“نمی دانم” هنر دانشمندان ربانی
عبدالقادر عباسیان
یک مرد ـ به نمایندگی از طرف مردم اسپانیا جهت پرسش مسائل فقهی ـ به حضور امام مالک شرفیاب میشود و چهل و هشت سوال از مسائل فقهی را از آن امام میپرسد…
امام مالک به شانزده سوال جواب میدهد و در مورد سی و دو سوال دیگر میگوید: نمی دانم !!!
این در حالی است که امام عالم به این مسائل هم بود!!!
آن مرد با تعجب به امام مالک گفت: همچنانکه مستحضرید من از اندلس آمدەام و متحمل این همه رنج و مشقت سفر شدەام و راه دوری را پیمودەام تا پاسخ صحیح سوالات را از محضر شما دریافت کنم؛ ولی شما در پاسخ بیشتر سوالات میگویی نمی دانم !! آیا این منصفانه است؟!
حالا من که به اسپانیا بر گشتم به مردم چه بگویم!؟ امام مالک فرمود: به آنها بگو که پیش مالک بن انس رفتم و متوجه شدم که او از علم و دانش بهرەای نبرده است!
این داستان در بحث ویژگیهای ممتاز امام مالک بحث شده است… راویان این قصه میگویند: ار خصال نیک امام مالک این بود که هر گاه در مورد موضوعی که امام از آن اطلاع کامل نداشت سوال میپرسیدند، در جواب آنها میگفت: نمیدانم!
این ویژگی امام مالک به عنوان یک مجتهد و فقیه یک آموزه فقهی را به ما میآموزد و آن این است که در پاسخ به مسائل فقهی و فتوا عجله نکنیم و با تدبر عمیق و تحقیق و تفحص به ارائه فتوا بپردازیم تا إنشاءَالله به اجر و پاداش دست یابیم.
تهیه و ترجمه :عبدالقادر عباسیان ـ پیرانشهر
سلام
درحالی که امام مالک ب حق معترف به ندانستن پاسخ بعضی بوده شایسته نیست نویسنده این متن جمله «این در حالی است که امام عالم به این مسائل هم بود!!! » ذکر شود
رضی الله عنه
الله تعالی به شما خیر دهد