دختر را حل نمی کند بلکه خود عامل آسیب جدی به روح وروان و خودباوری و جایگاه دختر و نیز آسیب جدی به افراد دیگر و جامعه می شود.

پس بهتر است فرهنگ اسلامی واقعی در باب ازدواج را جابیندازیم اینکه ازدواج خوب و مناسب، خوب است نه صرف ازدواج به هر کیفیتی! ویادمان باشد در اسلام ۵ نوع ازدواج واجب، مستحب، مباح، حرام و مکروه داریم واسلام دو نوع حرام و مکروه را تجویز نمی کند یا پسندیده نمی داند.

با آرزوی موفقیت جوانمانمان در انتخاب همسر و ازدواج مناسب و تعالی بخش

ژیلا مرادپور ۲۳ آذر ۹۸

نمایش بیشتر

ژیلا مراد پور

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا