اندوهگین ترین روز بر مسلمانان ؛ روز وفات رسول الله(ص)
ابوبکر صدیق در واکنش به عکس العمل ناباورانه اصحاب فرمود : منْ کان محمدا فان محمدا قد مات و من کان یعبدُ اللهَ فإنَّ الله حیٌ لا یموت
حکمت خداوند چنین مقتضی بوده که مرگ برای تمام افراد جامعه امری عمومی باشد ؛ هراندازه اشخاص از درجهی قرب الی الله برخوردار باشند باید طعم مرگ را بچشند؛ تا مردم درک کنند اگر قرار است کسی از مرگ نجات یابد آن شخص کسی نیست جز سید البشر و افضل الخلق حضرت محمد (ص) ولی آن حضرت هم مشمول این قانون همه گیر الهی است.
خداوند فرموده است :{ کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهُ الْمَوْتِ }(ال عمران ۱۸۵) و{إِنَّکَ مَیِّتٌ وَإِنَّهُم مَّیِّتُونَ} (زمر ۳۰) قرطبی در تفسیر خود چنین آورده :در این آیه خداوند خطاب به پیامبرش او را از مرگ خو و پیامبران قبلی آگاه کرده است.
ابن کثیر گفته: ابوبکر صدیق هنگام وفات پیامبر (ص) به این آیهها استدلال نمود تا مردم واقعیت وفات پیامبر (ص) را درک کنند ؛ همچنین به این آیه {وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِکُمْ ۚ وَمَن یَنقَلِبْ عَلَىٰ عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللَّـهَ شَیْئًا ۗ وَسَیَجْزِی اللَّـهُ الشَّاکِرِینَ }(ال عمران ۱۴۴) و محمد جز فرستادهاى که پیش از او [هم] پیامبرانى [آمده و] گذشتند نیست آیا اگر او بمیرد یا کشته شود از عقیده خود برمىگردید و هر کس از عقیده خود بازگردد هرگز هیچ زیانى به خدا نمىرساند و به زودى خداوند سپاسگزاران را پاداش مىدهد(۱۴۴)
پیامبر (ص)در روز دوازدهم ماه ربیعالاول سال یازدهم هجری وفات نمودند .
عجب روز تیره وتاری روزی که تا به حال دیده نشده است! چنانچه روز تولد پیامبر (ص) شادترین روزی بود که خورشید در آن طلوع کرده بود روز وفات پیامبر (ص) نیز برای مسلمانان و برای جامعه بشری مصیبتی بزرگ و عظیمی بود.
انس میگوید: هرگز روزی را نیکوتر و روشنتر از آن روزی ندیدم که در آن روز پیامبر (ص) بر ما وارد شدند و نیز هیچ روزی را ناخوشایندتر و تاریکتر از آن روزی که پیامبر (ص) در آن روز وفات یافتند نیافتم!
ابو ذویب الهذیلی میگویند: هنگامیکه وارد مدینه شدم اهل مدینه گریان بودند همانند حاجیانی که احرام بسته اند و همچنین فریاد لبیک اللهم را میشنیدم گفتم: چه شده گفتند: رسول خدا(ص) وفات نموده است!
اصحاب رسول الله به دلیل فوت پیامبر(ص) بهشدت ناراحت و غمگین بودند ؛ برخی از آنان آن قدر از حادثه متحیر و شوکه شده بودند که قدرت تفکر نداشتند و برخی هم نشسته و قدرت بلند شدن را از دست داده بودند و تعدادی هم سکوت کرده و قدرت سخن گفتن را نداشتند ؛ کار بهجایی رسیده بود که تعدادی از آنان ازجمله حضرت عمر(رض) وفات پیامبر(ص) را انکار میکردند!
ابن رجب گفته است:هنگامیکه پیامبر وفات فرمودند مسلمانان ناراحت و غمگین شده و وحشت آنان را فراگرفته بود ؛ برخی از آنان سردرگم و پریشان و در حالت آشفتگی بودند و برخی هم نشسته و زانو در سینه گرفته بودند ، برخی همزبانشان بندآمده بود و توان سخن گفتن نداشتند و تعدادی هم وفات پیامبر(ص) را بهطورکلی انکار میکردند!
اصحاب در حالت ناراحتی و سرگردانی آرزو میکردند ایکاش این سخن حضرت عمر(رض) صحت داشت که گفته بود : قسم به خدا پیامبر(ص) وفات نکرده است!
ابوبکر(رض) از محل سکونتش که در ناحیه سنح بود بر بستر رسول خدا(ص) حاضر شد ، پیکر آن حضرت را با یک پارچه پوشانیده بودند ، او پارچه را از چهرهی آن حضرت کنار زد و چهره مبارک و منور آن حضرت را بوسید و گریست و گفت: پدر و مادرم به فدایتان ؛ خداوند برای شما دو مرگ قرار نمیدهد ؛ این مرگی است که خداوند برایتان مقدر فرموده بود که آن را دریافتید ؛ آنگاه ابوبکر(رض) از خانه پیامبر خارج شد و متوجه شد که عمر(رض) با مردم سخن میگوید و به شدت مرگ رسول الله را انکار می کند ، خطاب به وی گفت: بنشین ای عمر، ولی او حاضر به نشستن نشد ! ابوبکر(رض) نشست و شهادتین را ادا کرد و گفت: اما بعد هرکسی از شما محمد (ص)را پرستش می کرده است بداند که اینک محمد فوت کرده است! و هر کس از شما که خدای محمد را میپرستیده است نیک بداند که خداوند حی لایموت است و خود فرموده است {إِنَّکَ مَیِّتٌ وَإِنَّهُم مَّیِّتُونَ} (زمر ۳۰) {وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِکُمْ ۚ وَمَن یَنقَلِبْ عَلَىٰ عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللَّـهَ شَیْئًا ۗ وَسَیَجْزِی اللَّـهُ الشَّاکِرِینَ }(ال عمران ۱۴۴)
ابن مسیب گوید: عمر در واکنش به اظهارات آرام بخش ابوبکر گفت: به خدا همینکه شنیدم ابوبکر این آیه را تلاوت می کند دریافتم که سخنش راست و حق است و از پای درافتادم و پاهایم دیگر تحمل من را نداشتند ؛ وقتی شنیدم که وی آن آیه را تلاوت میکند روی زمین افتادم و دریافتم که رسول خدا دیگر از دنیا رفتهاند!
ابن عباس میگوید: به خدا شرایط به گونه ای بود که گویی مردم نمیدانستند که خداوند این آیه را قبلا نازل فرموده است تا وقتیکه ابوبکر این آیه را تلاوت کرد و مردم همگی آن را از وی فراگرفتند و آرام شدند و تاثیر استدلال قرآنی ابوبکر طوری بود که به گوش هر کس رسید او نیز آن آیه را در اثبات وفات آن حضرت تلاوت می کرد!
هر آنچه از سختی و آسانی و خواب و بیداری و سلامتی و مریضی و مصیبت و عافیت و زندگی و مرگ برای انسان پیش میآید برای پیامبران هم پیش میآید ؛ چون آنان هم انسان و از نوع بشر میباشند ؛هرگاه مرگ آنان فرارسد خداوند ملکالموت را مأمور قبض ارواح آنان نموده و بلافاصله ماموریتشان را انجام میدهند .
پیامبران هم خواهند مرد و سختی مرگ را خواهند چشید ؛ رسول خدا(ص) یکی از آن پیامبران است.
رسول خدا (ص) به طورکلی صفاتی که او را از دایرهی بندگی خارج کند از خود نفی نموده است ؛ دین ما دین توحید و یکتاپرستی است و به سبب حب پیامبر (ص) نه پرستش او ! از خداوند نزدیک خواهیم شد{قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّـهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّـهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ ۗ وَاللَّـهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ }(ال عمران ۳۱)
بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید و خداوند آمرزنده مهربان است
آری ما پیامبر(ص) را پرستش نمی کنیم ؛ بلکه تنها یک کس را پرستش خواهیم نمود که آن هم خداوند متعال است.
پیامبر همواره تلاش می کردند تا بندگان خدا بین الوهیت و نبوت فرق و تفاوت قایل باشد ؛ چنانچه امتهای قبلی از راه منحرف شده و پیامبران خویش را بهعنوان اله و خدا قراردادند .
یهود گفتند: عزیر فرزند خداوند است ، نصارا هم گفتند :عیسی فرزند خداوند است ، شکی در آن نیست که در قید حیات ، انبیاء را پرستش نکرده اند بلکه در حب پیامبران آنچنان مبالغه کردند تا آنان را به مقام الوهیت رساندند و بهجای خدا به پرستش پیامبرانشان پرداختند و در واقع آنان را شریک خداوند قراردادند ؛ بدان خاطر است که پیامبر(ص) از مدح و مبالغه در ستایش او توسط ما ، مسلمانان را نهی فرموده تا از مقام انسانی به مقام الوهیت نرسد .
پیامبر (ص)فرمود):درمدح من مبالغه نکنید چنانچه نصاری درمورد عیسی فرزند مریم انجام دادند ؛ من عبد و بنده خداوند هستم ؛ بلکه بگویید عبدالله ورسول الله ) رواه بخاری.
مصیبت بزرگ مرگ پیامبر(ص) تعداد زیادی از اصحاب را آشفته کرد ؛ برای همگان ثابت است هیچکس بهاندازه ابوبکر صدیق پیامبر(ص) را دوست نداشت ؛ ابوبکر همان یار غاری است که خداوند در تعریف او فرموده { إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّـهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ کَفَرُوا ثَانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ هُمَا فِی الْغَارِ إِذْ یَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّـهَ مَعَنَا ۖ}(توبه ۴۰) اگر او [پیامبر] را یارى نکنید قطعا خدا او را یارى کرد هنگامى که کسانى که کفر ورزیدند او را [از مکه] بیرون کردند و او نفر دوم از دو تن بود آنگاه که در غار [ثور] بودند وقتى به همراه خود مىگفت اندوه مدار که خدا با ماست …..
در این وضعیت بحرانی خداوند بر استقامت و ثبات ابوبکر افزود تا باعث نجات امت گردد.
پیامبر(ص) ما انسان و از نوع بشر بودند او وفات کردند؛ بله او انسان است ولی انسانی که به سوی او وحی شده است {قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَىٰ إِلَیَّ }(کهف :۱۱۰) بگو من انسانی از جنس شمایم و تنه تفاوتم با شما در این است که به من وحی ی شود.
بله او بنده و عبد خداوند است {سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ}(اسرا:۱) ؛ ولی پیامبر(ص) ما بزرگترین پیامبران مرسل است و بزرگ اولاد آدم است ، او صاحب مقام محمود و حوض کوثر است ؛ او اولین کسی است که درهای بهشت برای او باز میشود و او اولین کسی است که به اعلا درجات بهشت خواهد رسید .
آن صاحب شفاعت و کوثر کسی است که خداوند گناه اول و آخر او را بخشیده است ؛ او پیامبر(ص) بزرگ اسلام است .
خودش فرموده است: در روز قیامت پرچم در دست من است و تمام پیامبران زیرآن قرار دارند.
منبع: اسلام ویب
ترجمه: قادر رحمتی